amir.bahari
amir.bahari
خواندن ۶ دقیقه·۵ سال پیش

اعتراض جسورانه قمرالملوک وزیری به عدم آموزش موسیقی به زنان

نامه قمرالملوک وزیری به [علی] دشتی مدیر روزنامه شفق سرخ[1]

حضرت آقای دشتی

به همان نشانه که شرحی از عقاید خودم را به نظم نگاشته و خدمت‌تان ارسال داشتم،درج نکردید، خواهشمندم این مقاله را که به نثر نوشته‌ام، درج بفرمائید.

در شماره 79 شفق سرخ به امضای علی‌نقی وزیری در موضوع ایجاد مدرسه موسیقی اعلانی شده[2] که در آن اعلان صاحب امضا یعنی ایجاد کننده آن مدرسه توضیح داده بودند که در آن مدرسه زن‌های مسلمان را نخواهیم پذیرفت.

آقای دشتی تعجب می‌کنم از اینکه امثال حضرت عالی و مردمان متفکر و طرفدار تجدد اوضاع ایران و آشنا با تمام قوانین مقدسهء اسلام این قبیل اعلانات را درج می‌فرمائید. بدون آنکه در ذیل اعلان،اعلان کننده را از اشتباهی که کرده است، آگاه فرمائید.

آقای دشتی، ما زن‌های تهران هر چند هم به عقیده سرکار عالی نالایق باشیم این قدر فهمیده‌ایم که قوانین مقدسه شریعت مطهر اسلام جز در بعضی موارد ماننده جهاد و غیره[برای]زن و مرد یکسان است، اگر موسیقی حرام است و در شریعت مقدس اسلام این عمل حرمت دارد چه مردهای مسلمان و چه زن‌های ملسمه بایستی از این عمل پرهیز نمایند. چه دلیل دارد که مردها مجازند که این صنعت را بیاموزند و زن‌ها از آموختن این صنعت لطیف محرومند؟ کجای قرآن نوشته شده است و از کدام حدیث شریف چنین فهمیده می‌شود که آموختن موسیقی برای مردها مباح و برای زن‌ها حرام است.

آقای دشتی اگر در مقابل این اظهارات من جوابی دارید، مرقوم بفرمائید. شاید من اشتباه کردم. خیلی غریب است در مملکت ما هر شب در سالن گراند هتل برای مردها سینما است، تیاتر[واریته] است و هیچ آخوندی و هیچ پیش نمازی اعتراض نمی‌کند. همین که می‌شنوند در فلان خانهء واقع‌شده در گمنام‌ترین کوچه‌ها زن‌ها می‌خواهند برای خودشان سینمایی ترتیب بدهند، بدون آنکه یک نفر مرد در آن شرکت داشته باشد، فورا داد و فریاد عوام و خرافات‌پرست‌ها بلند می‌شود که اسلام رفت.

یک نفر نیست که از این مردم بپرسد که چطور شده است که سینما و تیاتر برای مردها مباح است و از تماشایی که مردها به سینما یا تیاتر می‌کنند اسلام به جای دوری نمی‌رود؛، ولی همین که زن‌های بدبخت در یک بیغوله خواستند از سینما تماشایی بکنند یعنی سینماهایی که برای تصفیه اخلاق آنها بسیار مفید است، بدون آنکه بگذارند در مجلسشان مردی وارد شود، فورا داد و فریاد یک مشت مردم نفهم بلند می‌شود که اسلام از ایران پرواز کرد. اینکه می‌گویم زن‌ها میل دارند سینما یا تیاتری را در یک مجلس بدون اینکه مردی در آنجا حضور داشته باشد ببینند از ترسم است وگرنه شریعت مقدس اسلام به ما امر نفرموده که حتما زن نباید در مجلسی حضورداشته باشد که در آنجا مرد نامحرمی یافت می‌شود. مگر بیست سال قبل نبود که متجاوز از ده هزار زن و مرد برای دیدن تعزیه در تکیه دولت جمع می‌شدند، در همین ایام مگر همه‌‎ساله در ماه محرم و صفر زن و مرد برای شنیدن ذکر مصیبت حضرت خامس آل عبا (ع) در یک مجلس مجالست نمی‌کنند. منتها وظیفه زن این است که روی و تمام اندامش را از مرد بپوشاند. ممکن است همین عمل را در تیاتر و سینما هم که مرد حضور داشته باشد و هم زن، منتها زن‌ها رویشان را از مردها بپوشانند. آقای دشتی زن‌های ایران در عصر حاضر خیلی بدبخت‌تر از زن‌های ایام مظفرالدین شاه و ناصرالدین شاه و سایر سلاطین عصور گذشته هستند. به جهت آنکه در ایام مظفرالدین شاه و ناصرالدین شاه و سایر سلاطین عصور گذشته در تعزیه‌خانه و مجالس روضه با مرد در یک مجلس حضور به هم می‌رسانند و اجر اخروی می‌برند و در عصر حاضر زن‌ها حتی بدون شرکت مردهای خود نمی‌توانند سینما یا تیاتر بروند. آقای دشتی اگر دلتنگ نشوید و به رفیق شما برنخورد در آن وقتی که معین البکا تعزیه نشان می‌داد کار و بار زن‌ها خیلی بهتر بود از این ایام که رفیق شاعر شما اپرای رستاخیز سلاطین ایران می‌سازد[3] و اگر رفیق شاعر شما خیلی دلتنگ نشود ، عرض کنم که عرضهء معین البکا خیلی بیشتر از رفیق شاعر شما بود.

چند نکته:

* متن را از کتاب «موسیقی ایران؛ از انقلاب مشروطیت تا انقلاب جمهوری اسلامی» نوشته امیراشرف آریان‌پور برداشتم و رسم الخط کاملا منطبق بر متن این کتاب است.

**میرزاده عشقی علاوه بر شاعری روزنامه‌نگار هم بوده و دو سال قبل از این اتفاق اپرای «رستاخیر سلاطین ایرانی در خرابه‌های مداین» را سروده بود. ظاهرا کنایه‌های قمر تاثیر گذار بوده و عشقی بعد از این فعالیت‌های کلیدی برای حقوق زنان انجام می‌دهد.

***علی‌نقی وزیری در اعلان فعالیت‌های مدرسه‌ موسیقی‌اش به این اشاره می‌کند که «کلاس‌های زنانه این مدرسه منحصر به اروپایی‌ها و ارامنه و اسرائیلی‌ها خواهد بود» که البته با توجه به مقطع تاریخی آن چندان هم عجیب نبوده ولی کارِ قمر بسیار بسیار جسورانه و جالب توجه بوده است. ناگفته نماند وزیری تجدد گرا بود و بالاخره بعد از تلاش بسیار از سال 1307 آموزش زنان هم آغاز شد و حتا کنسرت‌هایی هم در مدرسه برای بانوان برگزار کرد(سرگذشت موسیقی/روح‌الله خالقی/جلد دوم).

****نکته جالب توجه این است که قمر وقتی این نامه را می‌نویسد 18 سال دارد!


[1] با استناد به یادداشت فرهود صفرزاده (پژوهشگر موسیقی) در تاریخ 14 مرداد سال 1397 در روزنامه همدلی، نامه قمر در 14 بهمن 1302 در روزنامه شفق سرخ منتشر شده است. فرهود نوشته که «نامه قمر الملوک وزیری در انتقاد از چاپ آگهی یاد شده با عنوان [تیتر] «زن و موسیقی» در بخش «ستون آزاد برای مقاصد و نظریات دیگران» روزنامه شفق سرخ چاپ شد».

[2] منظور اعلان مدرسه عالی موسیقی است که در صفحه 1 شماره مسلسل 205 به تاریخ 9 دلو 1302 چاپ شده است.

[3] منظور میرزاده عشقی است

قمرالملوک وزیریعلینقی وزیریحقوق زنانمدرسه عالی موسیقیروزنامه شفق سرخ
روزنامه‌نگارم، فعال موسیقی درگیر با سینما و ادبیات
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید