سلام خدمت عزیزانی که این مقاله را مطالعه می کنند.
ما در این مقاله قصد داریم نکات برنامه ریزی را در دو فصل برای شما کامل توضیح دهیم.
فهرست فصل اول و دوم این مقاله به شرح زیر می باشد.
مقدمه.......................................................................................................................(1
برنامه ریزی چیست........................................................................................................(2
6 هدف اصلی برنامه ریزی چیست......................................................................................(3
چرا برنامه ریزی نمی کنیم................................................................................................(4
به این نکته فوق العاده مهم توجه کنبد...............................................................................(5
اصل مهم برنامه ریزی چیست..........................................................................................(6
مفهوم برنامه ریزی چیست.............................................................................................(7
ماهیت برنامه ریزی چیست............................................................................................(8
13 ویژگی مهم برنامه ریزی چیست...................................................................................(9
5 مرحله برای کارامد کردن برنامه ها در برنامه ریزی چیست......................................................(10
انواع برنامه ریزی چیست..............................................................................................(11
هماهنگی بین برنامه ریزی کوتاه مدت و بلند مدت................................................................(12
6 اصل مهم برنامه ریزی چیست.....................................................................................(13
عناصر تشکیل دهنده برنامه ریزی چیست..........................................................................(14
مراحل دخیل در برنامه ریزی چیست................................................................................(15
دلایل اهمیت مفهوم برنامه ریزی چیست..........................................................................(16
محدودیت های برنامه ریزی چیست.................................................................................(17
نکات برنامه ریزی موفق...............................................................................................(18
چگونه برنامه ریزی کنیم..............................................................................................(19
آموزش چگونگی برنامه ریزی موفق................................................................................(20
مقدمه و آشنایی با فصل دوم.............................................................................................(1
بپذیرید که با برنامه ریزی بهترین نتیجه را می گیرید..................................................................(2
فقط شروع کنید............................................................................................................(3
انگیزه خود را افزایش دهید...............................................................................................(4
اهمال کاری خود را درمان کنید..........................................................................................(5
چک لیست داشته باشید.................................................................................................(6
کمال گرایی نکنید..........................................................................................................(7
جریمه و پاداش در نظر بگیرید...........................................................................................(8
کارهای خود را اولویت بندی کنید........................................................................................(9
ابتدا کارهای سخت رو انجام بدید......................................................................................(10
هدف داشته باشید.......................................................................................................(11
پیشرفت خود را کنترل کنید.............................................................................................(12
جدی نگرفتن برنامه.......................................................................................................(13
فراموش کردن برنامه ریزی و عمل کردن به آن........................................................................(14
گیر کردن در دام وسوسه ها.............................................................................................(15
دلیل تراشی کردن.........................................................................................................(16
به تعویق انداختن کارها..................................................................................................(17
عدم دوست داشتن فعالیت هایی که در برنامه ما وجود دارد......................................................(18
اهمیت برنامه را فراموش می کنیم.....................................................................................(19
نا امید می شویم و دست از کار می کشیم............................................................................(20
پیش بینی موانعی که در مسیر رسیدن به اهداف و برنامه وجود دارد.............................................(21
برنامه تان را جلوی چشم خود بگذارید..................................................................................(22
در لحظه عمل کنید و به تعویق انداختن را متوقف سازید...........................................................(23
تا کنون چند بار شده است که در طول روز کلی کار داشته باشید ولی به انجام هیچ کدامشان نرسید؟ یا برعکس، چند بار شده که کارهای زیادی نداشته باشید، اما بازهم نتوانسته اید همان کارهای کم و ساده را انجام دهید!؟ چقدر بابت انجام ندادن به موقع کارهای خود و دیگران، مشکلات زیادی برایتان به وجود آمده است؟ همه این مشکلات یک دلیل بیشتر ندارند: عدم برنامه ریزی مناسب! اگر شما فردی هستید که معمولاً روزهای شلوغی را پشت سر میگذارید و مدیریت زمان برایتان از اهمیت بالایی برخوردار است، برنامه ریزی روزانه میتواند زندگیتان را متحول کند. گاهی با شلوغ شدن زندگی روزمرهمان این موضوع اهمیت بالایی پیدا میکند که بتوانیم کارهای مورد نظرمان را با نظم و ترتیب انجام دهیم؛ زیرا هر گونه بینظمی و فراموش کردن این عوامل باعث افت بهرهوری و احساس خستگی طاقت فرسا در ما میشود. برنامه ریزی به عنوان یکی از مهمترین و با اولویت ترین ارکان مدیریت زمان است که زمان حال را به آینده پیوند می دهد.
برنامه ریزی چیست؟
برنامهریزی شامل تعیین اهداف کسبوکار، شکلگیری برنامهها و دورههای عملیاتی برای دستیابی به اهداف، تدوین برنامهها، زمانبندی اقدامات و تعیین وظایف برای اجرای آنهاست.
برنامهریزی مقدم بر همه تلاشها و اقدامات است، زیرا این برنامهها هستند که نوع تصمیمات و فعالیتهای لازم را برای دستیابی به اهداف موردنظر تعیین میکنند.
کونتز و اودونل میگویند که برنامه ریزی تصمیم میگیرد که چه کاری، چگونه و چه زمانی انجام شود و چه کسی باید آن را انجام دهد. برنامهریزی باعث میشود که فاصله بین جایی که هستیم و جایی که میخواهیم برویم را بسنجیم؛ همچنین این امکان را فراهم میکند که اتفاقات لازم رخ دهد.
تئو هایمن برنامهریزی را عملکردی میداند که از قبل تعیین میکند که چه کاری باید انجام شود. این کار با انتخاب اهداف سازمان آغاز میشود. مدیر باید تصمیم بگیرد که برای دستیابی به اهداف قرار است کدامیک از برنامههای جایگزین پیگیری و اجرا شود. ماهیت برنامه ریزی چیست؟ برنامه ریزی ماهیتی فکری دارد و کاری ذهنی است؛ به آینده نگاه میکند و برای آینده آماده میشود.
مک فارلند برنامهریزی را مفهومی از اقدامات اجرایی توصیف میکند که تجسم مهارتهای پیشبینی، تأثیر و کنترل ماهیت و همچنین تغییر جهت است.
«برنامه» تعهد به یک اقدام خاص است، در حالی که برنامهریزی فعالیتی متشکل از یک فرایند است. بهگفته هایمن، «برنامهریزی عملکردی است که از قبل تعیین میکند که چه کاری باید انجام شود. این عملکرد شامل انتخاب اهداف، سیاستها، برنامهها، شیوهها و سایر روشهای دستیابی به این اهداف است.»
از نظر هارت «برنامهریزی تعیین یک خط عملی از پیش است که باید نتایج مشخصی داشته باشد» و کانتز و اودانل برنامهریزی را چنین تعریف میکنند: «انتخاب از میان گزینههای دیگر برای دورههای بعدی و انجام اقدامات برای کل شرکت و هر بخش آن.» به قول ام.اف. یارلی، «برنامهریزی از قبل، تصمیمگیری در این مورد است که چه کاری باید انجام شود. این روند شامل تصمیمگیری و انتخاب اهداف، سیاستها، روشها و برنامهها از میان گزینههای دیگر است.»
برنامهریزی فرایندی است که به انتخاب روش عملی نیاز دارد. راهها و ابزارهای لازم برای دستیابی به اهداف سازمانی، قسمت اساسی برنامهریزی را تشکیل میدهد.
۶ هدف اصلی برنامه ریزی چیست؟
جملات بزرگان درباره برنامه ریزی
برای پی بردن بیشتر به اهمیت این موضوع مهم، به تعدادی از جملات بزرگان درباره آن اشاره میکنم:
اگر شما تصمیم نگیرید چگونه روزتان را بگذرانید، دیگران برای شما این کار را خواهند کرد. (جان سی مکسول، نویسنده کتاب برنامه ریزی روزانه)
وقتی در نقشه اهداف خود شکست میخورید، در واقع برای شکست خوردن آماده شده اید. (بنجامین فرانکلین)
یک هدف، بدون برنامه ریزی، تنها یک آرزوست. ،(آنتوان دوسنت اگزوپری)
اگر ندانی به کدام سمت حرکت میکنی، به مقصد نخواهی رسید. (یوگی برا)
برنامه ریزی در زندگی باعث میشود آینده را به جال بیاورید و در آن تغییر ایجاد کنید. (آلن لاکین)
برنامه ریزي فرایندی است مستمر از تصمیمات سیستماتیک با بهره گیری از اطلاعات در مورد آینده، تلاشهاي لازم براي انجام آن تصمیمات و مقایسه نتایج به دست آمده با انتظارات از طریق فرایند بازخورد. (پیتر دراکر)
برنامه ریزي یعنی تعیین هدفهای درست و سپس انتخاب مسیر، راه، وسیله یا روش درست و مناسب براي تامین این هدفها. (جان ادوارد ویلیامز)
برنامه ریزی نوعی تصمیم آینده نگرانه و فرایند تصمیم گیری قبل از عمل است. (راسل لینکلن اکاف)
برنامه ریزی، فرایند تعیین اهداف و انتخاب مناسب ترین وسیله رسیدن به آن هدفها پیش از هر گونه اقدام است. (گود اشتاین و همکاران)
برنامه ریزي عبارت است از ارائه طریقی برای عملیات آینده که متضمن نتایج معین و با هزینه مشخص و در دوره زمانی معلوم است. (سیریل هودنس)
پس حالا که متوجه شدیم یک برنامه ریزی خوب برای زندگی تا این حد اهمیت بالایی دارد، فکر میکنم شما هم مثل من ترجیح میدهید سریع تر به قسمت های مهم آن اشاره کنیم تا گام بلندمان را در راستای رسیدن به ویژگی های خوب بالا، بردارید.
خودتان تصمیم بگیرید که روزتان را چه طور می خواهید سپری کنید
چرا برنامه ریزی نمی کنیم ؟
شاید این سوال برای شما هم پیش آمده باشد که چرا با وجود این که میدانیم برای رسیدن به موفقیت و اهدافمان باید برنامه ریزی در زندگی شخصی خودمان کنیم، باز هم علاقه ای به برنامه داشتن و عمل کردن به آن نداریم! باید بدانید که این عدم برنامه ریزی موفق دلایل زیاد مختلفی دارد که در ادامه به 4 مورد از مهم ترین آن ها اشاره میکنیم.
به این نکته فوق العاده مهم هم توجه کنید
1. ترس از محدود شدن
اولین دلیل عدم برنامه نریختن ، این است که میترسیم وقت های آزاد و تفریحمان از بین برود، محدود بشویم، نتوانیم مثل قبل هر کاری که دلمان میخواهد انجام بدهیم و…
در حالی که اصلاً این طور نیست! برنامه ریزی درست نه تنها باعث محدود شدن ما نمیشود، بلکه باعث میشود وقت های آزاد بیشتری هم داشته باشیم! چون اگر این برنامه دقیق و صحیح باشد، هم به تفریحاتمان میرسیم، هم میتوانیم با قدرت بیشتری به سمت موفقیت و اهدافمان حرکت کنیم و حتی کارهای بیشتری را هم انجام بدهیم.
پس حتماً این نکته مد نظرمان باشد که برنامه ریزی موفق، دلیلی برای محدود شدن نیست.. وقتی از برنامه عقب میاُفتیم دیگر ادامه نمیدهیم!
دومین دلیل، این است که وقتی ما فقط و فقط یک کار را نمیتوانیم انجام بدهیم، کلاً بی خیال ادامه برنامه مان میشویم و آن را رها میکنیم. این کار ما، درست مثل این میماند که وقتی یک سوال را در برگه امتحانی بلد نیستیم، بقیه سوالات را هم جواب ندهیم و قید کل آن امتحان را بزنیم! دقیقاً همین قدر غیر منطقی!
پس انجام ندادن یک کار در برنامه ریزی روزانه، نباید باعث شود ما تمام آن برنامه را انجام ندهیم. بلکه باید باید قدرت و انرژی مان را برای انجام دادن ادامه آن برنامه افزایش دهد.
در برنامه ریزی انجام ندادن یک کار دلیلی بر انجام ندادن تمام کارها نیست
3. کارهایی که در برنامه مان هست را دوست نداریم
دلیل سوم، از یکی از اشتباهات ما در برنامه ریزی در زندگی شخصی سرچشمه میگیرد. ما معمولاً کارهایی را در برنامه قرار میدهیم که از آنها خوشمان نمی آید. مثلاً:
2 ساعت مطالعه ، 3 ساعت تحقیق علمی، صبح زود بیدار شدن و ورزش کردن و…
مسلماً وقتی ما این قدر سخت برنامه میریزیم، انجام دادنش هم همین قدر سخت خواهد بود. پس باید برنامه ای را طراحی کنیم که هم بشود آن را انجام داد و هم برایمان مفید باشد.
سختی برنامه ریزی باعث انجام ندادن آن میشود
4. حجم زیاد کار در برنامه
خیلی از اوقات هم ما یا یک برنامه خوب در زندگی نداریم، یا طوری برنامه میریزیم که انجام دادنش کار یک روز و حتی دو روز هم نیست! یعنی تقریباً تمام کارهای یک هفته قبل و بعدمان را در برنامه روزانهمان مینویسیم! طبیعی است که وقتی نمیرسیم تمام کارهایی که مدنظرمان هست را انجام بدهیم، کلاً از ریختن برنامه نا اُمید میشویم. احتمالاً شما هم دچار این مشکل بزرگ شدید! درست میگویم؟ برای رفع این مشکل پیشنهاد میکنم حتماً یک بار دیگر برگردید و تعریف برنامه ریزی را دوباره بخوانید.
هرگز در برنامه ریزی روزانه خود، تعداد کار زیادی قرار ندهید
اصل مهم برنامه ریزی چیست ؟
داشتن یک برنامه حرفه ای، تکنیکهای مخصوص خودش را دارد که در ادامه این مقاله با آنها روبه رو خواهیم شد. اما مهمترین اصلی که در تمام برنامهها وجود دارد، هدف است. تعریف آن هم همین را میگوید. در حقیقت ما کلی برنامه مینویسیم تا به اهداف خودمان برسیم. به عبارت سادهتر، اگر هدفی وجود نداشته باشد، برنامهای هم وجود ندارد. پس قبل از این که برای قلم به دست بگیرید و شروع با نوشتن برنامه خود بر روی کاغذ کنید، بهتر است که هدف خودتان را واضح و روشن مشخص کنید. تعیین کردن اهداف هم مراحل زیادی دارد که ترجیح می دهم در اینجا وقتتان را زیاد نگیرم و مقاله تکنیک های هدف گذاری را به شما معرفی کنم که بتوانید با استفاده از آن، به خوبی این کار را انجام دهید.
شما به دنیا آمدهاید تا برنده باشید ،اما برای برنده شدن به برنامه ریزی نیاز دارید
بزرگترین اشتباه در برنامه ریزی
بزرگترین اشتباهی که ما معمولاً در برنامه ریزی مرتکب میشویم، مکتوب نکردن برنامه روزانهمان است. تحقیقات نشان داده اند وقتی شما کارهای خود را مکتوب می کنید شانس انجام دادن آن ها تا چند برابر بیشتر از قبل خواهد بود . دلیلی هم که احتمالاً پیش خودمان داریم و مانع از نوشتن می شود این است که من کارهای خودم را میدانم و در ذهنم هست که باید چه کار کنم پس دیگر لازم نیست برنامه ام را بنویسم! در حالی که این واقعاً اشتباه بزرگی است، ما وقتی به صورت مکتوب نکته ای را مینویسیم به آن نکته متعهد میشویم و این مسیر عصبی برای مغزمان ساخته میشود که تو باید آن کار را حتماً انجام دهی. به همین دلیل است که افراد موفق و بزرگ دنیا میگویند: بنویسید تا اتفاق بیفتد. تا جایی که آقای هنریت کلاوسر، کتابی هم درباره این موضوع نوشته است.
