امیر
امیر
خواندن ۱۴۹ دقیقه·۵ سال پیش

آموزش بازاریابی موبایلی +آموزش ابزارها

چرا بازاریابی ایمیلی؟

بازاریابی موبایلی (mobile marketing) یک استراتژی بازاریابی دیجیتالی چند کاناله (multi-channel) است که هدف آن رسیدن به مخاطبان هدف از طریق گوشی‎های هوشمند، تبلت و دیگر دستگاه‎های همراه آن‎ها می‎باشد. این کار از طریق وب‎سایت، ایمیل، سرویس پیام کوتاه (sms)، سرویس پیام چندرسانه‎ای (MMS) و اپلیکیشن انجام می‎پذیرد.

موبایل راه و روش تعامل مردم با برندها را به‎کلی تغییر داده‎ است. هرکاری که می‎توان با کامپیوتر می‎توان انجام داد هم‎اکنون از طریق موبایل قابل انجام است، از بازکردن و مطالعه یک ایمل گرفته تا مطالعه محتوا روی وب‎سایت‎های مختلف. تمام این موارد از طریق گوشی قابل انجام است. ملاحظه بفرمایید که:

· در سال 2014، 80 درصد استفاده کنندگان از اینترنت گوشی هوشمند مخصوص خود را داشتند.

· پلتفرم‎های موبایل مانند گوشی‎های هوشمند و تبلت‎ها میزبان 60 درصد زمان استفاده کنندگان از اینترنت مربوط به محتوای دیجیتالی در سال 2014 بودند.

· در سال 2014 ، استفاده از اینترنت از طریق موبایل، برای اولین بار بر استفاده از اینترنت از طریق دسکتاپ غالب شد.

· تعداد راه‎اندازیهای روزانه اپلیکیشن‎های اندروید از تعداد بچه‎هایی که هرروز متولد می‎شوند بیشتر است.

چگونه یک استراتژی برای بازاریابی موبایلی خود بسازید

مانند هر تلاش دیگری در حوزه بازاریابی، هر برندی برای خود بر اساس صنعتی که در آن قرار دارد و مخاطبان هدف خود، یک استراتژی بازاریابی موبایلی منحصر به‎فرد مخصوص خود را می‎سازد. صنعت گوشی‎های همراه چیزی جز شخصی سازی نیست، که نشان می‎دهد بازاریابی موبایلی نیز باید شخصی سازی شده باشد.

قدم اول – پرسوناهای خریداران خود را مشخص کنید.

شناخت مخاطبان اولین قدم در هر استراتژی بازاریابی است. پرسونا یک ابزار مناسب برای این هدف به‎شمار می‎رود. پرسونا یک نمایش خیالی از انواع مشتری‎های شماست. پروفایلی برای هر دسته از مشترایان خود درست کرده و در آن خصوصیات، شغل، اهداف و ... مربوط به آن دسته را یادداشت کنید. برای اطلاعات بیشتر در زمینه پرسونا می‎توانید به کتاب راهنمای جامع طراحی بر مبنای تجریه کاربری منتشر شده در آکادمی فرانگر رجوع کنید.

همچنین جزئیات عادت‎های موبایلی مخاطبان هدف خود را در این پرسوناها مشخص کنید. به‎طور مثال اینکه هر کدام چقدر از موبایل برای پایش وب استفاده می‎کنند؟ آیا آن‎ها با خرید از وب به‎وسیله‎ی گوشی‎های همراه راحت هستند؟ یک راه ساده برای شروع مطالعه گزارشات big data در زمینه‎ی استفاده از گوشی‎های همراه است. بعضی از این گزارشات عبارت‎اند از:

· 65% تمام ایمیل ها در ابتدا بر روی یک دستگاه همراه باز می‎شوند.

· 48% استفاده کنندگان اینترنت موبایل خود را در ایتدا بر روی موتور جستجو باز می‎کنند.

· 56% خریداران B2B(business to business) به‎طور متداول از گوشی‎های هوشمند خود برای دست‎یابی به محتوای ارائه دهنده خدمت مربوطه استفاده می‎کنند.

· 95% بزرگسالان از گوشی‎های هوشمند خود برای دست‎یابی به محتوا و اطلاعات استفاده می‎کنند.

قدم دوم – تعیین اهداف

کلید تعریف هر استراتژی موثر در این است که در ابتدا مشخص شود تعریف از موفقیت در آن زمینه چیست. با پرسش سوالات زیر از تیم بازاریابی خود می‎توانید اهداف بازاریابی موبایلی خود را تعریف کنید.

· در حال حاضر چه‎کاری برای دستگاه‎های همراه می‎کنید؟ این سوال نقطه‎ی شروع شما را مشخص می‎کند.

· اگر درحال حاضر بازاریابی موبایلی انجام می‎دهید، عملکرد آن چگونه است؟ این سوال کارهای انجام شده و انجام نشده را مشخص می‎کند. همچنین مشخص می‎کند که چه چیزهایی اندازه گیری نشده است و نیاز به آنالیز و تحلیل دارد.

· اهداف اصلی شما از گنجاندن بازاریابی موبایلی در استراتژی کلی شما چیست؟ بحث کنید که چرا اکنون بازاریابی موبایلی را در نظر گرفتید، چه گفت‎وگویی شما را به این نقطه رسانده و از بازاریابی موبایلی چه انتظاری دارید.

· مخاطبان اصلی شما در بازاریابی موبایلی چه کسانی هستند؟ در مورد پرسوناهای مشتریان خود از نقطه نظر استفاده از موبایل بحث و گفت‎وگو کنید. هر پرسونا در استفاده از موبایل چقد شبیه و یا متفاوت از دیگر پرسوناهاست؟

قدم سوم – تعیین KPIها یا شاخص‎های عملکرد کلیدی

مانند هر تلاش بازاریابی دیگری، بازاریابی موبایلی نیز باید تست شده و بهینه سازی شود. تعیین کنید که چه KPIهای واقعی و قابل اندازه‎گیری‎ای می‎توانند موفقیت کمپین‎های بازاریابی موبایلی شما را اندازه بگیرند. به‎طور مثال:

· تعامل یا engagement: محتوای mobile-friendly برای مشتریان خود که اطلاعات صنعت و محصول شما را جستجو می‎کنند فراه کنید. مطمئن شوید که وب‎سایت شما mobile-responsive است تا سئو موبایلی سایت شما افزایش یاید.

اکتساب Acquisition: مطمئن شوید که ایمیل‎های جذب lead شما mobile friendly بوده و دارای دعوت به اقدام (call to action) مشخص و واضح است. دکمه‎ها در ایمیل‎ها باید نزدیک بالای پیام باشند و به‎اندازه‎ی کافی بزرگ باشند تا به‎راحتی قابل دیدن و کلیک باشند.

· خدمات مشتریان: در یک بازار اجتماعی به‎هم پیوسته، خدمات مشتریان بیشتر یک فرصت بازاریابی تلقی می‎شود. مطمئن شوید که مشتریان شما می‎توانند به‎راحتی از طریق هر پلتفرمی که می‎خواهند (از جمله با یک کلیک ساده در گوشی‎های هوشمند خود) با خدمات مشتریان شما تماس بگیرند.

برای اینکه KPIهای صحیحی را برای کمپین بازاریابی موبایلی خود تغیین کنید، از خود بپرسید:

· آیا من می‎خواهم نرخ تبدیل را از طریق ایمیل افزایش دهم؟

· آیا می‎خواهم ترافیک ورودی به صفحات فروش خود را افزایش دهم؟

· آیا برند ما نیاز دارد که فروش خود را از طریق انتقال ترافیک به کی‎سری صفحات خاص افزایش دهد؟

در ادامه‎ی این کتاب، KPIهای بیشتری برای بازاریابی اپلیکیشن (که قسمتی از بازاریابی موبایلی است) معرفی می‎کنیم.

قدم چهارم – نظارت بر معیارها

در این قسمت می‎توانید از ابزارهای مختلفی مانند گوگل آنالیتیکس استفاده کنید:

· بخشMobile behavior data نشان می‎دهد که چطور محتوای موبایلی شما مخاطبانتان را درگیر می‎کند.

· بخش Mobile conversion data مشخص می‎کند که آیا بعضی از صفحات فرود شما نیاز به بهینه‎سازی برای مرورگرهای گوشی‎های همراه دارد یا خیر.

اضافه کردن دسته‎ی دستگاه به داشبورد سایت می‎تواند نشان دهد که از هر نوع دستگاهی چه مقدار ترافیک به کدام صفحات شما وارد می‎شود.

میز داشبورد محتوای سایت شمال متریک‎هایی مانند pageviewsو bounce rate است. با اضافه کردن دسته‎ی دستگاه (device category) از طریق کلیک بر روی منو‎ی secondary dimension در بالای اولین ستون و انتخاب device category از زیرمنوی Usersمی‎توانید پرترافیک‎ترین صفحات سایت خود را بر روی هرگونه دستگاهی از جمله گوشی‎های هوشمند مشاهده کتید و ببینید که بازاریابی موبایلی شما چگونه ترافیک سایتتان را تحت تاثیر قرار داده است.

در ادامه ابزارهای نظارتی بازاریابی اپلیکیشنی نیز معرفی شده و طرز کار با آن‎ها شرح داده خواهد شد.

وب‎سایت‎ mobile-friendly

داشتن همچنین وب‎سایتی دیگر یک انتخاب نیست، بلکه یک اجبار است. افزایش نرخ ترافیک گوشی‎های همراه در کنار فاکتور رتبه‎دهی گوگل براساس mobile-friendlyبودن وب‎سایت‎ها باعث شده که هر برندی همچنین وب‎سایتی برای خود انتخاب کند تا بتواند در عرصه‎ی رقابت باقی بماند.

برای هر موتور جستجوای، mobile-friendly بود به معنای این است که:

· محتوا متناسب اندازه‎ی صفحه نمایش باشد و نیاز به حرکت به چب-و-راست و یا بزرگنمایی نباشد.

· محتوا سریع بارگذاری شود.

· سایت خطاهای مخصوص گوشی‎های همراه را ندهد.

گوگل یک سرویس رایگان اندازه‎گیری mobile-friendly بودن برای وب‎سایت‎ها ارائه داده است که برای شما مشخص می‎کند چگونه می‎توانید این خاصیت سایت خود را مطلوب‎ترین نحو ممکن ارتقا دهید.

مهم‎ترین دلیل برای داشتن یک سایت mobile-friendly این است که یک تجربه‎ی کاربری درگیر کننده و ثابت برای مشتریان خود بسازید. امروزه تجربه‎ی کاربری موبایلی تاثیر شگفت انگیزی بر روی هر مرحله از چرخه‎ی خرید دارد:

· 64% استفاده کنندگان از اینترنت موبایل صفحات وب را درصورتی که بیش از 10 ثانیه نیاز به بارگذاری داشته باشند، می‎بندند.

· 35% از افرادی که قصد خرید اینترنتی از یک سایتی را با گوشی‎های همراه خود دارند نتوانسته‎اند خرید خود را انجام دهند زیراکه وب‎سایت موردنظر آن‎ها mobile-friendlyنبوده است (آمار سال 2014)

بازاریابی موبایلی از طریق ایمیل

این واقعیات که 65% ایمیل‎ها اولین بار روی تلفن هوشمند باز می‎شوند و اینکه 69% دارندگان این نوع تلفن‎ها ایمیل‎هایی که برای گوشی همراه بهینه نشده باشند را پاک می‎کنند، نشان از این دارد که مخاطبان با کمپین‎های ایمیلی بر روی گوشی‎های همراه تعامل می‎کنند.

اکثر ارائه دهندگان سرویس‎های بازاریابی ایمیلی از یک طراحی واکنش‎گرا استفاده می‎کنند که به‎صورت خودکار محتوای صفحات وب‎ را برای مشاهده برروی هر دستگاهی بهینه می‎کند. با این‎حال هنوز یک‎سری نکات کلیدی وجود دارد که برای طراحی دعوت به اقدام‎ها (CTAs)یی که در ایمیل‎هایی که برای مخاطبان گوشی‎های همراه ارسال می‎شود، باید درنظر گرفته شوند:

· CTAرا در ابتدای نامه قرار دهید. در هر قسمتی از بالای فولد (above the fold) که امکان‎پذیر بود.

· دکمه‎ها را حداقل 44*44 پیکسل طراحی کنید که به‎راحتی با انگشت قابل کلیک شدن باشند.

همچنین، ایمیل‎های ارسالی بایسد از نظر آنچه در inboxگوشی همراه نمایش داده می‎شود، بهینه شده باشند. فیلدهای “From”باید حداکثر 23 کاراکتر و خطوط موضوع باید حداکثر 38 کاراکتر باشند.

در پایان فراموش نشود که صفحات فرود mobile-friendlyباشند. اگر ایمیل ارسالی mobile-friendlyباشد اما صفحات فرود اینگونه نباشند، نرخ بازگشت بالا می‎رود.

ساخت یک صفحه فرود منحصربه‎فرد برای کمپین ایمیلی یک راه خوب برای بهینه سازی برای استفاده کنندگان از گوشی همراه است. صفحه فرود مجزا همچنین این امکان را به شما می‎دهد که متریک‎های متفاوتی برای ارزیابی کمپین خود تعریف کنید. در زیر چند نکته برای طراحی صفحه فرود mobile-friendly مجزا برای کمپین ایمیلی شما آمده است:

· به‎یاد داشته باشید که خوانندگان از انگشت خود برای انتخاب گزینه‎ها استفاده می‎کنند. از تصاویر کلیک با اندازه‎ی مناسب و ساده استفاده کنید.

· فرم‎ها را کوچک کنید. هرچه فیلد کمتر، بهتر!

· مطمئن شوید که عکس‎های شما قابلیت تغییر اندازه متناسب با هر دستگاهی‎ را دارند.

· مطمئن شوید که صفحه شما در جعت عمودی به همان اندازه که در جهت افقی مناسب است، مناسب باشد .

بازاریابی موبایلی از طریق پیام کوتاه (SMS)

اس ام اسSMS یکی از کانال‎های بسیار قوی در حوزه‎ی بازاریابی موبایلی است. بیش از 6/3 میلیارد نفر در جهان (سال 2014) قابلیت دریافت SMSرا دارند. بیش از 90 درصد پیام‎های کوتاه در 3 دقیقه‎ی اول پس از دریافت آن‎ها باز می‎شود (با ایمیل مقایسه کنید که 90 دقیقه به‎طور میانگین طول می‎کشد).

از مزایای پیامک می‎توان به موارد زیر اشاره کرد:

· هدف مشخصی دارد: میتوانید پیام را مستقیماً به شماره تلفنهایی بفرستید که شخصاً جمع‎آوری کرده‎اید.

· مرتبط است: افرادی که پیام شما را می‎بینند احتمال بیشتری دارد تا به آنچه شما ارائه می‎دهید علاقه نشان دهند.

· به‎موقع است: شما میتوانید آگهی‎ها و تخفیف‎های ویژه خود را در مناسبترین زمان، مثلاً یک هفته قبل از کریسمس، تبلیغ کنید.

· اختصاصی است: این ویژگی میتواند بسیار تأثیرگذار باشد، خصوصاً در رابطه با بازاریابی محلی.

· قابل رؤیت است: پیامک متوجه نرخ بالای 99 درصدی است.

· قابل دستیابی است: در مقایسه با گوشی‎های هوشمند، اپلیکیشن‎ها و سایت‎های موبایلی، حتی قدیمی‎ترین گوشی‎ها قابلیت دریافت پیامک را دارا بوده و در دسترس همگان‎اند.

از چالش‎های پیامک می‎توان به موارد زیر اشاره کرد:

· مقررات سرسختانه

· فضای محدود

· احتیاج به لغو اشتراک: برای لغو اشتراک stop را پیامک کنید.

· پیش بینی پاسخ.: حتی با داشتن گوی بلورین (که آینده را پیش بینی می‎کند)، بسیار سخت است که ببینید واکنش به کمپین شما چگونه خواهد بود. برای مثال، اگر 20 فقره را بخواهید توزیع کنید و پیامکی تبلیغاتی به 10000 نفر بفرستید، ممکن است در نهایت آن 9980 نفر را که هدیه دریافت نمی‎کنند، آزرده خاطر سازید.

نکات:

· مخاطبان خود را تقسیم بندی کرده و به هر مشتری پیام‎هایی مرتبط بفرستید.

· کاری کنید که پیامتان کوتاه و دلنشین باشد.

· یک دعوت به اقدام - قدرتمند داشته باشید.

· با چند کلمه اول توجه مخاطبان را جلب کنید.

· به مخاطبانتان بگویید چه کسی هستید نام شرکتتان را در آیدی فرستنده خود قرار دهید.

· فراموش نکنید که گزینه لغو اشتراک را در اختیار کاربران قرار دهید.

· برای تحلیل بهتر از سرویس ها استفاده کنید، نه شماره های شخصی

آیا نرم افزارهای موبایل وب سایت ها را از گردونه خارج می‎کنند؟

وب سایت ها و برنامه های موبایل در نگاه اول بسیار شبیه به نظر می رسند و تعیین اینکه کدامیک برای نیاز های ما مناسب تر است، بستگی به تعدادی از عوامل، از جمله مخاطبان هدف، بودجه موجود، هدف مورد نظر و ویژگی های مورد نیاز دارد. قبل از اینکه شما بتوان مزایای یک وب سایت را در مقابل یک برنامه موبایل ارزیابی کرد، مهم است که تفاوت های کلیدی بین این دو را بدانید. هر دو برنامه موبایل و وب سایت بر روی ترمینال های دستی مانند گوشی های هوشمند (مانند iPhone ، Android و Blackberry)و تبلت ها قابل دسترسی هستند.

یک وب سایت شامل صفحات HTML مبتنی بر مرورگر است که با هم مرتبط شده و از طریق اینترنت استفاده می شود. وب سایت‎ها می توانند محتوای متن، داده ها، تصاویر و ویدیو را نمایش دهند. حالت خاص آن وب سایت های تلفن همراه است که می توانند ویژگی های خاص تلفن همراه مانند کلیک به تماس (برای شماره گیری یک شماره تلفن) و یا نقشه برداری مبتنی بر مکان نیز دسترسی داشته باشید.

اما یک اپلیکیشن یا برنامه، بجای اینکه با یک مرورگر بالا بیایند، بر روی دستگاه تلفن همراه دانلود و نصب می شوند. کاربران برای مشاهده و دانلود برنامه ها برای یک سیستم عامل خاص از پورتال خاص دستگاه مانند فروشگاه برنامه اپل، Android Market یا برنامه جهانی Blackberry دیدن می کنند. برنامه ممکن است محتوای و داده ها را از اینترنت به شکل مشابه به یک وب سایت بکشاند یا ممکن است محتوای آن را دانلود کند تا بتوان بدون اتصال به اینترنت آن را مشاهده کرد.

زمان تصمیم گیری برای آن که آیا یک اپلیکیشن یا یک وب سایت بهتر است، مناسب ترین انتخاب واقعا به اهداف مشخص شده ای بستگی دارد. برای مثال اگر در حال توسعه یک بازی تعاملی باشیم، احتمالا اپلیکیشن بهترین گزینه است. اما اگر هدف این است که محتوایی را به مخاطب منتخب ارائه دهیم، احتمالا راه مناسب استفاده از یک وب سایت است. به طور کلی، یک وب باید اولین گام همراه باشد، در حالی که یک اپلیکیشن برای توسعه یک برنامه کاربردی برای یک هدف خاص که نمی تواند به طور موثر از طریق یک مرورگر انجام شود، مفید است.

با این حال و حتی با گسترش چشمگیر استفاده از موبایل، همچنان وب سایت ها به علت مزایای زیادی که دارند در عرصه سهم بزرگی از کابران را به خود اختصاص داده اند. در این چند نمونه از نمودارهای مقایسه ای نشان داده شده است.

معایب اپلیکیشن نسبت به وب سایت

اگر هدف اصلی مربوط به بازاریابی و ارتباطات عمومی است، یک وب سایت تقریبا همیشه اولین گام عملی خواهد بود. این امر به ایندلیل است که یک وب سایت دارای تعدادی از مزایای ذاتی در برابر اپ هاست، از جمله قابلیت دسترسی گسترده، سازگاری و هزینه بهره وری و غیره:

· سرعت کمتر دسترسی - وب سایت ها فورا در دسترس هستند.

· سازگاری کمتر - وب سایت ها غالبا با اکثر موبایل ها سازگار هستند ولی اپ ها باید برای موبایل های مختلف سازگار شوند.

· ارتقاء سخت تر - وب سایت را می توان به سرعت و با ریسک خیلی کمتر به روز رسانی کرد.

· یافتن دشوارتر - وب سایت را خیلی آسان تر و با یک جستجوی ساده تر نسبت به اپ ها می توان یافت.

· قابلیت اشتراک دشوارتر - وب سایت ها می توانند به راحتی توسط نشر دهندگان و بین کاربران به اشتراک گذاشته شوند ولی این امر برای اپ ها دشوار تر است.

· دست یافتن سخت تر - وب سایت ها دارای دسترسی گسترده تری نسبت به اپ ها هستند.

· چرخه عمر - وب سایت ها به آسانی اپ ها قابل حذف نیستند.

· یک وب سایت می تواند به سهولت یک اپ باشد اما برعکس آن امکان پذیر نیست.

· زمان و هزینه - وب سایت ها بسیار راحت تر و ارزان تر هستند.

· پشتیبانی و نگهداری - پشتیبانی و نگهداری اپ (ارتقاء، تست، مسائل سازگاری و توسعه) بسیار گرانتر و در طول زمان بیش از پشتیبانی وب سایت است.

مزایای اپلیکیشن نسبت به وب سایت

با وجود بسیاری از مزایای ذاتی وب سایت ها، اپ ها هنوز هم بسیار محبوب هستند و تعدادی از سناریو های خاص است که برای آن ها اپ ها بهترین انتخاب خواهند بود. به طور کلی، اگر به یکی از موارد زیر نیاز دارید، داشتن یک اپ بسیار منطقی تر است :

· بازی تعاملی - برای بازی های تعاملی (مثلا Angry Birds) یک برنامه تقریبا همیشه بهترین انتخاب است.

· استفاده منظم و شخصی سازی - اگر کاربران هدف از اپ به طور منظم و به صورت شخصی (مثلا EverNote) استفاده می کنند، اپ یک راه عالی برای انجام این کار را فراهم می کند.

· محاسبات پیچیده و یا گزارش گیری - اگر نیاز به چیزی است که داده ها را دریافت و اجازه دهد تا با محاسبات پیچیده، نمودار یا گزارش )مثلا برای بانکداری و یا سرمایه گذاری( ایجاد و ادیت شود، برنامه بسیار موثر تر است.

· پردازش و کارکردهای مورد نیاز – مرورگرها بخصوص مرورگرهای موبایل برای در دسترسی به برخی از کارکردهای خاص تلفن همراه مانند کلیک به تماس، اس ام اس و GPS مناسب است. با این حال، اگر نیاز به دسترسی به دوربین کاربر یا قدرت پردازش باشد، یک اپ بسیار موثر تر است.

· بدون نیاز به اتصال - اگر نیاز به دسترسی آنلاین به محتوا و یا انجام عملیات بدون اتصال به شبکه مهیا و امکان پذیر است، داشتن یک اپ معقول است.

· اپ ها می توانند پیام های کوتاه ارسال کنند تا مشتریان را با فروشگاه الکترونیکی خود درگیر کنند.

· آیکون های برنامه هنگامی که یک کاربر گوشی خود را بررسی می کند قابل مشاهده است، و آگاهی از نام تجاری خود را بالا می برد.

· اپ ها می توانند داده های کاربر را حفظ کنند و امکان چک کردن با یک کلیک و حداقل بارگزاری را فراهم می کنند.

در ادامه به بازاریابی اپلیکیشن می‎پردازیم که یکی از بخش‎های کلیدی یازاریابی موبایلی است.

بازاریابی رایگان اپلیکیشن App store optimization (ASO)

(منبع: وب‎سایت تپسل)

به فرایند بهینه‌سازی صفحه اپلیکیشن در اپ‌استور، افزایش قابلیت پیدا و دیده شدن اپلیکیشن و کسب رتبه‌ بالاتر در نتایج جست‌وجوی مارکت‌های اپلیکیشن نظیر App Store برای iOS و Google Play یا کافه‌بازار برای اندروید، ASO گفته می‌شود. این فرایند، اپلیکیشن‌ها را بر اساس جستجوی کلیدواژه‌ها رتبه‌بندی می‌کند. با توجه به توسعه روزافزون تکنولوژی‌های موبایل و اپلیکیشن‌های آن، توسعه‌دهندگان باید به منظور افزایش دیده شدن، دانلود، نرخ همگرایی، بدست آودن نظرات مثبت و … تلاش بیشتری کنند. کلید موفقیت در این زمینه این است که اپلیکیشن خود را به گونه‌ای راه‌اندازی و بهینه‌‌سازی کنید که در معرض دید کاربران بالقوه قرار گیرد.

چرا استفاده از ASO در بازاریابی اپلیکیشن ضروری است؟

استراتژی ASO برای دستیابی هر اپلیکیشنی به موفقیت‌ امری ضروری است؛ زیرا:

· بیش از ۵ میلیون اپلیکیشن در مارکت‌های اپلیکیشن وجود دارند که از این تعداد، حدود ۱۵۰هزار اپلیکیشن ایرانی در کافه بازار ثبت شده‌اند. حتی اگر ارزشی که اپلیکیشن شما به کاربران ارائه می‌دهد منحصربفرد و بی‌نقص باشد، اینکه کاربران شما را در این دریای اپلیکیشن بیابند امری دشوار است. به منظور قرار گرفتن در بالای صفحه جستجو، باید در این رقابت پیروز شوید و برای این کار نیازمند استفاده از استراتژی ASO هستید.

· ۶۵ تا ۸۰ درصد از اپلیکیشن‌ها از طریق روش‌های جستجو پیدا می‌شوند؛ یعنی، با وجود راه‌های دیگری برای یافتن اپلیکیشن جدید نظیر رسانه‌ها، وب‌سایت‌ها، دوستان و … کاربران ترجیح می‌دهند اپلیکیشن مورد نظر خود را جستجو کنند. بنابراین، باید کاری کنید که اپلیکیشن‌ها در نتایج جستجو توسط کاربران پیدا شوند. همچنین، بیش از ۵۰% از دانلودهای اپلیکیشن‌ها حاصل از ۳ نتیجه اولی است که در صفحه اپ‌استور نمایش داده شده است.

· استراتژی ASO باعث افزایش رتبه‌بندی، قابلیت دیده شدن، نرخ همگرایی، نرخ دانلود و … می‌شود.

روش‌های افزایش نصب اپلیکیشن به صورت رایگان

پس از انتشار یک اپلیکیشن توسط توسعه‌دهنده، عوامل زیادی می‌تواند در نتایج آن موثر باشد. اولین عامل موثر در موفقیت یک اپلیکیشن، پیدا و دیده شدن آن اپلیکیشن توسط کاربران و مشتریان بالقوه است، دومین مورد آن جذب کاربر و تشویق او به دانلود اپلیکیشن است که این موارد از طریق اجرای استراتژی ASO بدست می‌آید. سوالی که در اینجا ممکن است برای شما ایجاد شود این است که چگونه می‌توان نمایش اپلیکیشن خود در اپ‌استور را بهینه‌سازی کرد. راهکارهای کاربردی زیر به این بهینه‌سازی کمک می‌کنند:

۹ راهکار بهینه‌سازی صفحه اپلیکیشن یا ASO

۱) مشتریان و رقبای خود را بشناسید.

مشتریان و رقبای خود را چقدر می‌شناسید؟ یک استراتژی مناسب به شناخت درست از مشتریان و رقبا بستگی دارد. برای شروع می‌توانید این سوال‌ها را از خود بپرسید:

· زبان مورد استفاده مشتریان من چیست؟

· مشتریان چه توصیفی از اپلیکیشن من دارند؟

· دلایل اصلی آن‌ها برای دانلود اپلیکیشن من چیست؟

· رقبای من چه کسانی هستند؟

· رقبای من از چه کلیدواژه‌هایی استفاده می‌کنند؟

· چگونه می‌توان با استفاد از کلیدواژه‌های مشابه از رقبای خود پیشی بگیرم؟

· آیا باید از کلیدواژه‌های معمول و پرترافیک استفاده کنم؟ یا از کلمات متفاوتی که مخاطبان منحصربه‌فرد دارد، استفاده کنم؟

به‌ طور کلی، یک استراتژی ASO باید با قرار دادن خود به جای مشتری (putting yourself in your customer’s shoes) آغاز ‌شود. پیدا شدن اپلیکیشن در جستجوهای مخاطبان در مارکت‌های اپلیکیشن (app store، google play، کافه بازار) و پیدا کردن کلیدواژه‌هایی که بیشترین ترافیک را ایجاد می‌کنند، هدف این استراتژی است. بهترین راهکار برای دستیابی به این هدف، پی بردن به درخواست‌های جستجویی است که مشتریان را به سمت اپلیکیشن شما هدایت کرده و زبان مورد استفاده آن‌ها برای این درخواست است.

همچنین، پی بردن به کلیدواژه‌های مورد استفاده رقبای شما برای اپلیکیشن‌های مشابه نیز از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. از این طریق می‌توانید پی ببرید که آیا از کلیدواژه‌های مشابه با آن‌ها استفاده کنید یا کلمات کلیدی منحصربه خودتان را مورد استفاده قرار دهید. با این کار قادر به تصمیم‌گیری درباره رتبه‌بندی در صفحات جستجو نیز خواهید بود؛ به این معنا که آیا می‌خواهید اپلیکیشن شما با در نظر گرفتن کلیدواژه‌های معمول در ۱۰ اپلیکیشن برتر صفحه جستجو قرار گیرد یا می‌خواهید با در نظر گرفتن کلیدواژه‌هایی که حجم جستجوی کمتر دارند به عنوان اپلیکیشن برتر در صفحه جستجو قرار گیرد.

به منظور بهینه‌سازی ASO، ابزارهایی نظیر ASOdesk وجود دارد که در ابتدا می‌توانید از نسخه رایگان آن استفاده کنید.

۲) یک نام مناسب برای اپلیکیشن خود انتخاب کنید.

مزیت انتخاب یک نام منحصربه‌فرد برای اپلیکیشن تنها برند شدن و جا انداختن اپلیکیشن در ذهن مخاطب نیست، بلکه برای موفقیت در استراتژی ASO نیز امری ضروری است. به دلیل اهمیت بالای عنوان اپلیکیشن در رتبه‌بندی در صفحات جستجو، به کار بردن کلیدواژه‌های مرتبط در نام اپلیکیشن تاثیر بسزایی در بهبود ASO دارد. بر اساس تحقیقات صورت گرفته بر روی ۲۵ اپلیکیشن اول صفحات جستجو توسط شرکت TUNE، اپلیکیشن‌هایی که از کلیدواژه‌های مرتبط در عنوان خود استفاده کرده بودند، ۱۰٫۳% بالاتر از سایر اپلیکیشن‌ها قرار گرفته بودند.

App Store و Google Play

با انتشار نسخه جدید iOS درسال ۲۰۱۷، حداکثر تعداد کاراکترهای عنوان یک اپلیکیشن در اپ استور اپل، ۳۰ کاراکتر اعلام شد که این مقدار از ۵۰ به ۳۰ کاهش یافت، در حالی که با انتشار نسخه جدید اندروید، حداکثر تعداد کاراکترهای عنوان اپلیکیشن در گوگل پلی، ۵۰ اعلام شد که این مقدار از ۳۰ به ۵۰ افزایش یافت. عناوین طولانی در صفحات جستجو به صورت کامل نمایش داده نمی‌شوند؛ عناوین طولانی برای نمایش در دستگاه‌های مختلف کوتاه خواهند شد. همچنین، در درجه اول، نام اپلیکیشن شما است که می‌تواند اولین برداشت‌ها (first impression) را در ذهن مشتریان و مخاطبان ایجاد کند. بنابراین، یک نام کوتاه، جذاب و به یادماندنی برای اپلیکیشن خود انتخاب کنید. همچنین استفاده از کاراکترهای URL-friendly در عنوان به خصوص در app store بسیار مهم است. استفاده از کاراکترها و نمادهای خاص در عنوان اپلیکیشن مانع از عملکرد موفق استراتژی ASO می‌شود.

عنوان اپلیکیشن در کافه بازار

در کافه بازار، باید هم عنوان انگلیسی و هم عنوان فارسی را وارد کرد. محدودیت کاراکتر برای نام اپلیکیشن در بازار حداکثر ۱۰۰ کاراکتر است، اما نام‌هایی با بیش از ۱۶ کاراکتر در دستگاه‌های مختلف به صورت کامل نمایش داده نمی‌شوند و کاربر برای دیدن نام کامل، باید وارد صفحۀ برنامه شود. بنابراین هرچه نام اپلیکیشن کوتاه‌تر باشد، در ذهن کاربر ماندگارتر خواهید شد. به عنوان مثال، با استفاده از نام “مامان‌پز” برای اپلیکیشن سرویس غذا به جای نام‌گذاری اپلیکیشن با عنوان “منوی متنوع محلی، ایرانی و خارجی غذا” باعث ماندگاری بیشتر و حرفه‌ای‌تر جلوه کردن شما خواهد شد.

۳) از حداکثر کلیدواژه‌های ممکن استفاده کنید.

اپ استورapp store و گوگل پلی در رابطه با کلیدواژه‌های ASO رویکردهای متفاوتی دارند. همچنین، برخی محدودیت‌های کافه بازار در این رابطه نیز به طور کامل در این بخش توضیح داده می‌شود:

استور اپل یا App Store

حداکثر تعداد کاراکترهای مورد استفاده برای نوشتن کلیدواژه‌ها، ۱۰۰ کاراکتر است که باید به بهترین شکل ممکن از این کاراکترها استفاده کرد. برای این منظور، ۷ نکته کاربردی زیر می‌تواند به شما در نوشتن کلیدواژه‌های مناسب در اپ استور کمک کند:

· به جای فاصله (space) فقط از کاما (،) استفاده کنید.

یکی از اشتباهات رایج توسعه‌دهندگان این است که فکر می‌کنند اپ استورها قادر به خواندن کلمات پشت سر هم نیست و کلمات را به صورت یک کلیدواژه غول‌پیکر بی معنا تصور می‌کند و در نتیجه از فاصله یا space بین کلمات استفاده می‌کنند. این کار باعث هدر رفتن تعدادی از ۱۰۰ کاراکتر قابل استفاده در نوشتن کلیدواژه‌ها می‌شود.

الگوریتم اپ استورها هم فاصله و هم کاما را به عنوان جداکننده در نظر می‌گیرد. بنابراین، هنگام نوشتن کلیدواژه‌ها این نکته را در نظر داشته باشید. به عنوان مثال، به جای نوشتن ” بازی، مبارزه، هیجان‌انگیز، لیست، … ” کافی است تنها از کاما استفاده کنید: ” بازی،مبارزه،هیجان،لیست، …”

· به جای نوشتن اعداد به حروف، آن‌ها را به رقم بنویسید.

زمانی که اعداد را به صورت حروف می‌نویسید، از تعدا کاراکترهای بیشتری استفاده می‌شود. بنابراین، بهتر است اعداد را به صورت ارقام بنویسید. به عنوان مثال، اگر به جای استفاده از «دوازده» بنویسید ۱۲، ۴ کاراکتر ذخیره می‌شود که می‌توانید در کلمات دیگر استفاده کنید.

· کلیدواژه‌ها را تکرار نکنید.

در صورتی که در کلیدواژه‌ها و عبارات مورد نظر شما بعضی کلمات تکراری هستند، نیازی به نوشتن دوباره آن کلمه‌ها نیست. به عنوان مثال، اگر کلیدواژه‌های مورد نظر شما، ” بازی شگفت‌انگیز” و ” قهرمان شگفت‌انگیز” باشد، لیست کلیدواژه‌ها را به این شکل در نظر بگیرید: ” بازی،قهرمان،شگفت‌انگیز” . در صورت استفاده از این ترفند، کاراکترهای بیشتری برای نوشتن سایر کلیدواژه‌ها ذخیره می‌شود.

· عبارات را به صورت مفرد استفاده کنید.

اگر تا به حال دقت کرده باشید، از عبارات جمع برای کلیدواژه‌ها کمتر استفاده می‌شود. استفاده از عبارات مفرد به جای جمع باعث ذخیره تعدادی از کاراکترها می‌شود. به عنوان مثال، با استفاده از عبارت ” بازی‌،هیجان‌انگیز” به جای “بازی‌های،هیجان‌انگیز” می‌توان ۳ کاراکتر را ذخیره کرد.

· از عبارات کوتاه‌تر استفاده کنید.

این موضوع بسیار ساده است. به جای استفاده از یک کلیدواژه ۹ حرفی، از دو کلیدواژه ۴ حرفی استفاده کنید. با استفاده از این ترفند، تعداد کلمات کلیدی بیشتری استفاده می‌شود و در نهایت احتمال بیشتری برای دیده شدن در نتایج جستجوی اپ استورها وجود دارد. دقت داشته باشید که طول کلمات تعیین‌کننده نیستند و مرتبط بودن کلیدواژه‌ها مهم‌ترین مسئله برای قرار گرفتن دز فهرست جستجوی نتایج است. با این وجود، هنگام انتخاب کلیدواژه‌ها از بین کلمات مرتبط، طول کلمات می‌تواند معیار برتری باشد.

· مرتبط‌ترین عبارت را به عنوان نام اپلیکیشن انتخاب کنید.

به دلیل اینکه نام اپلیکیشن سهم بیشتری در الگوریتم اپ‌استورها دارد، باید از بهترین کلیدواژه‌ها را به عنوان نام اپلیکیشن انتخاب کنید. هرچه این نام مرتبط‌تر باشد، نرخ همگرایی بیشتر خواهد بود. ترتیب کلمات در نام اپلیکیشن بسیار مهم است. در صورتی که نام اپلیکیشن دقیقاً مطابق با عبارت مورد جستجوی کاربران باشد، باعث قرار گرفتن اپلیکیشن در رتبه بالاتر در صفحه جستجو می‌شود.

· از اعداد برای پر کردن کاراکترهای اضافی استفاده کنید.

پس از پایان بهینه‌سازی، ممکن است با دو یا سه جای خالی برای کاراکترها روبرو شوید. در این‌گونه موارد، از اعداد استفاده کنید. بخصوص وقتی از کلمات “بهترین” یا “برترین” در کلیدواژه‌های خود استفاده کرده باشید، اعداد با این کلمات ترکیب شده و عبارات خاص‌تری را ایجاد می‌کند. به عنوان مثال، “۵ استراتژی برتر بازی” .

استور گوگل یا Google Play store

گوگل پلی رویکردهایی شبیه به سئو برای بهبود ASO ارائه می‌دهد. گوگل برای استخراج کلمات کلیدی مرتبط، توضیحات اپلیکیشن را اسکن می‌کند. برای نوشتن توضیحات به شما اجازه نوشتن حداکثر ۴۰۰۰ کاراکتر در صفحه محصول داده می‌شود. سعی کنید تا جایی که امکان دارد و از نظر پیام‌رسانی منطقی به نظر می‌رسد، از کلیدواژه‌های مرتبط در متن استفاده کنید. مطالعات Sensor Tower، تکرار ۵بار کلیدواژه‌ها را بهینه‌ترین حالت برای بدست آوردن رتبه‌بندی خوب در صفحات جستجو اعلام کرده است. تکرار بیش از حد کلمات کلیدی نه تنها تاثیری در ASO ندارد، بلکه ممکن است به دلیل تکرار توضیحات باعث پشیمانی مشتریان بالقوه شود.

با توجه به نکات بیان شده، صفحه محصول نباید بدون توجه به مشتری و فقط برای طراحی و دنبال کردن الگوریتم نوشته شود. زیرا پس از پیدا شدن اپلیکیشن توسط مشتریان بالقوه، باید آن‌ها را با استفاده از توضیحات به دانلود اپلیکیشن تشویق کرد. اگر مشتریان بالقوه به جای روبرو شدن با توضیحات معقول، با متنی آشفته و نامنظم روبرو شوند، از دانلود اپلیکیشن نیز منصرف شده و تمام تلاش‌های شما نیز بیهوده خواهد شد. در نتیجه، به منظور دستیابی به بهترین نتیجه، توضیحات را برای مشتریان خود بنویسید و سپس با در نظر گرفتن نکات ASO، تغییرات جزئی در کلیدواژه‌ها ایجاد کنید.

افزایش نصب در کافه بازار

کافه بازار دارای یک بخش توضیحات انگلیسی و یک بخش فارسی است که نوشتن توضیحات فارسی ضروری است. کافه بازار نیز مانند گوگل پلی دارای محدودیت ۴۰۰۰ کاراکتر برای توضیحات اپلیکیشن است. بر خلاف اپ‌استور که می‌توان کلیدواژه برای آن تعیین کرد، در کافه بازار جایی برای نوشتن کلیدواژه وجود ندارد و الگوریتم پیدا شدن یک اپلیکیشن در کافه بازار بر اساس جستجوی کاربران است. برخی از ناشرین از کلمات و عبارات پرتکرار که بیشتر در کافه بازار مورد جستجو قرار می‌گیرند، به گونه‌ای هوشمندانه در متن توضیحات استفاده می‌کنند و از این طریق باعث بیشتر دیده شدن اپلیکیشن خود می‌شوند. به عنوان مثال، اپلیکیشن ترب که یک موتور جستجو بین فروشگاه آنلاین است، به منظور افزایش دیده شدن در صفحه جستجوی بازار، از کلماتی نظیر اسنپ، تپسی و … با وجود غیرمرتبط بودن آن‌ها با اپلیکیشن، به صورت زیرکانه‌ای در متن توضیحات خود استفاده کرده است.

۴) توضیحات قانع‌کننده ارائه کنید.

توضیحات یک اپلیکیشن باید به عنوان یک CTA برای دانلود اپلیکیشن عمل کند. اپلیکیشن خود و ویژگی‌های آن را با زبانی ساده و به صورت دقیق توضیح دهید و مخاطبان را برای دانلود آن قانع کنید. در مراحل قبل، مارکت‌های اپلیکیشن را با استفاده از کلیدواژه‌های مرتبط قانع کرده‌اید و اکنون زمان آن است که مشتریان بالقوه را قانع کنید که اپلیکیشن شما می‌تواند نیازهای آن‌ها را برطرف کند. پیشنهاد ما به شما این است که به منظور جلب توجه خوانندگان، بیشتر انرژی خود را برای نوشتن سه خط اول توضیحات صرف کنید. به خوانندگان کمک کنید تا به سرعت به کاربری اپلیکیشن و علت استفاده آن پی برده و بتوانند تصمیم‌گیری کنند.

متن توضیحات اپلیکیشن باید با هر آپدیت تغییر کند. بنابراین، پس از هر آپدیت، مدت زمانی را صرف بروزرسانی توضیحات درباره تغییرات ایجادشده و ارائه اسکرین‌شات‌های جدید کنید.

۵) از آیکون‌های جذاب و منحصربه‌فرد استفاده کنید.

با توجه به اینکه کاربران مارکت‌های اپلیکیشن تعداد اپلیکیشن‌های بسیار زیادی را مرور می‌کنند، یکی از مهم‌ترین عوامل ایجاد تاثیر اولیه (first impression) در مخاطبان، ویژگی‌های بصری اپلیکیشن یعنی آیکون اپلیکیشن است. ممکن است آیکون‌ها تاثیر مستقیمی بر رتبه‌بندی اپلیکیشن‌ها نداشته باشند، اما منجر به جلب توجه مخاطبان و دانلود بیشتر اپلیکیشن خواهند شد.

اپ استور و گوگل پلی قوانین استانداردی دارند که شامل سایز ایده‌آل، شکل و رنگ‌بندی آیکون‌های اپلیکیشن است. برای آیکون‌های iOS، مهم‌ترین نکته این است که آیکون‌ها دارای سایز حداقل ۱۰۲۴*۱۰۲۴ پیکسل باشند.

برای طراحی آیکون‌ اپلیکیشن‌های اندروید بر روی گوگل پلی، سایز اپلیکیشن‌ها باید ۵۱۲*۵۱۲ پیکسل باشد.

سایز استاندارد کافه بازار نیز ۵۱۲*۵۱۲ پیکسل است.بدون توجه به نوع سیستم‌عاملی که آیکون را برای آن طراحی می‌کنید، توجه به این نکته ضروری است که آیکون اپلیکیشن شما باید تا حد امکان ساده و بدون ابهام باشد؛ به گونه‌ای که قادر به انتقال سریع مفهوم و کاربری اپلیکیشن باشد. برای این منظور، آیکون اپلیکیشن خود را با استفاده بیش از حد از لوگو یا کلمات شلوغ نکنید.

برای ایده گرفتن برای طراحی آیکون، می‌توانید اپلیکیشن‌های برتر در زمینه خود را مورد بررسی قرار دهید و در نهایت مطمئن شوید که آیکون اپلیکیشن شما به اندازه کافی از سایر اپلیکیشن‌ها متمایز است.

۶) از تصاویر، اسکرین‌شات و ویدئو استفاده کنید.

اسکرین‌شات‌های موجود در قسمت توضیحات نیز مانند آیکون‌ها تاثیر مستقیمی در رتبه‌بندی اپلیکیشن در صفحه جستجو ندارند، اما باعث تشویق مخاطبان به دانلود اپلیکیشن می‌شوند. تصاویر می‌توانند گویای کاربری اپلیکیشن باشد و به مشتریان بالقوه این اجازه را می‌دهند که قبل از دانلود اپلیکیشن، خود را در فضای اپلیکیشن تصور کنند. این اسکرین‌شات‌ها باید نشان‌دهنده مهم‌ترین ویژگی‌ها، آخرین آپدیت و محبوب‌ترین قسمت‌های اپلیکیشن باشد.

با وجود اینکه می‌توانید حداکثر ۵ اسکرین‌شات برای iOS، ۸ اسکرین‌شات برای اندروید و ۱۱ اسکرین‌شات برای کافه بازار آپلود کنید، تنها ۲ الی ۳ تای اول در صفحه بارگذاری نمایش داده می‌شود. بنابراین، اطمینان حاصل کنید که اسکرین‌شات‌های اول به اندازه کافی قوی و قانع‌کننده باشند که خوانندگان را به مرورِ اسکرین‌شات‌های بیشتر و در نهایت دانلود اپلیکیشن تشویق کنند. در حالی که اپ استور تصاویری که نمایش‌دهنده تجربه کاربر در اپلیکیشن باشد را ترجیح می‌دهد، اما می‌توان اسکرین‌شات‌ها را با المان‌ها یا نوشته‌های گرافیکی که بیان‌گر ویژگی‌های جدید (به‌خصوص در آپدیت‌ها) است، نیز ترکیب کرد. برای پی بردن به موثرترین اسکرین‌شات‌ها می‌توانید از تست A/B و نتایج آن استفاده کنید.

همچنین، امکان آپلود ویدئوهای کوتاه که شامل مروری بر اپلیکیشن است، نیز وجود دارد. محدودیت زمانی برای ویدئوهای اپ استور، ۱۵ الی ۳۰ ثانیه، برای گوگل پلی، ۳۰ الی ۱۲۰ ثانیه است و حداکثر حجم ویدئوها برای اپ استور، ۵۰MB است. در کافه بازار نیز امکان آپلود کردن یک ویدئو به زبان فارسی و یک ویدئو به زبان انگلیسی وجود دارد که بسته به زبان کاربری تنها یک ویدئو به کار نمایش داده می‌شود.

۷) لیست خود را محلی‌سازی کنید.

در حال حاضر، ۳۱ درصد از درآمد اپلیکیشن‌‌ها توسط مصرف‌کنندگان آمریکای شمالی ایجاد می‌شود. ۷۲ درصد از سایر مردم جهان که زبان مادریشان انگلیسی نیست، ترجیح می‌دهند هنگام خرید از زبان اصلی کشور خود استفاده کنند، حتی اگر به زبان انگلیسی مسلط باشند. این آمار باید مورد توجه ناشرین قرار بگیرد. ناشرین باید برند و زبان اپلیکیشن خود را با نیاز مخاطبان خود وفق دهند. راه‌حل‌ها و ابزارهای بیشماری برای ترجمه کم‌هزینه و ارائه سرویس‌های محلی وجود دارد که قابلیت ترجمه عنوان، کلیدواژه‌ها، توضیحات و اسکرین‌‌شات‌ها را به زبان مورد نظر شما دارند.

اپ استور و گوگل پلی این امکان را به شما می‌دهد که به منظور افزایش قابلیت کشف و خوانایی بهتر برای مشتریان در کشورهای مختلف، فهرست خود را به صورت محلی تنظیم کنید. با استفاده از این ترفند، نرخ همگرایی و دانلود اپلیکیشن شما تا ۷۶۷% بیشتر خواهد شد. به عنوان مثال، بازی clash of clans با ترجمه توضیحات و اسکرین‌شات‌های اپلیکیشن خود به زبان چینی توانست مارکت چین را نیز در دست بگیرد.

۸) اپلیکیشن خود را همواره آپدیت کنید.

اغلب مشتریان موبایل به دنبال اپلیکیشن‌هایی هستند که همواره در حال بهینه‌سازی و آپدیت بر اساس نظرات کاربران هستند. اپلکیشن‌هایی که به طور مداوم آپدیت می‌کنند، بیشتر در معرض توجه مارکت‌های اپلیکیشن و مشتریان قرار می‌گیرند و ارزشمدتر تلقی می‌شوند. طبیعتاً با آپدیت هر نسخه، کارآمدتر شدن و رفع نواقص قبلی، رتبه‌بندی آن در صفحات جستجو نسبت به نسخه قبلی بهتر می‌شود. البته شایان ذکر است که بروزرسانی اپلیکیشن تنها نیمی از راه است و گام بعدی، تشویق مشتریان فعلی برای دانلود نسخه جدید اپلیکیشن خواهد بود.

بر اساس مطالعات انجام شده بر روی ۵۰۰ اپلیکیشن برتر، فرکانس آپدیت یک اپلیکیشن به طور متوسط بین ۳۰ الی ۴۰ روز اعلام شده است. به یاد داشته باشید که پس از هر آپدیت اپلیکیشن در iOS، رتبه‌بندی شما نیز بروز شده و ممکن است به صورت موقت کاهش یابد. در نتیجه، اپلیکیشن‌هایی که به طور مرتب در اپ استور بروز می‌شوند، ممکن است در رتبه‌بندی کمی نوسان داشته باشند، اما در گوکل پلی چنین اتفاقی رخ ندهد.

۹) کاربران را به امتیازدهی و نظر دادن تشویق کنید.

یکی از بهترین روش‌های کسب اعتبار در اپلیکیشن، موجی از نظرات مثبت درباره کیفیت اپلیکیشن است که باعث رتبه‌بندی بهتر در صفحات جستجو می‌شود. بر اساس مطالعه انجام شده بر روی ۵۰۰ اپلیکیشن برتر در وبلاگ MOZ.com، بیشترین همبستگی بین رتبه‌بندی و نظرات مثبت اعلام شده است. اپلیکیشن‌هایی که دارای امتیازها و نظرات مثبت بودند، در بالاترین جایگاه مارکت‌های اپلیکیشن قرار گرفته‌اند.

مارکت‌های اپلیکیشن، امتیازهای ثبت‌شده توسط کاربران برای هر اپلیکیشن را بهترین معیار تشخیص محبوبیت آن اپلیکیشن و رضایت مشتریان می‌دانند. اپلیکیشن‌هایی که بالاترین امتیازها را بدست می‌آورند، کسانی هستند که همواره مشتریان را به تعامل و دادن نظرات تشویق می‌کنند و از نظرات آن‌ها برای آپدیت‌های بعدی اپلیکیشن خود استفاده می‌کنند.

ابزارهای کاربردی در ASO

ابزارهایی جهت پیدا کردن کلیدواژه‌ها، میزان سرچ آنها و محبوبیت آن‌ها بین کاربران اپلیکیشن‌های موبایل وجود دارد. از جمله این ابزارها می‌توان به https://www.wordtracker.com و http://keywordtracker.io اشاره کرد. همچنین، برخی پلتفرم‌ها برای بررسی تعداد دانلود و کلیک روی اپلیکیشن‌های مختلف در اپ استورها وجود دارد. این پلتفرم‌ها شامل https://www.blackbox-platform.com/ و https://www.appannie.com/ است. ابزارهای دیگری مانند Appbot، Mobile Action، AppTrace، Appfigures نیز وجود دارند که یا خدمات آنها رایگان نیستند یا دسترسی به آنها به دلیل تحریم‌ها، برای ایرانیان فراهم نیست.

سخن پایانی بازاریابی رایگان اپلیکیشن

این نکته را در ذهن داشته باشید که بهینه‌سازی ASO، صبر، زمان و دقت زیادی می‌طلبد، اما نتیجه این تلاش‌ها بسیار ارزشمند خواهد بود. با توجه به بروز شدن مداوم الگوریتم‌های رتبه‌بندی و وجود رقابت‌های همیشگی، استراتژی ASO نیز فرآیندی ادامه‌دار است. یک استراتژی ASO موفق نیازمند چشمانی تیزبین، تجزیه‌وتحلیل و نظارت مداوم است.

با وجود اهمیت بالای بهینه‌سازی ASO، قادر به ارتقای اپلیکیشن شما از صفر به ۱۰۰ نیست. علاوه بر این، هرچه میزان ترافیک اپلیکیشن بیشتر باشد، رتبه‌بندی شما در صفحات اپ استور، گوگل پلی و کافه بازار بیشتر خواهد بود. همانطور که می‌دانیم، تقریباً اغلب کلمات مورد استفاده برای جستجوی اپلیکیشن‌ها در مارکت‌های اپلیکیشن نام یک برند، شرکت یا ترکیبی از هر دوی آن‌ها است.

این آمار و ارقام، لزوم استفاده از بازاریابی اپلیکیشن از طریق حضور در شبکه‌های اجتماعی و سایر کانال‌های تبلیغاتی را مشخص می‌کند. اگر هدف به دست آوردن نصب برای اپلیکیشن است، باید کاری کنید که مردم با داشتن نام اپلیکیشن شما در ذهن، وارد مارکت اپلیکیشن‌ها شوند و نام اپلیکیشن شما را جستجو کنند. بنابراین، علاوه بر ASO خوب، نیازمند بازاریابی قوی در فضای خارج از مارکت اپلیکیشن‌ها نیز هستید. برای یادگیری روش‌های مختلف اپ مارکتینگ در جلسات بعدی بلوک با ما همراه باشید.

آنالیز و تحلیل در اپلیکیشن

(منبع: وب‎سایت تپسل)

از زمان کودکی همواره این جمله را برای ما تکرار کردند که ریاضیات و هنر با هم جور در نمی‌آیند. این جمله در دنیای بازاریابی صدق نمی‌کند. همانطور که می‌دانید، در دنیای کسب‌وکار، بازاریابی نوعی هنر محسوب می‌شود که نیاز به خلاقیت زیادی دارد. آنالیز به منزله ریاضیات است و شامل فرمول‌ها، معادلات و اعدادی می‌باشد که به تلاش‌های بازاریابی شما اعتبار می‌بخشد. آنالیز شامل جمع‌آوری داده‌های رفتاری کاربران، تعیین معیارهای مهم، دنبال کردن (track) آن معیارها و در نهایت آنالیز نتایج آن‌ها است.

به آنالیز و تحلیل می‌‌توان به چشم یادگیری نیز نگاه کرد. یادگیری نکاتی که منجر به افزایش تجربیات و در نهایت بهینه‌سازی اپلکیشن می‌شود. در ابتدا باید بفهمید که یاد گرفتن چه نکاتی مفید خواهد بود. جمع‌آوری داده‌ها و معیارهای زیاد، باعث آشفتگی و هدر رفتن وقت می‌شود. در ادامه به داده‌ها و معیارهای مهم در آنالیز اپلیکیشن اشاره خواهیم کرد.

ایجاد یک اپلیکیشن، تنها نیمی از راه است. شما به عنوان یک توسعه‌دهنده اپلیکیشن‌های موبایل، ممکن است این سوالات را از خود بپرسید:

· تعداد کل کاربرانی که اپلیکیشن را دانلود کرده‌اند؟

· چه تعداد از کاربران، در اپلیکشن فعال هستند؟

· رفتار کاربران درون اپلیکیشن چگونه است؟ کاربران چگونه با اپلیکیشن تعامل برقرار می‌کنند و چه فعالیت‌هایی درون اپلیکیشن انجام می‌دهند؟

· از کدام ویژگی اپلیکیشن استفاده بیشتری می‌کنند؟ به کدام قسمت اپلیکیشن توجهی ندارند؟

· اغلب کاربران از طریق چه پلتفرم تبلیغاتی به دانلود اپلیکیشن هدایت می‌شوند؟ هر یک از کاربران از چه دستگاهی استفاده می‌کنند؟

· آیا کاربران از عملکرد اپلیکیشن راضی هستند؟ آیا مشکل فنی در تجربه کاربری اپلیکیشن وجود دارد؟

· عملکرد کمپین‌های تبلیغاتی چگونه است؟ آیا کمپین‌های تبلیغاتی، ارزش سرمایه‌گذاری را داشته است؟ میزان سرمایه‌گذاری در بخش تبلیغات کافی است؟

این‌ها سوالاتی هستند که آنالیز اپلیکیشن‌های موبایل می‌تواند در پیدا کردن پاسخ آن‌ها کمک کند. برای رسیدن به پاسخ این سوالات، باید داده‌های درستی را جمع‌آوری کرده و معیارهای مناسبی را اندازه‌گیری کنید.

۴ مزیت آنالیز در بازاریابی اپلیکیشن

بدون اطلاع از این موضوع که کدام پلتفرم تبلیغاتی در جذب کاربران بهترین عملکرد را داشته یا اینکه کاربران به هر یک از استراتژی‌های بازاریابی چگونه پاسخ داده‌اند، نمی‌توان راهی برای بهینه‌سازی اپلیکیشن، جذب کاربر بیشتر و در نهایت کسب درآمد بیشتر از اپلیکیشن پیدا کرد. هچنین، بدون انجام آنالیز نمی‌توان هیچ تصوری از تعداد کاربرانی که توسط تبلیغات پولی بدست آمده‌اند داشت. بنابراین، شما باید آنالیز اپلیکیشن را با استراتژی‌های مارکتینگ خود تلفیق کنید تا بهترین نتیجه را بدست آورید. مزایای این کار در ۵ مورد زیر خلاصه شده است:

۱- افزایش ROI یا نرخ بازگشت سرمایه

در دنیای امروزه، میلیون‌ها اپلیکیشن برای بیشتر دیده شدن و جذب مشتریان بیشتر با یکدیگر به رقابت می‌پردازند. در این رقابت، جنبه مالی همواره در استراتژی‌های جذب کاربر مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین، شما به اندازه‌گیری میزان تاثیرگذاری هر یک از استراتژی‌های تبلیغاتی و مقایسه آن‌ها با یکدیگر نیاز دارید تا متوجه شوید که کدام استراتژی بیشترین ROI را برای شما به دنبال خواهد داشت. بدون در نظر گرفتن آنالیز و تحلیل، ممکن است بخش زیادی از بودجه خود را در یک پلتفرم تبلیغاتی اشتباه صرف کنید؛ بدون اینکه نرخ بازگشت سرمایه خوبی داشته باشد. علاوه بر نرخ بازگشت سرمایه، ارزش هر کاربر در طول عمر استفاده از اپلیکیشن (LTV) نیز در تعیین استراتژی برتر تاثیرگذار است که در ادامه مطلب به آن شاره شده است. بدون در نظر گرفتن آنالیز در اپلیکیشن، امکان اندازه‌گیری هیچ‌یک از معیارهای ذکرشده وجود ندارد.

۲- دسترسی به داده‌های دقیق برای بهینه‌سازی اپلیکیشن

به کارگیری نظرات کاربران بدون توجه به رفتار آن‌ها در اپلیکیشن امکان‌پذیر نمی‌باشد. آنالیز این امکان را برای شما به‌وجود می‌آورد که به داده‌های دقیقی از کاربران دسترسی داشته باشید. طبیعتاً، استراتژی‌هایی که بر حفظ طولانی‌مدت کاربران تاکید دارند، نمی‌توانند تنها بر جذب کاربر متکی باشند، بلکه حفظ کاربران باید از طریق به‌روزرسانی‌ و بهینه‌سازی‌ مداوم اپلیکیشن، مبنی بر داده‌های کاربران صورت گیرد. بسیار از اپلیکیشن‌هایی که دانلود می‌شود، تنها یک بار مورد استفاده قرار می‌گیرند. استفاده از داده‌ها و بازخوردهای رفتاری کاربران در محیط اپلیکیشن به رفع این مشکل و افزایش نرخ فعالیت کاربران کمک می‌کند.

۳- شخصی‌سازی اپلیکیشن

کاملاً مشخص است که ارسال پیام‌های شخصی‌سازی شده بهتر از ارسال پیام‌های یکسان به همه کاربران نتیجه می‌دهد. امروزه، آنالیز، ایجاد تجربه کاربری هدفمند را امکان‌پذیر ساخته است. ارسال پیام‌‌های تبلیغاتی به گروهی خاص از مخاطبان می‌تواند نرخ بازگشایی را دو برابر کند. آنالیز در همکاری با استراتژی‌های اپلیکیشن مارکتینگ، این کار را ممکن ساخته است. شخصی‌سازی می‌تواند برای کاربران جدید یا کاربرانی که از قیف بازاریابی خارج شده‌اند نیز انجام شود. به عنوان مثال، زمانی که یک کاربر پس از مدت مشخصی، دیگر از اپلیکیشن استفاده نکند، شما می‌توانید از طریق هدفمندسازی با استفاده از داده‌هایی از کاربر در دسترس دارید، او را به استفاده مجدد از اپلیکیشن دعوت کنید. این داده‌ها از طریق آنالیز رفتار کاربر درون اپلیکیشن یا اطلاعات پروفایل کاربر استخراج می‌شوند.

۴- دنبال کردن نتایج کمپین‌ها

زمان آن فرا رسیده است که تنها در صورتی به پلتفرم‌های تبلیغاتی اعتماد کنیم که عملکرد آن‌ها مورد سنجش قرار گرفته شده باشد. آنالیز، امکان تشخیص درستی یا نادرستی جای سرمایه‌گذاری را برای شما فراهم می‌کند. اطلاعات بدست‌آمده از آنالیز پلتفرم‌های مختلف، به شما در تشخیص بهترین استراتژی برای سرمایه‌گذاری در مارکتینگ کمک می‌کند. اگر چندین کمپین به صورت همزمان در پلتفرم‌های متخلف دارید، از دنبال کردن داده‌ها در کمپین‌ها اطمینان حاصل کنید تا بتوانید بهترین آن‌ها را برای کارهای آینده انتخاب کرده و یا کمپین مورد نظر را بهینه‌سازی کنید.

۱۴ شاخص مهم (KPI) در آنالیز و تحلیل اپلیکیشن

پیش از اینکه درباره شاخص ها و معیارهای مناسب برای آنالیز اپلیکیشن صحبت کنیم، باید این نکته را در نظر داشته باشید که انتخاب معیارهای مناسب برای هر اپلیکیشنی باید متناسب با اهداف آن برند باشد. آنالیز هدفمند، نکته‌ای است که باعث برتری اپلیکیشن‌های موفق می‌شود. بنابراین، ابتدا هدف اپلیکیشن و مخاطبان هدف خود را مشخص کنید. تعدادی از KPI های مهم برای آنالیز اپلیکیشن‌های موبایل، در این قسمت توضیح داده شده است:

۱- تعداد نصب / لغو نصب (Installations/Uninstallations)

یکی از راه‌های قابل لمس برای ارزیابی میزان رشد یک اپلیکیشن، دنبال کردن تعداد نصب‌های اپلیکیشن است. با وجود اینکه این معیار، یک ساده‌سازی به حساب می‌آید و به طور مستقیم به موفقیت اقتصادی مربوط نیست، اما طبق قانون «هرچه بیشتر، بهتر»، هرچه میزان نصب بیشتر باشد، به معنای عملکرد بهتر خواهد بود. به منظور درک صحیح از موقعیت، بهتر است علاوه بر دنبال کردن تعداد نصب، تعداد لغو نصب را نیز در نظر داشته باشید.

۲- تعداد کاربران (User Count)

تعداد دانلودها و نصب‌های اپلیکیشن به همراه تعداد کاربران می‌تواند دیدگاه نسبتاً خوبی نسبت به وضعیت اپلیکیشن ایجاد کند. این موارد همیشه با هم برابر نیستند. همه کاربران یک اپلیکیشن را نمی‌توان یک کاربر فعال در نظر گرفت، بلکه انجام فعالیت مورد نظر توسعه‌دهنده معیار فعال بودن خواهد بود. کاربر فعال بسته به نوع اپلیکیشن یا بازی، تعریف می‌شود. یک کاربر را در صورتی کاربر فعال می‌دانیم که یک فعالیت مشخص را انجام دهد. به عنوان مثال، رفتن به مرحله بعد یک بازی، ارسال پیام یا یک درخواست دوستی می‌تواند فعالیت مورد نظر توسعه‌دهنده باشد. اغلب توسعه‌دهندگان، به اشتباه این مورد را در نظر نمی‌گیرند که موجب رضایت‌مندی کاذب آن‌ها از عملکرد اپلیکیشن می‌شود.

۳- تعداد کاربران فعال در یک روز (DAU– Daily Active Users)

این معیار نشا‌ن‌دهنده تعداد کاربران خاص و منحصربه‌فردی است که حداقل یک بار در روز، یک نشست (session) را در اپلیکیشن آغاز می‌‌کنند. این معیار در موارد بسیاری کمک‌کننده خواهد بود. به عنوان مثال، اگر انتظار شما از راه‌اندازی یک کمپین، بازدید روزانه کاربران از اپلیکیشن شما باشد، دنبال کردن معیار DAU بسیار مفید خواهد بود. با وجود اینکه برخی از بازاریابان این معیار را خیلی مفید نمی‌دانند، اما می‌توان گفت، تعریف صحیح فعالیت برای تخمین مدل‌های کسب درآمد بسیار موثر خواهد بود.

به عنوان مثال، فیسبوک، معیار فعال بودن کاربر را بر ورود به اپلیکیشن (Log on) و استفاده از عملگرها، مثلاً لایک کردن، می‌داند، اما در صورتی که کاربر از طریق پلاگین وارد شود و لایک کند، کاربر فعال در نظر گرفته نمی‌شود. همچنین، در صورتی که کاربر از دو دستگاه با یک حساب کاربری مختلف وارد اپلیکیشن شود، باید یک بار حساب شود، در غیر این صورت آمار کاربران روزانه صحیح نخواهد بود. راه حل این مشکل، معیار قرار دادن نام کاربری، شماره موبایل یا آدرس ایمیل است.

۴- تعداد کاربران فعال در یک ماه (MAU – Monthly Active Users)

بازه زمانی اندازه‌گیری این معیار، ۳۰ روزه است. یعنی، هر کاربر فعال باید حداقل یک بار در ماه، فعالیت مورد نظر را انجام دهد و فرقی نمی‌کند که یک یا چندبار این فعالیت را انجام می‌دهد. به عنوان مثال، توئیتر برای محاسبه MAU، کاربر فعال را کسی می‌داند که ۳۰ نفر دیگر را در طول یک ماه دنبال کند یا ۱۰ نفر، آن کاربر را دنبال کنند. استفاده از MAU و DAU، بسته به نوع اپلیکیشن می‌تواند متفاوت باشد. به عنوان مثال، DAU در آنالیز اپلیکیشن‌های بازی و MAU برای اپلیکیشن‌های ارائه‌دهنده بلیط هواپیما مهم است.

همچنین، نسبت DAU/MAU تحت عنوان معیاری به نام “Thickness” یک اپلیکیشن موبایل تعریف می‌شود. این معیار همواره بین ۰ و ۱ قرار دارد و اغلب به صورت درصدی بیان می‌شود. به عنوان مثال، اگر تعداد کاربران روزانه یک اپ، ۲۰۰۰ و تعداد کاربران فعال ماهانه، ۱۰۰۰۰ نفر باشد، نشان می‌دهد که کاربران هر ۶ روز وارد اپلیکیشن می‌شوند، که این عدد برای اپلیکیشن‌های بازی بسیار خوب است. این معیار برای اپلیکیشن‌های فیسبوک و واتساپ تا ۵۰ درصد نیز می‌رسد.

۵- موقعیت جغرافیایی کاربران (Geographical Data)

مارکت‌های اپلیکیشن، دسترسی به کاربران موبایل در قاره‌های مختلف را برای همه اپلیکیشن‌ها امکان‌پذیر ساخته است. آگاهی از موقعیت جغرافیایی کاربران، کمک زیادی به شما خواهد کرد. به عنوان مثال، با وجود اینکه اپلیکیشن شما در تمامی نقاط جهان قابل دسترس است، اما در یک کشور خاص از استقبال بیشتری روبرو شده است. آنالیز رفتاری کاربران آن منطقه می‌تواند در پیدا کردن علت موفقیت اپلیکیشن کمک کند. با استفاده از این آنالیز، می‌توانید آن مدل موفقیت‌آمیز را در سایر نواحی نیز پیاده‌سازی کنید. همچنین، دنبال کردن لغو نصب در نواحی مختلف می‌تواند به پیدا کردن مشکلات اپلیکیشن، مربوط به فرهنگ هر ناحیه کمک کند.

۶- زمان نشست کاربران (Session Length)

زمان استفاده از اپلیکیشن در یک بار ورود به اپلیکیشن را زمان نشست می‌گویند و از زمانی که اپلیکیشن توسط کاربر باز می‌‌شود تا زمانی که بسته می‌شود، در نظر گرفته می‌شود. معمولاً، اگر کاربر برای بیش از ۳۰ ثانیه هیچ دستوری را در اپلیکیشن اجرا نکند، نشست پایان می‌یابد. این زمان، نشان‌دهنده میزان درگیری کاربران با اپلیکیشن است. این زمان بسته به نوع اپلیکیشن متفاوت است. به عنوان مثال، طبیعی است که توسعه‌دهندگان اپلیکیشن‌هایی نظیر اسنپ یا تپسی برای کسب درآمد تنها به یک زمان نشست کوتاه که صرف سفارش تاکسی می‌شود، نیاز دارند. اما به طور کلی، هر چه زمان نشست در اپلیکیشن‌ها به‌خصوص بازی‌های موبایلی، بیشتر باشد، بهتر خواهد بود.

۷- زمان درون اپ (In-app Time)

همواره این نکته را در نظر داشته باشید که، این کاربران هستند که منجر به موفقیت یک اپلیکیشن می‌شوند. بنابراین، هرچه کاربران زمان بیشتری را درون اپلیکیشن شما سپری کنند، بهتر خواهد بود. مجموع زمانی که کاربر در طول یک روز، یک هفته یا یک ماه درون اپلیکیشن صرف می‌کند را زمان درون اپ یا In App Time می‌نامند. این زمان، نشان‌دهنده میزان محبوبیت هر اپلیکیشن است. این معیار برای سنجش میزان موفقیت و محبوبیت یک اپلیکیشن بهتر از معیارهایی نظیر تعداد دانلود، تعداد کامنت یا نظرسنجی با ستاره در اپ استورها عمل می‌کند.

۸- فاصله زمانی نشست (Session Interval)

این معیار، میزان فرکانس هر نشست را نشان می‌دهد. در واقع، این به معیار به شما کمک می‌کند تا بفهمید هر کاربر هر چند وقت یک بار به سراغ اپلیکیشن می‌آید. قطعاً، شما به عنوان یک توسعه‌دهنده می‌خواهید که این زمان تا جایی که امکان دارد، حداقل شود. دعوت از کاربران برای استفاده مجدد از اپلیکیشن می‌تواند از طریق روش‌هایی که در جلسات قبل گفته شد، نظیر پیام‌های push، ایمیل، شبکه‌های اجتماعی و … صورت گیرد.

۹- نرخ حفظ کاربر (Retention rate)

یکی از مهم‌ترین شاخص‌هایی که در آنالیز و در مدل‌های کسب درآمد از اپلیکیشن‌ها وجود دارد، نرخ حفظ کاربر است. حفظ کاربر در اپلیکیشن‌ها و بازی‌ها، از جمله سخت‌ترین چالش‌هایی است که هر توسعه‌دهنده‌ای با آن مواجه می‌شود. این کار، به مراتب سخت‌تر از جذب کاربر جدید است. این شاخص، بخشی از دوره فعالیت هر کاربر (lifecycle) است و اندازه‌گیری آن، برای تعیین ارزش هر کاربر (LTV) ضروری است.

فواصل زمانی رایج برای اندازه‌گیری این معیار، ۱، ۷، ۳۰ و ۹۰ روزه است. به عنوان مثال، اگر تعداد کاربرانی که اپلیکیشن را دانلود کرده‌اند، ۱۰۰۰ نفر باشد و تنها ۲۰۰ نفر از آن‌ها در روز اول، دوباره به اپلیکیشن مراجعه کنند، نرخ حفظ کاربر، برابر با ۲۰ درصد خواهد بود. برای اندازه‌گیری این شاخص، بهتر است علاوه بر فواصل زمانی، کاربران خود را دسته‌بندی کنید. این کار، منجر به دقت بیشتری در تحلیل می‌شود. به عنوان مثال، اگر گروهی از کاربران به اندازه کافی با اپلیکیشن درگیر هستند، باید در دسته مجزایی از سایر کاربران قرار گیرند. یا اگر گروهی از کاربران، اپلیکیشن را خیلی سریع ترک می‌کنند، باید در دسته دیگری قرار گیرند. پیام‌های تبلیغاتی ارسالی برای هر یک از این دسته‌ها باید متفاوت باشد تا نتیجه خوبی بدست آید.

۱۰ – همگرایی (Conversion)

اولین شاخص اقتصادی است که مشخص می‌کند آیا سرمایه‌گذاری صورت گرفته، به صرفه بوده است. به عنوان مثال، اگر یک کاربر پس از مشاهده یک بنر تبلیغاتی در یک وب‌سایت، به اپلیکیشن خرید آنلاین شما وارد شده و خرید کند، همگرایی از طریق آن آگهی تبلیغاتی اتفاق افتاده است. مهم‌ترین نکته در این شاخص، تعریف دقیق هدف نهایی است. به عنوان مثال، هدف نهایی یک تبلیغ می‌تواند خرید آنلاین، باز کردن اپلیکیشن و یا بازدید بخش خاصی از اپلیکیشن باشد. همچنین، منبع ایجاد هر همگرایی باید کاملاً مشخص شود، که نیاز به پیاده‌سازی SDK در پلتفرم‌های تبلیغاتی دارد. درباره موضوعات فنی مربوط به آنالیز اپلیکیشن، به صورت مفصل در جلسات آینده صحبت خواهیم کرد. همچنین ، از دیگر مزایای محاسبه این شاخص، پی بردن به میزان تاثیرگذاری دکمه CTA است.

۱۱- ARPU) Average Revenue Per User)

این شاخص، تعیین‌کننده میزان درآمد حاصل به ازای هر کاربر است و در یک دوره زمانی مشخص، مثلاً ۱ ماه محاسبه می‌شود. این شاخص از طریق فرمول زیر بدست می‌آید:

۱۲- ARPDAU) Average Revenue per daily Active User)

این شاخص، تعیین‌کننده میزان درآمد روزانه هر کاربر فعال است. این معیار، اغلب توسط توسعه‌دهندگان بازی‌های موبایلی مورد بررسی قرار می‌گیرد. زیرا، ARPDAU می‌تواند معیار خوبی برای نمایش میزان نوسانات باشد که توسط هیچ شاخص دیگری قابل استنباط نیست. همچنین، این معیار می‌تواند در تفسیر فعالیت‌های کوتاه‌مدت نیز کمک شایانی کند.

۱۳- ارزش کاربر (Lifetime Value – LTV)

این فاکتور بیان‌کننده هزینه‌های است که یک کاربر در طول استفاده از اپلیکیشن ایجاد می‌کند. درصورتی‌که هزینه‌های جذب کاربر (user acquisition cost) بیش از مقدار LTV شود، نشان‌دهنده مشکل در سوددهی است، اما درصورتی‌که LTV بیشتر از هزینه جذب کاربر جدید شود، می‌توانید یک نفس آسوده بکشید و از سود کسب‌وکار خود مطمئن باشید. محاسبه این معیار کمی مشکل است، زیرا عامل بسیاری بر آن تاثیرگذار هستند. طریقه محاسبه LTV، به صورت کامل در بلوک کسب درآمد توضیح داده است.

۱۴- هزینه جذب کاربران (Customer Acquisition Cost – CAC)

این شاخص، هزینه هر نصب اپلیکیشن توسط یک کاربر را مشخص می‌کند. ساده‌ترین روش برای محاسبه این شاخص، تقسیم مجموع هزینه‌های صورت گرفته برای جذب کاربران بر تعداد کاربران جدید در یک بازه زمانی مشخص است. همانطور که گفته شد، مقایسه این شاخص با LTV می‌تواند ارزشمند بودن سرمایه‌گذاری را مشخص کند.

انواع گزارش‌های آنالیز و تحلیل

به طور کلی می‌توان گزارش‌های آنالیز در اپلیکیشن مارکتینگ را به ۵ بخش تقسیم‌بندی کرد:

۱- جذب کاربران (User Acquisition)

شاید بتوان گفت معیارهای جذب کاربران، یکی از مهم‌ترین پارامترهایی است که در اپلیکیشن‌های موبایل باید اندازه‌گیری کرد. و گزارشی است که تمام بازاریابان‌ باید فراهم کنند. این گزارش که به گزارش Attribution معروف است درباره چگونگی جذب کاربران از استراتژی‌های ارگانیک و پولی می‌باشد. جذب‌های ارگانیک از طریق بهینه سازی صفحه اپلیکیشن یا ASO بدست می‌آیند، درحالی که جذب‌های پولی از طریق روش‌های مختلف تبلیغات در محیط‌های مختلف حاصل می‌شوند. این گزارشات در واقع به این سوال پاسخ می‌دهند: کاربران از چه طریق جذب اپلیکیشن شده‌اند؟

به منظور سنجش تلاش‌های ارگانیک خود در اپلیکیشن، باید معیارهای زیر را دنبال کنید:

· تعداد کلیدواژه‌هایی که اپلیکیشن بر اساس آن‌های رتبه‌بندی می‌شود.

· تعداد بازدیدهای صورت گرفته به صفحه دانلود اپلیکیشن در اپ استور، گوگل پلی یا کافه بازار

· تعداد دانلودهای ارگانیک

· درصد دانلودهایی که منجر به باز کردن اپلیکیشن می‌شود.

· تعداد لینک‌های ورودی به صفحه دانلود اپلیکیشن

· رتبه اپلیکیشن در دسته‌های مختلف

· امتیاز اپلیکشن

· تعداد و لحن نظرات در صفحه دانلود اپلیکیشن

به منظور سنجش تلاش‌های بازاریابی پولی، باید معیارهای زیر را دنبال کنید:

· آژانس‌های تبلیغاتی و ناشرینی که در حال همکاری با آن‌ها هستید.

· تعداد کمپین‌های در حال اجرا و میزان بودجه هزینه شده برای هر یک از کمپین‌ها

· تعداد کاربران جدید جذب شده از هر کمپین

· هزینه جذب یک کاربر جدید

· هزینه جذب یک کاربر درگیر با اپلیکیشن (LTV)

· تشخیص بهترین کمپین که با ارزش‌ترین کاربران را ایجاد کرده است. (کاربران با LTV بالاتر)

داده‌های ذکرشده، از طریق ابزارهای آنلاین رتبه‌بندی ASO، اطلاعات ارائه شده توسط آژانس‌های تبلیغاتی و ابزارهای آنالیز بدست می‌آیند. چنین گزارش‌هایی می‌توانند از طریق آپدیت بخش‌هایی از صفحه اپلیکیشن، توجه به نظرات کاربران، سرمایه‌گذاری تبلیغاتی در بهترین آژانس تبلیغاتی، تشخیص هزینه ایده‌آل برای هر کاربر و محاسبه ROI هر کمپین، به بهینه‌سازی اپلیکیشن کمک کنند.

۲- تعاملات کاربر (User Engagement)

همانطور که گفته شد، تعداد نصب‌های اپلیکیشن به تنهایی نمی‌تواند در آنالیز به شما کمک کند. بیش از ۲۰ درصد اپلیکیشن‌هایی که دانلود می‌شوند، تنها یک بار مورد استفاده قرار می‌گیرند. همچنین، زمانی که کاربر نصب اپ را لغو یا uninstall کند، تعداد دانلودها تغییری نمی‌کند. این موضوع نشان می‌دهد که تعداد نصب معیار خوبی برای قضاوت درباره موفقیت یا عدم موفقیت یک اپلیکیشن نیست. سایر داده‌های مورد نیاز از طریق دنبال کردن رفتار کاربران در اپلیکیشن بدست می‌آیند. در حالت خوشبینانه، کاربر پس از دانلود اپلیکیشن با اپ ارتباط برقرار می‌کند.

در این مرحله، کاربر اپلیکیشن را باز کرده، در فضای اپلیکیشن به جستجو می‌پردازد و زمانی را صرف پی بردن به محتوای اپ و ویژگی‌های آن می‌کند. این بازه زمانی، یک Session نام دارد. بازاریابان باید به این مرحله توجه ویژه‌ای داشته باشند. زیرا بازاریابان از این طریق متوجه می‌شوند آیا کاربر پس از نصب اپلیکیشن ارزشی برای اپ تولید می‌کند؟ تعداد کاربران فعال مهم‌ترین معیار این گزارش است. کاربر فعال به کسی گفته می‌شود که به صورت متناوب از اپلیکیشن استفاده می‌کند.

این گزارش باید شامل معیارهای زیر باشد:

· تعداد sessionهای کاربر در طول یک دوره زمانی مشخص

· تعداد کاربران جدید در یک بازه زمانی مشخص

· طبقه‌بندی session ها مانند کشور، دستگاه مورد استفاده و نسخه اپلیکیشن مورد استفاده کاربران

· متوسط زمان session در بازه‌های زمانی مختلف

· رشد مثبت یا منفی هر یک از معیارهای بالا

با استفاده از چنین گزارش‌هایی می‌توانید تاثیرگذاری کمپین‌های مختلف بر طول session ها، میزان درگیر شدن کاربران بر اساس نرخ بازگشت به اپلیکیشن بعد از نصب و همچنین بر اساس مدت زمان صرف شده درون اپلیکیشن اندازه‌گیری کرده و به بهینه‌سازی آن‌ها بپردازید.

۳- فعالیت کاربران (User Actions)

فعالیت‌های کاربران که تحت عنوان user event نیز مطرح می‌شود، کارهایی است که کاربران در اپلیکیشن شما انجام می‌دهند. به عنوان مثال، بازدید کاربران از صفحات اپ، کلیک بر روی پیام‌های in-app و چیزهایی که خریداری می‌کنند، جزء فعالیت‌های کاربران محسوب می‌شود. این داده‌ها که مبتنی بر رفتار کاربران است به بازاریابان کمک می‌کند تا بفهمند کدام ویژگی برای اپلیکیشن ارزشمند تلقی می‌شود و کدام ویژگی‌ توجه کاربران را کمتر جلب می‌کند. این گزارش‌ها در واقع پاسخ‌دهنده به این سوال هستند: کاربران چگونه با ویژگی‌های مختلف اپلیکیشن تعامل برقرار می‌کنند؟

معیارهایی که در چنین گزارش‌هایی باید اندازه‌گیری و دنبال شوند، شامل موارد زیر است:

· مهم‌ترین فعالیتی که از کاربران خود انتظار دارید انجام شود، چیست؟ (به عنوان مثال، خرید یک محصول در دیجیکالا، فعالیت مطلوب کلیدی محسوب می‌شود)

· تعداد دفعاتی که فعالیت کلیدی اپلیکیشن شما (مثلاً خرید یک محصول) در یک بازه زمانی مشخص، به صورت کامل انجام شده است.

· درصد کاربرانی که آن فعالیت کلیدی را به صورت کامل به انجام رسانده‌اند

· درصد کاربرانی که آن فعالیت را کامل انجام نداده‌اند

· نرخ رشد کامل کردن فعالیت توسط کاربران در طول زمان

· عداد کاربرانی که یک پیام Push notification را باز می‌کنند.

· تعداد کاربرانی که بر پیام‌های in-app کلیک می‌کنند.

با استفاده از این گزارش‌ها می‌توان به میزان تاثیرگذاری کمپین‌های push و in-app پی برد. همچنین می‌توان کاربرانی که به احتمال بیشتری، فعالیت کلیدی را به صورت کامل انجام می‌دهند، شناسایی کرد (مثلاً مرد یا زن بودن آن‌ها)

۴- تقسیم‌بندی کاربران (User Segments)

زمانی که شروع به نظارت بر تعاملات و فعالیت‌های کاربران در اپلیکیشن خود می‌کنید، به اندازه کافی از آن‌های اطلاعات خواهید داشت که بتوانید کاربران خود را تقسیم‌بندی کنید. این تقسیم‌بندی بر اساس ویژگی‌های رفتاری مشترک کاربران صورت می‌گیرد. به عنوان مثال، پس از مدتی متوجه می‌شوید که بخشی از کاربران که به طور متوسط سه بار در روز با اپلیکیشن شما تعامل دارند، خانم‌های با سن ۲۰ الی ۳۰ سال هستند. پیام‌هایی که برای این دسته ارسال می‌شود باید متفوت از سایر کاربران باشد. چنین گزارش‌هایی دیدگاه‌های بسیار خوبی برای بهینه‌سازی کمپین‌های بازاریابی اپلیکیشن به شما ارائه می‌دهد. برای این منظور، باید معیارهای زیر را در نظر داشته باشید:

۱- تخصیص یک نام مناسب به هر گروه از کاربران (به عنوان مثال، خریداران)

۲- فعالیت‌های کلیدی که توسط هر گروه به صورت کامل انجام می‌شود.

۳- اشتراکات هر گروه (مثلاً اطلاعات جمعیت‌شناسی مانند سن، جنسیت و … یا سابقه خریدها و فعالیت‌های قبلی)

این دسته‌بندی کاربران می‌توانند در طول زمان و با پیشرفت اپلیکیشن تغییر کنند. این گزارش‌ها می‌توانند دیدگاه بسیار خوبی نسبت به کاربران در شما ایجاد کنند تا بتوانید بازاریابی اپلیکیشن خود را شخصی‌سازی کنید و مناسب‌ترین کمپین‌های تبلیغاتی را برای هر دسته انتخاب کنید.

۵- گزارش‌های مربوط به قیف (Funnel)

قیف بازاریابی مجموعه‌ای از فرایند‌هایی است که کاربر را به سمت هدف نهایی همگرا می‌کند. این هدف نهایی می‌تواند هر چیزی باشد. اغلب اپلیکیشن‌ها دارای چندین قیف هستند. قیف ثبت‌نام، قیف بازاریابی، قیف فروش از جمله قیف‌های اپلیکیشن‌ها است. نظارت بر عملکرد کاربر در تمامی فرایند‌های این قیف به بازارایابان می‌کند تا هم‌راستا با اهداف همگرا شدن کاربران به سمت انتهای قیف تلاش کنند. داده‌های مورد نیاز در این گزارش‌ها، شامل موارد زیر می‌باشد:

· تعیین نام و اهداف هر قیف (مثلاً قیف خرید)

· تعیین گام‌های قیف

· تعداد کاربرانی که وارد قیف می‌شوند.

· نرخ همگرایی (Conversion rate) در هر مرحله

چنین گزارش‌هایی به بازاریابان کمک می‌کند تا متوجه شوند که اغلب کاربران در چه مرحله‌ای متوقف می‌شوند و چه چیزی باعث این اتفاق می‌شود. همچنین، می‌توانید بهترین مرحله برای نمایش پیام‌های push و in-app را پیدا کنید. این کار به بهینه‌سازی اپلیکیشن شما کمک می‌کند.

سخن پایانی

در این قسمت ، مقدمه‌ای درباره آنالیز و لزوم استفاده از آن در اپلیکیشن مارکتینگ صحبت کردیم. مزایای استفاده از آنالیز اپلیکیشن را نیز مطرح کردیم. استفاده از آنالیز در تمامی مراحل اپ مارکتینگ کاربرد دارد و به نوعی ضروری است. همچنین، آنالیز برای ارزیابی عملکرد استراتژی‌های مختلف تبلیغاتی مورد نیاز است. به طور کلی می‌توان گفت، در صورتی که از آنالیز و تحلیل برای اپلیکیشن‌ها یا بازی‌های موبایل استفاده نمی‌کنید، استراتژی‌های پولی اپلیکیشن مارکتینگ بیهوده خواهد شد. برای این کار، باید داده‌های مورد نیاز اندازه‌گیری و معیارهای لازم، آنالیز شوند و از نتایج آن‌ها برای بهینه‌سازی کمپین‌ها یا انتخاب کمپین برتر استفاده کرد.

اتریبیوشن Attribution و لزوم استفاده از آن

(منبع: وب‎سایت تپسل)

همانطور که در مطلب قبل نیز توضیح داده شد، بررسی نتایج کمپین‌های تبلیغاتی، برای هر بازاریابی بسیار مهم است. تعداد کلیک بر روی تبلیغ، تعداد نصب، تعداد کاربران جدید و به طور کلی، میزان موفقیت اپلیکیشن، اطلاعاتی هستند که از طریق آنالیز قادر به اندازه‌گیری آن‌ها هستید. اما، آیا تنها دانستن این آمار کافی است؟ اگر آژانس تبلیغاتی اعلام کند که برای شما هزار نصب فعال گرفته اما، شما از طریق شمارشگر خاص خودتان معتقد باشید که فقط صد نصب انجام شده است، راه حل برطرف کردن این مشکل چیست؟ در این قسمت، با ما همراه باشید، تا پاسخ سوالتان را پیدا کنید.

Attribution چیست و چه کمکی به بازاریابان دیجیتال می‌کند؟

برای درک attribution های اپلیکیشن، بهتر است نگاهی به روش‌های سنتی attribution، مانند cookies، Pixel tags و URL بیندازیم. این روش‌ها از دیرباز، به دلیل سادگی در اجرا، به شدت مورد علاقه بازاریابان دیجیتال قرار گرفته اند. این روش‌ها، تنها بر روی درگاه موبایل وب قابل اجرا هستند. به همین دلیل، attribution های جدید برای اپلیکیشن موبایل به وجود آمده است. در واقع، Attribution در تبلیغات موبایل به فرایند دنبال کردن فعالیت‌های کاربر در اپلیکیشن اشاره دارد. attribution، ابزاری است که به بازاریابان کمک می‌کند تا سفر کاربر (User Journey) از ابتدا تا رسیدن به اپلیکیشن و فعالیت‌های کاربر در اپلیکیشن، پس از اتمام سفر را تحت نظر بگیرند. این کار به بازاریابان کمک می‌کند تا بتوانند میزان موفقیت کمپین‌های تبلیغاتی خود را اندازه‌گیری کنند و تغییرات لازم در جهت بهینه‌سازی اپلیکیشن و کمپین‌ها را انجام دهند.

این فعالیت‌ها ممکن است نصب اپلیکیشن، کامل کردن یک مرحله در اپلیکیشن، خرید درون اپلیکیشن و … باشد. تمامی این اطلاعات برای تعیین ارزش تبلیغات و اختصاص بودجه به تبلیغات آینده ضروری است. با کمک Attribution می‌توان فهمید که هر نصب یا فعالیت دیگری از کدام کمپین تبلیغاتی بدست آمده و میزان تاثیرگذاری کدام کمپین بیشتر است.

تفاوت Attribution و Analytics در بازاریابی اپلیکیشن چیست؟

سوالی که ممکن است برای بسیاری از توسعه‌دهندگان و بازاریابان پیش بیاید، این است که چرا باید از سرویس‌هایAttribution استفاده کرد؟ چرا تنها به استفاده از ابزارهایی نظیر گوگل آنالیتیکس بسنده نکنیم؟ بر اساس مطالعه انجام شده در این رابطه، تنها ۳۰ درصد از توسعه‌دهندگان خارجی از گوگل آنالیتیکس برای آنالیز اپلیکیشن خود استفاده می‌کنند. یعنی اغلب توسعه‌دهندگان برای سنجش عملکرد اپلیکیشن خود از ابزارهایی فراتر از گوگل آنالیتیکس استفاده می‌کنند.

وظایف ابزارهای آنالیز در بازاریابی دیجیتال چیست؟

استفاده از ابزارهای آنالیز، تنها نیمی از راه است. داشتن اطلاعات حاصل از ابزارهای آنالیز برای شروع بسیار ضروری و مهم است. از طریق این ابزارها، متوجه می‌شوید که کاربران شما چگونه با اپلیکیشن شما درگیر می‌شوند، اما آیا این ابزارها قادر به ارائه پیشنهادها برای بهبود رفتار کاربران هستند؟ این ابزارها، تنها می‌توانند داده‌های خامی درباره رفتار کاربران به شما ارائه کنند و شما باید روزها و هفته‌ها زمان صرف کنید تا داده‌ها را تحلیل و به اقدامات لازم برای بهینه‌سازی پی ببرید. ابزارهای آنالیز، معمولاً به پیگیری و گزارش اتفاقات درون اپلیکیشن (In-App Analytics) و رفتار کاربران می‌پردازد. کاربران جذب شده بدون تبلیغات، تعاملات کاربران در اپلیکیشن، طول عمر کاربران، نرخ بازگشت آن‌ها، میزان خرج آن‌ها در اپلیکیشن، دسته‌بندی آن‌ها براساس دموگرافی‌ها، ارسال نوتیفیکیشن و پیام داخل اپلیکیشن و … از جمله اطلاعاتی هستند که از طریق آنالیز بدست می‌آیند.

وظایف ابزارهای Attribution در بازاریابی اپلیکیشن چیست؟

برای سنجش عملکرد کمپین‌های تبلیغاتی و فعالیت‌های کاربران جذب شده از طریق تبلیغات CPI و …، attribution مورد استفاده قرار می‌گیرد و البته بسیاری از این ابزارها، خدمات دیگری هم اضافه بر موارد ذکر شده به مشتریان خود معرفی می‌کنند. برای مثال بسیاری از ابزارهای Attribution خدماتی را برای اندازه‌گیری تاثیر ASO و … هم در لیست خدمات خود نام می‌برند. در واقع، ابزارهای attribution تعیین می‌کنند که کدام کمپین‌ها و رسانه‌ها بیشترین میزان ترافیک را برای شما به همراه داشته است. این موضوع، به شما کمک می‌کند مناسب‌ترین آژانس دیجیتال مارکتینگ و رسانه تبلیغاتی اپلیکیشن خود را انتخاب کنید. این کار، باعث افزایش نرخ بازگشت سرمایه شما خواهد شد.

چرا به Attribution نیاز دارید؟

هرچه دنیای اپلیکیشن پیشرفت می‌کند، بودجه‌ها و سرمایه‌گذاری‌ها در کمپین‌های تبلیغاتی نیز بیشتر می‌شود. بازاریابان تخمین می‌زنند که تا سال ۲۰۲۱، سهم موبایل در بازار دیجیتال به ۷۱ درصد می‌رسد. همچنین، بر اساس App Annie، درآمد ناشرین در سال ۲۰۲۰ از مرز ۱۱۷ میلیون دلار نیز عبور می‌کند. بنابراین، اندازه‌گیری درآمد تبلیغات یک ضرورت به حساب می‌آید. استفاده از attribution، علاوه بر پی بردن به موثرترین کمپین‌های تبلیغاتی، منجر به ایجاد بازخوردهایی برای بهبود اپلیکیشن می‌شود.

همانطور که می‌دانید، به منظور پیگیری نتایج حاصل از کمپین‌های تبلیغاتی، به دنبال کردن (Track) داده‌ها (تعداد کلیک، تعداد نصب، زمان استفاده از اپ و …) نیاز دارید. سوالی که ممکن است برای شما پیش بیاید، این است که برای این کار باید از چه ابزاری استفاده کرد؟

استفاده از شمارنده (Tracker) راه حل رسیدن به داده‌های قابل اطمینان است. سیستم‌هایی که خدمات خود را تحت دو کلیدواژه اصلی Analytics و Attribution ارائه می‌دهند، Third Partyهایی هستند که مورد اطمینان تبلیغ‌دهنده و شبکه تبلیغاتی هستند. به عبارت دیگر، چون شمارش این سیستم‌ها بی‌طرف است و مثل تبلیغ‌دهنده یا شبکه‌ی تبلیغاتی، ذی‌نفع نیستند، می‌توان با استفاده از گزارش‌های آماری شمارنده‌ها، تفاوت آماری میان پنل شبکه تبلیغاتی با گزارش‌های تبلیغ‌دهنده را رفع کرد. به همین دلیل، شبکه‌های تبلیغات دیجیتال معتبر، شرط شروع یک کمپین تبلیغاتی را استفاده از این شمارنده‌ها اعلام می‌کنند تا نتایج اصلی کمپین که براساس آن‌ها بودجه‌‎ی تبلیغ‌دهنده صرف می‌شود شفاف باشند. اما این تنها فایده استفاده از خدمات Tracker شمارنده ها نیست.

مثال بالا به صورت واضح بیان می‌کند که قضاوت براساس داده‌های سطحی، نمی‌تواند اطلاعات جامع و کاملی را در اختیار شما قرار دهد. سیستم‌های شمارنده با معرفی محصول‌های Attribution ، در انتخاب شبکه تبلیغاتی و شناخت بهترین کمپین‌های تبلیغاتی به شما کمک می‌کند. همانطور که دیدیم فرقی نمی‌کند استراتژی بازاریابی شما مبتنی بر یک یا چند شبکه تبلیغاتی باشد، به هر حال استفاده از یک سیستم Third Party برای سنجش نتایج کمپین الزامی است و در تخصیص مناسب بودجه‌ به شما کمک می‌کند.

چرا اجرای Attribution دشوار است؟

علاوه بر عدم وجود معیارهای استاندارد برای اندازه‌گیری، به دلیل وابستگی این سیستم به جنبه‌های مختلف، نظیر ناشر، تبلیغ‌دهنده، شبکه تبلیغاتی و …، عملکرد attribution اپلیکیشن‌های موبایل کمی پیچیده هستند. بنابراین، استفاده از ابزارهای قابل اعتماد برای موفقیت در حوزه تبلیغات موبایل ضروری است. آیا این موضوع به این معنی است که attribution ها موبایل موثر نیستند؟

خیر، attribution موبایل، ابزاری بسیار ارزشمند برای کمپین‌های تبلیغاتی محسوب می‌شود. شرکت‌های attribution با استفاده از فناوری پیشرفته، روش‌هایی برای پی بردن به کلیک، نصب و سایر تعاملات کاربر پیدا کرده‌اند. برای اطلاع از روش‌های مورد استفاده شرکت‌های attribution، در قسمت بعدی با ما همراه باشید.

محبوب‌ترین ابزارهای آنالیتیکس و attribution در بازاریابی اپلیکیشن

شرکت‌های فراوانی در سراسر دنیا برای دو ابزار آنالیتیکس و Attribution، محصولاتی ارائه کرده‌اند. برخی شرکت‌ها با ارائه‌ی هر دو محصول، کار توسعه‌دهندگان را در یکپارچه‌سازی ابزارهای مورد استفاده راحت‌تر کرده‌اند و بسیاری از شرکت‌ها امکان یکپارچه‌سازی محصول خود با محصولات دیگر شرکت‌های ارائه‌دهنده‌ی آنالیتیکس یا Attribution را می‌دهند. محبوب‌ترین ابزارهای آنالیتیکس و Attribution مورد استفاده در جهان، شامل موارد زیر می‌شوند:

· Google App Analytics

· Tune

· Flurry App Analytics

· Adjust App Analytics

· Apsalar App Analytics

· Mixpanel App Analytics

· Localytics App Analytics

· Amplitude App Analytics

· AppSee App Analytics

· Apple App Analytics

· Appsflyer App Analytics

در حال حاضر، Google Analytics فیلتر نیست، اما گوگل اکانت‌هایی که ایرانی تشخیص دهد را مسدود می‌کند. از میان ابزارهای نام‌برده شده، Flurry، Mixpanel، Apple app Analytics و Appflyer به دلیل تحریم یا فیلتر، قابل استفاده نیستند. به طور کلی، با توجه به فیلتر بودن برخی از این ابزارها و با درنظر گرفتن محدودیت‌های دیگر، گزینه پیشنهادی تپسل، سرویس Tapstream و Adjust است. البته به جز این دو سرویس که نیازمند پرداخت هزینه هستند، سرویس رایگان Branch هم قابل استفاده است، اما مشکلات فنی متعددی مثل سرعت پایین redirect کردن، از جمله معایب این سرویس است.

چگونه باید Attribution انتخاب کرد؟

برای انتخاب شرکت مناسب برای اجرای سرویس attribution، باید به نکات زیر توجه کنید:

· بر اساس نیازها و اهداف اپلیکیشن، تعداد کاربران، مخاطبان هدف، نوع پلتفرم مورد استفاده برای تبلیغات و شرکت تبلیغاتی که با آن همکاری دارید شمارنده خود را انتخاب کنید. به عنوان مثال، برخی Tracker ها، تبلیغات فیسبوک را پشتیبانی نمی‌کنند یا ممکن است شبکه تبلیغاتی که قرار است تبلیغات شما را انجام دهد، از نظر فنی فقط با Trackerهای خاصی امکان همکاری داشته باشد.

· بر اساس تعرفه Attribution ‌ها و میزان بودجه‌ای که در اختیار دارید، توجه کنید. به طور کلی، مدل‌های قیمت‌گذاری Attribution ها به ۴ دسته زیر تقسیم می‌شود:

۱- Per install : به ازای هر نصب حاصل از کمپین‌های تبلیغاتی، هزینه مشخصی را دریافت می‌کند، که این هزینه به صورت پله‌ای به ازای تعداد نصب متفاوت است. هرچه تعداد نصب بیشتر شود، هزینه به ازای هر نصب کمتر می‌شود. AppFlyer از این مدل قیمتی استفاده می‌کند.

۲- Per Attribution Event: در این مدل، به ازای هر گزارشی که سیستم ارائه می‌کند، هزینه دریافت می‌شود. برای مثال، چون کلیک‌ها هم بخشی از Attribution به حساب می‌آیند، در این مدل به ازای هر کلیک هم علاوه بر هر نصب هزینه دریافت می‌شود. البته معمولا قیمت به ازای هر اتفاق، از قیمت به ازای هر نصب کمتر است اما در عمل، چون تعداد اتفاقات مورد پیگیری از تعداد نصب‌ها بیشتر است، معمولا محاسبه قیمت از این طریق به نفع تبلیغ‌دهندگان نیست. Tune از این مدل قیمتی استفاده می‌کند.

۳- Flat rate: به ازای تعداد کاربران فعال اپلیکیشن شما هزینه را محاسبه خواهد کرد. درواقع پله‌های قیمتی آن براساس وضعیت کسب‌وکار شما تعیین می‌شود. Tapstream از این مدل استفاده می‌کند.

۴- Free: برخی شرکت‌ها محصول Attribution خود را به صورت رایگان عرضه می‌کنند Appsalar و Flurry جزء این شرکت‌ها هستند. هدف از ارائه رایگان محصول این شرکت‌ها، تشویق کاربر به استفاده از شبکه تبلیغاتی وابسته به خودشان است. یکی از اصلی‌ترین معایب استفاده از این سرویس‌های رایگان، این است که در ابتدای ثبت نام، از شما مجوز می‌گیرند که اطلاعات بازاریابی شما را در اختیار داشته باشند و ممکن است این اطلاعات را به رقبای شما ارائه دهند.

البته در جلسات آینده، به صورت کامل درباره معیارهای انتخاب ابزارهای attribution صحبت می‌کنیم.

سخن پایانی درباره attribution اپلیکیشن‌های موبایل

در این قسمت از بلوک بازاریابی اپلیکیشن، درباره attribution اپلیکیشن‌های موبایل، تفاوت آن با آنالیتیکس و ضرورت استفاده از آن صحبت کردیم. به طور کلی، ابزارهای آنالیتیکس و attribution شباهت‌هایی به هم دارند، اما برخی‌ ویژگی‌های اساسی وجود دارد که باعث تمایز بین این پلتفرم‌ها می‌شود. یکی از مهم‌ترین قابلیت‌های attribution های موبایل، ارائه داده‌ها است که در نهایت، به بازاریابان کمک می‌کند عملکرد کمپین‌های خود را ارزیابی و بهینه‌سازی کنند. محبوبیت گوگل آنالیتیکس در فضای آنلاین باعث شده اغلب توسعه‌دهندگان ایرانی تنها به استفاده از گوگل آنالیتیکس اکتفا کنند. استفاده همزمان ابزار attribution و گوگل آنالیتیکس، باعث ایجاد شفافیت بیشتر، شناسایی موفق‌ترین کمپین‌های تبلیغاتی و فرصت‌های بیشتری برای رشد می‌شود. در قسمت بعدی، شیوه عملکرد ابزارهای attribution را از دیدگاه فنی توضیح می‌دهیم. برای یادگیری رایگان attribution، با ما همراه باشید.

