Amin Rezaei Nejad
Amin Rezaei Nejad
خواندن ۵ دقیقه·۲ سال پیش

از کنشگری محیط زیست تا کنشگری بین‌الملل؛ جایگاه دانش کلاسیک در کنشگری چیست؟ (مطالعه موردی تحولات افغانستان و تاجیکستان)


مدتی است واژه «کنشگر» (مترادف «فعال» در عربی و Activist در انگلیسی)، تبدیل به یکی از عناوین پروفایل‌های بسیاری از کاربران ایرانی در فضای مجازی شده است. فعالیت کنشگری یکی از مدهای روز در کشورهای توسعه یافته است که به تبع توسعه ارزان و آسان ارتباطات از آن سوی آب‌ها و به‌عنوان یک کالای لوکس به دست مخاطب ایرانی رسیده است.

اما کنشگری چیست؟

اصولا در تعریف کنشگری گفته می‌شود: « به فعالیت‌های مختلف در عرصه‌های سیاست داخلی و خارجی، فرهنگی، محیط‌زیستی، اقتصادی و اجتماعی گفته می‌شود که با هدف ایجاد تعادل یا جلوگیری از تغییر در این زمینه‌ها و با هدف "بهبود شرایط جامعه به گونه‌ای اخلاق‌مدارانه" شکل می‌گیرد.»

کنشگری می‌تواند یک فعالیت سازمان‌یافته یا کاملا فردی باشد. همچنین این فعالیت‌ها می‌توانند شامل نوشتن نامه‌های سرگشاده به روزنامه‌ها و سیاست‌مداران تا برگزاری کمپین‌های سیاسی، تحریم اقتصادی (برای مثال تحریم خرید کالاهای یک کشور یا یک شرکت خاص)، اعتراضات خیابانی، تحصن و اعتصاب غذا باشد.

عموما حکومت‌ها به‌عنوان ساختار نظم‌دهنده در جامعه و همچنین در راستای صاینت از حاکمیت خویش بر امور، تلاش می‌کنند یا کنشگران را ساخته یا بخشی از کنشگران را به سمت سیاست‌ها و تصمیمات خود کانالیزه کنند. از سوی دول متخاصم نیز تلاش می‌کنند فارغ از تقویت اپوزیسیون، کنشگرانی را نیز در درون کشور هدف ساخته یا کانالیزه کنند.

در ایران چه خبر است؟

طی چند سال اخیر (حداقل 2 الی 3 سال گذشته که بنده بیشتر با این عبارت در پروفایل‌های وزین! روبرو شده‌ام) بحث کنشگری با عناوینی چون فعال محیط‌زیست، فعال بین‌الملل و فعال سیاسی در ایران بسیار باب شده است و هرکسی به مقتضای علاقه خویش کنشگری می‌کند.

اینکه جامعه ایرانی در سطح غیرکارشناسی آنقدر به مسائل پیرامونی خود حساس شده که هر تغییری را به آینده خود گره می‌زند اتفاق بسیار عالی است که قطعا می‌تواند در رشد و توسعه فرهنگی و اجتماعی جامعه تاثرگذار بوده و این توسعه را به ساختارهای سیاسی و اقتصادی نیز تسری دهد. در نتیجه توسعه سیاسی-اقتصادی نیز می‌تواند به افزایش امنیت ذهنی در میان شهروندان ایرانی امیدوار بود و این نویدبخش آینده‌ای روشن برای کشور است.

اما حداقل در حوزه تخصصی خودم (روابط بین‌الملل – منطقه شبه‌قاره هند) که سال‌ها در آن تحصیلات آکادمیک داشته و هم خوانده‌ام و هم نوشته‌ام و هم از اساتید ارجمندی بهره برده‌ام، با معضلی روبرو شده‌ام که در ترجیح دادم وقت شما خواننده محترم را گرفته و با شما در میان بگذارم. شاید از این رهگذر، شما مخاطب فرهخیته چاره‌ای به ذهنتان رسید و در این میان من هم بهره‌ای از نظرات شما بردم.

معظلی که با آن روبرو شده‌ام چیست؟

پس از به قدرت رسیدن طالبان در افغانستان و خروج یک‌باره ایالات متحده از این کشور، و با توجه به اهمیت مسائل افغانستان برای ایرانی‌ها (که نیازی به ذکر دلایل این اهمیت نیست چون عیان است و حاجت به بیان نیست)، بازار گمانه‌زنی در مورد تحولات افغانستان در فضای فارسی به‌شدت داغ شد.

در این میان عزیزان کنشگر که اغلب در رزومه‌شان یک یا دو سفر به افغانستان، تهیه عکس و فیلم از افغانستان، داشتن چند دوست افغانستانی و... بود نیز شروع به بیش‌فعالی در فضای مجازی کردند. حتما به یاد دارید که در ابتدای تصرف کابل توسط طالبان، به یک‌باره احمد مسعود عَلَم مقابله به ظالم را برداشت و پنجشیر تبدیل به کانون مقاومت علیه ظالم شد. به همین مناسبت نیز فضای ذهنی دوستان کنشگر نیز به تبع به‌شدت ظلم‌ستیز شده و در ایران نیز عَلَم حمایت از احمد مسعود و دیوْ اِنگاری طالبان در ایران بر دوش عزیزان کنشگر و در فضای مجازی دست به دست می‌شد و ناله‌ها بود که برای هزاره‌ها و تاجیک‌های مظلوم طالبان سر می‌دادند که وامصیبتا که طالبان می‌کُشد جانان ما را در افغانستان...