قطعا اشتباهات دیگری هم می تواند در برنامه رخ دهد که برای جلوگیری از وقوع آنها، پیشنهاد می کنم حتما مقاله اشتباهات برنامه ریزی را مطالعه کنید تا ضمن آگاهی از آنها برنامه بهتری را تجربه کنید.
برنامهریزی در هر سازمانی برای تحقق اهداف زیر است:
اطمینان نداشتن را کاهش میدهد. آینده بدون قطعیت است. برنامهریزی ممکن است بیاطمینانی را به یقین تبدیل کند. این امر با برنامهریزی، که برای کاهش بیاطمینانی لازم است، تا حدی امکانپذیر است.
برنامه ریزی همکاری و هماهنگی را به ارمغان میآورد؛ میتواند بین بخشهای مختلف سازمان، همکاری و هماهنگی ایجاد کند. با برنامهریزی میتوان از رقابت و درگیری میان بخشها جلوگیری کرد؛ علاوه بر این، از تکرار کار جلوگیری میکند.
برنامه ریزی باعث صرفه اقتصادی در کار میشود؛ برنامهریزی از میان گزینههای مختلف موجود، بهترینها را انتخاب میکند. این امر باعث میشود که از منابع به بهترین شکل ممکن استفاده شود، همچنین اهداف سازمان بهراحتی تحقق مییابد.
با برنامهریزی میتوان حوادث غیرمترقبه را پیشبینی کرد. برخی از وقایع پیشبینیشدنی نیست؛ از این رویدادها بهعنوان موارد «غیرمترقبه» یاد میشود. ممکن است این وقایع بر عملکرد کلی شرکت تأثیر بگذارد. برنامهریزی برای چنین شرایطی و مقابله با آنها موفقیتآمیز است.
با برنامهریزی به اهداف ازپیشتعیینشده میرسید. فعالیتهای برنامهریزی برای دستیابی به اهداف اقتصادی است. دستیابی بهموقع به اهداف فقط از طریق برنامهریزی مؤثر امکانپذیر است.
با برنامهریزی رقابت کاهش مییابد. وجود رقابت شرکت را قادر میسازد تا فرصتی برای رشد به دست آورد؛ در عین حال، باید از رقابت سخت پرهیز شود. میتوان از طریق برنامهریزی رقابت را کاهش داد.
مفهوم برنامه ریزی چیست؟
فقط زمانی سازمان میتواند در استفاده مؤثر از منابع مالی و مادی انسانی خود موفق باشد که مدیریت درباره اهداف و روشهای دستیابی به آنها از قبل تصمیم بگیرد. بدون آن، تلاش هدفمند و هماهنگ امکانپذیر نیست و نتیجه آن بینظمی، سردرگمی و هدررفتن منابع است.
برنامهریزی شامل تعیین اهداف کسبوکار، شکلگیری برنامهها و دورههای عملیاتی برای دستیابی به آنها، تدوین برنامهها، زمانبندی اقدامات و تعیین وظایف برای اجرای آنهاست؛ بنابراین، برنامهریزی مقدم بر همه تلاشها و اقدامات است، زیرا این برنامهها هستند که نوع تصمیمات و فعالیتهای لازم را برای دستیابی به اهداف موردنظر تعیین میکنند. برنامهریزی اساس سایر عملکردهای مدیریتی، از جمله سازماندهی، کارکنان، هدایت و کنترل است. در صورت برنامهریزینکردن، تصمیمگیری درباره اینکه چه فعالیتهایی موردنیاز است، چگونه باید آنها را در مشاغل و بخشها ترکیب کرد، چه کسی مسئول چه نوع تصمیمات و اقداماتی خواهد بود و همچنین نحوه تصمیمگیریها و فعالیتهای مختلف، غیرممکن خواهد بود.
در صورت سازماندهینکردن فعالیتهای مدیریتی فوق، کارکنان نمیتوانند به کارشان ادامه دهند و مدیریت را نمیتوان اعمال کرد. برنامهریزی همچنین یک پیشنیاز اساسی برای عملکرد کنترل است، زیرا معیارهایی را برای ارزیابی عملکرد ارائه میدهد؛ بنابراین، برنامهریزی مقدم بر کلیه عملکردهای مدیریتی است.
ماهیت برنامه ریزی چیست؟
برنامهریزی به تلاش هماهنگ برای دستیابی به اهداف ازپیشتعیینشده مجوز میدهد و به مدیر کمک میکند تا آینده سازمان را شکل دهد؛ بنابراین هدف از برنامهریزی، تأمین عقلانیت سازمان است. طبق اصل هدف لیندال اورولک (Lyndal Urwlck)، تمام اقدامات موجود در سازمان باید در جهت دستیابی به اهداف شرکت انجام شود و یک برنامهریزی خردمندانه دقیقا این کار را آسان میکند.
برنامهریزی تابع مدیر است. هر مدیری، فارغ از سطحی که در سازمان فعالیت دارد، برنامهریزی میکند. از مدیر اجرایی عامل گرفته تا ناظر، همه برنامهها در هر سازمانی وجود دارند، اگرچه وسعت و دامنه با سطح سلسلهمراتب متفاوت است.
برنامهریزی، کنترل، سازماندهی، کارکنان و هدایت، همه وظایف مدیریتی هستند که برای تحقق اهداف سازمانی طراحی شدهاند. برنامهریزی مقدم بر همه عملکردهای دیگر است. فقط با برنامهریزی است که مدیر تصمیم میگیرد که چه کاری در چه زمانی انجام شود و چه کسی آن را انجام دهد. برنامهریزی و کنترل با هم پیش میروند. بدون شک، برنامهریزی و کنترل مانند دوقلوهای بههمچسبیده هستند؛ یکی بدون دیگری زنده نمیماند؛ با این حال، نمیتوان آنچه برنامهریزی نشده است را پیشبینی کرد.
۱۳ ویژگی مهم برنامه ریزی چیست؟
در زیر مشخصات برنامهریزی ذکر شده است:
۱. برنامهریزی نگاه به آینده است؛
۲. برنامهریزی شامل خط عملی ازپیشتعیینشده است؛
۳. برنامهریزی از بین گزینههای بسیار موجود، بهترین را کشف میکند؛
۴. برنامهریزی به زمان چشمگیری برای اجرا نیاز دارد؛
۵. برنامهریزی فرایند مستمری است؛
۶. هدف برنامهریزی دستیابی به اهداف ازپیشتعیینشده بهروش بهتری است؛
۷. برنامهریزی فعالیتهای مختلف سازمان را با هم ادغام میکند؛
۸. برنامهریزی برای دوره خاصی انجام میشود؛
۹. برنامهریزی نهتنها اهداف را انتخاب میکند، بلکه سیاستها، برنامهها و روشهایی را برای دستیابی به اهداف تدوین میکند؛
۱۰. برنامهریزی در تمام سطوح مدیریتی ضروری است؛
۱۱. برنامهریزی فرایند وابستهای است که فعالیتهای مختلف تجاری را هماهنگ میکند؛
۱۲. برنامهریزی اعضای سازمان را هدایت میکند؛
۱۳. رشد و شکوفایی هر سازمانی به برنامهریزی بستگی دارد.
انواع برنامهریزی چیست؟
انواع مختلفی از برنامهریزی وجود دارد، همچنین این انواع بهعنوان دامنه نیز شناخته میشوند.
این دامنهها در ابعاد مختلف مشخص میشود که به شرح زیر است:
پوشش فعالیتها؛ برنامهریزی مشارکتی و برنامهریزی عملکردی؛
اهمیت مطالب؛ برنامهریزی استراتژیک و برنامهریزی عملیاتی؛
دوره زمانی درگیر؛ برنامهریزی بلندمدت و برنامهریزی کوتاهمدت.
طبقهبندی بالا درمورد انواع برنامهریزی متقابل نیست، بلکه تکراری است؛ بهعنوان مثال، برنامه ریزی استراتژیک به گرایش بلندمدت تمایل دارد، در حالی که برنامهریزی عملیاتی دارای گرایش کوتاهمدت است.
بهعلاوه، روند اساسی برنامهریزی در این نوع برنامهریزیها یکسان باقی مانده است، هرچند ممکن است که سطح پیچیدگی مراحل مختلف در انواع مختلف برنامهریزیها متفاوت باشد؛ بهعنوان مثال، مراحل مربوط به برنامهریزی استراتژیک در مقایسه با برنامهریزی عملیاتی پیچیدهتر است.
نوع شماره ۱: برنامهریزی مشارکتی و برنامهریزی عملکردی
فعالیت برنامهریزی فراگیر است و میتواند در سطوح مختلف سازمان انجام شود. این نوع برنامهریزی ممکن است برای کل سازمان باشد یا برای عملکردهای مختلف آن؛ بنابراین، بر اساس پوشش فعالیتها، ممکن است برنامهریزی برای سازمان بهعنوان یک «کل» وجود داشته باشد؛ به این نوع برنامهریزی، «برنامهریزی مشارکتی» و برای عملکردهای مختلفی که دارد، به آن «برنامهریزی عملکردی» میگویند.
برنامهریزی مشارکتی
برنامهریزی مشارکتی در سطح بالا انجام میشود، همچنین بهعنوان سطح شرکتی شناخته میشود و کل فعالیتهای سازمانی را پوشش میدهد. این نوع برنامهریزی ماهیت یکپارچهای دارد و کل روند برنامهریزی سازمان را با هم ادغام میکند.
تمرکز اصلی برنامهریزی مشارکتی بر تعیین اهداف بلندمدت سازمان بهعنوان یک کل و تولید برنامههایی برای دستیابی به این اهداف، با درنظرگرفتن تغییرات احتمالی در محیط است. بهطور کلی، برنامهریزی مشارکتی دارای گرایش طولانیمدت است و زمینه را برای برنامهریزی عملکردی فراهم میکند.
برنامهریزی عملکردی
برنامهریزی عملکردی ماهیت بخشی دارد و برای هر عملکرد اصلی سازمان، مانند تولید، عملیات، بازاریابی، امور مالی، منابع انسانی و غیره، انجام میشود. در سطح دوم، برنامهریزی عملکردی برای عملکردهای فرعی در هر عملکرد اصلی انجام میشود.
بهعنوان مثال، برنامهریزی بازاریابی در سطح بخش بازاریابی انجام میشود و برای عملیکردن مارکتینگ پلن، برنامهریزی در زیرعملکردهای بازاریابی، مانند فروش، ارتقای محصول، تحقیقات بازاریابی و غیره، انجام میشود.
یک ویژگی اساسی برنامهریزی عملکردی این است که از برنامهریزی مشارکتی مشتق شده است و بنابراین، باید به برنامه دوم کمک کند. این سهم از طریق تلفیق و هماهنگی برنامهریزی عملکردی با برنامهریزی شرکتی حاصل میشود.
نوع شماره ۲: برنامهریزی استراتژیک و برنامهریزی عملیاتی
بر اساس اهمیت مطالب، برنامهریزی را میتوان بهصورت زیر تقسیم بندی کرد:
برنامهریزی استراتژیک؛
برنامهریزی عملیاتی.
۱. برنامهریزی استراتژیک
برنامهریزی استراتژیک شامل تعیین جهت طولانیمدت سازمانی است که سازمان میخواهد در آینده در آن فعالیت کند. این فرایند تصمیم گیری درمورد اهداف بلندمدت سازمان و تعیین محل منابع و تلاشهای سازمان برای دستیابی به اهداف سازمانی است.
برنامهریزی استراتژیک با موضوعات استراتژیک، مانند نوع مشاغل موجود، متنوعسازی مشاغل به خطوط جدید، نوع محصولات ارائهشده و غیره، سروکار دارد؛ به این ترتیب، برنامهریزی استراتژیک تمام حوزههای عملکردی کسبوکار را در بر میگیرد و در چارچوب موجود و بلندمدت عوامل محیطی انجام میشود. برنامهریزی استراتژیک همچنین شامل تجزیهوتحلیل دقیق عوامل مختلف محیطی برای ارتباط سازمان با محیط است.
۲. برنامهریزی عملیاتی
برنامهریزی عملیاتی، که بهعنوان برنامهریزی تاکتیکی نیز شناخته میشود، فرایند تصمیمگیری درمورد استفاده مؤثر منابعی است که قبلا از طریق برنامهریزی استراتژیک تخصیص داده شده است و برای اطمینان از اجرای مؤثر اقدامات بهمنظور دستیابی به اهداف سازمانی، یک مکانیزم کنترل را تعیین میکند.
بهطور معمول، برنامهریزی عملیاتی یک سال یا بیشتر را در بر میگیرد. هدف آن حفظ سازمان در تولید یا تولید و توزیع محصولات فعلی (کالاها و خدمات) در بازارهای موجود است.
برنامهریزی عملیاتی به سؤالات مربوط به اقدامی خاص، که به شرح زیر است، پاسخ میدهد:
چرا اقدام لازم است؟
چه اقدامی باید انجام شود؟
این عمل چه نتیجهای خواهد داشت؟
نتایج احتمالی این عمل چیست؟
چه شرایطی باید برای عملیاتیکردن عمل وجود داشته باشد؟
برنامهریزی عملیاتی در چارچوب برنامهریزی استراتژیک انجام میشود. نمونههایی از برنامهریزی عملیاتی، تعدیل تولید در ظرفیت معین، افزایش کارایی فعالیتهای عملیاتی از طریق تجزیهوتحلیل عملکرد گذشته، بودجهبندی هزینههای آینده، جزئیات خاص عملیات کوتاهمدت آینده و غیره است.
تفاوت بین برنامهریزی استراتژیک و برنامهریزی عملیاتی
جدا از مدتزمانی که در برنامهریزیهای استراتژیک و عملیاتی وجود دارد، تفاوتهای مشخصی بین این ۲ وجود دارد.
تفاوت عمده این ۲ مورد به شرح زیر است:
۱. دامنه انتخاب
برنامهریزی استراتژیک انتخاب از میان مسیرهای فراوانی است که سازمان بهدنبال حرکت در آن و تخصیص منابع مالی، فیزیکی و انسانی در یک بازه زمانی مشخص از آینده است.
از طرف دیگر، برنامهریزی عملیاتی روی روشهایی برنامهریزی میکند که میتوان از طریق آنها هریک از عملکردهای فردی را برنامهریزی کرد تا در جهت دستیابی به اهداف سازمانی پیشرفت حاصل شود.
۲. نوع محیط
نوع محیط برای ۲ نوع برنامهریزی متفاوت است. برنامهریزی استراتژیک محیط خارجی را در نظر میگیرد و تلاش میکند تا سازمان را با آن مرتبط کند؛ بنابراین، طبیعت محیط خارجی بیشتر مورد توجه برنامهریزان استراتژیک است. برنامهریزی عملیاتی بیشتر در محیط سازمانی داخلی متمرکز است تا بتوان از منابع دادهشده بهطور مؤثر استفاده کرد.
۳. تمرکز
برنامهریزی استراتژیک بر تعیین روند طولانیمدت و جهت اقدامات مدیریتی متمرکز است. تمرکز برنامهریزی عملیاتی بر استفاده مؤثر از منابع سازمانی تخصیصیافته توسط فرایند برنامهریزی استراتژیک است.
۴. توالی فرمولبندی
برنامهریزی استراتژیک مقدم بر برنامهریزی عملیاتی است و مورد دوم در درجه اول بهاجرای برنامه قبلی مربوط است؛ بنابراین برنامهریزی عملیاتی مبتنی بر برنامهریزی استراتژیک است.
۵. سطح فرمولبندی
برنامهریزی استراتژیک توسط مدیریت سطح بالا و با پشتیبانی کارکنان برنامهریزی مشخصشده در سازمان تدوین میشود. مدیران در این سطح میتوانند به سازمان نگاهی کلی داشته و از توانایی لازم برای ارتباط سازمان با محیط آن برخوردار باشند. برنامهریزی عملیاتی معمولا در محدوده وسیعی از سازمان گسترش پیدا میکند و بهطور کلی توسط مدیران عامل با کمک کارمندان زیرمجموعه انجام میشود.
نوع شماره ۳: برنامهریزی بلندمدت و کوتاهمدت
برنامهریزی مربوط به اقدامات آینده است و ممکن است بلندمدت یا کوتاهمدت باشد؛ بنابراین، ۲ نوع برنامهریزی بلندمدت و کوتاهمدت وجود دارد.
نوع شماره ۴: برنامهریزی موقت و ثابت
کمیتههای برنامهریزی موقت ممکن است برای موارد خاص، مثلا برای برنامهریزی پروژه، تشکیل شود، اما برنامههای ثابت طوری طراحی شدهاند که بارها و بارها استفاده شوند. آنها شامل ساختار سازمانی، روش کار استاندارد، شیوههای استاندارد و غیره هستند.
نوع شماره ۵: برنامهریزی اداری و عملیاتی
برنامهریزی اداری توسط مدیریت سطح متوسط انجام میشود که پایه و اساس برنامههای عملیاتی را فراهم میکند. از طرف دیگر، مدیران سطح پایین برای اجرای برنامههای اداری برنامهریزی عملیاتی را انجام میدهند.
نوع شماره ۶: برنامهریزی ساختاری
این برنامهریزی به موقعیت فیزیکی، چیدمان ساختمان و تجهیزات مربوط است.
نوع شماره ۷: برنامهریزی رسمی و غیررسمی
انواع مختلف برنامهریزی، که در بالا بحث شد، ماهیت رسمی دارند. مدیریت آنها را بهطور سیستماتیک انجام میدهد. آنها اهداف خاص و مراحل دستیابی به اهداف را بهصورت سیاه و سفید مشخص میکنند، همچنین نصب سیستمهای کنترل داخلی را آسان میکنند. از طرف دیگر، برنامهریزی غیررسمی صرفا تفکر برخی از افراد است که ممکن است در آینده مبنای برنامهریزی رسمی قرار گیرد.
۱. برنامهریزی بلندمدت
برنامهریزی بلندمدت ماهیت استراتژیک دارد و بیش از ۱ سال (معمولا ۳ تا ۵ سال) را شامل میشود، اگرچه دوره ۵ساله در صنایع هند بیشتر است. این نوع برنامهریزی معمولا تمام زمینههای عملکردی کسبوکار را در بر میگیرد و در سناریوی محیطیِ موجود و بلندمدت انجام میشود. در روند برنامهریزی بلندمدت، بر تحلیل عوامل محیطی تأکید بسیاری میشود.
گاهی اوقات، تغییرات اساسی در سازمان، مانند تغییر در چشمانداز و مأموریت سازمانی، تغییر عمده در ساختار سازمان، تغییر در پرسنل اصلی سازمان و غیره، به عامل مهمی برای برنامهریزی بلندمدت تبدیل میشود.
۲. برنامهریزی کوتاهمدت
برنامهریزی کوتاهمدت بهطور معمول ۱ سال را پوشش میدهد. این اهداف استفاده مؤثر از منابع سازمانی، یعنی مالی، فیزیکی و انسانی است. برنامهریزی کوتاهمدت بهطور مستقیم و بلافاصله بر زمینههای عملکردی، تولید، بازاریابی، مالی و غیره تأثیر میگذارد.
هماهنگی بین برنامهریزی کوتاهمدت و بلندمدت
در حقیقت، در یک فرایند موفق برنامهریزی، برنامههای کوتاهمدت با اشاره به برنامههای بلندمدت ساخته میشود، زیرا برنامههای کوتاهمدت به برنامههای بلندمدت کمک میکند؛ به همین ترتیب، نیاز به هماهنگی بین این ۲ طرح وجود دارد. در حین تهیه برنامههای کوتاهمدت، مدیران باید در نظر بگیرند که در برنامههای بلندمدت نیز سهیم هستند.
آنها برای این منظور باید مورد اولی را با توجه به مورد دوم موشکافی کنند. افراد در سطوح بهنسبت پایینتر نیز باید از این واقعیت آگاه شوند. گاهی اوقات، برنامههای کوتاهمدت به برنامههای بلندمدت کمک نمیکند، اگرچه ممکن است در دستیابی به اهداف سازمانی فوری نقش داشته باشد؛ بهعنوان مثال، کاهش هزینه تحقیق و توسعه برای نشاندادن سودآوری بالاتر، از این دست است. این نوع مشکلات ممکن است با هماهنگی در برنامهریزی کوتاهمدت و بلندمدت برطرف شود.
۶ اصل مهم برنامه ریزی چیست؟
برنامهریزی رویکردی منطقی است و بهطور معمول با انتخاب روشهای مناسب برای نتایج مطلوب مشخص میشود. اصول مهمی، بهمنظور تأثیرگذاری برنامهریزی، از آن پشتیبانی میکنند.
۱. اصل کمک به اهداف
برنامهریزی مدیریتی تحقق اهداف سازمانی را آسان میکند. برای کمک به دستیابی به اهداف سازمانی باید برنامهای تهیه شود و به بهرهبرداری برسد. برنامهها فقط بهدنبال دستیابی به اهداف ازپیشتعیینشده با ایجاد برنامههای بلندمدت و کوتاهمدت هستند.
۲. اصول عوامل محدودکننده
برنامهریزی مدیریتی باید عوامل محدودکننده را در نظر بگیرد و مدیران ضمن تهیه برنامهها و مؤلفههای آنها، باید روی آنها تمرکز کنند. منابع سازمانها برای دستیابی به اهداف محدود است و این محدودیتها باید توسط مدیریت در نظر گرفته شود.
۳. اصل انعطاف پذیری
اصل انعطافپذیری بیان میکند که مدیریت باید بتواند برنامههای موجود را بهدلیل تغییر در محیط، تغییر دهد. برنامهریزی باید بهاندازه کافی انعطافپذیر باشد تا بتواند از وقایع پیشبینینشده آینده استفاده کند؛ زیرا سازمان یک سیستم باز است و با محیط خارجی ارتباط برقرار میکند.
وقتی برخی از انواع تغییرات در محیط خارجی رخ میدهد، این اتفاق سازمانها را مجبور میکند تا استراتژیهایشان را تغییر دهند. در این حال، مدیران با توجه به شرایط بهوجودآمده میتوانند تغییرات را در برنامه آینده سازمان در نظر داشته باشند و در جایگاه بهتری برای برنامهریزی و اجرای اقدامات خود قرار بگیرند.
۴. اصول تغییر ناوبری
این اصل بر اساس مثال یک ناوبر است که بهطور دورهای بررسی میکند که کشتی او در اقیانوس وسیع کجا میرود، آیا کشتی او طبق برنامه قبلی مسیر درستی را دنبال میکند یا خیر.
به همین ترتیب، سازمان، مانند یک ناوبر، باید پیوسته برنامههای خود را بررسی کند که آیا بهروش صحیح پیش میرود، چه نوع اقداماتی برای دستیابی به اهداف مطلوب سازمان موردنیاز است و آیا آنها باید جهت دستیابی به اهداف ازپیشتعیینشده را تغییر دهند یا خیر.
۵. اصول تعهد
اصل تعهد در تعیین طول دوره برنامهریزی کمک میکند. برنامهریزی باید با درنظرگرفتن ریسک آینده و انجام تعهدات، یک بازه زمانی را پوشش دهد.
۶. اصل اولیه برنامهریزی
برنامهریزی عملکرد و فرایند اصلی مدیریت است و بر سایر عملکردهای مدیریتی مقدم است. اساسا هریک از عملکردها و فعالیتهای سازمان به برنامهریزی بستگی دارد. این برنامهریزی است که زمینه اجرا را فراهم میکند. سایر عملکردهای مدیریتی باید از برنامهریزی پیروی کنند؛ بنابراین، مدیران باید توجه خود را برای ایجاد یک پیشفرض در راستای برنامهریزی مؤثر صرف کنند.
۷ دلیل نیاز به برنامهریزی چیست؟
برنامهریزی اولین قدم در مدیریت است. افزایش پیچیدگیهای تجارت، تغییرات فناوری، افزایش رقابت بازاریابی و تغییر ترجیحات مصرفکننده، برنامهریزی صحیح را ضروری کرده است.
دلایل زیر بر لزوم برنامهریزی تأکید میکند.
۱. ضروری برای تجارت مدرن
پیچیدگیهای فزاینده تجارت مدرن، تغییرات سریع فناوری، گشایش اقتصادی برای رقابت بینالمللی و تغییر در سلیقه مصرفکننده نهتنها در شرایط فعلی، بلکه در محیط آینده نیز برنامهریزی را ضروری میکند. برنامهریزی دورنمای آینده را دارد و تمام تحولات احتمالی آینده را نیز در نظر میگیرد.
۲. کمک به عملکرد
برنامهریزی در تعیین اهداف برای هر عملکردی به همه کارمندان کمک میکند. نگرانیهای مربوط به برنامهریزی رسمی در مقایسه با مواردی که برنامهریزی بهعنوان یک فعالیت منظم انجام نمیشود، عملکرد بهتری داشته است. متغیرهای ارزیابی عملکرد ممکن است بازده سرمایهگذاری، هدف فروش، سود هر سهم و غیره باشد. مطالعات نشان داده است که برنامهریزی ابزاری در بهبود عملکرد بوده است.
۳. تمرکز بر اهداف
تلاش برنامهریزی رسمی تعیین اهداف و ارائه رهنمودهایی برای دستیابی به آنهاست. اهداف، یک جهت را ارائه میدهند و تمام تصمیمات برنامهریزی بهسمت دستیابی به آنها هدایت میشود. برنامهریزی در واقع بیشترین استفاده از زمان و تلاش مدیریتی را تضمین میکند.
۴. تخصیص مناسب منابع
نیازهای سازمان با کمک برنامهریزی پیشبینی میشود. بهدستآوردن و تخصیص منابع میتواند بهدرستی برنامهریزی شود؛ بنابراین، اتلافها به حداقل میرسد و از مطلوببودن این منابع اطمینان حاصل میشود.
۵. آسانشدن کنترل
میتوان از برنامهریزی برای ایجاد «مکانیزم کنترل» استفاده کرد. اهداف کمی میتواند وجود داشته باشد و مقایسه آنها با عملکرد واقعی میتواند متوجه هرگونه انحرافی بشود. یک بررسی دورهای میتواند در اشاره به عملکرد پایین نیز کمک کند. ممکن است انحراف در تولید، فروش، سود و غیره طی تحقیقات دورهای آشکار شود و اقدامات اصلاحی انجام شود.
۶. مؤثربودن در روند تصمیمگیری
برنامهریزی در روند تصمیمگیری مفید است. از آنجا که برنامهریزی به تعیین اقدامات انجامشده برای دستیابی به اهداف سازمانی کمک میکند، بنابراین بهعنوان پایهای برای تصمیمگیری در آینده عمل میکند. اهداف، برنامهها، سیاستها، روشها، قوانین و غیره، بهعنوان راهنمایی برای تصمیمگیری معمول است.
۷. اجتناب از شکستهای تجاری
ممکن است شکستهای تجاری بهدلیل برنامهریزی غلط و غیرعلمی باشد و برنامهریزی بد به هدررفتن منابع انسانی و فیزیکی منجر شود. شرکت ممکن است نتواند از پس رقابت واحدهای برنامهریزیشده برآید. برنامهریزی خوب به استفاده بهتر از منابع موجود و در نتیجه، کاهش احتمال خرابی کمک میکند.
عناصر تشکیلدهنده برنامهریزی چیست؟
۱. اهداف برنامه ریزی چیست؟
فعالیت در سازمان به اهداف آن معطوف میشود. اهداف شرکت برای کل سازمان تنظیم شده است. متناسب با این اهداف، اهداف دپارتمان چارچوببندی میشود.
۲. سیاستهای برنامه ریزی چیست؟
اهداف جنبه «چه کاری باید انجام شود» را برای افراد سازمان تعیین میکند؛ در حالی که سیاستها جنبه «چگونگی انجام» کارها را تعیین میکند. بیانیههای خطمشی دستورالعملهای گستردهای را برای مدیران ارائه میدهد.
بهعنوان مثال، بیانیه «ما باید مواد اولیه خود را فقط از نمایندگیهای محلی خریداری کنیم» سیاست بخش خرید است.
«همه تبلیغات باید از داخل سازمان باشد» و «کلیه صورتحسابها باید ظرف ۳۰ روز جمعآوری شود» نمونهای از بیانیههای سیاست است. ثابت میشود که آنها راهحلهایی برای مشکلات تکراری هستند. ما باید سیاستهای خود و منطق آنها را برای کارمندان روشن کنیم، سپس کارمندان با اشتیاق سیاستها را اجرا میکنند.
۳. روال (راهوروش) برنامه ریزی چیست؟
بیانیههای خطمشی رهنمودهای گستردهای هستند، در حالی که اجرای آنها یک امر عادی مرحله به مرحله و ضروری است؛ این مورد «روال» نامیده میشود. در واقع روال قسمت مکانیکی پیادهسازی سیاست است. «ما باید صورتحسابهای خود را ظرف ۳۰ روز جمعآوری کنیم» بیانیه سیاست است. اکنون برای کسانی که این سیاست را اجرا میکنند، روشی را برای اجرای آن تعیین میکنند. چه کسی باید به بدهکار بنویسد؟ چطور؟ چند بار؟ اقدام نهایی چیست؟ چه کسی برای جمعآوری صورتحساب باید بشخصه به او مراجعه کند؟ این موارد جنبههای روال است. روال برای سطوح مختلف سازمان متفاوت است، همچنین از بخشی به بخش دیگر و از سیاستی به سیاست دیگر هزینه میپردازند. روال بدون برنامهریزی میتواند وجود داشته باشد، اما برنامهریزی بدون روال وجود ندارد.
۴. قوانین برنامه ریزی چیست؟
قوانین تجزیهوتحلیل نهایی یک برنامه است. قوانین سادهترین نسخه ممکن از طرح است، زیرا فعالیت خاصی را بهروش خاصی هدایت میکند و مانع انجام فعالیت خاصی بهروش خاصی میشود. روال و قوانین از این نظر متفاوت هستند؛ روال یک چیدمان مرحله به مرحله است، در حالی که قاعده منظمی ندارد. «در محل کارخانه سیگار نکشید» یک قانون است، اما «نحوه تهیه کالاها از فروشگاهها» یک روال است.
۵. بودجه در برنامه ریزی چیست؟
بودجه همچنین طرحی است که نتایج برآوردشده را بهطور مالی نشان میدهد. بودجه ابزار بسیار مهمی برای برنامهریزی در بسیاری از سازمانهاست. اگر برنامهای برای مقایسه واقعی با ارقام برآورد نشده باشد، ابزار کنترل بودجه نیز بهعنوان یک دستگاه کنترل از کار میافتد. بودجه وسیلهای برای کنترل هزینه نیز هست.
۶. طرحهای برنامه ریزی چیست؟
برنامه ترکیبی از بسیاری از طرحهای کوچک است، جایی که هر طرح به هدف برنامه کلی موسوم به برنامه کمک میکند. کمپین فروش، با هدف افزایش ۲۵درصدی فروش، یک برنامه است. این برنامه از چندین طرح کوچک تشکیل شده است، یعنی تبلیغات از طریق تبلیغات، تبلیغات از طریق فروشندگان، تبلیغات از طریق کارمندان و تبلیغات از طریق پست مستقیم. هر طرح کوچک تا رسیدن به سطح مطلوب افزایش فروش، به هدف کلی برنامه کمک میکند.
۷. راهبردهای برنامه ریزی چیست؟
استراتژی بهمعنای برنامهریزی تاکتیکی در محیط رقابتی است. ما باید مطابق با نیروهای محیط خارجی، تأمینکنندگان، مشتریان، دولت و رقبا برنامهریزی کنیم نه بهطور جداگانه. مقاومت ذاتی در برابر تغییر وجود دارد؛ بنابراین، برنامههای استراتژیک نیز برنامههایی هستند که حداقل مقاومت کارکنان ما را به خود جلب میکنند.
این طرح باید از موانع کمتری نیز در برابر رقبا برخوردار باشد؛ بنابراین، یک رویکرد استراتژیک برای برنامهریزی ضروری است. حتی فرایند انتخاب یکی از چندین گزینه موجود نیز یک فرایند استراتژیک است.
مراحل دخیل در برنامه ریزی چیست؟
۱. جمعآوری اطلاعات
اولین گام در برنامهریزی، جمعآوری اطلاعات، حقایق و ارقام مربوط است. در واقع، قبل از تدوین اهداف و تعیین راهوروشهای دستیابی به آنها، داشتن اطلاعات مربوط به مدیر مهم است.
بنابراین، یک شرکت پیوسته مواردی مانند اینها را از خود میپرسد:
مشتریان ما چه کسانی هستند؟
چرا؟
در چه شرایطی مشتری از دست میرود؟
عملکرد و ارزش محصول ما برای مشتریان ما چیست؟
قدرت اصلی ما در برنامه ریزی چیست؟
آیا ما محصول را میسازیم یا میفروشیم؟
پاسخ به چنین سؤالاتی اطلاعاتی حیاتی را ارائه میدهد که بر اساس آنها شرکت اهداف واقعبینانهای را تعیین میکند و امیدوارکنندهترین اقدامات را برای دستیابی به آنها دنبال میکند.
بهعنوان مثال، «مک گرا هیل» (McGraw - Hill)، که در کار انتشارات است، ممکن است تصمیم بگیرد داستانی را منتشر کند، اما قبل از اینکه بتواند فعالیتهای خود را برنامهریزی کند، به اطلاعات خاص مشتریان، مانند عادت خواندن، ظرفیت خرید، سطح تحصیلات و غیره، نیاز دارد.
۲. شناسایی و مطالعه عوامل حیاتی و مؤثر در رشد و کارایی شرکت
همان طور که از نظر علمی، موجودی نیروی انسانی برای یک شرکت فایده چندانی ندارد، مگر اینکه ممیزی نیروی انسانی برای پیشبینی روند انجام شود، ممکن است شرکتی که دارای اطلاعات است نتواند فعالیتهای آینده خود را برنامهریزی کند، مگر اینکه عوامل آن را شناسایی و بهطور دقیق مطالعه کند که این ممکن است رشد و کارایی شرکت را محدود کند.
در واقع، سازمانی که در برنامهریزیهای علمی رفتار میکند، خود را درگیر چنین تمرینی میکند. شرکت دائما بهدنبال نقاط قوت، نقاط ضعف، زمینههای بروز فرصت و موقعیتهای تهدیدآمیز در فعالیت خود است تا رشد و بقای خود را تضمین کند.
۳. قراردادن اهداف برنامه
«فرمولبندی هدف» سومین مرحله منطقی در روند برنامهریزی است. اهداف نتایج نهایی را که یک برنامه بهدنبال دستیابی به آنهاست، مشخص میکند و تعیین میکند که با مجموعهای از سیاستها، قوانین، برنامهها و روشها چه چیزی به دست میآید. اهداف باید در هر سطح تنظیم شود. از اهداف شرکتها اهداف سطح واحد پدیدار میشود.
۴. تعیین و ارزیابی الگوهای اقدام
گام بعدی در برنامهریزی بدیهی است. در این گام باید فهمید که اقدامات مختلفی برای تحقق اهداف برنامه در دسترس است یا خیر.
البته ممکن است گزینههای مختلفی برای تحقق برنامه در دسترس باشد، اما آنچه مهم است این است که تعداد گزینههای موجود را کم کنید و سپس امیدوارکنندهترین اقدامات را انتخاب کنید. در اینجا وظیفه ارزیابی مراحل عمل در برابر اهداف برنامه و مفروضات برنامهریزی، قبل از انتخاب نهایی قرار دارد.
۵. انتخاب دوره عمل
گام پنجم در برنامهریزی انتخاب بهترین اقدام است. ارزیابی مراحل مختلف عملی نشان میدهد که از بین گزینههای مختلف موجود، ۱ یا ۲ مورد مناسبترین گزینه برای تحقق اهداف برنامه است.
۶. تنظیم جدول زمانی
تنظیم جدول زمانی بهاندازه سایر مراحل برنامهریزی مهم است. اگرچه اغلب در کتابهای درسی مدیریت ذکر نشده است، بهسختی بر اهمیت آن تأکید میشود. امروزه، بهطور مداوم یک شرکت در محیطی بسیار پویا و در حال تغییر فعالیت میکند.
بنابراین، وقتی آینده نامشخص است، تعییندوره برنامه از قبل مهم است. هیچ دوره برنامهای نباید از آنچه از نظر اقتصادی مطلوب است، بیشتر باشد. از طرف دیگر، دوره برنامه نباید خیلی کوتاه باشد؛ از این رو، مدیر باید مطمئن شود که دوره برنامه بهاندازه کافی طولانی است تا از طریق یک سری اقدامات، اجرای تعهدات مربوط به یک تصمیم را اعمال کند.
این کار ممکن است دشوار به نظر برسد، اما این تنها استاندارد واقعبینانه موجود باشد؛ بنابراین، در دوره برنامه باید فاکتورهای خاصی بررسی شود؛ فاکتورهایی از جمله:
زمان رهبری؛
مدتزمان لازم برای بازیابی وجوه سرمایهگذاریشده در تجهیزات، کارکنان و آموزش؛
دردسترسبودن آینده مشتریان؛
دردسترسبودن مواد اولیه و اجزای مورد انتظار در آینده.
رزومه ساز
۱۰ مزیت اصلی برنامهریزی برای یک سازمان چیست؟
برنامهریزی یکی از کارکردهای مهم مدیریت است و برای کلیه عملکردهای مدیریتی اساسی است. بدون برنامهریزی صحیح، سازماندهی و جهتدهی مناسبی وجود نخواهد داشت. برنامهریزی اهداف و وسایل دستیابی به آنها را بیان میکند.
دلایل اهمیت مفهوم برنامه ریزی چیست؟
در جایگاهی بالاتر از همه موارد دیگر، برنامهریزی به دلایل زیر مهم است:
۱. مواجهه با پیچیدگیهای تجارت مدرن
کسبوکار روزبهروز پیچیدهتر میشود. جهانیشدن کسبوکار، افزایش رقابت، نیاز مداوم به خلاقیت و خیلی از مسائل دیگر هرروزه در حال بروز و ظهور است.
پیوسته نیاز به برنامهریزی موارد برای مواجهه با شرایط پیچیده وجود دارد.در چنین موقعیتهایی نقش برنامه ریزی چیست؟ برنامهریزی بهعنوان ابزاری در پیشبینی موقعیتهای نوظهور تجاری و پیشنهاد راههای بهرهگیری از آن کمک میکند. برنامهریزی به هر تاجری کمک میکند تا بهروش سیستماتیکی با شرایط نوظهور روبهرو شود.
۲. پیشگیری در برابر شکستهای تجاری
شکستهای تجاری ممکن است بهدلیل برنامهریزی غلط و غیرعلمی باشد. پیامدهای برنامه ریزی نادرست چیست ؟ برنامهریزی نادرست ممکن است باعث اتلاف منابع و ازدسترفتن فرصتها شود. این تجارت ممکن است در رقابت با واحدهای کارآمد اداره نشود. از وضعیت فعلی، نشانههای شکستهایه قابل مشاهده خواهد بود. برنامهریزی بهتر و اجرای صحیح آن میتواند تجارت را از شکست نجات دهد.
۳. توجه به اهداف
برنامهریزی بهوضوح به تعیین اهداف سازمان کمک میکند. تمام توجه مدیریت به دستیابی به آن اهداف معطوف شده است. در اهداف میتوان اولویتهایی را در نظر گرفت؛ اهداف مهمی که باید در ابتدا مورد توجه قرار گیرد و اهداف دیگری نیز پس از آنها دنبال شود.
۴. بهحداقلرساندن عدم قطعیتها
تأثیر عدم قطعیتها در برنامه ریزی چیست؟ برنامهریزی همیشه برای آینده انجام میشود. هیچکس نمیتواند اتفاقات پیشبینیشده را بهطور دقیق پیشبینی کند. محیطهای کاری همیشه در حال تغییر است. برنامهریزی تلاشی برای پیشبینی آینده و برنامهریزی امور به بهترین شکل ممکن است. برنامهریزی بهطور قطع بیاطمینانی آینده را با استناد به تصمیمات خود، بر اساس تجربیات گذشته و شرایط فعلی، به حداقل میرساند.
۵. استفاده بهتر از منابع
جایگاه منابع در برنامه ریزی چیست؟ یکی دیگر از مزایای برنامهریزی استفاده بهتر از منابع کسبوکار است. ابتدا تمام منابع شناسایی و سپس عملیات برنامهریزی میشود. همه منابع برای بهترین استفاده ممکن به کار گرفته میشود.
۶. اقتصاد در عملیات
ابتدا اهداف تعیین میشود و سپس بهترین راه ممکن برای دستیابی به این اهداف انتخاب میشود. عملیاتی که از بین گزینههای احتمالی بهتر انتخاب میشود، در عملیات اقتصادی وجود دارد. در این مورد از روش آزمونوخطا اجتناب میشود.
۷. دستیابی به هماهنگی بیشتر
تمام تلاشها برای دستیابی به اهداف سازمان با تلاش همگانی انجام میشود و از تکرار تلاشها جلوگیری میشود. برنامهریزی به هماهنگی بهتر در سازمان منجر میشود که در نهایت، به نتایج بهتر منتهی میشود.
۸. تشویق نوآوری و خلاقیت
یک سیستم برنامهریزیِ بهتر باید مدیران را تشویق کند تا روشهای جدیدی را برای انجام کارها ابداع کنند. این به تفکر نوآورانه و خلاقانه در بین مدیران کمک میکند، زیرا آنها هنگام برنامهریزی به چیزهای جدیدی فکر میکنند. این فرایندی است که آگاهی از مشارکت فردی را فراهم میکند و ایجاد فضای صمیمی را که به دستیابی به نتایج بهتر کمک میکند، تشویق میکند.
۹. مدیریت به استثنای ممکن
مدیریت به استثنای ممکن به این معناست که مدیریت نباید درگیر هر فعالیتی باشد. اگر همهچیز بهخوبی پیش میرود، دیگر جای نگرانی نیست و مدیریت باید فقط در مواقعی که طبق برنامهریزی پیش نمیرود، مداخله کند.
برنامهریزی اهداف سازمان را برطرف میکند و باید تمام تلاشها برای دستیابی به این اهداف صورت گیرد. مدیریت باید فقط در مواردی که امور خوب پیش نمیرود، دخالت کند. با معرفی مدیریت به استثنای ممکن، برای برنامهریزی فعالیتها وقت بیشتری را در اختیار مدیران قرار میدهند تا وقت خود را برای کار روزمره تلف نکنند.
۱۰. کنترل را آسان میکند
برنامهریزی و کنترل از هم جدا نیستند. برنامهریزی به تعیین اهداف و استانداردهای عملکرد کمک میکند. این روند مدیریت را قادر میسازد تا عملکرد زیردستان را بررسی کند. انحرافات عملکرد میتواند در اولین فرصت با انجام اقدامات اصلاحی اصلاح شود.
محدودیتهای برنامه ریزی چیست؟
اگرچه بیشتر محدودیتها به بیاطمینانی در آینده مربوط است، خود برنامهریزی محدودیتهایی دارد. دلایل موفقنشدن افراد در آن این است که برنامهریزی بر مشکلات عملی پیشآمده در برنامهریزی تأکید دارد.
برنامهریزی کارآمد کار سادهای نیست. مدیران، برخلاف تقدم فرایند مدیریت، در ساخت و اجرای برنامهها با موانع مختلفی روبهرو میشوند. آنها باید آگاهی خود را از این محدودیتها افزایش دهند.
در ادامه عمدهترین محدودیتها شرح داده شده است:
۱. نبود اطلاعات دقیق
عوامل موثر در تعیین ارزش و ایجاد محدودیت در برنامه ریزی چیست؟ برنامه ریزی برنامهریزی شامل پیشبینی است و آینده بهطور کامل نامشخص و پیچیده است و اگر اطلاعات دقیق نباشد، ارزش خود را از دست میدهد. برنامهریزی به فعالیتهای آینده مربوط است و کیفیت اطلاعات نتیجه اصلی برنامهریزی را تعیین میکند. برخی اوقات، مدیران نمیدانند که چگونه از اطلاعات بهطور مؤثر استفاده کنند؛ در این صورت، ممکن است برنامهریزی در عملیات مشکل ایجاد کند.
مقاومت در برابر تغییر عامل دیگری است که برنامهریزی را محدود میکند. بیشتر مردم بهدلیل ترس از شکست و بیاطمینانی در برابر تغییر مقاومت میکنند؛ با این حال، برنامهریزی باعث تغییر نگرش افراد میشود تا برنامهریزی مؤثرتر شود. برنامهریزی به افراد سازمان احساس امنیت کاذب را منتقل میکند.
۲. انعطافناپذیری
برنامهریزی طیف و گستره مربوط به هر فعالیتی را میدهد و بهطور کلی به سختی در عملکرد داخلی سازمان منجر میشود. مدیران موظفاند بهشکل سختگیرانهای مراحل را دنبال کنند. انعطافناپذیری درونی، که ممکن است برنامهریزی را محدود کند، به روانشناسی انسان، سیاستها و روشهای سازمانی و همچنین سرمایهگذاری طولانیمدت مربوط است؛
در کنار این، مدیران با انعطافپذیری بیرونی بسیاری روبهرو هستند و هیچگونه کنترلی بر کارمندان ندارند.عوامل موثر بر دامنهی عملکرد مدیران در برنامه ریزی چیست؟ این عوامل، عوامل اجتماعی، حقوقی، فناوری و غیره است. مدیران باید برنامههای خود را با توجه به تقاضای این عوامل تنظیم کنند؛ بنابراین، دامنه عملکرد آنها برای برنامهریزی مؤثر در بسیاری از موارد محدود است.
۳. برنامهریزی ناکافی
دلایل فراوانی وجود دارد که مردم، هم در سطح فرمولبندی و هم در سطح اجرا، در برنامهریزی شکست میخورند. دلایل شکست در برنامه ریزی چیست؟ تعهد نداشتن به برنامهریزی، هدف مبهم، تمایل به چشمپوشی از مکان برنامهریزی، اتکا به اتفاقات گذشته، پشتیبانینکردن مدیریت، نبود تکنیکهای کنترلکننده و مقاومت در برابر تغییر و غیره از جمله نقصهای برنامهریزی هستند؛ این عوامل مسئول برنامهریزی ناکافی یا برنامهریزی غلط در سازمانهای مربوط هستند.
۴. عوامل زمان و هزینه
عمدهی محدودیتها در برنامه ریزی چیست؟ عوامل زمان و هزینه بهعنوان محدودیتهای واقعی برنامهریزی در نظر گرفته میشوند؛ همچنین مدیران باید فاکتورهای زمان و هزینه را در نظر بگیرند. برنامهریزی بهدلیل عوامل زمان و هزینه آسیب میبیند. زمان برای هر مدیری در سازمان عامل محدودکنندهای است، زیرا ممکن است برای گذراندن کل مراحل برنامهریزی زمان کافی در دسترس نباشد.
برنامهریزی شامل هزینههای سازمان است. در صورت جزئیات بیشتر، برنامهریزی هزینهها افزایش مییابد؛ بنابراین، برنامهریزی نمیتواند فراتر از یک حد مشخص انجام شود، اما باید هزینههای آن را توجیه کند. با توجه به هزینه، در هر شرایطی این امر نباید بیش از ارزش برنامهریزی یا منافع حاصل از آن باشد.
اغلب، ممکن است فلسفه مدیریت نیز مانع روند برنامهریزی شود. هنگامی که مدیران به یک فلسفه خاص ،که در مدتزمان طولانی ادامه یابد، عادت کردند، این امر به قبولاندن محدودیتهای انعطافناپذیر داخلی برای برنامهریزی تمایل ایجاد میکند
نکات برنامه ریزی موفق
در این بخش 10 نکته کلیدی را برای تان شرح میدهیم که با انجام دادن آنها هم میتوانید اهداف تان را به خوبی تعیین کنید و هم برنامه ریزی های دقیق و اصولی داشته باشید.
1)هدف انگیزه بخش پیدا کنید
مهمترین نکته این است که قبل از هر چیز شما باید یک هدف محکم و انگیزه بخش برای خودتان تعیین کنید تا برای رسیدن به آن تمام تلاش تان را به کار بگیرید.
هدفی که شما را برای صبح زود بیدار شدن ترغیب کند و شادی و نشاط ایجاد کند. اگر هدف نداشته باشید، انگیزه هم ندارید. این هدف باید به اندازه ای به شما انگیزه بدهد که با شور و شوق به سمت جلو حرکت کنید تا به آن برسید.
2)از کارهای کوچک شروع کنید
برای رسیدن به هدف اصلی و نهایی خود باید آن را به هدف های کوچکتر تبدیل کنید. برای درک بهتر موضوع برای تان یک مثال میآورم. تا به حال به خوردن سیب فکر کردید؟ شما نمیتوانید آن را به یک باره بخورید، بلکه باید آن را به قطعه های کوچک تر تبدیل کرده و کم کم بخورید.
هدف گذاری نیز به همین شکل است. شما باید بعد از اینکه هدفی را برای خودتان انتخاب کردید، آن را به قطعات کوچک تر تقسیم کنید تا بهتر و راحت تر به آن برسید. باید کارهای خود را به گونه ای انجام دهید تا با رسیدن به موفقیت های کوچک انگیزه بگیرید برای رسیدن به هدف اصلی و نهایی تان.
مثال
برای مثال بسیاری از افراد از اینکه زمانی برای کتاب خواندن ندارند، ابراز ناراحتی می کنند. شما باید ابتدا به خودتان قول دهید که روزی یک صفحه کتاب بخوانید یا حتی کافی است تنها کتاب تان را از کتابخانه خارج کرده و در مقابل خود قرار دهید. این کارها همان اقدامات کوچکی هستند که باید در ابتدا انجام دهید. مطمئن باشید کم کم سرعت کتاب خواندن تان افزایش خواهد یافت و به هدف تان که مطالعه روزانه است، خواهید رسید.
3) روزتان را بلوک بندی کنید
از همان ساعتی که بیدار میشوید، برای تمام ساعت های بیداری و کارهای روزانه تان، بلوک بندی داشته باشید. به این صورت که یک بلوک را برای کارهای فردی و تفریحی، بلوکی را برای وقت گذراندن با خانواده و بلوکی را برای کسب و کارتان در نظر بگیرید. اگر 8 ساعت برای کسب و کار خود در نظر گرفته اید، آن را نیز به بلوک های کوچکتر تقسیم کنید تا برنامه های تان بهتر پیش برود.
پس کارهای خود را از بلوک بندی های بزرگ به بلوک بندی های کوچک تبدیل کنید تا بهتر بتوانید آنها را انجام داده و به موفقیت دلخواه تان برسید.
4)برای هر کاری محدوده زمانی داشته باشید
نکته مهمی که در پاسخ به این سوال چگونه برنامه ریزی کنیم ، باید بیان کنیم این است که تنها کافی است بازه زمانی برای هر یک از کارهای خود در نظر بگیرید، نه اینکه تمام ثانیه ها را نیز شمارش کنید.
محدوده زمانی تقریبی برای انجام کارهای تان در نظر بگیرید، برای هر بلوک و هر کاری که مشخص کرده اید زمان حدودی تعیین کنید و بگویید که هر کدام تقریبا چقدر زمان لازم دارند. نکته ای که باید رعایت کنید این است که لازم نیست ساعت دقیقی اعلام کنید.
5) زمان خالی در نظر بگیرید
موضوع دیگری که حتما باید رعایت کنید این است که زمانی را به عنوان یک زمان خالی برای خود در نظر بگیریدکه اگر مشکلی پیش آمد و برنامه شما سر ساعت انجام نشد، از برنامه های تان عقب نمانید و زمانی برای جبران آن داشته باشید. یعنی بتوانید در زمان و ساعتی دیگر آن کار را انجام دهید.
اگر زمان خالی در برنامه های خود نداشته باشید، کارها و برنامه هایتان دچار مشکل شده، در پایان روز کار نیمه تمام دارید، حالتان با خودتان بد میشود و بعد از چند روز به کلی بی خیال برنامه ریزی ها و رسیدن به اهداف تان میشوید.
6)خودتان را با خودتان مقایسه کنید
شما باید خودتان را با خودتان مقایسه کنید، نه با دیگران. باید به گونه ای برنامه ریزی کنید که هر روزتان نسبت به روز قبل یک پله بالاتر بروید و پیشرفت کنید.
متاسفانه امروزه با دیدن موفقیت و پیشرفت افراد و نزدیکان در شبکه های اجتماعی مانند اینستاگرام، گمان می کنیم که از دیگران عقب افتاده و دیگر راهی برای جبران نداریم. در صورتی که این فکر کاملا اشتباه است.
اگر خودتان را فقط با دیگران مقایسه کنید به مرور درجا زده و حال تان با خودتان بد میشود. مقایسه خود با دیگران مانع بزرگی برای رشد نکردن شما و نرسیدن به رویاها و آرزوهای تان خواهد بود.
7)هیچ کس کامل نیست
برای اینکه بدانید چگونه برنامه ریزی کنیم ، حتما این نکته را در نظر بگیرید که انسان ها کامل نیستند. شما نباید از خودتان انتظار داشته باشید که در همه کارها به کمال برسید و هر کاری را به بهترین نحو ممکن انجام دهید. هیچ کس کامل نیست، نه شما و نه آن فردی که گمان می کنید بهترین زندگی و بهترین شرایط را دارد.
مگر میشود یه ماشین همیشه در جاده با سرعت 20 کیلومتر بر ساعت حرکت کند؟ جواب منفی است. لازم است سر پیچ ها و در مقابل موانعی که سر راهش قرار دارد سرعتش را کم کند تا مشکلی برایش پیش نیاید. اصلا اگر بخواهد همیشه با سرعت بالا حرکت کند، مطمئنا خیلی زود خراب میشود و از کار میافتد.
ما انسان ها نیز مانند همین ماشین هستیم. باید در ناملایمات زندگی سرعت مان را کم کنیم و برای با سرعت نرفتن به سمت اهداف مان خود را سرزنش نکنیم. به عبارت دیگر برای انجام هر کاری، ابتدا به توانایی های خود دقت کنیم.
8)مشکلات همه یکسان است
افراد فقط از حال و احوال خوب شان با دیگران صحبت کرده و در مورد ناملایمات و سختی هایی که پشت سر گذاشته اند، سکوت می کنند. این نکته را بدانید که مشکل و شرایط سختی که شما دارید برای دیگران هم اتفاق میافتد، پس اینکه همیشه بگوییم فلانی خیلی حالش خوبه، کاملا اشتباه است. هیچ کس همیشه از خودش و زندگیش خوشحال و راضی نیست.
9) حالت را با خودت بد نکن
اکثر ما برنامه هایی برای خودمان تعیین کرده و در صورت انجام ندادن شان خود را سرزنش می کنیم و به خودمان میگوییم تو آدم برنامه ریزی و موفقیت نیستی، تو هیچ کاری را درست و به موقع انجام نمیدهی، تو مسئولیت پذیر نیستی و….
بنابراین اگر قصد دارید بدانید که چگونه برنامه ریزی کنیم ، باید بگوییم این کار را با خودتان انجام ندهید. وقتی حالتان را با خودتان بد کنید، دیگر نمیتوانید به موفقیت ها و خواسته هایتان برسید. در حقیقت همه چیز تمام شده و دیگر هدف و برنامه ریزی برای تان هیچ معنایی نخواهد داشت. زیرا از خودتان و اقدامات تان متنفر خواهید شد.
10)دلیل شکست در برنامه ریزی را پیدا کنید
اگر به هر دلیلی نتوانستید کاری که برای رسیدن به هدفتان انتخاب کرده اید را انجام دهید و از برنامه ها و کارهای تان عقب افتادید، به جای اینکه برنامه جدیدی را برای خود بنویسید لحظه ای صبر کنید و از خودتان بپرسید: چرا من نتوانستم این کار را انجام دهم؟ چه اتفاقی افتاد؟ چه دلیلی وجود داشت؟
زمانی که بتوانید دلایل انجام ندادن کارها و برنامه های تان را بفهمید، بهتر میتوانید کارهای تان را طبق توانایی های خودتان برنامه ریزی کنید و در نتیجه راحت تر به راه تان ادامه داده و به جایگاهی که دوست دارید برسید.
بسیاری از افراد زمانی که نمیتوانند به کاری که میخواهند برسند و برنامه ریزی های شان را درست و به موقع انجام دهند، فردای همان روز بدون تجزیه و تحلیل برنامه جدیدی برای خود ترتیب میدهند و این اشتباه ترین کار است.
باید بدانید تا زمانی که دلیل انجام نشدن برنامه ها را ندانیم، هیچ برنامه ریزی را درست انجام نخواهیم داد. باید بدانیم که آیا در برنامه ریزی های خود اشتباه تخمین زده ایم، توانایی های خودمان را دست کم گرفته ایم، توانایی های خودمان را بیش از تصور در نظر گرفتیم یا…؟ وقتی دلایل را بدانیم برنامه ریزی های بعدی را دقیق تر میتوانیم انجام دهیم و بهتر محقق کنیم.
چگونه برنامه ریزی کنیم ؟
با نکات برنامه ریزی موفق بیان شده در بالا میتوانید روش برنامه ریزی درست را بدانید تا بتوانید راحت تر به رویاها و خواسته های تان برسید. باید بدانید که برنامه ریزی های اشتباه ما را به کلی از رسیدن به موفقیت دور می کند.
آموزش چگونگی برنامه ریزی
حالا که دانستیم برنامه ریزی چه اهمیت بالایی دارد و البته مهم ترین دلایل عدم برنامه ریزی را هم متوجه شدیم، زمان آن رسیده که بدانیم تکنیک های برنامه ریزی موفق چیست و باید چگونه این کار را انجام دهیم؟ در ادامه به 8 مورد از راه های برنامه ریزی کردن اشاره خواهیم کرد تا بتوانید با استفاده از آن ها، موفقیت را برای خودتان دست یافتنی تر از همیشه کنید.
1. تهیه چک لیست روزانه، اولین گام برنامه ریزی موفق
تهیه چک لیست روزانه، بهترین و مهم ترین راهی است که میتوانیم برای داشتن یک برنامه ریزی مناسب داشته باشیم. حالا تهیه این چک لیست چگونه است؟
یک دفترچه بردارید. هر روز کارهایی را که احتمال میدهید یادتان میرود و یا خیلی مهم هستند را بنویسید. جلوی آنها یک مربع کوچک بگذارید و هر شب برنامه آن روزتان را چک کنید و ببینید چند مورد از آن کارها را انجام دادید. در نهایت در مربع های رو به روی کارهای انجام شده تیک بزنید. به همین راحتی!
فقط این کار را به صورت هر روزه و مداوم انجام دهید تا ذهنتان به این موضوع عادت کند و مسیر عصبی آن برایش ساخته شود و بتوانید با این روش، بهترین برنامه ممکن را داشته باشید.
اینجا دوباره برمیگردیم به جمله “بنویسید تا اتفاق بیفتد”. چون شما با نوشتن این برنامه، خودتان را متعهد میکنید که حتماً کارهای نوشته شده را عملی کنید و این یکی از مهم ترین اهمیت های دفتر برنامه ریزی است. اما یک پیشنهاد فوق العاده که در این بخش قصد دارم به شما بیان کنم، استفاده از دفتر برنامه ریزی است. چرا که استفاده از چک لیست و یک نوع برنامه خاص، شما را هر روز، گام به گام به انجام کارهای روزانه نزدیک تر می کند.
دفتر برنامه ریزی چک لیست برتر، دقیقاً همین کار را برای شما انجام می دهد و برنامه ریزی را از همیشه آسان تر خواهد کرد؛ چرا که شما در این چک لیست، روزانه می توانید تمام کارهای خود را در آن یادداشت کرده، شکرگزاری داشته باشید، اتفاقات روزانه و مثبت را ثبت کنید، با جملات انگیزشی بمب انگیزه شوید، داستان های افراد موفق را بخوانید، با بهترین قوانین موفقیت آشنا شوید و در یک کلام، هر آنچه برای برنامه ریزی کامل و جامع به آن نیاز مندید را داشته باشید! فوق العاده است! تمام این امکانات را می توانید یکجا در اختیار داشته باشید! پس این فرصت را از دست ندهید و برای این که بهترین نوع برنامه ریزی روزانه را تجربه کنید، همین الآن چک لیست برتر را تهیه کنید.
برای این کار، روی بهترین دفتر برنامه ریزی کلیک کنید.
بهترین دفتر برنامه ریزی
2. گام دوم در اموزش برنامه ریزی: اولویت بندی کنید
اولویت بندی هم یکی از بخش های فوق العاده مهم در اصول یک برنامه ریزی موفق است. چون میتوانید کارهایی که مهم هستند را بشناسید و طبق آنها پیش بروید و وقتتان را صرف کارهای الکی نکنید.
بعد از این که اولویت هایتان را مشخص کردید، کارتان خیلی راحت تر میشود و میدانید که باید برنامه تان را بر چه اساسی طراحی کنید. اگر آن ها را مشخص نکنید، نمیدانید باید به کدام سمت حرکت کنید و ممکن است به بیراهه کشیده شوید.
خود اولویت بندی را هم میتوانید به دو صورت انجام بدهید که اکنون میخواهم به این دو راه اشاره کنم. (همچنین می توانید برای یادگیری سایر نکات آن، به مقاله اصلی تکنیک های اولویت بندی مراجعه کنید.)
در برنامه ریزی حتما اولویت های خود را مشخص کنید
راه اول: قانون 20/80
قانون 20/80 یکی از مهم ترین قوانین برای رسیدن به موفقیت است. این قانون را ویلفردو پارتو ابداع کرده و ما میتوانیم با رعایت آن، بهترین نوع برنامه ریزی را داشته باشیم. من اینجا مختصر توضیحی درباره آن بهتان خواهم داد. اما اگر توضیح کامل و جامعی در این باره میخواهید، پیشنهاد میکنم حتماً مقاله فرمول موفقیت را هم مطالعه کنید تا بتوانید از این قانون به بهترین شکل ممکن برای خودتان بهره بگیرید.
قانون 80/20 به ما میگوید که 20 درصد کارهای ما، 80 درصد نتایج را برایمان به همراه دارد.
مثل فروشنده ای که 20 درصد اجناسش، 80 درصد فروش را برایش به همراه میآورد.
ما میتوانیم مشخص کنیم 20 درصد کارهای مهم مان چه هستند و سپس با توجه به آنها برنامه روزانه مان را تنظیم کنیم.
برای آشنایی بیشتر با قانون 80/20 حتماً ویدئوی آموزشی زیر که مربوط به مجموعه کلیپ های شارژ پلاس هست را مشاهده کنید.
راه دوم: ماتریس آیزنهاور
آقای دوایت آیزنهاور، یکی از رئیس جمهور های سابق آمریکا، ماتریسی طراحی کرده که بر اساس آن، کارها به 4 دسته تقسیم میشوند.
1. مهم و فوری: کارهایی که بسیار مهم هستند و باید خیلی سریع انجام شوند. مثل درس خواندن برای امتحان فردای مدرسه
2. مهم و غیرفوری: کارهایی که مهم هستند اما در زمان حال اولویت ندارند. مثل خواندن کتاب
3. غیرمهم و فوری: کارهایی که مهم نیستند ولی باید همین حالا انجام شوند. مثل: جواب دادن به تلفن
4. غیرمهم و غیرفوری: تکلیف این دسته از کارها هم مشخص است و دیگر نیازی به توضیح دادن نیست! یعنی کارهایی که نه مهم هستند و نه فوری! پس اصلاً سراغشان نمیرویم.
پس حتماً این ماتریس را هم در نظر بگیرید و از آن استفاده کنید. فقط حواستان به این نکته هم باشد که انسانهای موفق، همیشه کارهای مهم و غیرفوری را انجام میدهند. چون وقتی کارهای مهم و غیرفوری را عملی کنی، دیگر کار فوری زیادی برایت باقی نمیماند که بخواهی انجامش بدهی.
برنامه ریزی
3. برنامه خود را قابل تغییر قرار دهید
قابل تغییر قرار دادن برنامه، یعنی کاری کنیم که اگر به هر دلیلی نتوانستیم یکی از برنامه های آن را انجام دهیم، تداخلی بین برنامه ریزی کاری آن روز پیش نیاید. به عبارت دیگر کاری کنیم که انجام ندادن یکی از کارها، مانعی برای انجام دادن سایر کارها نباشد.
چون بالأخره ممکن است مشکلی پیش بیاید و نتوانیم آن کار را انجام دهیم و اگر برنامه انعطاف پذیری نداشته باشیم، کل روزمان رو به بطالت خواهد رفت. پس برنامه تان را طوری بنویسید که انعطاف پذیر و قابل تغییر باشد.
طوری برنامه ریزی کنید که انعطاف پذیر و قابل تغییر باشد
4. قورباغه را قورت دهید!
سعی کنید برنامه تان را بر اساس میزان انرژی و انگیزه خود تنظیم کنید. مسلماً شما هنگام ظهر و زمانی که بسیار خسته هستید و در حال استراحتید، نمیتوانید کار مهم و سختی را انجام دهید. درست است؟
قورباغه را قورت بده یعنی دقیقاً این کارهای سخت را به عنوان اولین کارتان قرار دهید. قطعاً انجام دادن این کارهای مهم در زمان بی حالی، نه تنها کمکتان نخواهد کرد، بلکه شما را از برنامه داشتن متنفر میکند.
یک هدف بدون برنامه ریزی تنها یک آرزوست
5. برنامه را به صورت واضح مشخص کنید
برخی از افراد برنامه خود را به صورت بسیار کلی مینویسند. مثلاً دانش آموزان مینویسند “درس خواندن!”
خب این چه نوع برنامه ریزی است؟ برنامه خوب یعنی دقیقاً مشخص کنید چه میخواهید و بدانید چه کاری میخواهید انجام دهید. این کار کاملاً غلط است. اگر واقعاً برنامه تان درس خواندن است، بنویسید که دقیقاً کدام درس را، چقدر، با چه کیفیتی، چند صفحه و… میخواهید بخوانید. دقیق مشخص نکردن برنامه همانا، انجام ندادن آن نیز همانا…
برای برنامه ریزی مناسب مشخص کنید دقیقاً چه کار می خواهید بکنید
6. به خودتان استراحت دهید!
سعی نکنید برنامه تان را طوری تنظیم کنید که مدام کار کنید! بدن شما به استراحت هم نیاز دارد و نمیتواند فقط کار کند. باید به میزان کافی زمان برای استراحت خود در نظر بگیرید.
البته در زمان استراحتتان فقط باید استراحت کنید! نه این که مدام در شبکه های اجتماعی بگردید و تلویزیون تماشا کنید. به ذهنتان به طور کامل استراحت دهید و بگذارید کمی آرامش را تجربه کند.
طوری برنامه ریزی کنید که میزان کار و استراحت تان مناسب باشد
7. چک لیستتان را زیبا کنید!
یکی از اصلی ترین دلایلی که انگیزه شما را برای برنامه ریزی زیاد میکند، چک لیست جذاب و زیبا است. این که برنامه تان را به صورت روزانه و زیبا بنویسید و از دیدن آن لذت ببرید، شور و شوقتان برای نوشتن کارها و برنامه هایتان بسیار زیاد میشود. علاوه بر آن، وقتی برنامه هایتان یکی یکی عملی میشوند و شما تیک انجام آن کار را میزنید، هم به شدت لذت خواهید برد و هم آن کار را انجام داده اید.
میبینید؟ اگر چک لیست برنامه روزانه مناسبی داشته باشید، علاقه تان به برنامه نوشتن هم بسیار افزایش پیدا خواهد کرد. اگر برای زیبا کردن چک لیست خود، روش ها و ایده هایی می خواهید، مقاله آموزش ساخت دفتر برنامه ریزی کمک زیادی به شما خواهد کرد.
برنامه ریزی به شما هدف میدهد
8. برای خودتان جریمه تعیین کنید!
حالا که با راه های بالا، یک برنامه درست و حسابی برای خودتان تنظیم کردید، وقتش است که خودتان را مجبور کنید تا این برنامه عالی انجام شود.
برای اینکه برنامه را ریز به ریز عملی کنید، میتوانید برای خودتان جریمه تعیین کنید.
به طور مثال با خودتان بگویید که اگر من نتوانستم امروز فلان بخش از برنامه را انجام بدهم، فردا دو برابر آن را عملی خواهم کرد. یا فلان مبلغ برای کمک به نیازمندان کنار میگذارم. با این کار واقعاً مجبور میشوید تا برنامهتان را مو به مو اجرایی بکنید تا مشمول جریمه خودتان نشوید.
البته حواستان باشد که حتماً جریمه ای را که مشخص کردید، پرداخت کنید وگرنه هیچ تأثیری برای شما ندارد.
برنامه ریزی باعث تغییر آینده میشود
9. استفاده از نرم افزار های برنامه ریزی
حتی اگر فردی باشید که در لحظه زندگی میکنید، برای انجام کارهایی مانند مراجعه به بانک یا ملاقات با دکتر مجبورید که وقت خود را مطابق با این کارها برنامهریزی کنید. اما افرادی هستند که کارهای روزمرهشان فراتر از یک مراجعه ساده به بانک است و برای اینکه بتوانند در روز به تمام کارهای خود برسند، مجبور به برنامهریزی دقیق هستند. یکی از راه های مناسبی که میتواند این برنامهریزی را بهطور دقیق به افراد یادآوری کند، گوشیهای هوشمند و استفاده از اپلیکیشنهای مخصوص است؛ اما چه اپلیکیشنهایی میتوانند این وظیفه حساس را به خوبی انجام دهند؟ در مقاله نرم افزار های برنامه ریزی ابزارهای کاربردی مدیریت زمان و برنامه ریزی را خدمت شما معرفی می کنیم. در این مقاله به ویژگی ها و کاربردهای هرکدام از نرم افزارها مانند trello و… می پردازیم و هرکدام را کامل و جداگانه معرفی می کنیم.
از راه های مناسبی که میتواند برنامهریزی را بهطور دقیق به افراد یادآوری کند، گوشیهای هوشمند و استفاده از اپلیکیشنهای مخصوص است
چگونه برنامه ریزی کنیم تا موفق شویم؟
این سوال، سؤالی است که هر کسی که میخواهد برنامهای بنویسید حتماً از خودش خواهد پرسید؛ اصلاً یکی از دلایلی که شما را به این مقاله کشانده است همین سؤال بوده است. به جرأت میتوانم به شما بگوییم که اگر به راهکار های که در این مقاله گفته شده است عمل کنید، میتوانید برنامه مناسبی داشته باشید و در نهایت هم موفقیت را از همیشه به خودتان نزدیک تر از همیشه ببینید.
۵ مرحله برای کارامدکردن برنامهها در برنامه ریزی چیست؟
مرحله شماره ۱: ایجاد سیستمهای داخلی مناسب
مدیریت باید سیستمی را ایجاد کند که برنامهریزی را آسان کند. همه موانع امکانپذیر در برنامهریزی باید پیشبینی و تجزیهوتحلیل شود و لازم است بدانید برنامههای عملیاتی که باید از قبل تهیه شوند چیست؟ باید به مدیران در تمام سطوح آموزش داده شود تا با مشورت با زیردستان مربوط، اهداف و فعالیتهای خود را برنامهریزی کنند و منابع فنی و مالی را برای تحقق آنها فراهم کنند.
مرحله شماره ۲: تشویق مشارکت گستردهتر
در حالی که برنامهریزی بلندمدت برای سازمان باید توسط مالکان و مدیران سطح بالا انجام شود، اجرای آن در دست مدیران سطح متوسط و پایین خواهد بود. در حقیقت، مؤثرترین راه برای برنامهریزی سازمان، واگذاری این امر به مدیران متوسط و پایین است تا برای فعالیتهای خود، بهمنظور تبدیل برنامههای سازمانی به واقعیت، برنامههایی را تنظیم کنند. اگر آنها هم زیردستان خود را درگیر کنند، روند برنامهریزی مؤثرتر و بهتر خواهد بود.
مشارکت زیردستان ممکن است از راههای مختلف امکانپذیر باشد، مانند:
برنامهریزی برای اهدافی که در هر سطحی توسط مدیریت و کارمندان تعیین میشود؛
تشکیل کمیتههای برنامهریزی در سطوح مختلف، که ممکن است تهیه اطلاعات برنامهریزی، دعوت از ارائه پیشنهادات و واکنش مدیران زیرمجموعه در رابطه با برنامهریزی و تدوین برنامهها را عهدهدار شود؛
بودجهبندی، که بر اساس آن، هر واحد در سازمان بودجه عملکرد خود را تعیین میکند و برای تعیین بودجه کل، آن را به سطح بالاتر خود اعلام میکند.
مرحله شماره ۳: اطمینان از ارتباط مؤثر اطلاعات برنامهریزی
سازمان باید برای برقراری ارتباط تمام اطلاعات مربوط به برنامهریزی اهداف در هر سطحی، شبکه مؤثری داشته باشد. این شبکه باید شامل اطلاعات مشخص و روشنی درمورد سیاستهای سازمانی، استراتژیها، دردسترسبودن منابع و غیره باشد.
مرحله شماره ۴: ادغام برنامههای بلندمدت و کوتاهمدت
برنامههای بلندمدت به چندین برنامه کوتاهمدت تقسیم میشوند تا همه بتوانند بهراحتی از پس اجرای آنها برآیند؛ با این حال، مدیران برای دستیابی به موفقیت باید هر ۲ را بهطور مؤثر ادغام کنند.
مرحله شماره ۵: انعطافپذیر و تغییرپذیر کردن برنامهها
برنامهریزی باید برای وقایع پیشبینینشده، چه در داخل و چه در خارج از سازمان، تدارک ببیند؛ بنابراین، هر طرح باید بهاندازه کافی انعطافپذیر باشد تا در سایه تحولات جدید اصلاح شود و تغییر پیدا کند. برای این منظور باید برنامههای جایگزین و استراتژیهای احتمالی وجود داشته باشد.
۵ اقدام مهم برای مؤثر واقعشدن برنامهریزی چیست؟
پس از شناسایی ویژگیهای اساسی یک برنامه صحیح، مدیران میتوانند اقدامات مختلفی را انجام دهند تا برنامهریزی خود را مؤثر کنند.
این اقدامات به شرح زیر است:
۱. داشتن ابتکارعمل در سطح بالا
برنامهریزی فقط زمانی میتواند مؤثر باشد که در سطح مدیریت عالی آغاز شود. نقش مدیریت عالی در برنامهریزی بهطور کامل منحصربهفرد است، زیرا اهداف کلی سازمان در این سطح تعیین میشود. این اهداف بستری را برای سازمان و برنامهریزی گسترده فراهم میکند. اگر اهداف بهدرستی تعریف شده باشند، مراحل دیگر برنامهریزی بهنسبت آسان میشود.
۲. ایجاد شرایط مناسب برای برنامهریزی
سازمان باید فضایی را ایجاد کند که در آن هر شخص اقدام به برنامهریزی کند. مدیر برتر باید امکاناتی را برای برنامهریزی ارائه دهد و موانع آن را برطرف کند. این کار را میتوان با ایجاد و برقراری ارتباطات برنامهریزی، درگیرکردن همه مدیران در روند برنامهریزی، بررسی برنامههای زیردستان و عملکرد آنها و همچنین اطمینان از اینکه مدیران از کمک و اطلاعات مناسب کارکنان برخوردار هستند، انجام داد.
۳. مشارکت در روند برنامهریزی
بدون شک، مدیریت ارشد میتواند با فراهمکردن اهداف و زمینههای برنامهریزی، فرایند برنامهریزی را آغاز کند. برنامهریزی مؤثر میتواند با مشارکت مدیران تابع انجام شود. برنامهریزی احتمالا زمانی مؤثر خواهد بود که به مدیران فرصت داده شود تا در برنامههای مؤثر در مناطق عملیاتی خود سهیم شوند، اطلاعات مربوط را با آنها به اشتراک بگذارند و آنها را با پیشنهادات خود و ترکیب پیشنهادات ارزشمند در روند برنامهریزی تشویق کنند. مشارکت مدیران در برنامهریزی باعث تعهد آنها برای برنامهریزی و اشتیاق برای اجرای آن میشود.
۴. ادغام برنامههای بلندمدت و کوتاهمدت
برای مؤثربودن لازم است که هر ۲ برنامه، بلندمدت و کوتاهمدت، بهطور کامل با هم تلفیق شوند که در آن باید برنامههای کوتاهمدت بهعنوان ابزاری برای مشارکت در برنامههای بلندمدت در نظر گرفته شود. اگر مدیران فقط بر برنامههای کوتاهمدت تأکید داشته باشند، نمیتوانند جهتگیری آینده خود را تعیین کنند. اگر برنامه دوم با توجه به برنامه اول تهیه شود، برنامههای بلندمدت و کوتاهمدت به بهترین نحو میتوانند تلفیق شوند.
به همین ترتیب، اگر برنامههای بلندمدت با توجه به آنچه سازمان میتواند از طریق برنامههای کوتاهمدت خود اجرا کند، تهیه شود، ادغام بین این ۲ بهراحتی صورت میگیرد.
۵. رویکرد سیستم بازبرنامهریزی را میتوان با درنظرگرفتن آن بهعنوان یک «رویکرد سیستم باز»، مؤثر دانست. این رویکرد پیشنهاد میدهد که مدیران در هر جنبه از برنامهریزی باید محیط کل را در نظر بگیرند. اهداف، نقاط شروع برنامهریزی، باید با درنظرگرفتن نیروهای مختلف محیطی تعیین شود.
مقدمات برنامهریزی نشاندهنده یک شناخت واضح است که نمیتوان برنامهها را در خلأ تدوین کرد. «فرمولبندی» فرایندی شامل تجزیهوتحلیل تعداد بسیاری از متغیرهاست. این واقعیت باید در روند برنامهریزی به رسمیت شناخته شود؛ بنابراین، نباید آن را بهعنوان فرایند سادهای در نظر گرفت، بلکه فرایندی است که تعاملات و تأثیرات بسیاری دارد.
مقدمه و آشنایی با فصل دوم
چگونه برنامه ریزی خود را عملی کنیم؟
یکی از بزرگترین مشکلات افراد مختلف که می تواند سد بزرگی در راه رسیدن به موفقیت آن ها باشد، عدم برنامه ریزی مناسب می باشد؛ این مشکل فوق العاده مهم است و باید در سریع ترین زمان ممکن از بین برود که چون آن را در مقاله اصول برنامه ریزی به طور کامل توضیح داده ایم، در اینجا آن را گسترش نمی دهیم. مبحثی که در این مقاله قرار است به آن بپردازیم، عمل نکردن به برنامه ریزی است که گروه دیگری از افراد درگیر آن هستند! اما نگران نباشید؛ زیرا ما در این مقاله به خوبی به شما آموزش خواهیم داد که چگونه برنامه ریزی خود را عملی کنیم و در راه موفقیت قرار بگیریم. در واقع شما با موارد زیر به خوبی آشنا خواهید شد:
بپذیرید که با برنامه ریزی بهترین نتیجه را می گیرید.
قبل از انجام هر کاری، شما باید ابتدا به خوبی اهمیت بالای برنامه ریزی را بدانید تا ذهنتان عمل کردن و انجام دادن آن را جدی بگیرد؛ دقت کنید که تا زمانی که نسبت به برنامه ریزی در اصطلاح گارد داشته باشید و فکر کنید بدون برنامه هم می توان به موفقیت رسید و اتفاقات خوب برای خود رقم زد، حتماً ذهنتان هم توجه چندانی به آن نخواهد کرد و عمل کردن به برنامه ریزی را در اولویت خود قرار نخواهد داد.
پس یکی از مهم ترین دلایل عدم توجه به برنامه ریزی های روزانه و مختلف، باور نداشتن آن می باشد که با نکته ای که در بخش بعد به شما خواهیم گفت، به دست خواهد آمد.
قبل از عملی کردن برنامه ریزی، باید اهمیت آن را بدانید
2. فقط شروع کنید
شاید برایتان کمی عجیب باشد اما شما وقتی برنامه ریزی خود را شروع می کنید و تنها چند روز از آن را انجام می دهید، خودباوری عجیبی در وجود شما پدید خواهد آمد؛ در حدی که دیگر حاضر نیستید حتی یک رز را بدون برنامه ریزی سپری کنید!
طبیعی است که شما وقتی ببینید روزتان مرتب و با برنامه پیش خواهد رفت، همه چیز روی روال انجام می شود، به انجام همه کارهای خود می رسید و در یک کلام، بهترین اتفاقات برایتان رخ خواهد داد، دیگر برنامه ریزی را ترک نخواهید کرد و هر روز این کار را انجام نخواهید داد.
پس می توان گفت برنامه ریزی در گام اول بسیار ساده است؛ فقط کافی است که شروع کنید! شک نکنید اتفاقات خوب پشت سر هم برای شما رخ خواهند داد.
3. انگیزه خود را افزایش دهید
یکی دیگر عوامل مهم که می تواند به عملی شدن برنامه ریزی بسیار کمک کند و هل دهنده خوبی برای شما باشد، انگیزه است. بارها و بارها در مقالات قبل بیان شده که انگیزه برای انسان، مانند سوخت برای خودرو است؛ شما وقتی برای رسیدن به هدف خود انگیزه کافی داشته باشید و با تمام وجود، خواستار رسیدن به آن باشید، حتماً برنامه ریزی ها را بسیار جدی تر خواهید گرفت و حتی اگر بخواهید، نمی توانید بدون برنامه زندگی خود را اداره کنید.
پیشنهاد می کنم با مطالعه مقاله راه های افزایش انگیزه، این ویژگی را درون خود افزایش دهید تا برنامه ریزی شما در طول روز، با بیشترین سرعت ممکن انجام شود.
4. اهمال کاری خود را درمان کنید
شاید نام این ویژگی کمتر به گوشتان خورده باشد. در واقع اهمال کاری به معنای این است که کاری را که باید اکنون انجام دهید، به تأخیر بیندازید و به جای آن، به سراغ انجام یک کار دیگر بروید؛ کار جایگزین شما نیز می تواند مثبت یا منفی باشد!
طبق گفته آقای دکتر آلبرت آلیس، 95 درصد مردم به این بیماری مبتلا هستند و درجه کم یا زیاد آن را در وجود خود دارند. دقت کنید که این ویژگی کمی با تنبلی متفاوت است؛ چرا که در تنبلی شما هیچ کاری انجام نمی دهید و در اهمال کاری، یک کار جایگزین می کنید. پس شباهت بسیار زیادی بین این دو ویژگی وجود دارد.
حال شما اگر بتوانید برای همیشه مشکل اهمال کاری را درون خود از بین ببرید، حتماً برنامه مفیدتری خواهید داشت و می توانید خیلی بهتر آن را عملی کنید. در واقع می توان که اهمال کاری، اصلی ترین دلیل انجام نشدن برنامه ریزی می باشد؛ اگر کمی به زندگی خودتان نیز دقت کنید، حتماً متوجه این موضوع خواهید شد.
پس پیشنهاد می کنم برای رفع این مشکل بزرگ، حتماً مقاله راه های درمان اهمال کاری را هم مطالعه کنید تا بتوانید به بهترین شکل ممکن، آن را در وجود خود درمان کنید.
5. چک لیست داشته باشید
یکی از بهترین راه ها برای برنامه ریزی مناسب، استفاده از چک لیست و یک نوع برنامه خاص می باشد که شما را هر روز، گام به گام به انجام کارهای روزانه نزدیک تر کند. چرا که شما وقتی کارهای خود را می نویسید، به نوعی به ذهن خود اخطار می دهید که حتماً باید آن را انجام دهد و به پایان برساند. اگر هم دقت کرده باشید بارها و بارها توسط افراد موفق دنیا بیان شده که نوشتن برنامه ها و اهدافتان، احتمال رسیدن به آن ها را چند برابر افزایش خواهد داد.
وقتی می گوییم چک لیست یا دفتر برنامه ریزی، یعنی ابتدا تمام کارهای خود را به خوبی لیست کرده و در مقابل آن ها مربعی قرار دهید و روز بعد، هر کاری را که انجام دادید، در مربع رو به روی آن علامت گذاری کنید. با این کار ذهن شما هم اهمیت موضوع را به خوبی متوجه خواهد شد و تمام تلاش خود را برای عملی کردن برنامه ریزی به کار خواهد گرفت و هم خودتان حس بسیار خوبی پیدا خواهید کرد.
اما اگر نمی توانید این چک لیست را به خوبی درست کنید یا طبق آن عمل کنید، دفتر برنامه ریزی چک لیست برتر هم دقیقاً همین کار را برای شما انجام می دهد و برنامه ریزی را از همیشه آسان تر خواهد کرد؛ چرا که شما در این چک لیست، روزانه می توانید تمام کارهای خود را در آن یادداشت کرده، شکرگزاری داشته باشید، اتفاقات روزانه و مثبت را ثبت کنید، با جملات انگیزشی بمب انگیزه شوید، داستان های افراد موفق را بخوانید، با بهترین قوانین موفقیت آشنا شوید و در یک کلام، هر آنچه برای برنامه ریزی کامل و جامع به آن نیاز مندید را داشته باشید! فوق العاده است! تمام این امکانات را می توانید یکجا در اختیار داشته باشید! پس این فرصت را از دست ندهید و برای این که بهترین نوع برنامه ریزی روزانه را تجربه کنید، همین الآن چک لیست برتر را تهیه کنید.
6. کمال گرایی نکنید
کمال گرایی هم یکی دیگر از مهم ترین مشلات و سدهای عملی کردن برنامه ریزی می باشد. در واقع این ویژگی به معنای این است که: وضع کردن استانداردی بالا برای خود یا دیگران، در حالی که ضررهای آن بیشتر از منافعش می باشد!
به طور مثال خیلی از افراد می گویند که من به دلیل این که نتوانستم یکی از برنامه های روز خود را عملی کنم، پس سایر آن ها را نیز انجام نمی دهم! در حالی که این تفکر بسیار اشتباه است. شما حتی اگر بتوانید یکی از کارهای برنامه خود را پیش ببرید، باز هم نسبت به قبل جلوتر هستید و می توانید اتفاقات بهتری رقم بزنید. پس حتی اگر این طرز تفکر را نیز دارید، خیلی سریع از آن فاصله بگیرید. شک نکنید دوری از این ویژگی، برنامه ریزی شما را مستحکم تر و کاربردی تر خواهد کرد.
7. جریمه و پاداش در نظر بگیرید
گام بعدی برای دشتن یک برنامه ریزی عملی، استفاده از سیاست تنبیه و تشویق برای خودتان است. بدین ترتیب که می توانید به خودتان بگویید اگر من فلان کار را انجام دهم، یک کاری که به آن علاقه دارم را انجام می دهم و به نوعی پاداشی نصیب خود می کنم. یا بگویید اگر این کار انجام نشود، حق ندارم برنامه های تلویزیونی امسب را تماشا کنم! این یعنی سیاست تنبیه و تشویق!
البته این روش موافقان و مخالفان زیادی دارد اما اگر در جای مناسب از آن استفاده شود، حتماً نتیجه بسیار خوبی به شما خواهد داد و می تواند در عملی شدن برنامه ریزی شما بسیار کارساز باشد.
سیاست تشویق و تنبیه در عملی شدن برنامه ریزی
8. کارهای خود را اولویت بندی کنید
اولویت بندی کردن راه های بسیار زیادی دارد که می تواند در عملی شدن برنامه یا روتین روزانه بسیار موثر باشد؛ بدین ترتیب که شما ابتدا کارهای خود را لیست کرده و سپس، آن ها را به ترتیب اهمیت اولویت بندی می کنید.
یکی از بهترین روش های انجام این کار نیز، استفاده از ماتریس آیزنهاور می باشد؛ این ماتریس بیان می کند که 4 نوع کار در زندگی انسان وجود دارد:
1. مهم و فوری: کارهایی که خیلی سریع باید انجام شوند و از اهمیت بالایی نیز برخوردار می باشند.
2. مهم و غیر فوری: این دسته از کارها باید انجام شوند اما می توان چند روز آن ها را به تأخیر انداخت.
3. غیر مهم و فوری: برخی دیگر از کارها اهمیت چندانی ندارند اما باید در موعد مقرر انجام شوند.
4. غیر مهم و غیر فوری: طبیعتاً دسته آخر هم تکلیف مشخصی دارند و نیاز چندانی به انجام دادن آن ها نیست.
شما اگر برنامه ریزی روزانه خود را طبق این ماتریس طبقه بندی کنید، حتماً گام بلندی را در راستای عملی شدن آن برداشته اید و می توانید بهترین نتیجه را از آن بگیرید. چرا که اگر کارهای اولویت دار به خوبی انجام شوند، سایر کارها هم روی روال می افتند و نیاز به تلاش چندانی برای انجام شدن آن ها نیست. البته دقت داشته باشید که افراد موفق، کسانی هستند که هیچ گاه کارهای مهم و فوری ندارند! چرا که در برنامه ریزی های خود، آن ها را از پیش در دسته مهم و غیر فوری قرار داده اند و با انجام دادن آن ها، روز به روز مسیر موفقیت خود را هموارتر کرده اند.البته به شما پیشنهاد میکنم حتما سری به مقاله اولویت بندی چیست بزنید و از راهکارهای فوق العاده ای که در این مقاله ذکر شده ، بهره مند شوید.
9. ابتدا کارهای سخت را انجام دهید
آقای برایان تریسی در کتاب قورباغه را قورت بده می گوید: شما اگر ابتدای صبح یا در زودترین زمان ممکن، کارهای سخت خود را انجام دهید، دیگر در طول روز استرس چندانی برای انجام شدن یا نشدن آن ها نخواهید داشت و همین مورد، برنامه شما را به بهترین شکل ممکن پیش خواهد برد.
بدیهی است که هر چقدر تعداد کارهای سخت و طاقت فرسا که علاقه چندانی به آن ها ندارید بیشتر باشد، انگیزه و انرژی شما برای انجام دادن آن ها نیز کمتر می باشد و همین مورد، احتمال عملی شدن برنامه ریزی شما را بسیار کاهش خواهد داد. پس تا می توانید کارهای سخت و مهم خود را در اولویت قرار دهید.
در برنامه ریزی، کارهای سخت را در اولویت قرار دهید
10. خود را محدود نکنید
آخرین نکته ای که برای عملی شدن برنامه ریزی برای شما بیان کنم، این است که برنامه روزانه خود را طوری مشخص نکنید که به دلیل تعداد بالای کارها، نتوانید به انجام آن ها برسید! دقت داشته باشید که برنامه ریزی به معنای مدیریت کارها می باشد و نه اضافه شدن تعداد آن ها! طبق ویژگی های شخصیتی خودتان باید این کار را انجام دهید و طوری برنامه ریزی کنید که هم به انجام کارها برسید، هم استراحت کافی داشته باشید و هم میزان تفریح مناسبی در طول روز برای شما مهیا باشد.
11. هدف داشته باشید
هدفی را مشخص کنید، سپس همه کارهایی را که برای انجام آن باید انجام دهید لیست کنید. بسته به هدف خود ، حتی ممکن است روش های مختلفی برای رسیدن به هدف خود در نظر بگیرید. بعد از دانستن اینکه برای رسیدن به چه چیزی باید به نتیجه برسید ، این مرحله را به مراحل عملی تقسیم کنید تا به شما کمک کند یک برنامه واقع بینانه تر ایجاد کنید.
به خاطر داشته باشید که ممکن است برنامه شما با تلاش شما در جهت رسیدن به هدف تغییر کند ، بنابراین انعطاف پذیر باشید. اطمینان حاصل کنید که اهداف شما هوشمند هستند تا اطمینان حاصل کنید که برنامه شما موثر است:
اختصاصی: درمورد آنچه می خواهید به دست آورید روشن باشید.
قابل اندازه گیری: می توانید هدف را به ایستگاه های بازرسی قابل اندازه گیری تقسیم کنید.
دست یافتنی: شما قادر به انجام مراحل لازم برای رسیدن به هدف هستید.
مرتبط: هدف برای زندگی و هدف شما منطقی است.
به موقع: شما وقت کافی برای رسیدن به هدف خود دارید و طبق برنامه پیش می روید.
همانطور که شما یک برنامه ریزی بلند مدت برای زندگی تعیین می کنید، آینده نگری و فکر کردن به اهداف این کمک را می کند تا نه تنها ماه ها بلکه برای سالهای آینده برنامه ریزی کنید. با نگاه کردن به ارزشهای خود و فکر کردن در مورد چند ماه آینده و سال های آینده (حتی تا ده سال دیگر) که چگونه و چطور می خواهید به آنها نزدیک شوید. در این صورت می تواند واقعاً روشن کند که مراحل بعدی برای شما سودآوری دارد و می تواند به شما کمک کند تصمیم بگیرید که کجا وقت خود را بگذارید. به عنوان مثال ، اگر می خواهید در یک زمینه جدید کار کنید ، شاید اکنون وقت آن است که ارتباط برقرار کنید و به دنبال تجربه کاری باشید که می توانید در ساعات خارج از وقت خود به دست آورید. شما می توانید گام های کوچکی بردارید تا در آینده تغییر بزرگتری ایجاد کنید.
12. پیشرفت خود را کنترل کنید
با نظارت بر پیشرفت خود ، هر روز انگیزه بیشتری پیدا خواهید کرد. اگر هدف شما شامل کارهای روزانه باشد ، ممکن است بررسی روزهای تعطیل یک تقویم با x یا شکلک های خندان باشد. نظارت مستمر بر پیشرفت ها علی رغم تغییر شرایط خوب است. مواقعی وجود دارد که ممکن است در اثر فراوانی کارها بخصوص کارهایی که پیشرفت و نتیجه ملموسی ندارند، خسته شوید و احساس روزمرگی پیدا کنید. اما این کار یک انگیزه درونی فوق العاده ایجاد می کند.
توجه داشته باشید که می توانید برای شفافیت عملکردی که لازم دارید به همان اندازه به عمیق لایه ها بروید. در برنامه های بلند مدت ، شما می توانید یک طرح کلی در مورد چگونگی انجام هر نقطه از برنامه اقدام خود ایجاد کنید که نحوه انجام اهداف مشخص شده و غیره را نشان می دهد. اگر مطمئن نیستید ، از خود بپرسید ، “اگر من بخواهم به کما بروم و شخص دیگری مجبور به انجام برنامه ریزی من باشد، آیا آنها می توانند براساس برنامه های من این کار را انجام دهند؟”
با نگاهی به مکانی که دوست دارید باشید و جایی که اکنون هستید می توانید مسیر “از اینجا” به “آنجا” را به مراحل کوچک و قابل مدیریتی تقسیم کنید که با سهولت بیشتری می توانید آنها را طی کنید. به این ترتیب می توانید به راحتی موفقیت هایی را تجربه کنید که می توانند انگیزه شما را حفظ کنند ، می توانند در هنگام حرکت به جایی که ممکن است لازم باشد برنامه خود را تغییر دهید ، به طور مداوم یک قدم را جلوی قدم دیگر بگذارید و جلو بروید.
13. جدی نگرفتن برنامه
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که برنامه جدیدی را در ذهن تان چیده باشید و بگویید این بار حتماً به آن عمل خواهد کرد به احتمال زیاد در گذشته تجربه کرده اید که تا برنامه را جدی نگیرید و با جدیت برای آن تلاش نکنید کار به جایی نخواهد برد و برنامه عملی نخواهد شد قرار نیست عمل کردن به تمامی بخشهای برنامه ها کار آسان و ساده ای باشد تعهد نصفه و نیمه داشتن نسبت به برنامه ریزی در واقع همان عدم تعهد است و پیامدی جز شکست در پی نخواهد داشت پس در گام اول هر کدام از من و شما باید برنامه ای را که برای خود می ریزیم جدی گرفته و با تعهد کامل به آن عمل کنیم .
14. فراموش کردن برنامه ریزی و عمل به آن
یکی از مهم ترین موارد در پاسخ به سوال ، چگونه برنامه ریزی خود را عملی کنیم ؟ این است که شاید شما هم تصمیم گرفته باشید که مثلاً از فردا ساعت معینی بعد از بیدار شدن را به مطالعه اختصاص دهید صبح فردا فرا می رسد و شما به کلی عهد و پیمانی که با خود بسته بودید را از یاد برده اید و پس از مدتی یادتان بیاید چه امروز می بایست مطالعه کنید و این داستان هر روز تکرار می شود و شما به علت آنکه پیگیری و پشتکار کافی به خرج نداده اید از دست خودتان عصبانی و ناامید میشوید .
برای عدم فراموش کردن برنامه فقط کافیست که برنامه خود را مکتوب کنید و با جدیت تمام به انجام دادن کارهای برنامه ریزی شده بپردازید .
جهت عدم فراموشی برنامه کافیست که برنامه خود را مکتوب کرده و با جدیت به انجــام برنامه بپردازید
15. گیر کردن در دام وسوسه ها
عوامل وسوسه زا ،همه جا هستند. وقتی رژیم میگیرید، کیک شکلاتی خوشمزه از یخچال برای تان چشمک می زند و وسوسه تان می کند که به سراغش بروید هنگامی که تصمیم می گیرید شبها زود به رختخواب بروید وسوسه دیدن برنامه های تلویزیونی جذاب شبانه دست از سرتان بر نمی دارد زمانی که امتحان دارید یا باید پروژه کاریتان را تحویل بدهید مدام وسوسه می شوید که گوشی به دست بگیرید و در شبکه های اجتماعی و فضای مجازی گشت بزنید .
اگر نگاه کنیم وسوسه ها تا حدودی مایه دردسر هستند اما واکنشی که ما از روی عادت ها به این وسوسهها میدهیم مهم تر و اثرگذارتر از خود وسوسهها هستند اگر فرمان زندگی تان را دست عادتهایی بدهید که باعث به تعویق افتادن کارها و اهمال کاری در کارها میشوند نخواهید توانست به برنامههایتان متعهد مانده و آنها را اجرایی کنید.
16. دلیل تراشی کردن
وقتی کارهایی که باید انجام بدهید سخت می شوند یا عامل وسوسه غذایی در سر راهتان قرار می گیرد ذهنتان شروع به دلیل تراشی و توجیه کردن میکند مغز ما در این کار یعنی دلیل تراشی عملکرد فوق العاده خوبی دارد حتماً جملاتی مانند یک بار که هزار بار نمیشه این یک موقعیت استثنایی هست و می تونم از برنامه پیرو این کنم اشکال نداره از فردا شروع می کنم برایتان آشنا به نظر برسند همگی این جملات در ظاهر عقلانی و منطقی به نظر میرسد اما در باطن برنامهریزیهای ما را مختل میکند اگر به دلیل تراشی عادت کنید نخواهید توانست به هیچ برنامهای متعهد بمانید چون مغز خزنده ما کارش حفظ بقای ماست و هر کاری میکند که ما از ناحیه امن خود خارج نشویم و خود را به سختی نیندازیم پس با این توجیه کردن ها و دلیل تراشی ها و بهانه آوردن ها ما را از انجام برنامه خود منصرف می کند .
17. به تعویق انداختن کارها
شاید برای شما هم پیش آمده باشد که بخواهید کاری را انجام بدهید وقتی زمان انجام آن کار فرا می رسد حجمی از وسوسه ها و عدم قطعیت ها به سراغ تان بیاید و مجبور شوید قید آسایش لحظهای خودتان را بزنید اینجاست که سر و کله این جملات پیدا میشود.
اول پیام هایم را چک کنم پنج دقیقه بعد شروع می کنم.
امروز خسته ام پس به خودم مرخصی می دهم و از فردا کار را شروع می کنم.
این گونه جملات واکنش های عادت گونه از جنس دلیل تراشی ها و بهانه های مغز ما هستند که باعث اهمال کاری در انجام کارها و پشت گوش انداختن و تعویق آنها میشوند.
18. عدم دوست داشتن فعالیت هایی که در برنامه ما وجود دارد
یکی از مشکلات عمده که باعث عدم اجرای برنامه ریزی می شود این است که در هر برنامه و در هر پروژه دشوار ما با فهرستی کوتاه یا بلند از اقدامات ای روبرو خواهیم شد که شاید به آنها علاقه ای نداشته باشیم اگر قرار باشد به محض اینکه از کاری خوشمان نیامد قید انجام آن را بزنیم نخواهیم توانست از پس از عمل کردن به برنامه ریزی های زندگی خود بر بیایم و مدام این سوال ذهن مان را درگیر خود کند که : چگونه برنامه ریزی خود را عملی کنیم ؟
ما باید آگاه باشیم که عادت دوست نداشتن، قضاوت کردن ،زود رنجی، گله و شکایت کردن ذهنی، همگی به ضرر خود ما بوده و لزومی ندارد که همه جوانب برنامه را دوست داشته باشیم تا بتوانیم به آن متعهد باقی بمانیم ما قدرتمند تر از این حرف ها هستیم که با دوست نداشتن یک کار در برنامه ریزی خود قید آن را زده و آن کار را انجام ندهیم پس با انجام دادن آن کار ثابت خواهیم کرد که ما می توانیم از پس برنامه خود بربیایم البته تعهد و جدیت در کار ملاک انجام دادن این مورد و رشد و پیشرفت خواهد بود.
عدم علاقه نسبت به فعالیت های داخل برنامه دلیلی مهم در عدم اجرای برنامه ریزی
19.اهمیت برنامه را فراموش می کنیم
یکی از مهمترین مواردی که باعث میشود ما برنامه خود را اجرایی نکنیم و این سوال را مدام از افراد متخصص بپرسیم که چگونه برنامه ریزی خود را عملی کنیم این است که ما اهمیت برنامه خود را فراموش میکنیم اگر ما اهمیت هدف و برنامه را فراموش کنیم یا اگر هدف واقعاً برای ما مهم نباشد نخواهیم توانست در پیش بردن برنامه و رسیدن به آن هدف موفق عمل کنیم و جمله معروفی هست که میگوید اگر چرایی یک کار را بدانید چگونگی انجام آن کار برای تان روشن و واضح خواهد بود پس اگر در ابتدای شروع هر برنامه و هدف ما یک چرایی و دلیل محکم برای خود داشته باشیم به راحتی می توانیم از پس آن برنامه بر آمده و به اهداف خود برسیم.
و یکی از مهمترین راهکارهای فراموش نکردن اهمیت برنامه ، داشتن یک جدول برنامه ریزی است که مدام اهمیت این موضوع را به شما یادآوری می کند که پیشنهاد میکنم حتما سری به مقاله جدول برنامه ریزی بزنید.
20. ناامید می شویم و دست از کار می کشیم
گاهی اوقات در مسیر اجرا کردن برنامه و رسیدن به اهداف موقعیت های پیش می آید که کار را خراب میکنیم و نمیتوانیم آن طور که باید و شاید طبق ایده آل ها و استانداردها و انتظار هایمان رفتار کنیم در چنین شرایطی این سوال پیش می آید که چگونه برنامهریزی خود را عملی میکنیم و در چنین شرایطی ممکن است از خودمان دلسرد شویم و نسبت به توانایی هایمان تردید کنیم.
حقیقت این است که چنین اتفاقی برای هرکس ممکن است رخ بدهد از توان افتادن و بیانگیزه شدن نه تنها هیچ سودی ندارد بلکه تلاش هایی که تا به امروز انجام داده ایم را هم ضایع میکند کافیست این اتفاق را به چشم تجربه بنگرید از آن درس گرفته و دوباره شروع کنید و این تفاوت اساسی افراد موفق و ناموفق است که افراد موفق در هنگام شکست ها و زمین خوردن ها یک بار دیگر بلند میشوند و تلاش میکند اما افراد ناموفق با اولین و کوچکترین شکست جا زده و دیگر به تلاش و کوشش خود ادامه نمی دهد. و یکی از بهترین راهکارهای جلوگیری از ناامیدی ، شارژ روزانه آن میباشد که در این رابطه پیشنهاد میکنم حتما سری به مقاله جملات برنامه ریزی از زبان بزرگان بزنید.
21. پیش بینی موانعی که در مسیر رسیدن به اهداف و برنامه وجود دارد
یکی از مهمترین راهکارهای پاسخ به این سوال که چگونه برنامه ریزی خود را عملی کنیم این است که در کنار یافتن راهکار ها و اجرایی کردن آن ها موانع و مشکلات این مسیر را هم بدانیم و از قبل برای مقابله با آنها آماده شده و برنامه ریزی کنیم موانع زمانی خودشان را نشان می دهند که شما خسته باشید عجله داشته باشید یا حس و حال پیروی از برنامه را نداشته باشید.
به عنوان مثال رانندگی برای مدت ۲۰ دقیقه برای رسیدن به باشگاه ورزشی نیاز به مرتب کردن خانه قبل از شروع به مطالعه وجود داشتن عوامل حواس پرتی زیاد هنگام انجام تکالیف درسی و غیره همگی موانعی هستند که نتوانید به برنامهریزیهای تان جامه عمل بپوشانید.
پس با دانستن موانع مسیر و برنامه خود در کنار عوامل چگونه برنامه ریزی خود را عملی کردن میتوانیم در مسیر رسیدن به اهداف بهتر عمل کرده و شاهد رشد و پیشرفت خود باشیم.
22. برنامه تان را جلوی چشم خود بگذارید
یکی از مواردی که باعث می شود ما به برنامه خود عمل نکنیم این است که نمی دانیم چه زمانی برای انجام یک کار اختصاص داده ایم و یا اینکه نمی دانیم که زمان عمل کردن به برنامه فرا رسیده است.
برای به انجام رساندن هر برنامه شما باید در چه مکانی حضور پیدا کنید؟چه کاری را در چه زمانی باید تکمیل کنید؟وقت مطالعه ورزش یا خوردن ناهار چه ساعتی می باشد؟
این موارد سوالاتی است که اگر شما بتوانید با یک برنامهریزی دقیق آنها را پاسخ بدهید به راحتی می توانید عمل گرایی در برنامه ریزی خود را افزایش بدهید و برای این کار پیشنهاد می کنیم یک یادداشت متنی روی میزتان قرار داده یا زنگ هشدار تلفن همراهتان را تنظیم کرده یا از هر شیوهای استفاده کنید و برنامه خود را در جلوی چشم خود بگذارید تا مدام آن را ببینید.
این اقدام بسیار اهمیت دارد وقتی برنامه ای را به تازگی آغاز می کنید خیلی راحت احتمال دارد که آن را از خاطر ببرید با انجام این روش به مرور زمان برنامه جدید شما به عادت تبدیل شده و در ذهن تان ماندگار خواهد شد.
23-.در لحظه عمل کنید و به تعویق انداختن را متوقف سازید
اینکه چگونه برنامه ریزی خود را عملی کنیم نیاز به اقدام و عمل دارد پس اجازه به تعویق انداختن را به خودتان ندهید در ابتدای ماه هفته و روز هدف گذاری و برنامه ریزی انجام بدهید چیزی که مهم است این است که از قبل برنامه داشته باشید و در لحظه تصمیم گیری نکنید ما انسانها به شدت مستعد این هستیم که کارها را به چند دقیقه چند ساعت یا چند روز بعد موکول کنیم به جای به تعویق انداختن کارها به خودتان بگویید من اکنون مجاز به تغییر دادن برنامه زمانی ام نیستم باید آخر روز هفته یا ماه برسد آن موقع می توانم بنشینم فکر کنم و تصمیم بگیرم که کدام بخش از برنامه ام را می توانم تغییر دهم.
این مقاله به پایان رسید ، امیدوارم که ما توانسته باشیم که تمامی نکات در باره این موضوع را به شما گفته باشیم.