عملکرد سرویس‎های Attribution

(منبع: وب‎سایت تپسل)

انواع مدل های Attribution

پیش از تصمیم‌گیری درباره استراتژی بازاریابی اپلیکیشن، لازم است مدل‌های مختلف attribution را بشناسید و بدانید هر یک از این مدل‌ها چگونه عمل می‌کنند.

۱-آخرین کلیک یا Last Click

یکی از مدل‌های رایج که بازاریابان برای ارزیابی تاثیرگذاری فعالیت‌های بازاریابی خود استفاده می‌کنند، Last Click است. در این مدل، همه اعتبار conversion های صورت گرفته بر اساس آخرین کلیک کاربر سنجیده می‌شود. این مدل، بیشترین کارایی را دارد.

۲- اولین کلیک یا First Click

در این مدل، همه اعتبار conversion بر اولین کلیک کاربر سنجیده می‌شود. این روش، اغلب برای اندازه‌گیری کمپین‌های آگاهی از برند (Brand Awareness) استفاده می‌شود. این مدل، از کمترین کارایی برخوردار است.

۳- مدل خطی یا Linear

در این مدل، هر مرحله ارتباط کاربر با اپلیکیشن، میزان attribution یکسان دریافت می‌کند. در این مدل، ممکن است ارزش نقاط کلیدی (ابتدا و انتها) کمتر در نظر گرفته شود.

۴- مدل مبتنی بر موقعیت یا Position-based

در این مدل، به اولین و آخرین کلیک وزن و اهمیت بیشتری تعلق می‌گیرد.

۵-مدل کاهش زمان یا Time Decay

در این مدل، هرچه به آخرین کلیک کاربر نزدیک‌تر می‌شود، درصد attribution بیشتر خواهد شد.

Attribution چگونه عمل می‌کند؟

برای درک بهتر فرآیند کمپین‌های جذب کاربر و چگونگی آنالیز داده‌ها، یادگیری عملکرد attribution ها بسیار ضروری است. فرض کنید که در حال بازی کردن با آیفون خود هستید، یک تبلیغ ویدئویی به صورت popup برای شما نمایش داده می‌شود. شما ویدئو را تماشا می‌کنید و برای دانلود اپلیکیشن بر روی دکمه دعوت به عمل (CTA) کلیک می‌کنید. لینک مربوطه، شما را به صفحه دانلود اپلیکیشن در App store منتقل می‌کند، اما بدون اینکه شما به عنوان کاربر متوجه شوید و به صورت همزمان، شما را به سرویس attribution نیز منتقل می‌کند. این مرحله، ممکن است چند ثانیه زمان ببرد، اما یک مرحله کلیدی برای دریافت اولین داده‌های مربوط به درگیری کاربر با تبلیغ محسوب می‌شود.

چرخه عملکردی Attribution


به طور کلی، مراحل و فرایند عملکرد attribution به صورت زیر است:

1. کاربر، تبلیغ موبایلی را مشاهده می‌کند.

2. کاربر بر روی تبلیغ کلیک می‌کند و یک ID منحصر به فرد بر اساس کلیک ایجاد می‌شود.

3. شرکت تبلیغاتی، این شناسه‌ها (ID) را در پایگاه داده خود ذخیره می‌کنند.

4. سپس، این شناسه‌ها را به ابزار ترکر (tracker) در شرکت Attribution گزارش می‌دهد.

5. شرکت attribution، لینک مورد نظر را به صورت همزمان برای اپ استور، گوگل پلی یا بازار و همچنین SDK ارسال می‌کند.

6. کاربر، اپلیکیشن را دانلود و نصب می‌کند.

7. SDK شرکت attribution بر اساس گزارش شناسه‌هایی که از آژانس تبلیغاتی دریافت کرده، نصب و بازگشایی اپلیکیشن را با شناسه کلیک ها مطابقت می‌دهد و در صورتی که نصب اتفاق افتاده باشد، به ازای هر نصب و بازگشایی اپلیکیشن، سیستم را مطلع می‌سازد.

8. شرکت Attribution، نصب‌ها را روی سیستم خود ذخیره می‌کند. این شرکت می‌تواند بر اساس ID کلیک‌ها، نصب‌های ارگانیک را از نصب‌های حاصل از کمپین‌های تبلیغاتی تشخیص دهد و در نهایت، به شرکت تبلیغاتی گزارش دهد.

سرویس Attribution با استفاده از اطلاعاتی که در تصویر بالا توضیح داده شده است، می‌تواند متوجه شود کاربری که بر روی لینک کلیک کرده، از کاربران جدید یا سابق است. اگر کاربر جدید باشد، سرویس attribution سعی می‌کند نصب کاربر را با تبلیغ تطبیق دهد و نصب بدست آمده را ناشی از کمپین اعلام کند، اما در صورتی که تطبیقی یافت نشود، نصب کاربر به صورت ارگانیک اعلام می‌شود. جمع‌آوری این اطلاعات از راه‌های زیادی انجام می‌شود. رایج‌ترین روش این کار برای اپلیکیشن‌ها، استفاده از SDK است.

SDK چیست و چه کاربردی دارد؟

این کلمه مخفف Software Development Kit است. SDK، مجموعه‌ای از ابزارهای برنامه‌نویسی است که به توسعه‌دهندگان کمک می‌کند تا اپلیکیشن خود را برای پلتفرم‌های خاص (کامپیوتر، کنسول بازی ویدئویی و موبایل) ایجاد کنند. به طور خاص، SDK های موبایل، توسعه‌دهندگان را قادر می‌سازد که اپلیکیشن‌های خود را با عملکرد بسیار خوبی برای گوشی‌های هوشمند و تبلت‌ها در گوگل پلی و اپ استور منتشر کنند. به عنوان مثال، اگر می‌خواهید اپلیکیشن شما یک سرویس خاص را پشتیبانی کند، باید SDK سرویس مورد نظر را بر روی اپلیکیشن خود پیاده‌سازی کنید. برای انتخاب SDK مناسب، باید به عوامل زیر توجه کنید:

· قابلیت‌های SDK و سادگی در پیاده‌سازی آن

· عملکرد SDK

· شیوه استفاده از داده‌ها توسط SDK

· امنیت SDK

نقش SDK در سرویس Attribution چیست؟

زمانی که برای بازاریابی اپلیکیشن، از کانال‌های متعدد (تبلیغات پولی اپلیکیشن یا روش‌های بازاریابی رایگان اپلیکیشن ) استفاده می‌کنید، پیاده‌سازی SDK متعلق به تک تک کانال‌ها کاری بسیار زمان‌بر و بعضاً هزینه‌بر است. همچنین، آنالیز داده‌ها و تحلیل نتایج در داشبوردهای متعدد به منظور پی بردن به بهترین کمپین‌ها، کاری دشوار است. به همین دلیل، با نصب SDK شرکت‌های ارائه‌دهنده attribution، می‌توانید در زمان و هزینه خود صرفه‌جویی کنید. در واقع، با نصب SDK این شرکت‌ها، به پیاده‌سازی SDK تمامی شبکه‌های تبلیغاتی نیازی نیست. SDK شرکت‌های attribution، یک واسطه بین اپلیکیشن و شبکه های تبلیغاتی محسوب می‌شود.

SDK باعث ارتباط اپلیکیشن‌ها و سرور attribution می‌شود. ناشرین باید SDK را بر روی اپلیکیشن خود پیاده‌سازی کنند. با پیاده‌سازی SDK شرکت‌های ارائه‌دهنده Attribution بر روی اپلیکیشن، سرویس attribution می‌تواند داده‌های آنی (Real time) اپلیکیشن را ارائه دهد.

SDK شرکت adjust رایگان است. SDK این شرکت به صورت واضح و قابل تغییر در اختیار توسعه‌دهندگان قرار می‌گیرد تا آن‌ها بتوانند در صورت لزوم، آن را اصلاح کنند.

معیارهای انتخاب Attribution

(منبع: وب‎سایت تپسل)

در این مطلب، ابتدا معیارهای انتخاب مدل Attribution مناسب و سپس، ۱۰ معیار انتخاب attribution مورد بررسی قرار می‌گیرد. با اطلاع از این معیارها، قادر خواهید بود سرویس متناسب با اپلیکیشن خود را انتخاب کنید و بهترین نتیجه را بدست آورید.

معیارهای انتخاب مدل Attribution

همانطور که در مطلب قسمت قبل صحبت کردیم، مدل‌های Attribution در واقع، مجموعه‌ای از قوانین هستند که میزان اعتبار هر conversion در مراحل مختلف قیف بازاریابی را مشخص می‌کند. حال چطور می‌توان بهترین و مناسب‌ترین مدل Attribution را انتخاب کرد؟

توضیحات زیر به شما کمک می‌کند تا مناسب‌ترین مدل برای کمپین‌های خود را انتخاب کنید.

۱- آخرین کلیک (Last Click Attribution Model)


این مدل، تمامی اعتبار را به آخرین کلیک یا آخرین تعامل کاربر و قبل از conversion اختصاص می‌دهد. استفاده از این مدل، برای دنبال کردن (tracking) ساده است و به تکنولوژی پیشرفته‌ای نیاز ندارد؛ به همین دلیل، مورد توجه بسیاری از شرکت‌ها قرار گرفته است. اما اختصاص دادن تمامی اعتبار به یک مرحله، منجر به نادیده گرفتن عملکرد سایر مراحل سفر مشتری می‌شود.

زمانی از این مدل استفاده کنید که می‌خواهید بفهمید کدام یک از منابع و کمپین‌های شما بهترین عملکرد را در ایجاد conversion دارند.

به عنوان مثال، در صورتی که در حال حاضر، لید های زیادی دارید و مطمئن نیستید که کدام منبع یا کمپین باعث نهایی شدن conversion یا نرخ تبدیل خواهد شد، این مدل می‌تواند موثرترین راه حل برای شما باشد. همچنین، در صورتی که با محدودیت بودجه مواجه هستید، حتماً از این مدل استفاده کنید تا موثرترین کمپین‌های دیجیتال و کانال‌های تبلیغاتی که بیشترین conversion را برای برند شما به همراه خواهد داشت را شناسایی کنید و در آینده، به جای صرف بودجه در کانال‌های تبلیغاتی مختلف، تنها از آن کانال‌ها استفاده کنید.

۲- اولین کلیک (First Click Attribution Model)

این مدل، تمامی اعتبار به مرحله اولیه و به منبع تولید لید اختصاص می‌دهد. زمانی که می‌خواهید بدانید کدام یک از منابع بیشترین لید را تولید می‌کند یا بیشترین کاربر جدید را جذب می‌کند، از این مدل استفاده کنید.

به عنوان مثال، در صورتی که برند شما در موقعیت توسعه بود و به جذب کاربران جدید نیاز داشت، از این مدل استفاده کنید تا مشخص شود کدام کانال یا کمپین تبلیغاتی بیشترین کاربر جدید را ایجاد می‌کند.

۳- مدل خطی (Linear Attribution Model)

در این مدل، به همه مراحل بدون در نظر گرفتن میزان اهمیت هر مرحله، اعتبار یکسانی تخصیص داده می‌شود. در صورتی که می‌خواهید تنها می‌خواهید مروری ساده و کلی بر عملکرد کانال‌های تبلیغاتی داشته باشید، این مدل‌ برای شما مناسب خواهد بود. پیش از تصمیم‌گیری نهایی برای انتخاب بهترین کانال‌های تبلیغاتی، می‌توانید نگاهی به این مدل بیندازید تا عملکرد کلی کانال‌ها را بسنجید.

به عنوان مثال، در صورتی که معمولاً از مدل اولین یا آخرین کلیک استفاده کنید و بر اساس آن تصمیم می‌گیرید که چه کانالی را از برنامه‌های آینده بازاریابی خود حذف کنید، بهتر است نگاهی به این مدل نیز بیاندازید؛ زیرا ممکن است ارزش برخی کانال‌ها را کمتر از ارزش واقعیشان تخمین زده باشید.

۴- مدل کاهش زمان (Time Decay Attribution Model)

این مدل نیز تمامی مراحل قیف بازاریابی را در نظر می‌گیرد، اما به دلیل اهمیت بیشتر مراحل پایانی، به مراحل پایانی اعتبار بیشتری تخصیص می‌دهد. در صورتی که قیف بازاریابی شما طولانی است و شامل مراحل زیادی می‌شود و شما می‌خواهید بفهمید کدام کانال‌ها می‌توانند لیدها را از مرحله پرورش لید به مرحله conversion انتقال دهند، این مدل، برای شما مفید خواهد بود.

به عنوان مثال، در صورتی که لیدهای زیادی تولید می‌شود و conversion rate نیز مناسب است، اما چرخه فروش شما طولانی است و نمی‌دانید کدام کانال‌ها بیشترین تاثیر را دارد، از این مدل استفاده کنید. علاوه بر این، در صورتی که کانال‌ها ترافیک باکیفیتی ایجاد می‌کنند، اما نرخ conversion برای تبدیل ترافیک به لید پایین است، استفاده از این مدل می‌تواند بهترین کانال‌های ایجاد ترافیک را مشخص کند. بنابراین، با تقویت برخی مشخصات این کانال‌ها، می‌توانید ترافیک تولید شده را به لید تبدیل کنید.

۵- مدل مبتنی بر موقعیت (Position Based Attribution Model)

این مدل برای اولین و آخرین تعامل کاربر، اعتبار بیشتری (حدود ۴۰ درصد) در نظر می‌گیرد و سایر اعتبار با به صورت مساوی به سایر مراحل میانی اختصاص می‌دهد. همواره، اولین و آخرین مرحله، مهم‌تر از مراحل میانی قیف هستند. به همین دلیل، این مدل، بیشترین درصدها را به آن‌ها اختصاص می‌دهد. البته، می‌توانید این درصدها را بسته به نوع پلتفرمی که استفاده می‌کنید، تغییر دهید. زمانی که می‌خواهید تمامی مراحل قیف بازاریابی از ابتدا تا انتها را بررسی کنید، از این مدل استفاده کنید.

به صورت کلی، می‌توان گفت لازم نیست همواره از یک مدل attribution استفاده کنید، بلکه می‌توانید از مدل‌های مختلف در مواقع لازم استفاده کنید. یعنی بر اساس موقعیتی که برند شما در قیف بازاریابی دارد، مدل Attribution مناسب آن مرحله را انتخاب کنید. در واقع، شما باید در هر مرحله از قیف بازاریابی از مدل متناسب با آن که منجر به ایجاد دیدگاه بهتر و دقیق‌تر از عملکرد کانال‌ها و کمپین‌های تبلیغاتی مختلف می‌شود، استفاده کنید. در صورت استفاده از تنها یک مدل attribution، ممکن است یک دیدگاه کامل و دقیق از عملکرد کمپین‌ها و کانال‌های تبلیغاتی بدست نیاورید و ارزش برخی از آن‌ها را کمتر یا بیشتر از ارزش واقعیشان تخمین بزنید.

انتخاب پلتفرم Attribution مناسب برای اپلیکیشن های موبایل

برای یک انتخاب صحیح، ابتدا باید نیازها و اهداف کمپین‌های بازاریابی اپلیکیشن را مشخص کرده و سپس، به دنبال بهترین راه حلی که بتواند نیازهای شما را با حداقل هزینه‌ها و بالاترین کیفیت حل کند، باشید. همانطور که در جلسات قبل گفته شد، با استفاده از Attribution می‌توانید کلیک‌ها، نصب‌ها یا سایر رویدادهای درون-اپ صورت گرفته شده توسط کاربران را دنبال کنید و به پلتفرم‌های بازاریابی خود اختصاص دهید. تمامی این داده‌ها به بازاریابان کمک می‌کند کارایی کمپین‌ها را بر اساس نتایج آنها با یکدیگر مقایسه و بهترین کمپین‌های تبلیغاتی که بیشترین ROI را برای شما به همراه دارد را برای تلاش‌های بازاریابی آینده انتخاب کنید.

راهی که شرکت‌های مختلف ارائه‌دهنده سرویس Attribution برای دنبال کردن داده‌ها استفاده می‌کنند، تفاوت چشمگیری دارد و این شما هستید که باید attribution مناسب کسب‌وکار خود را متناسب با اهداف کسب‌وکار، بودجه‌ای که در اختیار دارید، داده‌هایی که نیاز دارید و … انتخاب کنید. به عنوان مثال، برخی شرکت‌ها بر ارائه حداقل داده با قیمت‌های مناسب تمرکز دارند. طبیعتاً هرچه قیمت کمتر باشد، خدمات کمتری ارائه می‌شود. چنین سرویس‌هایی برای شرکت‌هایی که به تازگی آغاز به کار کرده‌اند، مناسب است، اما این سرویس‌ها برای شرکت‌هایی که به سطح بالاتری از اطلاعات، تحلیل‌ها و خدمات نیاز دارند، مناسب نیست. هزینه این سرویس‌ها بالاتر است، اما نسبت به نرخ بازگشت سرمایه‌ای که با استفاده از این داده‌ها بدست می‌آید، مقرون به صرفه می‌باشد. برای انتخاب Attribution مناسب، باید سطح خدماتی که می‌تواند برطرف‌کننده نیازهای شما باشد را شناسایی و سرویس مورد نظر را انتخاب کنید.

۱۰ معیاری که پیش از انتخاب attribution، باید در نظر داشته باشید!

انتخاب یک سرویس attribution مناسب، کار راحتی نیست، اما با در نظر گرفتن عوامل موثر و مهم، می‌توان انتخاب درستی داشت. عوامل و معیارهای زیادی در تصمیم‌گیری شما برای انتخاب یک شرکت Attribution دخیل است، که در اینجا، ۱۰ مورد از مهم‌ترین آنها را توضیح می‌دهیم.

۱- میزان پوشش بازار (Market Coverage)

شرکتی که به عنوان attribution انتخاب می‌کنید، باید بتواند برای اشتراک‌گذاری داده‌ها با سایر شبکه‌های تبلیغات دیجیتال، رسانه‌ها، پلتفرم‌ها و ناشرین مختلف، ارتباط داشته باشد. بدون داشتن چنین قابلیتی، ممکن است مجبور شوید به ازای جذب هر کاربر جدید، چندین مرتبه پول بپردازید. به همین دلیل، شرکت attribution باید از لحاظ ارتباط با سایر پلتفرم‌ها، پوشش خوبی داشته باشد و به داده‌های آنها دسترسی داشته باشد. برای شروع، می‌توانید یک attribution انتخاب کنید که چنین خصوصیتی نداشته باشد، اما با گسترش کسب‌وکار و توسعه تبلیغات در شبکه‌ها و پلتفرم‌های مختلف، باید در انتخاب خود تجدید نظر کنید. بنابراین، برای اینکه ضرر نکنید، باید میزان پس‌انداز حاصل از انتخاب اولیه و مزیان هزینه ناشی از انتخاب دوم را برآورد و مقایسه کنید. به صورت کلی، بهتر است یک attribution با سطح پوشش گسترده انتخاب کنید.

۲- تنظیمات (Attribution Setting)

مهم‌ترین فاکتورهایی که باید در بخش تنظیمات پلتفرم Attribution چک کنید، شامل موارد زیر هستند:

· مدت زمان پیش‌فرض attribution window در هر روش اندازه‌گیری چقدر است؟

· آیا امکان تغییر مدت زمان attribution window وجود دارد؟

· آیا امکان انتخاب روش اندازه‌گیری (fingerprint، Identifier و URL) توسط تبلیغ‌دهنده وجود دارد؟

۳- شناسایی و مقابله با تقلب (Fraud Detection and Prevention)

یکی از چالش‌های صنعت تبلیغات موبایلی، مقابله با تقلب‌هایی موبایلی است که در این تبلیغات اتفاق می‌افتد. این موضوع، برای پلتفرم‌های attribution از اهمیت بالایی برخوردار است. چرا که از این پلتفرم‌ها انتظار می‌رود تقلب‌ها و عاملین تقلب را شناسایی و با آن مقابله کنند. تنها شناسایی تقلب کافی نیست، بلکه چالش اصلی، پیش‌گیری و مقابله با انواع تقلب‌ها است. هر پلتفرمی، روش‌های مقابله و شناسایی منحصر به خود را دارد. برخی از روش‌ها از کارآمدی نسبتاً خوبی برخوردار هستند. پلتفرم‌هایی که بتوانند الگوریتم‌های پیچیده‌ای طراحی کنند که قادر به جلوگیری از تقلب‌های کلیکی و نصبی به صورت آنی (real-time) باشد، بهترین عملکرد را خواهند داشت و بسیار مورد توجه قرار می‌گیرند.

مهم‌ترین عواملی که در رابطه با این موضوع باید چک شود، شامل موارد زیر است:

· پلتفرم attribution، چگونه تقلب‌هایی که در نصب توسط بات اتفاق می‌افتند را شناسایی می‌کند؟

· پلتفرم attribution چگونه اسپم کلیک‌ها را در کمپین‌های تبلیغاتی شمارش می‌کند؟

· آیا پلتفرم‌ها، شناسایی و مقابله با تقلب‌ها را به صورت آنی (real-time) انجام می‌دهند یا تنها به ارائه گزارشی اکتفا می‌کنند؟

· راهکار پلتفرم برای نصب تکراری چیست؟

· آیا پلتفرم قادر به ارائه اطلاعات مربوط به لغو نصب (uninstall data) نیز هست؟

۴- دسترسی به داده‌ها (Availability of Data)

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های یک پلتفرم attribution، اطلاعاتی است که در اختیار دارد و به تبلیغ‌دهندگان ارائه می‌دهد.

· آیا پلتفرم attribution دسترسی به API و داده‌های خام را فراهم می‌کند؟

· آیا پلتفرم attribution الگوریتم‌های مربوط به کلیک، نصب و رویدادهای درون-اپ را فراهم می‌کند؟

· آیا پلتفرم attribution یک گزارش کامل از داده‌های جمع‌آوری شده شامل لیست کلیک‌ها، نصب‌ها، رویدادهای درون-اپ و گزارشات مربوط به نرخ بازگشت سرمایه را در هر دو سطح کمپین و ناشرین در اختیار تبلیغ‌دهنده قرار می‌دهد؟

· آیا پلتفرم attribution گزارشات نرخ بازگشت کاربر (retention) و آنالیز cohort را در هر دو سطح کمپین و ناشرین در اختیار تبلیغ‌دهندگان قرار می‌دهد؟

· پلتفرم attribution برای چه مدتی داده‌های خام تبلیغ‌دهندگان را ذخیره می‌کنند؟

۵- تعرفه و قیمت‌گذاری (Pricing)

قیمت سرویس‌های Attribution، یکی از عواملی است که اغلب بازاریابان اهمیت قابل توجهی برای آن قائل هستند. شما نیز باید بر اساس نیازهای برند خود و میزان بودجه‌ای که در اختیار دارید، بهترین و مقرون به صرفه‌ترین پلتفرم attribution را انتخاب کنید.

به طور کلی، ۴ مدل قیمت‌گذاری در پلتفرم‌های attribution وجود دارد:

۱- Per install

در این مدل، پلتفرم attribution، به ازای هر نصب حاصل از کمپین‌های تبلیغاتی، هزینه مشخصی را دریافت می‌کند، که این هزینه بسته به تعداد نصب، به صورت پله‌ای متفاوت است. هرچه تعداد نصب بیشتر شود، هزینه هر نصب کمتر خواهد شد.به عنوان مثال، پلتفرم Appslyer از این مدل تعرفه استفاده می‌کند.

۲- Per Attribution Event

در این مدل، پلتفرم attribution به ازای هر گزارشی که سیستم ارائه – می‌کند، هزینه دریافت می‌کند. برای مثال، چون کلیک‌ها هم بخشی از Attribution به حساب می‌آیند، در این مدل، علاوه بر هزینه نصب، هزینه هر کلیک نیز دریافت می‌شود. البته معمولا قیمت به ازای هر رویداد (event)، از قیمت به ازای هر نصب کمتر است اما، چون تعداد رویدادهای مورد پیگیری از تعداد نصب‌ها بیشتر است، معمولا استفاده از این مدل به نفع تبلیغ‌دهندگان نیست. یکی از پلتفرم‌هایی که از این مدل استفاده می‌کند، Tune است.

۳- Flat rate

پلتفرم attribution در این مدل به ازای تعداد کاربران فعال، هزینه دریافت خواهد کرد. درواقع پله‌های قیمتی آن براساس وضعیت کسب‌وکار شما تعیین می‌شود. Tapstream از این مدل تعرفه استفاده می‌کند.

۴-Free

برخی شرکت‌ها محصول Attribution خود را به صورت رایگان عرضه می‌کنند Appsalar و Flurry جزء این شرکت‌ها هستند. هدف از ارائه رایگان محصول این شرکت‌ها، تشویق کاربر به استفاده از شبکه تبلیغاتی وابسته به خودشان است. یکی از اصلی‌ترین معایب استفاده از این سرویس‌های رایگان، این است که در ابتدای ثبت نام، از شما مجوز می‌گیرند که اطلاعات بازاریابی شما را در اختیار داشته باشند و ممکن است این اطلاعات را به رقبای شما ارائه دهند.

بنابراین، هنگام انتخاب پلتفرم attribution، به تمامی موارد توجه کنید و در نهایت، بسته به هدف برندتان در هر مرحله از قیف بازاریابی و همچنین، بودجه‌ای که در اختیار دارید، بهترین تصمیم را بگیرید.

۶- آنالیز و تحلیل طولانی‌مدت (Long-term Analysis)

به منظور درک رفتار کاربران، باید بتوانید شاخص‌های تحلیلی مربوط به فعالیت‌های کاربران را برای یک مدت طولانی دنبال کنید. این دوره از زمان نصب اپلیکیشن آغاز می‌شود. برخی پلتفرم‌ها، اجازه آنالیز اطلاعات مربوط به کسب‌وکار را برای طولانی‌مدت نمی‌دهند و داده‌های کاربران پس از چندین ماه از دسترس خارج می‌شود. در صورتی که قصد انجام آنالیزهایی نظیر LTV، آنالیز چرخه خرید، بررسی ترندهای سفارشات و ارزش آنها را داشته باشید، باید سرویسی را انتخاب کنید که امکان آنالیز طولانی‌مدت داده‌ها را داشته باشد.