کمی از آن دوران گذشته و آتش دوستان هم کمی سرد شده، اما دوباره تاجیکستان عزیزان کنشگر را بیش‌فعال کرده است. این بار ندای مظلومیت از بدخشان بلند شده و وامصیبتا که امامعلی رحمان می‌کُشد جانان ما را در بدخشان...

چرا انسان درمانده می‌شود؟

امامعلی رحمان از حامیان اصلی احمد مسعود در پنجشیر است و احمد مسعود و گروه شورشی او که در زمان حضور ائتلاف آمریکایی در افغانستان اصلا احساس ظلم نمی‌کردند، دلخوش به حمایت از سوی دیکتاتور تاجیکستان با طالبان می‌جنگند.

امامعلی رحمان در حال کشتار فعالان سیاسی شیعه و حنفی انقلابی در سرزمین همواره انقلابی بدخشان است تا بیشه را از شیران خالی کرده و بتواند یک خط تدارکاتی امن و دائمی برای حمایت از شورشیان پنجشیر فراهم کند.

از سویی برخی منابع تاجیک هم مدعی هستند که ترور ایمن الظواهری (فرمانده القاعده که در پناه طالبان بود) در افغانستان توسط یگان پهپادی ایالات متحده در منطقه فرخار که در اختیار نیروهای احمد مسعود است هدایت شده است.

در طرف دیگر ماجرا ماه محرم الحرام نیز فرا رسیده و شهر کابل و دیگر مناطق افغانستان بیش از دوران حکومت‌های به‌اصطلاح دموکراتیک و مردمی دوران اشغال، عزادار و سیاه‌پوش امام حسین علیه‌السلام هستند و از آزار و کشتار شیعیان هزاره و تاجیک هم که کلا خبری نیست!

فکر می‌کنم برای شما خواننده عزیز روشن شد که چه اتفاقی افتاده است، اگر نه که ادامه متن را بخوانید:

چون شوربختانه فضای رسانه‌ای ایران کاملا توسط کنشگران اشغالگر! اشغال شده است، تلاش اساتید و درس‌خواندهای ایرانی فعال در حوزه شبه‌قاره برای کنترل فضای هیجانی جامعه، راه به جایی نبرد و عملا جنابان کنشگر صرفا با ایجاد فضای رعب و وحشت سنگین از افغانستان پس از اشغال صرفا باعث فرار فعالان اقتصادی ایرانی از افغانستان شدند و عملا سهم 4میلیارد دلاری بازار ایران از صادرات 7میلیارد دلاری جهان به افغانستان را به یک میلیارد دلار کاهش دادند.

اکنون هم به‌شدت با امامعلی رحمان دشمنی می‌کنند و ناراحتند که چرا وزارت خارجه همانند ما نگران تحولات تاجیکستان نیست. انگار فراموش کرده‌اندکه تا همین چند ماه پیش سینه‌چاک مهره امامعلی رحمان در افغانستان بوده‌اند و اکنون در بهترین حالت باید ساکن باشند نه اینکه دوباره کنشگری! کنند.

هم حمایت از احمد مسعود اشتباه بود و هم سکوت در مقابل جنایات دیکتاتور تاجیکستان که در حال خشکاندن ریشه‌های انقلاب اسلامی در بدخشان است. اما کنشگران محترم بین‌الملل به دلیل عدم دانش کافی و بی‌نیاز دانسن خود از مشورت در موضوع کنشگری خود صرفا هزینه‌های ایران از تحولات منطقه شبه‌قاره را بالا برده‌اند و سرمایه اجتماعی پشت سر خود را نیز گیج و منگ کرده‌اند.

متاسفانه برخی کنشگران عرصه بین‌الملل ما همانند آن کنشگر محیط‌زیستی هستند که با پهن کردن خوان نعمت برای سگ‌های ولگرد هم موجبات قتل چند کودک بی‌گناه را فراهم آورده‌اند و هم از قِبَل افزایش این سگ‌ها آسیب جدی به دیگر گونه‌های جانوری در محیط‌زیست وارد شده است.

در مثل جای مناقشه نیست اما با کمال احترام به مقام انسان، شورشیان پنجشیر نیز همانند همان سگ‌های ولگرد هستند که حمایت از آنان توسط کنشگران بی‌سواد شهادت دسته‌گل‌های بدخشان را به‌همراه داشته است. و عزیزان کنشگر نیز قطعا در خون این «جوانان رشید بدخشان» شریک امامعلی رحمان هستند.

و در پایان...

هیچکسی مخالف کنشگری شما عزیزان نیست و بنابه حقوق شهروندی شما نباید هم مخالف باشد

ولی

"قطعا سفر به یک کشور یا داشتن دوستانی از فلان ملیت شما را کارشناس مسائل داخلی و بین‌المللی مرتبط با آن کشور نمی‌کند. ضمنا سوال پرسیدن عار نیست اما قطعا ندانستن و جماعتی را به بی‌راهه بردن ننگ است."

افغانستانایالات متحدهتاجیکستانکنش‌گری
کارشناس مسائل شبه‌قاره - عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات معنویت - مسئول میز شبه‌قاره اندیشکده جریان
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید