« وقتی در تجمعاتی علیه جنگ ویتنام شرکت کردم و دیدم و شنیدم که آنها ترانههای باب دیلن را میخوانند، گفتنش سخت است، یک جورهایی احساس کردم در حقیقت امروز این تنها زبان انقلابی است که باقی مانده.»
هربرت مارکوزه
باب دیلن بعد از هشت سال در یکی از بحرانیترین دوران تاریخ معاصر با یک غزل 17 دقیقهای بازگشته و همچون پیری روشن ضمیر قصیدهای برای میراث خود سروده است، وصیتنامهای اپیک از ترانهساز 78 ساله که حتا نوبلِ ادبیات خوشحالش نمیکند.
باب دیلنِ عبوس و ظاهرا بداخلاق که حتا رفقایش غیر مستقیم (از طریق فرزندش) با او گپ میزنند! بعد از بازخوانی تعداد زیادی از کارهای سیناترا و یکی دو جین ترانهی دیگر از موسیقی پایپولار دهههای 1920 تا 1950 امریکا بالاخره حاضر شد دوباره صدایش را با کلامی از خود آهنگین کند. یک تغزلِ طویل که بیش از آنکه ترانه یا شعری زیبا باشد، مروری است به زندگی شخصی و هنری یکی از بزرگترین هنرمندان تاریخ معاصر. روایت پر فراز و نشیبی که با حسرتِ از دست رفتن کِنِدی برای امریکا آغاز میشود.
باب دیلن در یک ترانه هفده دقیقهای تاریخ اجتماعی-فرهنگی آمریکا را از سال 1963 (او اولین آلبومش را سال 1962 منتشر کرد) تا امروز مرور کرده است. ترانهای که در حقیقت ادای دینی است به شکسپیر، فرانک کاپرا، تلنیوس مونک، اتا جیمز و... باب دیلن سرودی ساخته برای ستایش آنچه دوست میدارد.
وقتی این ترانه را با آن لحن خودمانی و شادمان میشنوم، میترسم؛ چرا باب دیلن با آن میزان از انزوا و خستگی که از کلام خودش دست شسته بود و در سالهای اخیر فقط دوست داشته از دیگران بخواند، یک مرتبه با چنین متن/ترانه/قطعهای بازمیگردد؟ او حتا برنامههایی رادیویی (Theme Time Radio Hour) تولید کرد (در آن زمان که پادکست مُد نبود) تا ستایش کند موسیقیهای مطلوب و مطبوعاش را ولی امروز دوباره با سرودی از خویشتن بازگشته که واگویهای است بر شش دهه فعالیت در دنیای موسیقی؛ هم ترسناک است و هم دیلنی را تصویر میکند که بر بلندیهای هنر جهانِ امروز ایستاده و انگار دارد با ما (مخاطب) خداحافظی میکند.
چند نکته:
- باب دیلن تا امروز تمام جوایزی که یک موسیقیدان میتواند دریافت کند را تصاحب کرده است؛ گرمی، گلدن گلاب، اسکار، پولیتزر ، نوبل ادبیات و ... ولی مهمتر از اینها اعتباری است که در نزد هنرمندان و صاحب نظران دارد.
- برنامه Theme Time Radio Hour چیزی شبیه پادکستهای امروزی بود که دیلن در 101 اپیزود از سال 2006 تا سال 2009 تولید کرد و در آن به شکل موضوعی به قطعهها و ترانههای مورد علاقهاش میپرداخت که 101 اپیزود نشان میدهد که تعداد زیادی بودند!
- دیلن بعد از آلبوم «توفان» در سال ۲۰۱۲ دیگر آلبومی از سرودهای خودش منتشر نکرد.
- یکی از مشهورترین ترانههای اعتراضی باب دیلن «میزنم به در بهشت»/knocking on heaven's door نام دارد و در دهه 1970 و 1980 بازخوانیهای بسیاری از آن انجام شد. سال 2017 باب دیلن یک کارخانه ویسکی با عنوان heaven's door راه اندازی کرد.
- مارتین اسکورسیزی از باب دیلن دو فیلم مستند ساخت یکی در سال 2005 با نام « No Direction Home» و دیگری در سال 2019 با عنوان « Rolling Thunder Revue: A Bob Dylan Story by Martin Scorsese». اسکورسیزی یک بار هم در سال 1977 فیلمی درباره پایان کار گروه «The Band» ساخته بود که حضور باب دیلن در آن فیلم هم بسیار محسوس بود.
- «به پشت سر نگاه نکن» مستند دیگری است که پنه بیکر مستند ساز برجسته در سال 1965 از او ساخت. پنه بیکر بیش از یک سال با دیلن همراه شده بود تا تصویر دقیقی از این جوان عاصی ترسیم کند.
- سال 1987 سام شپارد با دیلن گفتگوی مفصلی انجام داد و بعدها این گفتگو را به شکل یک نمایشنامه تنظیم کرد و در مجله اسکوایر منتشر کرد. این متن توسط احسان نوروزی ترجمه و در شماره 13 مجله شهرکتاب منتشر شد.
- 38 آلبوم استودیی در مدت حدود 58 سال فعالیت منتشر کرده است. اولین آلبومش در سال 1962 و آخرین آلبومش (تا امروز) سال 2017 منتشر شدند.
- نقل قول از کتاب Art and Liberation اثر هربرت مارکوزه است. این نکته را هم بگویم که منظور ماکوزه از when i saw and participated in their demonstration against the war in Vietnam را من این در نظر گرفتم که در آن تجمعات شرکت میکرده ولی مطمئن نیستم. شاید منظورش اینه که مشارکت (وتاثیر) فرهنگی داشته نه فیزیکی!