در صورتی که اپلیکیشن شما، چرخه خرید (purchase lifecycle) کوتاهی داشته باشد، یک سرویس attribution با دوره حداکثر ۹۰ روزه دسترسی به داده‌ها، عملکرد خوبی خواهد داشت. اما در صورتی که انتظار روابط طولانی‌مدت با مشتریان را دارید، اطمینان حاصل کنید که ابزاری شمارشگر و سرویس attribution مورد نیاز ، نیازهای شما را برآورده کند.

۷- سطح آنالیز (Level of Insight)

سرویس‌های Attribution، سطوح مختلفی برای اندازه‌گیری فعالیت‌های کاربران و تحلیل رفتار آن‌ها در اپلیکیشن ارائه می‌دهند. شما باید بر اساس اهداف و عملکرد اپلیکیشن خود، سطح تحلیل مورد نیازتان را شناسایی و در نهایت سرویسی که با اهداف اپلیکیشن شما همخوانی دارد را انتخاب کنید. برخی اپلیکیشن‌ها برای بهینه‌سازی به تحلیل‌های جزئی‌تر و دقیق‌تری نیاز دارند، در حالی که تحلیل‌های پایه مانند نصب یا دانلود برای اپلیکیشن‌های دیگر کفایت می‌کند. بنابراین، باید سرویسی که انتخاب می‌کنید، قادر به برطرف کردن نیازهای شما باشد.

اگر هدف اپلیکیشن شما، فروش باشد، به تحلیل عمیق‌تر و سطح بالاتری از آنالیز احتیاج دارید و می‌توانید فعالیت‌های کاربران نظیر جستجوی محصولات، بازدید محصولات و معیارهای انتخاب محصول مانند رنگ، مدل یا مقصد سفر، مرحله اضافه کردن محصول به سبد خرید و تمامی مراحل انجام معامله را تعریف و تحلیل کنید. چنین تحلیل دقیقی، منجر به پی بردن به سفر مشتری و در نتیجه، اجرای راهکارها و تکنیک‌های بهبود استراتژی می‌شود. برای آن دسته از بازاریابانی که وقت کافی یا تمایلی برای انجام چنین آنالیز دقیقی ندارند، آنالیزهای در سطح پایه نیز پاسخ‌گو است. به عنوان مثال، در صورتی که تمرکز اصلی شما، دنبال کردن نصب اپلیکیشن است، فعالیت‌های کاربر پس از نصب برای شما مهم نخواهد بود.

۸- تجربیات مشتریان

هنگام انتخاب سرویس attribution، باید نگاهی به لیست مشتریان و شرکای آن شرکت بیندازید و حتی نظر مشتریان سابق یا فعلی را بپرسید. هرچه تعداد مشتریان یک شرکت attribution بیشتر باشد، نشان‌دهنده داشتن تکنولوژی برتر است. حتی می‌توانید نظر مشتریان سابق یا فعلی آن‌ها و میزان رضایت آن‌ها از سرویس را مورد بررسی قرار دهید.

۹- آنالیز و تحلیل بازاریابی مجدد (Remarketing Analytics)

برخی شرکت‌ها تنها بر نصب هرچه بیشتر تاکید دارند. تقریباً تمامی شرکت‌های ارائه‌دهنده attribution، قادر به گزارش نصب هستند، اما همه سرویس‌ها قادر به گزارش فعالیت‌های قبل و پس از نصب نیستند. بنابراین، در صورتی که می‌خواهید فعالیت‌های بعد از نصب کاربر را دنبال کنید، به تکنیک‌های remarketing در آینده نیاز خواهید داشت. به این معنی که شما به پلتفرمی نیاز دارید که قادر به آنالیز واقعی تلاش‌های مجدد بازاریابی (remarketing) باشد و بتواند تعاملات مجدد (re-engagement) همه کاربران را دنبال کند. همچنین، شما باید به راحتی بتوانید نتایج remarketing را بدون نیاز به دانلود فایل اکسل در داشبورد مشاهده کنید. برخی شرکت‌ها در این زمینه قوی‌تر عمل می‌کنند. بنابراین، هنگام انتخاب شرکت Attribution، درباره نحوه گزارش‌دهی آن‌ها سوال کنید و در نهایت، تصمیم بگیرید.

۱۰- Cohort Analysis

در صورتی که اپلیکیشن‌ها، به نوعی کار ثانویه شما هستند و وقت و منابع انسانی کافی برای آنالیزهای گسترده ندارید و گزارش‌های پایه و کلی درباره کاربران برای شما کفایت می‌کند، هر شرکتی که سرویس‌های رایگان یا کم‌هزینه ارائه می‌کند، می‌تواند نیازهای شما را برطرف کند. در این مورد، نیازی به خرید سرویس‌های بیشتر از نیازتان نیست. با این وجود، حتی اگر هدف شما، تنها افزایش نصب اپلیکیشن باشد، در صورتی که وقت کافی داشته باشید، درک دقیق‌تر کاربران منجر به موفقیت بیشتر در دستیابی به هدفتان خواهد شد.

در صورتی که اپلیکیشن‌ها، بخش اصلی کار شما هستند، احتمالاً می‌خواهید درکی عمیق از رفتار کاربران داشته باشید و بفهمید یک کاربر سودآور چه تفاوتی با سایر کاربران دارد. بهترین راه حل برای این کار، Cohort Analysis است. در این روش، قادر به تقسیم‌بندی مخاطبین خود هستید. با استفاده از این تکنیک، می‌توانید فعالیت‌های مخاطبان آیفون، آیپد و اندروید خود را به صورت مجزا تجزیه و تحلیل کنید و ویژگی‌های کاربرانی که بهترین نتیجه را برای کسب‌وکار شما به همراه داشته‌اند، شناسایی کنید و در نهایت، رابطه بین هر یک از تعاملات کاربران مختلف با KPI مورد نظر را بفهمید. علاوه، برخی شرکت‌های ارائه‌دهنده این روش، تحلیل آنی نیز انجام می‌دهند. در جلسات آینده بلوک بازاریابی اپلیکیشن، درباره cohort analysis صحبت خواهیم کرد.

به طور کلی، پلتفرمی که تحت عنوان attribution انتخاب می‌کنید، باید بتواند سطح نیازهای داده‌ای شما را فراهم کند. بیش از آنچه نیاز دارید، پول نپردازید، اما به دریافت کمترین داده‌ها نیز قانع نشوید؛ چرا که هرچه داده‌های بیشتری از کاربران در اختیار داشته باشید، بهتر می‌توانید رفتار کاربران را آنالیز و اپلیکیشن خود را بهینه‌سازی کنید.

سخن پایانی درباره انتخاب Attribution

برای انتخاب یک پلتفرم مناسب برای attribution اپلیکیشن‌های موبایل، باید تمامی جوانب را در نظر داشته باشید تا بتوانید بهترین تصمیم را بگیرید. اما به صور کلی، باید ابتدا نیازهای برند خود، اهداف تبلیغاتی خود در هر یک از کمپین‌ها، موقعیت برند خود در قیف بازاریابی، میزان بودجه و … را به صورت کامل مشخص کنید تا بتوانید یک تصمیم منطقی بگیرید. عوامل زیادی در این انتخاب تاثیرگذار هستند، که در این جا تنها به ۱۰ مورد از مهم‌ترین آن‌ها اشاره شد. سطح پاسخ‌گویی و پشتیبانی، ارائه گزارش‌های فیدبک پس از نصب، دسترسی و پیاده‌سازی آسان SDK، قابلیت deep linking، میزان خطاهای ذاتی سیستم، داشبورد مناسب و کاربرپسند، دسترسی به داشبورد، برطرف کردن سریع باگ‌های سیستم و … مواردی هستند که باید هنگام انتخاب به آن‌ها توجه کرد.

بازاریابی در اپلیکیشن موبایل

(منبع: وب‎سایت تپسل)

بر اساس آمار رسانه ملی، ۲۵ میلیون کاربر ایرانی حداقل ۲ ساعت در روز را به استفاده از اپلیکیشن‌های موبایل می‌پردازند. البته رسانه‌های غیررسمی هم در مورد تعداد کاربران و هم در مورد میزان استفاده از اپلیکیشن‌ها ارقام بالاتری را اعلام می‌کنند. آنچه بدیهی است این است که موبایل نزدیک‌ترین رسانه امروز به مخاطب است و بیش از ۹۰% زمان استفاده از موبایل، در اپلیکیشن‌ها سپری می‌شود. به‌این‌ترتیب، نادیده گرفتن این بستر تبلیغاتی برای هیچ کسب‌وکاری منطقی نیست.

به دلیل استفاده روزافزون مردم از اپلیکیشن‌های موبایل، اپلیکیشن‌ها بستر مناسبی برای تبلیغات محسوب می‌شوند به‌گونه‌ای که این روزها تعداد بازاریابانی که از این روش برای کسب‌وکار خود استفاده می‌کنند در حال افزایش است. می‌توان گفت که تبلیغات درون اپلیکیشن‌ها، آینده تبلیغات خواهد بود. در این مطلب با انواع مدل‌های تبلیغ در اپلیکیشن‌ها و ابزاری در این زمینه آشنا خواهیم شد.

بازاریابی در اپلیکیشن یا In-App Marketing چیست؟

هر کمپین یا فعالیت تبلیغاتی طراحی‌شده برای نمایش درون اپلیکیشن باهدف دستیابی به کاربران آن را بازاریابی در اپلیکیشن های موبایل یا in-app marketing می‌نامند. این روش باعث درگیر کردن مخاطبان و هدایت آن‌ها به انجام عمل موردنظر شما می‌شود. بازاریابی درون اپلیکیشن‌ها به این صورت است که شما با پرداخت پول به توسعه‌دهندگان اپلیکیشن‌ها درخواست می‌کنید که تبلیغات شما را در اپلیکیشن خود نمایش دهند تا هر بار که کاربران از آن اپلیکیشن استفاده می‌کنند تبلیغات شما را ببینند. مزیت مهم این روش این است که با انتخاب اپلیکیشن‌های مرتبط با کسب‌وکارتان می‌توانید تبلیغات را در معرض دید مشتریان بالقوه خود قرار دهید. همچنین، خلاقیت در استفاده از این روش بیشتر از سایر روش‌های موبایل مارکتینگ مانند ارسال یک پیام از طریق موبایل (SMS) است. این روش یکی از راه‌های کسب درآمد از اپلیکیشن برای توسعه‌دهندگان نیز محسوب می‌شود.

این تبلیغات به‌صورت‌های مختلفی مانند بنر، تصاویر تمام‌صفحه و ویدئو در اپلیکیشن‌ها نمایش داده می‌شوند و ماهیت برخی روش‌ها نسبت به برخی دیگر، کاربرپسندتر است. طبق آمارهای موجود، ۳۲ درصد از کاربران تبلیغات ویدئویی، ۱۶٫۵ درصد تبلیغات تمام‌صفحه، ۲۲ درصد تبلیغات همسان و ۲۸٫۲ درصد تبلیغات بنری را در محیط اپلیکیشن‌ها ترجیح می‌دهند.

پیش از سرمایه‌گذاری بر روی تبلیغات درون اپلیکیشن، ابتدا باید از طراحی مناسب صفحه فرود خود اطمینان حاصل کنید. درصورتی‌که صفحه فرود شما در وب‌سایت یا اپلیکیشن به گونه مناسب برای دستگاه‌های موبایل طراحی نشده باشد، باعث می‌شود کاربران صفحه را ترک کنند و دیگر به وب‌سایت یا اپلیکیشن شما مراجعه نکنند.

مزایای بازاریابی درون اپلیکیشن (In-App Marketing)

· با توجه به استفاده روزافزون مردم از موبایل و به‌صورت ویژه اپلیکیشن‌های آن، حجم بالای مخاطب ازجمله مهم‌ترین مزیت‌های استفاده از این روش بازاریابی است.

· تبلیغات درون اپلیکیشن از سهولت در استفاده، جذابیت و خلاقیت بالایی برای کاربران برخوردار است. این تبلیغات در تمام دستگاه‌های موبایل با هراندازه صفحه‌ای به‌خوبی نمایش داده می‌شوند و این موضوع برای کاربران خوشایند است.

· به دلیل قابلیت استفاده از موبایل و اپلیکیشن‌های آن در هر زمان و هر مکانی، بازاریابی درون اپلیکیشن گزینه بسیار مناسبی برای دسترسی به مخاطبان درگیر است. این مخاطبان، کاربرانی هستند که در حالت عادی از اپلیکیشن استفاده می‌کنند و تعاملات لازم را با دنیای آنلاین دارند. به‌طور میانگین، ۹۰ درصد زمان استفاده‌کنندگان تلفن‌های هوشمند صرف اپلیکیشن‌ها می‌شود.

· دسترسی به مخاطبان هدف و حتی مشتریان بالقوه با استفاده از داده‌های موجود، ازجمله مهم‌ترین مزیت‌های این نوع تبلیغات به‌حساب می‌آیند. به‌عنوان‌مثال، برای تبلیغ رستوران خود، بهتر است تبلیغات خود را در اپلیکیشن‌های مرتبط با غذا نمایش دهید؛ زیرا افرادی که این اپلیکیشن‌ها را بر روی موبایل خود دارند، قطعاً بیشتر از سایر افراد به سفارش غذا و غذای بیرون اهمیت می‌دهند.

· با استفاده از مهارت هوش مصنوعی، امکان دسته‌بندی مخاطبان بر اساس معیارهای مختلف مانند جنسیت، محل زندگی، علایق و … وجود دارد.

· به دلیل وجود انواع فرمت‌های تبلیغات، هر کسب‌وکاری می‌تواند از این روش استفاده کند.

انواع فرم‌های تبلیغات درون اپلیکیشن یا In-App

به‌منظور تبلیغات درون اپلیکیشن، ابتدا باید با انواع روش‌های آن آشنایی داشته باشید تا بتوانید آنچه که برای کسب‌وکار شما مفید است را انتخاب و استفاده کنید.

تبلیغات بنری (Banner Ads)

زمانی که صحبت از تبلیغات In-App می‌شود، به‌احتمال‌زیاد اولین چیزی که به ذهن مردم می‌رسد، تبلیغات بنری است. بنرها معمولاً مستطیلی شکل هستند و در بالا یا پایین صفحه قرار می‌گیرند. بنرهای تبلیغاتی همچنان معروف‌ترین فرم تبلیغات درون اپلیکیشن به‌حساب می‌آیند. باوجوداینکه این بنرهای مستطیلی فضای کوچکی از صفحه موبایل را می‌گیرند، همچنان باعث آزار کاربران می‌شود. بر اساس گزارشات Adobe در سال ۲۰۱۴، ۳۳ درصد از کاربران موبایل، تبلیغات بنری را آزاردهنده می‌دانند. بر اساس گزارش‌های سال ۲۰۱۶، ۶۰ درصد از کلیک‌ها در تبلیغات بنری اتفاقی هستند. درحالی‌که تبلیغات بنری ساده‌ترین روش تبلیغات in-app به نظر می‌آیند، اما ممکن است باعث آزار کاربران اپلیکیشن‌ها شوند و یا اینکه کاربران نسبت به این نوع از تبلیغات بی‌تفاوت شده‌ باشند. (ad blindness)

تبلیغات ویدئویی (Video Ads)

تبلیغات در قالب ویدئو هستند که در اپلیکیشن‌ها برای کاربران نمایش داده می‌شود. گزینه‌های زیادی در این نوع از تبلیغات وجود دارد؛ مانند Pre-roll، عمودی (Vertical) و جایزه‌ای (Rewarded). ویدئو‌های تبلیغاتی بیشترین درگیری را در کاربران ایجاد می‌کنند؛ بر اساس گزارش Millennial Media، میزان درگیری ویدئوها، ۶ برابر تبلیغات بنری است. به همین دلیل این نوع تبلیغات بیشتر از فرمت‌های دیگر در آمریکا در حال رشد است. تبلیغات ویدئویی معمولاً درآمد بیشتری برای توسعه‌دهنده به همراه دارند، اما در صورت پخش ویدئو در وسط بازی‌ها نیز نتیجه خوبی را به همراه ندارد و ممکن است کاربران برای جلوگیری از پخش این ویدئوها، از نرم‌افزارهای block استفاده کنند.

برای حل این مشکل، راه‌هایی مانند پخش ویدئو در ازای دریافت جایزه در بازی وجود دارد. نکته مثبت در مورد این ترفند این است که کاربر خود انتخاب می‌کند که ویدئوی تبلیغاتی را مشاهده کند. این معامله نه‌تنها آزاردهنده نیست، بلکه به دلیل پیشرفت کاربر در بازی برای او خوشایند است.در مدل ویدئوهای جایزه‌ای، پاداش در صورتی به کاربر تعلق می‌گیرد که کاربر ویدئو را تا انتها مشاهده کند، اما در صورت خارج شدن از ویدئو قبل از اتمام آن، پیامی مبنی بر عدم دریافت جایزه به کاربر ارسال می‌شود. این پیغام موجب بازگشت مجدد کاربر برای مشاهده کامل ویدئو می‌شود و این کار eCPM را نیز افزایش می‌دهد.

تبلیغات همسان (Native Ads)

این تبلیغات که توسط شبکه‌های اجتماعی مانند فیس‌بوک و توییتر معروف شده‌اند، آگهی یا مبتنی بر محتوا هستند که با استفاده از رنگ و فرمت‌های مشابه اپلیکیشن، با محتوای اپلیکیشن درهم‌آمیخته شده است. این نوع تبلیغات به دلیل هماهنگی آن با ظاهر قسمت‌های اصلی اپلیکیشن بسیار موردتوجه کاربران قرار می‌گیرد؛ زیرا این نوع تبلیغ تمرکز کاربر را از اپلیکیشن اصلی دور نمی‌کند. بر اساس گزارش‌های سال ۲۰۱۳، تمایل کاربران برای نگاه کردن به تبلیغات همسان نسبت به تمایل ایشان برای مشاهده تبلیغات بنری، ۲۵ درصد بیشتر است. از طرف دیگر، این تبلیغات به دلیل یکپارچگی زیاد، می‌توانند مورد بی‌توجهی کاربران قرار گیرند، درگیری کمتری در کاربران ایجاد کنند و موجب نرخ eCPM کمتر و درنتیجه درآمد کمتر توسعه‌دهنده شوند.

تبلیغات همسان در اپلیکیشن‌ها به دو صورت کلی بنری‌متنی و ویدئویی نمایش داده می‌شوند. مدل اول برای اپلیکیشن‌هایی که در ارائه محتوای متنی و تصویری فعالیت دارند قابل‌استفاده است و از مدل دوم در اپلیکیشن‌هایی با بخش محتوای ویدئویی استفاده می‌شود. برای مثال، در یک اپلیکیشن خبرخوان، مدل تبلیغات بنری‌متنی همسان بسیار مناسب است و کاربر می‌تواند در بین اخبار، با تبلیغی مشابه یک خبر مواجه شود.

مهم‌ترین حسن تبلیغات همسان ، حفظ کیفیت تجربه کاربری است. این کار از طریق یکپارچگی تبلیغات با محیط اپلیکیشن و حفظ هویت بصری آن صورت می‌گیرد.

تبلیغات بینابینی (Interstitial Ads)

این تبلیغات در میانه استفاده کاربر و معمولاً در طول توقف‌های طبیعی او در اپلیکیشن نمایش داده می‌شوند. به‌عنوان‌مثال، بین دو مرحله یک اپلیکیشن بازی، یک ویدئوی تبلیغاتی کوتاه برای کاربر پخش می‌شود. برخلاف تبلیغات بنری، تبلیغات بینابینی به دلیل تمام‌صفحه بودن، کاربر را وادار به درگیری و تعامل با تبلیغ می‌کنند. این تعامل به‌صورت کلیک برای خارج شدن یا وارد شدن به تبلیغ است، اما ازآنجایی‌که این تبلیغات بر اساس تصمیم ناشر –و نه تصمیم کاربران- آغاز می‌گردند، نرخ مواجهه تبلیغاتی کاربران (Adoption Rate) با آن‌ها بالاست اما مشکل اصلی در آن‌ها پایین بودن تأثیرگذاری است که با پیاده‌سازی صحیح و خلاق قابل‌رفع است.

بهترین روش ارائه این تبلیغات در توقف‌های طبیعی (moment) درون اپلیکیشن‌ها است. در صورت اجرای صحیح تبلیغات بینابینی، تعاملات کاربران باعث جلب‌توجه کاربر به محتوای تبلیغ، نرخ تبدیل بیشتر و eCPM بیشتر و درنتیجه درآمد بیشتر توسعه‌دهنده می‌شود. برای مثال، Kiip، یکی از شبکه‌های تبلیغاتی ارائه‌دهنده in-app marketing امکان جالبی فراهم کرده است تا برندها از تبلیغات بینابینی برای جایزه به کاربران استفاده کنند و به‌این‌ترتیب، آن‌ها را با برند و محصولات خود آشنا کنند. این جایزه‌ها شامل کوپن، تخفیف و موارد رایگان است که به‌شدت مورد استقبال کاربران قرار می‌گیرد.

بخشی از تبلیغات interstitial تحت عنوان تبلیغات بنری بینابینی در تپسل اجرا می‌شود. مطابق مدل پیاده‌سازی ناشران، در زمان مشخصی بنر برای کاربر پخش می‌شود که کاربر در صورت عدم علاقه به تماشا می‌تواند پس از گذشت ۵ ثانیه از تماشای بنر انصراف دهد. بخش دیگر آن به‌صورت تبلیغات ویدئویی بینابینی در تپسل اجرا می‌شود. ویدئوهای بینابینی برای تبلیغ‌دهندگان این امکان را فراهم می‌کند تا در لحظاتی که کاربران اپلیکیشن‌ها بیشترین توجه را دارند، تبلیغات ویدئویی آن‌ها با بیشترین میزان اثرگذاری پخش شود.

تبلیغات پیش‌نمایشی (Pre-roll Ads)

این تبلیغات برای اپلیکیشن‌هایی که بخشی از آن‌ها مربوط به نمایش محتوای ویدئویی به کاربران است، مفید هستند. مخصوصاً اگر میانگین مدت‌زمان ویدئوهای ارائه‌شده در اپلیکیشن کمتر از دو دقیقه باشد، تبلیغات پیش‌نمایشی بهترین انتخاب هستند. در این تبلیغات، ویدئویی بسیار کوتاه در ابتدای ویدئوی اصلی به کاربر نمایش داده می‌شود و سپس ویدئوی اصلی آغاز می‌شود. این تبلیغات قابلیت skip کردن را دارند، به‌صورت خودکار پخش می‌شوند و دارای قابلیت تعامل از طریق قرار دادن CTA هستند و با انواع playerها سازگاری دارند.

تبلیغات Offer Walls

در این مدل، با پیشنهاد انجام یک عمل خاص در دیوار تبلیغات به‌عنوان‌مثال پاسخ‌گویی به یک نظرسنجی یا مشاهده یک ویدئو، به کاربر پیشنهاد کسب وجه رایج درون اپلیکیشن (سکه، الماس و …) را می‌دهند. این نوع از تبلیغات معمولاً در بازی‌ها مورداستفاده قرار می‌گیرد به‌گونه‌ای که وجه رایج بازی در ازای دریافت قیمت تبلیغات برای توسعه‌‌دهنده درآمدزا می‌شود. یکی از رایج‌ترین موارد استفاده از این تبلیغات، برای تبلیغات نصبی است. تبلیغ دهنده‌ای که هدف او جذب کاربر برای اپلیکیشن خود است، می‌تواند با خرید جایگاه تبلیغاتی یک اپلیکیشن دیگر و تبلیغ نصب اپلیکیشن خود در ازای دریافت جایزه، کاربران آن اپلیکیشن را به نصب اپلیکیشن خود تشویق کند.

تبلیغات اسپانسری

در این شیوه، یک برند با حمایت مالی برای تولید یک اپلیکیشن فضاهای مختلف آن را در اختیار خود می‌گیرد و ممکن است به صورت‌های مختلف به بازاریابی درون این اپلیکیشن بپردازد. این برند می‌تواند با معرفی خود در بین محتواهای مختلف اپلیکیشن و بازاریابی محتوایی از روش in-app marketing برای خود بهره ببرد. معمولاً از این روش در اپلیکیشن‌های خاص‌منظوره که مخاطبی دقیق دارند استفاده می‌شود. برای مثال، یک برند لوازم نوزاد می‌تواند اسپانسر یک اپلیکیشن مربوط به بارداری شود و از فضاهای مختلف اپلیکیشن برای بازاریابی محصولات خود بهره ببرد.

کدام تبلیغات درون اپلیکیشن in-app آزاردهنده هستند؟

به‌منظور دستیابی به نتیجه بهتر از تبلیغات، سعی کنید از تبلیغاتی که موجب ناراحتی کاربر می‌شود، خودداری کنید. این کار علاوه بر شکست شما درزمینهٔ مارکتینگ درون اپلیکیشن، باعث از دست دادن اعتماد و انگیزه کاربران اپلیکیشن‌ها و ضرر رساندن به ناشرین می‌شود. به‌صورت کلی تبلیغاتی که باعث آزار کاربران می‌شود شامل موارد زیر است:

· نمایش تبلیغات بینابینی وقتی کاربر در حال جستجو و گردش در منوی اپلیکیشن است.

· تبلیغات غیرقابل رد کردن (un-skippable) و طولانی

· بنر‌های دارای عناصر هدایت مختلف

· بنرهای متحرک flashing که چشم کاربر را ناراحت می‌کند.

کدام تبلیغات درون اپلیکیشنی in-app خوشایند هستند؟

به‌منظور جذب کاربران به مشاهده تبلیغات و ایجاد یک تجربه خوب برای آن‌ها، بهترین نوع قرار دادن تبلیغات درون اپلیکیشن را در نظر بگیرید. این کار علاوه بر نمایش تبلیغات به کاربر، او را تشویق به استفاده مجدد از اپلیکیشن می‌کند که این موضوع برای ناشرین بسیار مهم است. مثال‌هایی از این تبلیغات خوب شامل موارد زیر می‌شود:

· نمایش تبلیغات در لحظه‌های توقف اپلیکیشن (moment)؛ مانند رکورد زدن در یک بازی، گرفتن ۳ ستاره در یک مرحله، ارتقا به مرحله بعدی بازی

· مشاهده تبلیغ در ازای دریافت چیزی ارزشمند در اپلیکیشن؛ به‌عنوان‌مثال، تماشای کامل ویدئو در ازای ادامه بازی هنگام باختن یا گرفتن جان اضافه در بازی

· تبلیغات جایزه‌ای در مراحل مختلف بازی بهترین شیوه جلب‌توجه مخاطب است. تبلیغات جایزه‌ای یک روش برد-برد است که به نفع همه عوامل درگیر یعنی کاربران، تبلیغ‌دهندگان و ناشرین اپلیکیشن است.

انواع کمپین‌های درون اپلیکیشن in-app marketing

کمپین‌های مختلفی برای in-app marketing وجود دارد که مخفف آن‌ها ممکن است کمی گیج‌کننده باشد، اما همه آن‌ها را در ادامه توضیح خواهیم داد. این کمپین‌ها معیار موفقیت و میزان پول پرداختی توسط تبلیغ‌کنندگان را بیان می‌کنند. اهداف مشترک تمامی کمپین‌ها، جذب کاربر است.

هزینه به ازای ۱۰۰۰ بار نمایش Cost Per Mille) CPM)

Mille یک کلمه لاتین به معنای هزار است. در این کمپین‌ها، تبلیغ‌دهنده به ازای هر هزار نمایش تبلیغ مبلغ مشخصی را می‌پردازد و درواقع هدف این کمپین‌ها، نمایش یک تبلیغ به کاربران است. درست مانند تبلیغات سنتی که باهدف برندینگ انجام می‌شوند. معمولاً از این کمپین‌ها در تبلیغات بنری و یا تبلیغات بینابینی استفاده می‌شود.

هزینه به ازای نمایش کامل ویدئو Cost per Completed View) CPCV)

نوعی از کمپین‌های ویدئویی است که تبلیغ‌دهندگان تنها به ازای بازدید کامل ویدئو توسط کاربران اپلیکیشن‌ها، پول پرداخت می‌کنند. این کمپین‌ها برای برندهایی که می‌خواهند برندینگ مؤثری داشته باشند و در ذهن مخاطب ماندگار شوند مناسب هستند زیرا ویدئوها قابلیت بیشتری برای ماندگاری در ذهن دارند و از طرفی، وقتی کاربر برای تماشای کامل ویدئو وقت می‌گذارد می‌تواند با داستانی که برند در ویدئو نقل می‌کند درگیر شود. این مدل کمپین‌ها معمولاً بهترین عملکرد را در تبلیغات جایزه‌ای دارند و کاربران برای دریافت پاداش درون اپلیکیشن، مایل به تماشای کامل یک ویدئو از برند خواهند بود.

هزینه به ازای هر بار کلیک Cost per Click) CPC)

کمپینی است که تبلیغ‌دهندگان به ازای هر کلیک کاربران بر روی تبلیغ، میزان مشخصی را پرداخت می‌کنند. این کمپین‌ها هم برای تبلیغات بنری و هم برای تبلیغات ویدئویی (CTA در انتهای ویدئو) مناسب هستند و باهدف افزایش ترافیک سایت یا دعوت کاربر به یک صفحه فرود اجرا می‌شوند. استفاده از تست‌های A/B برای افزایش نرخ کلیک می‌تواند هزینه‌های این کمپین‌ها را به‌طور چشمگیری کاهش دهد.

هزینه به ازای هربار نصب Cost Per Install) CPI)

این کمپین‌ها اغلب دارای یک لینک هدایتگر هستند و تبلیغ‌دهندگان به ازای تعداد افرادی که بر روی لینک کلیک کرده و اپلیکیشن را نصب می‌کنند، پول پرداخت می‌کنند. برای بهینه‌سازی کمپین‌های نصبی باید از طرق مختلف نرخ کلیک و نرخ نصب را افزایش داد. در این مقاله از کالج، در مورد بازاریابی برای اپلیکیشن‌ها و زمان استفاده از کمپین‌های CPI به‌طور مفصل صحبت کرده‌ایم. در صورت تمایل به استفاده از این کمپین‌ها به خاطر داشته باشید که باید از یک سرویس Third Party برای شمارش تعداد نصب‌ها استفاده کنید.

هزینه به ازای فعالیت خاص Cost per Action) CPA)

این کمپین، گسترش‌یافته کمپین CPC است، اما تنها مشاهده تبلیغ توسط کاربر و کلیک او کافی نیست، بلکه کاربر باید با تبلیغ تعامل داشته باشد. این تعامل به اشکال مختلف تعریف می‌شود؛ به‌عنوان‌مثال، ورود به یک آدرس ایمیل یا صفحه پیامک، پاسخ به یک نظرسنجی، عضویت در یک سرویس و … . در این نوع کمپین، impression ها هزینه‌ای برای تبلیغ‌دهنده ندارند درواقع تنها در ازای هر بار تحقق هدف نهایی است که تبلیغ دهنده هزینه می‌پردازد.

معرفی یک ابزار مهم برای in-app marketing در ایران

تپسل اولین محصول ایرانی درزمینهٔ in-app marketing بود که در تابستان سال ۹۴ به بازار عرضه شد. در این شبکه تبلیغاتی امکان بازاریابی از طریق مدل‌های مختلف in-app marketing وجود دارد؛ البته تپسل همواره بر حفظ تجربه کاربری تأکید دارد و به همین دلیل تبلیغات آزاردهنده مثل تبلیغات بنری سنتی توسط تپسل ارائه نمی‌شوند. تپسل همچنین اولین ارائه‌دهنده کمپین‌های نصب (CPI) در کشور بود و در حال حاضر بالاترین ظرفیت نصب در روز در بین همه شبکه‌های تبلیغاتی در اختیار تپسل است.

آشنایی با شاخص‎های ابزارهای تحلیلی اپلیکیشن

(منبع: وب‎سایت تپسل)

متخصصان دیجیتال مارکتینگ می‌دانند که بینش مشتری، استفاده از داده‌های تحلیلی و بهینه‌سازی فعالیت‌های بازاریابی حتی از مرحله اصلی مارکتینگ هم مهم‌تر است. به همین دلیل در بخش مقالات آموزشی کالج، بخش زیادی از مطالب را به این مرحله از دیجیتال‌مارکتینگ اختصاص می‌دهیم. در مقاله آموزشی هفته گذشته، به دو شاخص آماری مهم برای بهینه‌سازی عملکرد وب‌سایت‌ها یعنی نرخ خروج و نرخ پرش کاربران پرداختیم. در مقاله آموزشی این هفته، به معرفی شاخص‌های مهم آماری برای اپلیکیشن‌ها می‌پردازیم و تازه‌ترین آمارهای جهانی منتشر شده در مورد این شاخص‌ها را بررسی می‌کنیم. در آخر، ابزارهای تحلیلی اپلیکیشن برای تحقیق این شاخص‌ها را معرفی می‌کنیم.

در نگاه اول، مهم‌ترین شاخص‌ها برای هر اپلیکیشن، تعداد کاربران و میزان درآمد تولیدی هستند؛ پارامترهایی که دو سر یک طیف برای سنجش موفقیت اپلیکیشن قرار می‌گیرند و همین باعث کم‌رنگ شدن شاخص‌های میانی مهم دیگر در نظر سازندگان اپلیکیشن‌ها می‌شود. شاخص‎های مهم برای هر اپلیکیشن عبارت است از:

تعداد نصب اپلیکیشن

تعداد دانلودهای یک اپلیکیشن، بیانگر تعداد دفعات دانلود و نصب آن بر روی گوشی‌های هوشمند کاربران مختلف، و در واقع، اولین نشان از عمکرد اپلیکیشن شما است. پایین بودن تعداد دانلودهای اپلیکیشن به معنای وجود مشکل در فرآیند بازاریابی است. این مشکل می‌تواند در مورد ASO(بهینه‌سازی صفحه اپلیکیشن در مارکت) و یا شیوه‌های UA(جذب کاربر جدید برای اپلیکیشن) باشد. پس از مشخص شدن مشکل اصلی، می‌توانید از طریق ایجاد یک صفحه فرود و یا بهینه‌سازی صفحه اپلیکیشن در مارکت و در نتیجه بیشتر دیده شدن توسط کاربران، تعداد دانلودهای خود را افزایش دهید.

کاربرهای فعال اپلیکیشن

شاخص کاربران فعال یک اپلیکیشن با تعداد دانلودهای آن تفاوت دارد. این شاخص تعداد کاربرانی که پس از دانلود اپلیکیشن شما از آن استفاده می‌کنند را نشان می‌دهد و این دسته از کاربران را از کاربرانی که بعد از دانلود اپلیکیشن از آن استفاده نمی‌کنند، متمایز می‌کند. اساس ابزارهای مختلف برای تعریف کاربر فعال، استفاده از مفهوم نشست (Session) است. از آنجایی که ابزارهای آماری مختلف، تعاریف متفاوتی از یک نشست کاربر در اپلیکیشن دارند، تعاریف آن‌ها از کاربر فعال هم متفاوت است. برای مثال، Google Analytics یک نشست کاربر را از زمانی در نظر می‎‌گیرد که کاربر بعد از حداقل نیم ساعت غیرفعال بودن، وارد اپلیکیشن شود و از آن استفاده کند. این ابزار تحلیلی، یک کاربر فعال را کاربری می‌داند که یک نشست را آغاز می‌کند.

کاربران فعال بر اساس زمان مراجعه به اپلیکیشن به دو دسته کاربران فعال روزانه (Daily Active User) و ماهانه (Monthly Active User) تقسیم می‌شوند. یک DAU، کاربری است که در روز حداقل یک نشست در اپلیکیشن داشته باشد و در واقع شاخص DAU مهم‌ترین کاربران شما را نشان می‌دهد. یک MAU، کاربری است که در ماه حداقل یک نشست در اپلیکیشن داشته باشد. برای بهینه‌سازی شاخص‌های اپلیکیشن توجه به هر دو دسته از کاربران فعال مهم و حیاتی است.

شما می‌توانید با تقسیم DAU بر MAU نرخ وابستگی به اپلیکیشن (Stickiness Ratio) را محاسبه کنید. در واقع مدیریت نرخ وابستگی به اپلیکیشن به شما این شانس را می‌دهد که یک MAU را به DAU تبدیل کند. برای افزایش این نرخ، برای کاربرانی که اپلیکیشن شما را دانلود و در آن ثبت نام کرده‌اند، نوتیفیکیشن بفرستید تا آن‌ها را به اپلیکیشن خود بازگردانید. همچنین شما می‌توانید با ارائه به‌روزرسانی‌های مداوم، انگیزه کاربرانتان را برای بازگشت و استفاده از اپلیکیشن افزایش دهید.

میانگین زمان بازدید و تعداد صفحات در هر بازدید

شاخص میانگین زمان بازدید اپلیکیشن نشان‌دهنده میانگین مدت زمان نشست‌های کاربرانتان است و شاخص نمایش‌های صفحه در هر بازدید، تعداد صفحات اپلیکیشن شما که یک کاربر در یک نشست تماشا کرده است را مشخص می‌کند. درواقع این دو شاخص نگاهی اجمالی به چگونگی ارتباط کاربران فعال با اپلیکیشن شما دارند. به طور کلی آن دسته از کاربران اپلیکشین شما که زمان بیشتری در حال استفاده از آن باشند و در هر بازدید تعداد صفحات بیشتری از اپلیکشین را نیز مشاهده کنند، کاربران مهم‌تری هستند. اگر تعداد کاربران فعال روزانه (DAU) شما زیاد باشد اما تعداد نمایش صفحه در هر بازدید کمتر از تعداد صفحه لازم برای رسیدن به مرحله پرداخت باشد، اپلیکیشن شما درآمدزا نخواهد بود.

اگر ابزارهای تحلیلی حاکی از پایین بودن میانگین زمان بازدید کاربران هستند، یک بار دیگر به روند جذب کاربر در هر مرحله از اپلیکیشن نگاه کنید و از خودتان بپرسید چه چیزی می‌تواند آن‌ها را کمی بیشتر در اپلیکیشن شما حفظ کند؟

اگر ابزارهای تحلیلی حاکی از پایین بودن میانگین زمان بازدید کاربران هستند، یک بار دیگر به روند جذب کاربر در هر مرحله از اپلیکیشن نگاه کنید و از خودتان بپرسید چه چیزی می‌تواند آن‌ها را کمی بیشتر در اپلیکیشن شما حفظ کند؟

مدت زمان دو نشست در اپلیکیشن

شاخص مدت زمان بین دو نشست در یک اپلیکیشن نشان می‌دهد که کاربران چقدر به اپلیکیشن شما مراجعه می‌کنند. این شاخص یک راه دیگر برای تعیین میزان درگیری کاربران با اپلیکیشن شما است. شما برای کاهش این شاخص باید استفاده از اپلیکیشن خود را به یک کار روزمره برای کاربرانتان تبدیل کنید. باید برای آن‌ها حداقل یک دلیل قانع‌کننده برای مراجعه روزانه به اپلیکیشن خود بیاورید. همان‌طور که قبلا هم گفتیم استفاده از نوتیفیکیشن می‌تواند تمایل کاربران برای بازگشت به اپلیکیشن شما را افزایش دهد. شما می‌توانید پیشنهادها، به‌روزرسانی و ویژگی‌های جدید اپلیکیشن خود را با ارسال ایمیل به کاربرانتان اعلام کنید و آن‌ها را به استفاده مجدد از اپلیکیشن خود ترغیب کنید.

یکی از مهم‌ترین راهکارها برای کاهش مدت زمان بین دو نشست، خلق یک عادت رفتاری برای کاربران است که با نظم مشخصی از اپلیکیشن شما استفاده کنند. مدل Hook، با بررسی رفتار انسان و کمک گرفتن از علم روان‌شناسی، روشی برای خلق این عادت رفتاری ارائه داده است.

نرخ بازگشت به اپلیکیشن

شاخص بازگشت به اپلیکیشن نمایانگر تعداد کاربرانی است که بعد از اولین بازدید از اپلیکیشن، مجددا به آن مراجعه کرده‌اند.

براساس تحقیقات سال ۲۰۱۵ Localytics، به طور میانگین ۴۲% از کاربران در ماه اول پس از دانلود یک اپلیکیشن، حداقل یکبار به آن مراجعه می‌کنند. این تعداد در ماه دوم به ۲۹% درصد کاربران و در ماه سوم به ۲۵% کاربران کاهش می‌یابد. البته نوع اپلیکیشن و کاربری آن در این شاخص موثر است. نمودار زیر نرخ بازگشت به اپلیکیشن‌های مختلف را درماه اول، دوم و سوم نشان می‌دهد.

نرخ بازگشت روزانه نیز بر اثر گذشت زمان کمتر می‌شود. بر اساس تحقیقات Appboy، که در سال ۲۰۱۶ صورت گرفته است، کمتر از ۲۵% کاربران روز بعد از دانلود یک اپلیکیشن به آن مراجعه می‌کنند که این درصد در روزهای بعد کمتر می‌شود.

برای تشخیص این موضوع که چرا کاربران اپلیکیشن شما به آن مراجعه نمی‌کنند، نرخ بازگشت اپلیکیشن خود را در طی روز، هفته و ماه اندازه بگیرید و با تحلیل نتایج به‌دست آمده، نقاط ضعف و قوت آن را پیدا کنید. بهترین راه برای داشتن یک نرخ بازگشت مناسب برای اپلیکیشن خود، ایجاد یک ارزش واقعی برای کاربر است که او را مجددا به اپلیکیشن جذب کند؛ این ارزش می‌تواند محیطی سرگرم‌کننده یا رفع یک نیاز روزمره باشد.

نرخ ریزش اپلیکیشن

شاخص ریزش یک اپلیکیشن، آن دسته از افرادی که دیگر از اپلیکیشن شما استفاده نمی‌کنند را مشخص می‌کند. اهمیت بررسی این شاخص در مورد کاربرانی که زمانی نرخ بازگشت و پرداخت بالا داشته‌اند، دوچندان می‌شود. هرچند نرخ ریزش وابسته به نوع اپلیکیشن است، ولی Localytics یک آمار از متوسط نرخ ریزش تمام اپلیکیشن‌ها در سال ۲۰۱۵ منتشر کرده است که در نمودار زیر آمده است. همان‌طور که می‌بینید در یک ماه اول بیش از نیمی از کاربران یک اپلیکیشن ریزش دارند و در انتهای ماه سوم، فقط یک‌چهارم کاربرانی که آن‌ها را با زحمت جذب کرده‌اید، هنوز کاربر اپلیکیشن شما باقی می‌مانند.

اگر تعداد زیادی از کاربران پس از نصب اپلیکیشن دیگر به آن مراجعه نکنند، هشداری جدی در میان است. وجود اشکال فنی در اپلیکیشن یکی از رایج‌ترین و مهم‌ترین علل نرخ ریزش بالا است. همچنین اگر تبلیغات و فعالیت‌های UA شما متناسب با اپلیکیشن نباشند و آن را به درستی معرفی کنند، جذب کاربران نامرتبط در درازمدت نرخ ریزش اپلیکیشن را افزایش خواهد داد.

اگر کاربران بعد از چند بار استفاده از اپلیکیشن شما، استفاده از آن را رها کنند، احتمالا نتوانسته‌اید ارزش واقعی مد نظر آن‌ها را با کیفیت مطلوبشان به آن‌ها ارائه کنید. برخی از ابزارهای تحلیلی به شما کمک می‌کنند احتمال ریزش کاربر را حدس بزنید. این کار به شما کمک می‌کند با ارسال پیام خصوصی یا راهکارهای خلاقانه دیگر، آن‌ها را برای استفاده مجدد از اپلیکیشن متقاعد کنید.

ابزارهای تحلیلی اپلیکیشن

(منبع: وب‎سایت تپسل)

به‌طور کلی برای بررسی آمار یک اپلیکیشن دو دسته ابزار کلی وجود دارد: ابزارهای Analytics و Attribution. به‌طور معمول ابزارهای Analytics به پیگیری و گزارش اتفاقات درون اپلیکیشن (In-App Analytics) اعم از کاربران جذب شده بدون تبلیغات، طول عمر کاربران، نرخ بازگشت ایشان، میزان خرج آن‌ها در اپلیکیشن، دسته‌بندی آن‌ها براساس دموگرافی‌ها، ارسال نوتیفیکیشن و پیام داخل اپلیکیشن و … می‌پردازند. در مقابل، ابزارهای Attribution برای سنجش میزان بهینگی کمپین‌های تبلیغاتی و فعالیت‌های کاربران جذب شده از طریق تبلیغات CPI و … مورد استفاده قرار می‌گیرند و البته بسیاری از آن‌ها خدمات دیگری هم اضافه بر موارد ذکر شده به مشتریان خود معرفی می‌کنند. برای مثال بسیاری از ابزارهای Attribution خدماتی را برای اندازه‌گیری تاثیر App Store Optimization و … هم در لیست خدمات خود نام می‌برند.

پارامترهای مهم در انتخاب ابزارهای تحلیلی اپلیکیشن

تعرفه‌های ابزارها

ابتدا نیازهای آماری اپلیکیشن خود را به خوبی بشناسید. بسیاری از سرویس‌ها معیارها و شاخص‌ها و داده‌های فراوانی را در اختیار شما قرار می‌دهند که ممکن است تحلیل آن‌ها برای اپلیکیشن شما یک ضرورت نباشد. اگر نیازها را بشناسید می‌توانید در مدل‌های قیمتی مختلف، ابزاری را انتخاب کنید که لیست ویژگی‌هایش مطابق نیاز شماست و برای ویژگی‌های اضافه ملزم به پرداخت هزینه مازاد نشوید.

ویژگی‌های اصلی ابزارهای تحلیلی

بعضی ابزارها یک ویژگی اصلی را به عنوان مزیت رقابتی و تخصص خود ارائه می‌دهند، مثل آزمون A/B، پوش نوتیفیکیشن و یا برخی اتفاقات مهم در بازی‌ها. اگرچه ویژگی‌های ضروری و مهم توسط اکثر ابزارها ارائه می‌شوند اما ممکن است تخصص ارائه ویژگی مورد نظر شما در انحصار یکی از شرکت‌ها باشد.

حجم SDK و پشتیبانی فنی

ابزار انتخابی شما باید مستندات و پشتیبانی مطلوبی را برایتان فراهم کند. اگر بین چند گزینه مشابه مردد هستید، به میزان دشواری پیاده‌سازی SDKها و حجمی که آن‌ها به اپلیکیشنتان اضافه می‌کنند توجه کنید و براین اساس تصمیم نهایی را بگیرید.

Adjust

این سرویس یک ابزار مخصوص بررسی اپلیکیشن ها می باشد که تمامی اتفاقات رخ داده درون اپلیکیشن را میتوان با آن بررسی نمایید و تحلیل کنید و همچنین می توان آمار اپ استورها را نیز بررسی نمایید.

مزایای adjust

به کمک این ابزار می توانید بفهمید که آیا کاربران اپلیکیشن شما و یا مخاطبان کمپین های تبلیغاتی شما مطابق با اهداف شما عمل می کنند یا خیر؟ میتوانید هر اپلیکیشنی را بروی هر دستگاهی چه موبایل چه تبلت و یا حتی ساعتهای دیجیتال بررسی و دنبال نمایید. اطلاعات خام به طور مستقیم و بی هیچ کم و کاستی به سرورهای شما منتقل می شوند.

میتوانید به کمک deep link مخاطبان تبلیغات و اپلیکیشن خود را دقیقاً به همانجایی که تمایل دارید، هدایت کنید.

به کمک Adjust میتوانید به هرکدام از آژانسهای دیجیتال مارکتینگ که برای اپلیکیشن شما بازاریابی می‎کنند، دسترسی مجزا تنها به کمپینهای تبلیغاتی خودشان دهید.

Adjust امکان تولید لینکهای متعدد برای هر کمپین را میدهد و فرآیند کنترل رسانههای مختلف تبلیغاتی را آسانتر میکند.

در زمینه شمارش تعداد نصبها و فعالیتهای Attribution دقیقتر و صحیحتر از بسیاری از ابزارهای اندازهگیری موجود عمل میکند.

همکاری Adjust با اکثریت پلتفرمهای تبلیغاتی، امکان یکپارچهسازی رصد فعالیتهای تبلیغاتی در یک نقطه را به شما میدهد.

Adjust برای کسبوکارهای ایرانی فیلتر نیست و شرایط استفاده از شبکههای تبلیغاتی موبایلی ایرانی مثل تپسل در آن فراهم است.

ابزارهای adjust

به شما اعلام میکند که هر کدام از کاربرانتان از چه طریقی به اپلیکیشن شما جذبشدهاند. میتوانید تمام کانالهای بازاریابی خود را پیگیری کنید و دادههای تبدیل ) conversion( خود را چه از طریق کلیک و چه از طریق impression جمعآوری کنید و آنها را با دقت بالایی تجزیهوتحلیل کنید. به کمک Adjust شما همیشه میدانید که هر کاربر شما کدام کمپین تبلیغاتی را مشاهده کرده است و یا بهطور دقیقتر میفهمید که کاربران شما کدام محتوای خلاقانه کمپینهای تبلیغاتی شما را مشاهده کردهاند.

در Adjust میتوانید پنجره Attribution یا همان Attribution Window را به دلخواه خود تعیین کنید. Attribution Window به حداکثر طول زمان بین یک کلیک و تبدیل اشاره دارد. یک تبلیغدهنده در هنگام محاسبه درآمد از هر کلیک باید به این بازه زمانی توجه کند و تنها آن کلیکهایی را به حساب آورد که حداکثر به اندازه Attribution Window بعد از هرکدام از آنها، یک تبدیل )مثلاً یک نصب( رخ داده باشد.

در Adjust برای تعریف هر کمپین تبلیغاتی نیاز به داشتن یک لینک مجزا نیست و شما تنها با داشتن یک لینک و اضافه کردن چند پارامتر به آن میتوانید هر چقدر که بخواهید کمپین تبلیغاتی تعریف کنید. شما برای هر کمپین تبلیغاتی میتوانید آن را تا ۴ مرتبه کوچکتر کنید و برای هر کمپین تبلیغاتی تنها با اضافه کردن چند پارامتر به یک لینک واحد، شبکه، کمپین، گروه و محتوای خلاقانه هر کمپین را مشخص کنید .

بهعنوان نمونه شما تنها با داشتن یک لینک و اضافه کردن چند پارامتر به انتهای آن میتوانید مشخص کنید که چند کمپین تبلیغاتی دارید و هر کدام از آنها کجا تعریف میشود و سپس در هر کمپین تبلیغاتی هم محتواهای خلاقانه را از هم جدا کنید؛ مثلا شبکه تبلیغاتی تپسل، کمپین تبلیغاتی شماره ۲، گروه ۵، بنر شماره ۳ .

به شما اعلام میکند که هر کدام از کاربرانتان از چه طریقی به اپلیکیشن شما جذبشدهاند. میتوانید تمام کانالهای بازاریابی خود را پیگیری کنید و دادههای تبدیل ) conversion( خود را چه از طریق کلیک و چه از طریق impression جمعآوری کنید و آنها را با دقت بالایی تجزیهوتحلیل کنید. به کمک Adjust شما همیشه میدانید که هر کاربر شما کدام کمپین تبلیغاتی را مشاهده کرده است و یا بهطور دقیقتر میفهمید که کاربران شما کدام محتوای خلاقانه کمپینهای تبلیغاتی شما را مشاهده کردهاند.

ابزار Attribution در Adjust بهصورت آنلاین و در زمان واقعی (Real-time) عمل میکند و این قابلیت باعث میشود تا شما همواره بتوانید تجربه همکاری اپلیکیشن خود را بررسی کنید .

ساختن یک اپلیکیشن خوب پیمودن نیمی از راه است. تا وقتی که اپلیکیشن تان فعال است، باید حواستان به کاربران خود باشد و همواره رفتار آنها را پیگیری کنید . Adjust به شما این امکان را میدهد که از زمانی که یک نفر اپلیکیشن شما را دانلود کرد، رفتار او را پیگیری کنید و دریابید که مثلا هر کاربر با چه نرخی و در چه زمانهایی از اپلیکیشن شما استفاده میکند، به چه چیزی در اپلیکیشن شما بیشتر توجه میکند و … . این قابلیت به شما کمک میکند که موثرترین شبکههای تبلیغاتی را بشناسید و بودجه خود را به کمپینهایی اختصاص دهید که کاربران با کیفیتتری برای شما به ارمغان آوردهاند .

شما همچنین میتوانید از این قابلیت استفاده کنید و با بررسی رفتار کاربران قدیمی خود، کمپین تبلیغاتی مخصوص به آنها با محتوای متناسب برایشان ارسال کنید تا تأثیرگذاری بیشتری بر آنها داشته باشید.

در Adjust به صورت open source است. هر خط از کد SDK که در اپلیکیشن شما قرار داده میشود به راحتی قابل خواندن است و شما میتوانید دریابید که SDK چه اطلاعاتی را جمعآوری میکند و اطلاعات را به کجا میفرستد. Adjust همواره به شما اعلام میکند که دقیقاً چه چیزی به اپلیکیشن خود اضافه کردهاید و چگونه کار میکند.

هر ابزاری که به کمک آن بخواهید از اتفاقات درون اپلیکیشن خود باخبر شوید، در اختیارتان قرار میدهد. حتی می توانید جزئیات عملکرد کاربران اپلیکیشنتان را دریابید. این ابزار امکان این را میدهد که کاربران خود را کاملا شناسایی کنید و از اولین عملکرد آنها از اولین دانلود گرفته تا اولین خرید و حتی فراتر مطلع شوید.

در مسیر رسیدن به هدف نهایی شما از تولید اپلیکیشن که کسب درآمد است، مراحل مختلفی وجود دارد. این مراحل از ثبتنام کاربران تا خرید یک محصول، گذر از یک مرحله از بازی و … هرچه باشند توسط Adjust دنبال و گزارش داده میشوند. بهاینترتیب میتوانید مراحل را با توجه به رفتار کاربران بهینهسازی کنید و در مسیر رسیدن به اهدافتان موفقتر باشید.

شما میتوانید در Adjust برای اتفاقاتی که در اپلیکیشنتان رخ میدهد چند KPI تعیین کنید. Adjust تمام اتفاقات درون اپلیکیشن را بهصورت آنلاین بررسی میکند و تنها با چند کلیک به شما یک بینش دقیق از رفتار کاربران جهت دستیابی به KPI ها میدهد.

میتواند با سایر ابزارهای Analytics که شما از آنها استفاده میکنید، همکاری کند و با بیش از ۷۰۰ شبکه ادغام شود. شما حتی میتوانید آن مقدار اطلاعاتی که تمایل دارید به سایر partner ها ارسال شود را خودتان تعیین کنید.

اطلاعات سرورهای Adjust بهصورت آنلاین و در زمان حقیقی به سرورهای شما منتقل میشوند. شما به کمک Adjust میتوانید اطلاعات Analytics را کامل و یا هر مقدار که تمایل داشته باشید، دریافت کنید. Adjust به شما این امکان را میدهد که KPI هایی که خودتان تعیین کرده بودید را محاسبه کنید یا براساس کشور، محتوای خلاقانه و … اطلاعاتی که میخواهید را از Adjust دریافت کنید.

شما با استفاده از Adjust میتوانید از عملکرد اپلیکیشن خود هم در iTunes App Store و هم در Google Play Store باخبر باشید. . Adjust هر لحظه اطلاعات عملکرد اپلیکیشن شما را در این دو اپاستور در سطح جهان جمعآوری میکند . شما به کمک این اطلاعات میتوانید امتیاز اپلیکیشن خود و نظرات دادهشده در مورد آن را ببینید و دریابید که با هر تغییری که در اپلیکیشن خود اعمال میکنید امتیاز اپلیکیشن شما در اپاستورها چه تغییری میکند.

نحوه استفاده از ابزار

همان طور که گفتیم Adjust به صورت open source است. هر خط از کد SDK که در اپلیکیشن شما قرار داده میشود به راحتی قابل خواندن است و شما میتوانید دریابید که SDK چه اطلاعاتی را جمعآوری میکند و اطلاعات را به کجا میفرستد . باید اطلاعات اپلیکیشن خود را در داشبورد ادجاست وارد نمایید. در داشبورد ادجاست به قسمت اپلیکیشن رفته و گزینه اپلیکیشن جدید را انتخاب می نمایید.

حال لازم است که اطلاعات اپلیکیشن ایدی خود را و نام مشخص خود را در آن قسمت کامل نمایید. همانطور که در تصویر بالا میبینید هر پلتفرم نرم افزاری دارای اپلیکیشن ایدی های متفاوتی می باشد . البته ادجاست نیز تنها برای دو سیستم عامل آندروید و ios کار میکند.

حال با انتخاب ساخت اپلیکیشن کار شما در این قسمت به اتمام میرسد، ادجاست به شما اپلیکیشن توکن میدهد که کافیست آن را در SDK خود قرار دهید.

بعد از قرار دادن توکن در SDK شما باید اپلیکیشن خود را در درگاههای دانلود قرار دهید ، سرویس ادجاست بدلیل دقت در تشخیص تقلبها و همچنین به علت عدم همکاری با سایر فروشگاههای دانلود نرم افزار فقط در گوگل پلی و اپ استور قابل استفاده می باشد.

بعد از اینکه توکن را در SDK قرار دادیم حال نوبت به ترک کردن می باشد ، کاربرانی که از طریق URL ادجاست نیز به نصب اپلیکیشن بپردازند را میتوانید به راحتی ترک نمایید. حال نوبت به ویژگی های ردگیری و بخشبندی کاربران می باشد .

در داشبورد ادجاست پس از انتخابهای انجام شده برای دنبال کردن کاربران و بخشبندی آنها و ردگیری آنها این قسمت را انتخاب می نماییم.

همانطور که در تصویر میبینید به راحتی می توانید بخشبندی های متفاوتی از درگاههای شبکه های مختلف را برای طبقه بندی مخاطبان خود انتخاب نمایید.

حال کافیست یک tracker ایجاد نمایید.

پس از اینکار شما کدهای دستوری را میگیرید که باید در SDK قرار دهید.

برای ساخت لینک های سفارشی می توان از همان روشی که در کلاس گفت استفاده کرد و همه چیز را با کد خاصی مشخصی کرد.

اما خود ادجاست نیز به ما لینکهای برای سیستم عامل های متفاوت در اختیار ما قرار میدهد که می توانیم از آنها استفاده نماییم.

حال اطلاعات مفیدی را می توانید مشاهده نمایید ، در قسمت گزارشگیریها شما میتوانید کشورهایی که از آنها وارد اپلیکیشن های شما شده اند را تشخیص دهید همانطور که در تصویر بالا مشاهده می نمایید نصبهای غیر فیسبوکی نیز مشخص شده است و دسته بندی ای برای نصب بر روی موبایل و یا سایر دیوایس ها را به شما میدهد.

حال به بررسی بخش مخاطبان می پردازیم . شما در این بخش میتوانید با دسته بندی های متفاوت به تحلیل رفتار مخاطبان خود بپردازید و در جذب آنها موفق باشید و از رفتار انها در اپلیکیشن خود اطلاعات مفیدی کسب نمایید.

کافیست در داشبورد ادجاست به این قسمت رفته و آنرا انتخاب نمایید.

حال می توانید دسته بندی های خود را ایجاد نمایید، میتوانید برای اپلیکیشن های متفاوتی که دارید نیز در یک ابزار همه ی تحلیلها را انجام دهید، حال به مراحل ایجاد یک دسته بندی جدید میرویم.

برای دسته مخاطبان خود اسم انتخاب نمایید ، درگاه ورودی آنهارا مشخص می نمایید ، نوع ایدی که برای جذب آن انتخاب کردید را مشخص نمایید، دو حالت ایدی های نصبی می باشد و یا ایدی هایی که در بنرهای تبلیغاتی استفاده نمودید.

در قسمت بعدی از مخاطبان می توانید محدودیت کشور را نیز اعمال نمایید ، این بخشبندی نیز بسیار مفید می باشد و شما می توانید با این طبقه بندی رفتار مشتریان خود در مناطق مختلف را بررسی نمایید .

همچنین نیز میتوانید انتخاب نمایید که زمان فعالیت کاربرانی که ردگیری شوند چه مقدار باشد . در نهایت نیز برای بخشبندی بهتر مخاطبان شما می توانید دسته بندی های مخصوص خودتان را نیز اعمال نمایید.

قسمت بعدی که در داشبورد شما با آن درگیر هستید حال پس از ایجاد اپلیکیشن و ساخت طبقه بندی مشتریان شما می توانید این اطلاعات را دنبال نمایید و بررسی کنید و طبق آنها و هزینه هایی که انجام داده اید اقدامات بعدی خود را انجام دهید. در داشبورد قسمت statistics این اطلاعات را به خوبی به شما نمایش میدهد.

میتوانید با توجه به شاخص های موجود برای عملکرد خود در کمپین های مختلف گزارش گیری کنید.

همانطور که مشاهده می نمایید.

همانطور که مشاهده می نمایید برای هر دسته از مخاطبان با توجه به شاخصهای انختاب شده هزینه های انجام شده نرخ بازگشت سرمایه و تمامی گزارشات را به شما داده می شود.

آموزش ابزار فبریک (Fabric)

فبریک نیز مانند Adjust یک سرویس مخصوص اپلیکیشن است که با استفاده از آن می‎توان به رخدادهای صورت گرفته در اپلیکیشن خود توسط ستفاده کنندگان پی برد. در ادامه قسمت‎های مختلف این سرویس و نحوه استفاده از آن‎‎ها معرفی و تشریح می‎شوند.

اولین بار که می‎خواهیم با فبریک ارتباط برقرار کنیم، در بالای صفحه اصلی بر روی get fabric کلیک می‎کنیم. برای دسترسی به فابریک بایستی در آن login کرد. برای این منظور یک‎سری اطلاعات محدود دریافت می‎کند تا در ابزار فابریک loginشویم.

با login شدن در سایت، ابزارها و سرویس‎های مختلف را می‎توان استفاده کرد.

برای مثال برخی از این سرویس‎ها در زیر توضیح داده می‎شود:

Crashlytics: یکی از قدرتمندترین و درعین حال یکی از سبک‎ترین ابزارهای گزارش‎گیری و ردیابی خطا در دنیاست.

Appsee: یکی از سرویس های فابریک برای فیلم گرفتن از حرکت کاربر، تهیه نقشه های حرارتی و تجزیه تحلیل بر اساس داده های دریافتی است.

Amazon Cognito Sync: یکی از سرویس های فابریک برای کمک به تولید اپلیکیشن موبایل است.

Optimizely: یکی از ابزارهای قدرتمند در حوزه بهینه سازی اپپلیکیشن متناسب با روحیات کابران است. مانند انجام A/B testing .

Gameanalytics: پلتفرمی قدرتمندی برای تحلیل رفتار گیمرها توسط داده های بدست آورده از اپلیکیشن گیم است.


سرویس Crashlytics

بهترین ابزار برای ردیابی خطا در دنیا است. برای خطاگیری و کمک به توسعه دهندگان (developers) بسیار مناسب است که بتوانند app را تولید کنند و گام به گام جلو روند، خطا گیری کنند و محصول مناسبی را ارائه دهند.

با انتخاب Crashlytics یک سری کدها دیده می شود. این به این معناست که فابریک به منظور تحلیل و ردیابی خطاها در اپلیکیشن موردنظر ابتدا باید یک‎سری کد را در کد اپلیکیشن وارد کرد. همان‎طور که می‎بینید، فابریک هم IOS و هم Android را پشتیبانی می‎کند. برای اینکه بتوان راحت تر این اتفاق بیافتد، یک plugin در فضای کدنویسی اپلیکیشنی که داریم با loginکردن کد ایجاد می‎کند.

قبل از اینکه خطاهای کد را بتوان به فضای کد نویسی وارد کرد، بایستی ارتباط بین فابریک و ابزار کدنویسی را برقرار کرد. برای این منظور به یک کد نیاز است که بایستی این کد را ایجاد کرد. برای این منظور، ابتدا در فضای کدنویسی اپلیکیشن یک فایل properties ایجاد می‎کنیم و این کد را در آن کپی می‎کنیم.

درصورتی که از plugin استفاده شود، خودش این کلید را نیز در کد نویسی ایجاد و کپی می کند. با انتخاب pluginابتدا بایستی در فضای برنامه نویسی اپلیکیشن یوزر و پسورد را وارد کرد تا همه ابزارها نشان داده شود. با انتخاب هریک از ابزارها می‎توان از آن استفاده کرد.

ما Crashlytics را انتخاب می‎کنیم. Install نشان داده می‎شود که بدین معناست که کدهایی که نشان می‎دهد را برای استفاده از ابزار بایستی در فضای برناه نویسی اجرا کرد.

با وارد کردن این کدها، فابریک می تواند ردیابی اپلیکیشن را انجام دهد.

حال برای ارائه گزارش های مختلف بر اساس ردیابی که انجام می دهد به پلتفرمی نیاز داریم. از سال 2017 به بعد، فابریک و Firebase با یک‎دیگر متحد شدند و بنابراین پلتفرم نمایش گزارش ها که حاصل از ردیابی Crashlytics است توسط Firebase انجام می‎شود.

پیش از این گوگل در Google Analytics سرویسی به‎نام Crashreport داشت که مانند سرویس Crashlytics فابریک بود. با این حال پس از مدتی گوگل متوجه شد که سرویس فابریک بسیار قدرتمندتر از سرویس خود گوگل است. لذا از ابتدای سال 2017 گوگل با فابریک متحد شد، سرویس Crashreport خود را از Google Analyticsبیرون کشید و آن را به‎عنوان یک ابزار مستقل با نام Firebase ارائه کرد که برای ردیابی خطا از Crashlytics فابریک استفاده می‎کند.

بنابراین برای ادامه بررسی ابزار Crashlytics فابریک و نحوه ردیابی خطای آن بایستی گزارش‎گیری این ابزار را در پلتفرم Firebaseتوضیح داد.

یک فایده دیگری که فابریک نسبت به ابزارهای گوگل دارد این است که فابریک برای هر دو سمت کاربر و توسعه دهنده در ایران فیلتر نیست. این در حالی است که ابزارهای گوگل هم برای توسعه دهندگان و هم کاربران فیلتر است. شاید تصور این باشد که می توان با فیلترشکن این مشکل را حل کرد اما این مشکل باعث می شود که تحلیل ها با خطا مواجه شوند. زیرا کاربران در صورتی که فیلترشکن شان روشن نباشد، اطلاعات صحیحی را به‎سمت Crashlytics ( به‎سمت پشت سیستم) نمی فرستند. همچنین این امر نیز خیلی بعید است که کاربران برای هر بار استفاده از اپلیکیشن شرکت ها در صورتی که فیلتر نیست از فیلترشکن استفاده کننده تا گزارشات خطای اپلیکیشن صحیح باشد! بنابراین فابریک از این بعد نیز برای حداقل توسعه دهندگان اپلیکیشن در کشور ما مناسب‎تر و دقیق‎تر است.

Firebase & Fabric

اولین صفحه یکسری تحلیل های اولیه می دهد که اپلیکیشن ما چیست. مثلا % 86 کاربرها به خطا نخورند. 2400 نفر روزانه استفاده کننده داریم. پس از آن، یک سری زبونه های مختلفی دارد برای اطلاعات جامع مختلف نیز وجود دارد.

زبانه گزارش Crashlytics

خطوط خطاهایی هستند که این ورژن از اپلیکیشن به آن برخورد کرده است. در همان صفحه یک سری اطلاعات اولیه نشان داده می شود. برای مثال 61 % کاربران ما در ورژن هایی که داشتیم خطا نداشتند. خطاها مهم هستند زیرا با کمک آن ها می توان سناریو خطا را بررسی کرد. این اطلاعات برای توسعه دهندگان مناسب است که بتوانند با کمک سناریو خطا، آن خطا را ایجاد کنند و با ردیابی آن، مشکلات اپلیکیشن را رفع کنند.

در بالای صفحه می‎توان ورژن‎ها یا buildهای مختلفی که برای اپلیکیشن داشته‎ایم را مشاهده و آن‎ها را انتخاب کرد تا به تفکیک هر یک نیز ردیابی خطا و گزارش‎ها را انجام داد.

Top version سه نسخه‎ای از اپلیکیشن هستند که بیشترین استفاده را توسط کاربرها دارند.

در این خطوط خطا، فابریک یک سری گزارش ها را تولید می کنند زیرا با توجه به فرکانس بالایی که داشته اند، لازم است برای رفع صحیح و اصولی خطاها مورد توجه قرار گیرند. برای مثال گفته می شود که خطای خط چهارم را 85 % کاربرانی داشته اند که گوشی آن‎ها سامسونگ مدل SM-A710Fبوده است. از این نکته می‎توان نتیجه گرفت که امکان دارد اپلیکیشن ما با این نوع گوشی هماهنگی لازم را نداشته باشد و پیش از بررسی متن خطا بهتر است سازگاری با این نوع گوشی ها را نیز چک کرد.

به منظور شروع بررسی و رفع هر خطا بایستی آن خطا را انتخاب کرد. لذا خطای خط اول را انتخاب می کنیم. با ورود به این صفحه، اطلاعات بسیار کاربردی برای توسعه دهندگان ارائه می شود. برای مثال نشان می دهد که %94 کاربران 1400 بار این خطارا مشاهده کرده اند و 70 % این کابران گوشی سامسونگ و سپس لنوو داشته اند.

با انتخاب view all session که بسیار برای توسعه دهندگان کمک کننده است، می‎توان آخرین کاربری که این خطا را گرفته است مشاهده و مشخصات آن را نیز بررسی کرد. با دانلود فایل متنی که با آبی مشخص شده است، می توان سناریو خطا را مرحله به مرحله پیش رفت و رصد کرد.

در این نرم افزار می توان با کدنویسی خطوطی، tagهایی را به اطلاعات خروجی اضافه کرد. در این نمونه، ما برای شرکت خود 2 tag نام شرکتی که این کاربر در آن قرار دارد و شماره کاربری نیز تعریف کرده‎ایم.

شماره کاربری برای شرکت ما از این جهت اهمیت دارد که این امکان وجود دارد که از یک دستگاه بیش از یک کاربر (ویزیتور فروش) در ساعت های مختلف استفاده کنند. لذا برایمان اهمیت دارد که بدانیم کدوم کاربر به این خطا برخورد کرده اند.


در این صفحه می توان مشخصات زیادی حتی جهت گوشی کاربر را نیز بررسی کرد. برای مثال اگر بررسی کنیم که بیشتر کاربرانی که این خطا را دارند، جهت گوشیشان landscape بوده است، می توان نتیجه گرفت که اپلیکیشنی که طراحی کرده‎ایم حالت افقی گوشی را به‎خوبی پشتیبانی نمی‎کند.

برای مشاهده کاربر دیگر )کاربر قبلی( می توان فلش سمت چپ در بالا را فشار داد.

زبانه گزارش Retention

Tab بعدی گزارش اطلاعات همه افرادی است که از این اپلیکیشن استفاده کرده‎اند و نه آن‎هایی که خطا دریافت کرده‎اند. در این Tab می‎بینیم که 1400 نفر از این اپلیکیشن استفاده کرده‎اند.

در قسمت پایین این نوع گزارش، فرمی را ارائه می کند که به صورت آنلاین و دینامیک تعداد تغییر در میزان استفاده کاربران و وضعیت آن ها را نشان می دهد. برای مثال در این تصویر می گوید که 1400 نفر از کاربران فعال این شرکت بوده اند که در هفته گذشته فعالیتشان را کاهش داده اند، 115 نفر فعالیت خود را به کمترین حد ممکن رسانده اند و حتی 107 نفر از کاربران در هفته گذشته اصلا از این اپلیکیشن استفاده نکرده‎اند.

زبانه گزارش Growth

Tabبعدی Growth است که نشان می دهد تعداد کاربران روزانه چه مقدار بیشتر شده است. یکی از فواید این نوع گزارش این است که می توان پیک های کاری را پیدا کرد و سعی کرد تا در آن زمان وضعیت پایدار و stable بودن اپلیکیشن را بالا نگه داشت و لذا کارایی آن را افزاش داد. مثلا در این گزارش برای ساین شرکت نشان می دهد که امروز 33 نفر از کاربران ما بیشتر از دیروز بوده اند.


زبانه گزارش Latest Release

یک tab کاربردی دیگر این است که کل ورژن هایی که داریم رو نشان می دهد و کمک می کند که وضعیت آن‎ها را به تفکیک و در کنار هم بررسی و مقایسه کرد. برای مثال، در این شرکت ورژن یکی قبل از آخر، با توجه به stability که در بازه زمانی انتخاب شده داشته ( 96 % درصد کاربران خطایی دریافت نکرده اند)، موفق ترین ورژن بوده است.

زبانه گزارش Engagement

Tabبعدی Engagement است که میزان استفاده به ازای هر کاربر را گزارش می کند. در این قسمت می‎توان کل کاربرانی که امروز از اپلیکیشن استفاده کرده اند، به تفکیک بخش های مختلف اپلیکیشن گزارش گرفت. همچنین متوسط تعداد صفحاتی که کاربر رفته است و کل زمانی که کاربر در اپلیکیشن بوده است نیز در این قسمت قابل مشاهده است. برای مثال در این شرکت کاربران به طور متوسط 32 دقیقه در اپلیکیشن بوده‎اند.

زبانه گزارش Audience

Tab بعدی توزیع جغرافیایی کاربرانی است که از اپلیکیشن ما استفاده می‎کنند. چون اپلیکیشن بیان شده در این تصویر تنها برای ایران طراحی شده است، تنها ایران را نشان می دهد. ابتدا اخیرا به علت فیلتر شدن تلگرام، در صورتی که کاربران فیلتر شکن‎شانهنگام استفاده از اپلیکیشن اتمالا روشن است، به‎صورت آنلاین گاهی کشورهای دیگر را نیز در نقشه مشخص می‎کند.


زبانه گزارش Revenue

زبانه بعدی در ارتباط با گزارشات مالی است و برای اپلیکیشن‎هایی است که درونش پرداخت و تراکنش‎های مالی وجود داشته باشد.

چک‎لیست طراحی اپلیکیشن

در این قسمت تیم آکادمی فرانگر با بررسی اپلیکیشن‎های فروش بلیط داخلی و خارجی، لیستی از قابلیت‎های مهم برای طراحی هرچه بهتر اپلیکیشن را در اختیار شما قرار داده است:

1. قابلیت ارسال نوتیفیکیشن کنسلی ها و تغییر ساعات پرواز به کسانی که از ما آن پرواز را خرید کرده‎اند (هرچند خود ایرلاین این کار را می‎کند، ماهم جدا از آن‎ها این کار را انجام بدهیم که مشتری‎ها بدانند که برای ما مهم هستند).

2. اگر کاربر روز خاصی را در مسیر پروازی خاص سرچ کرد (مثلا 6 خرداد پرواز تهران-شیراز) و پروازی در این روز نبود، برنامه نزدیک‎ترین روزی که پرواز را دارد به کاربر پیشنهاد دهد (کاربر لنگ نماند).

3. بهتر است که برای کسی که می‎خواهد به مسافرت رود و فرقی ندارد که 6ام برود یا 7ام یا 8ام، اما قیمت برایش مهم است، پیشنهادهای روزهای دیگر را هم بهش بدهیم. درواقع از او بپرسیم که اگر دنبال قیمت ارزان‎تر هستی اما روزش مهم نیست، آن وقت برایش این نوع سرچ را نمایش دهیم.

4. مشخص کردن نوع پرواز (چارتری یا سیستمی).

5. زمانی که کاربر گزینه انتخاب شهر را لمس کرد، شهرها را بر اساس پٌر پرواز بودن/ نزدیک‎ترین/ حروف الفبا) مرتب کند و در زیر پنجره مربوطه نمایش دهد.

6. قابلیت جابه‎جا کردن مبدا و مقصد وجود داشته باشد.

7. قابلیت جستجوی شهر (در انتخاب مبدا و مقصد) هم بر اساس اسم فارسی، هم اختصار انگلیسی و هم بر اساس اسم کامل انگلیسی وجود داشته باشد.

8. قابلیت مقایسه بین پروازها

9. بهتر است وقتی که برنامه در حال سرچ است، درصد پیشرفت نشان دهیم و البته وقتی هم که 100% شد دیگر جست‎وجو خاتمه یافته باشد. در این صورت کاربر متوجه می‎شود که کی قرار است نتایج جست‎وجو برایش نمایش داده شود.

10. استفاده از breadcrumb trail در بالای صفحه نمایش تا موقعیت کاربر در طول پروسه خرید بلیط را برای خودش نشان دهد.

11. با کلیک روی هر آیکون مربوطه بر روی همین breadcrumb tail یک عکس از آن مرحله را نشان دهد تا کاربر بداند مرحله (مراحل) بعد چی در انتظارش است.

12. پروازهای با ظرفیت تکمیل را همیشه و در همه حالت آخر نشان دهد.

13. به‎نظر بهتر است که جستجوی کاربر در داخل کش برنامه باقی بماند تا وقتی اگر کاربر با زدن کلیک بازگشت به صفحه اول آمد و دوباره جستجو رو زد، دیگر معطل نشود و سریع به صفحه لیست پروازها رود.

14. بهتر است به ارقام کد ملی و شماره تلفن دقت شود تا خود برنامه آن شماره‎هایی که رقم کمتر و بیشتر دارند به کاربر خطا نشان دهد.

15. بهتر است که در صفحه خرید قیمت هر مسافر را جدا و همچنین مجموع را نشان دهد تا کاربر با ریز قیمت‎ها آشنا شود و بداند چه چیزی را با چه قیمتی خریده است.

16. پرداخت ترجیحا درون اپلیکیشنی باشد و لازم نباشد که کاربر به وب‎سایت راهنمایی شود.

17. قسمتی که کاربر تاریخ تولد خود را برای خرید بلیط وارد می‎کند، بهتر است که یک تقویم کنار تاریخ باشد (ایکون تقویم) تا کاربر با لمس آن بتواند با حرکت انگشتش تاریخ تولد را پیدا کند.

18. اطلاعات مسافران ذخیره شود تا کاربر مجبور نباشد که هربار که می‎خواهد بلیط بخرد، اطلاعات مسافران را وارد کند. یک قسمت جدا به نام لیست مسافران در داشبورد برنامه وجود داشته باشد که کاربر به اطلاعات مسافر(آن) خودش دست‎رسی داشته باشد.

19. بهتر است که درقسمت وارد کردن اطلاعات مسافر(ین)، مسافر ایرانی و خارجی جدا باشد، زیرا هر کدام اطلاعات مربوط به خود را لازم دارند.

20. تماس با ما ترجیحا شامل آدرس روی نقشه، آدرس نوشتاری، آیکون‎های شبکه‎های اجتماعی، پیشنهادات و انتقادات، گزارش اشکالات و تماس با پشتیبانی باشد. نقشه هم لینک داشته باشد تا کاربر با کلیک برروی آن با گوگل مپ یا مرورگر بازش کند.



بازاریابیبازاریابی موبایلی
!Take it easy
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید