ویرگول
ورودثبت نام
Amir.1917
Amir.1917
خواندن ۲ دقیقه·۲ سال پیش

چهار از بیست و یک

کلاه بافتنی و موی خیس!

می گن خلاقیت محدودیت می آورد! نه نه اشتباه نوشتم، محدودیت خلاقیت می آورد. البته باید اذعان کنم که بستگی به آدم اش هم دارد. مثلاً مردمان کره ای یا ژاپنی خیلی خوب بلدند از موقعیت ها استفاده کنند. بگذریم، همین که از حموم بیرون اومدم برق رفت و من به جای اینکه نگران خاموش بودن کولر و گرمای هوا باشم، نگران خشک کردن مو هام شدم.

با خودم گفتم قبل از اینکه مو هام خودش در اثر گرمای هوا خشک شه، یه حرکت خلاقانه‌ای بزنم و به روش دیگه ای خشکش کنم.

اولین ایده ام این بود که شبیه سشوار به موهام گرما بدم. رفتم سراغ بخاری تا روشن اش کنم. رفتم سمتش تا روشنش کنم که فکر گرمای هوا، منصرفم کرد.

بعد رفتم سمت آشپزخونه تا با بخار آب موهام رو خشک کنم. قابلمه بزرگی برداشتم و شیر آب رو باز کردم و پرش کردم، گذاشتم روی گاز. حالا باید گاز رو روشن میکردم تا آب به جوش بیاد. هر چی نازل گاز رو فشار میدادم هیچ صدایی نمی یومد که یاد قطعی برق افتادم. دنبال کبریت گشتم، نبود. دنبال فندک هم گشتم که نبود.

بنابر این بی خیال این ایده های احمقانه شدم. رفتم کلاه بافتنی رو پیدا کردم و جلوی آینه اول مو هامو شونه کردم و بعد کلاه رو گذاشتم! موجی از گرما بدنم رو لرزوند. یاد مدرسه در دوران ابتدایی هم افتادم. صبح که بیدار میشدم اول میرفتم مو هم رو خیس میکردم و شونه میزدم و بعد کلاه رو می‌کشیدم روی سرم تا تو مدرسه موهام خوابیده بشه و بلندی ش مشخص نشه.

...

بعد دوساعت از خواب بیدار شدم! کلاه باعث شد تو اون گرما بخوابم. برق هم اومده بود. کولر رو روشن کردم و کلاه رو گرفتم. حس خیلی خوبی داشت. انگار دوباره متولد شده بودم.

نتیجه گیری:

موهاتون رو از ته بتراشید تا به سشوار نیاز پیدا نکنید.

تو خونه فندک داشته باشید. یک روز لازم میشود.

در زمستان میتونید با کلاه مو هتون رو خشک کنید.

پایان


گرمای هوانویسندگیموکلاه بافتنی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید