ویرگول
ورودثبت نام
امیرعباس حیدری
امیرعباس حیدری
خواندن ۱۲ دقیقه·۹ ماه پیش

خلاصه کتاب وابی سابی نوشته بث کمپتون

با مطالعه کتاب وابی سابی ، با گشت‌وگذار در دل فرهنگ چندین‌هزارساله ژاپن با سبکی از زندگی آشنا می‌شویم که هنر خوب زیستن رابه ما می‌آموزد.

ما به دنبال کسب ثروت بیشتر، کسب موقعیت شغلی بالاتر، کسب جایگاه اجتماعی والاتر و عقب‌نماندن از مد روز به ماشین‌هایبی‌احساس و عاری از تفکری بدل شده‌ایم که دیگر از معنای هستی خود پرسش نمی‌کند.

استرس و اضطراب از عقب‌ماندن، ما را به جلو می‌راند؛ غافل از اینکه بدانیم مسیری که در آن قدم گذاشته‌ایم سرابی بیش نیست و ازبیخ ما را از مسیر منتهی به زندگیِ سعادتمند منحرف کرده است.

وابی‌سابی نوعی جهان‌بینی است که نحوه زندگی‌کردن را به انسان آموزش می‌دهد. شاید بهتر باشد این‌طور بگوییم: وابی‌سابی هدفاصلی زندگی را مجدداً به ما یادآور می‌شود و ما را به آن سمت هدایت می‌کند. وقتی با وابی‌سابی آشنا شویم، بیشتر از هر وقت دیگریمی‌فهمیم که تا چه حد از زندگی دور افتاده‌ایم و در جای نادرستی انرژی و هزینه صرف کرده‌ایم.

وابی‌سابی معنای مشخصی در فرهنگ ژاپنی ندارد، مردمان ژاپن با آن بزرگ شده‌اند و به طور غریزی از دریچه این مفهوم به زندگیمی‌نگرند.

راز وابی‌سابی در این است که دنیا را نه از زاویه منطق بلکه از دریچه احساسات قلبی ببینیم. وابی‌سابی بینشی غریزی وزیبایی‌شناسانه به زندگی است که از ما می‌خواهد عمیقاً بپذیریم که زندگی ذاتاً فانی، ناقص و ناکامل است.

یکی از اصول اصلی وابی سابی آن است که در پی کامل بودن نباشیم و خود را آنطور که هستیم بپذیریم.

یک ژاپنی قطعاً مفهوم وابی‌سابی را می‌فهمد اما نکته اینجاست که این مفهوم به صورت حسی و از طریق تجربه درک می‌شود. برای درکواقعی این بینش در فرهنگ ژاپنی باید آن را تجربه کنید.

وابی‌سابی در اصل از دو کلمه جداگانه تشکیل شده است؛ وابی یعنی یافتن زیباییِ نهفته در سادگی، معنویت و آرامشی که درفاصله‌گرفتن از دنیای مادی به دست می‌آوریم؛ سابی نیز بیشتر مربوط به گذر زمان است. به این معنا که همه‌چیز رشد می‌کند، نابودمی‌شود و ماهیت زمان همه‌چیز را تغییر می‌دهد. اگرچه وابی‌سابی معنایی فراتر از این دو واژه جداگانه دارد، اما بد نیست پیش از رفتنبه سراغ این مفهوم در هریک از این دو واژه دقیق شویم.

برای کشف منشأ کلمه وابی باید دنیای چای را بکاویم. آیین چای تا نیمه دوم قرن شانزدهم، مراسمی اجتماعی برای نمایش ثروتمتمولان بود. اما استاد چای، سان نو ریکیو، انقلابی در آیین چای‌نوشی به وجود آورد تا سادگی را دوباره به این مراسم بازگرداند. درحقیقت مراسم چای فضایی برای گرده‌همایی و درک اهمیت طبیعت بود نه عرصه‌ای برای نمایش تجمل. ریکیو فرهنگ چای را به سنتستایش سادگی تغییر داد. او در زمان فقر توده‌ها با فرهنگ افراطی طبقات حاکم مخالفت کرد و زیباییِ ساده و زاهدانه را که نمایانگرماهیت خودِ زندگی بود در این فرهنگ منعکس کرد. به همین دلیل چای ریکیو به «چای وابی» مرسوم شد.

وابی نوعی زیبایی فاخر است که در حقایق زمخت و خشن زندگی یافت می‌شود.

وابی به ما می‌گوید زیبایی فقط در چیزهای شاد نیست. زیبایی در هر چیزی وجود دارد اما ممکن است از چشم ما پنهان باشد. وابیزیباییِ نهفته در سادگی است، احساس رضایتی است که اگر به دام مادیات نیفتیم می‌توانیم تجربه‌اش کنیم. وابی یعنی بپذیریم کهنیازهای واقعی ما ساده‌اند و زیبایی را می‌توان در هر چیزی یافت.

کلمه سابی به معنای «زنگارگرفتگی، ظاهر قدیمی و سادگی فاخر» است. آن را می‌توان به «آرامش» هم ترجمه کرد. یک لایه معناییدیگر که کلمه سابیرو به این واژه اضافه می‌کند «رنگ گذر زمان به خود گرفتن» است. سابی یعنی زیباییِ پالوده‌شده در طول زمان. نوعیزیبایی عمیق که با گذر زمان آشکار می‌شود. سابی نشان‌دهنده ردِ گذر زمان بر اشیاست، مثل برقِ کدر افتاده بر یک میز فرسوده. امامعنای عمیق این واژه در فرهنگ زیبایی‌شناسی ژاپنی این است که در زیر ظاهر اشیا چه حقیقتی پنهان شده است. سابی نشانگر تکاملو زوال است و ما را متوجه ناپایداری هستی و چرخه طبیعی مرگ و زندگی می‌کند.

درس‌هایی که وابی‌سابی به ما می‌آموزد ریشه در ایده‌های زیر دارد:

دنیا بسیار متفاوت خواهد بود اگر بیاموزید با قلبتان آن را ببینید و تجربه کنید؛

همه‌چیز از جمله خودِ زندگی ناپایدار و همراه با کم و کاستی است. درنتیجه دستیابی به کمال غیرممکن است و نقص در هرچیزی وجوددارد از جمله خودِ ما؛

در سادگی بی‌نهایت زیبایی و ارزش و آرامش نهفته است.

وابی‌سابی ما را به سمت رویکردهای جدیدی هدایت می‌کند، برخی از این رویکردها به شرح زیرند:

درگیری کمتر، اشتیاق بیشتر؛ شتاب کمتر، راحتی بیشتر؛ هرج‌ومرج کمتر، آرامش بیشتر؛

مصرف‌گرایی جمعیِ کمتر، تولید فردیِ بیشتر؛

پیچیدگی کمتر، شفافیت بیشتر؛ قضاوت کمتر، بخشش بیشتر؛ خودنمایی کمتر، حقیقت بیشتر؛

مقاومت کمتر، سرسختی بیشتر؛ کنترل کمتر، رهایی بیشتر؛

فکر کمتر، حس بیشتر.

برای رسیدن به بینش وابی‌سابی در زندگی می‌توانید برای شروع این بینش را در محیط فیزیکی زندگی خود پیاده کنید؛ خانه مهم‌ترینفضایی است که بر نحوه زندگی‌ و احساسات روزمره‌مان اثر می‌گذارد. یکی از روش‌هایی که با آن می‌توانید وابی‌سابی را به چیدمان وطراحی منزل خود بیاورید، روش «سادگی روح‌انگیز» است. این روش سادگی و راحتی را به محیط زندگی‌تان می‌آورد.

خانه به‌عنوان شخصی‌ترین و امن‌ترین فضای شما که بیشترین وقت را در آن کنار خانواده و دوستان می‌گذرانید باید ساده، کاربردی،باکیفیت و راحت باشد. پس ترس از قضاوت‌شدن را کنار بگذارید و ببینید با داشته‌های فعلی‌تان چه کارهایی می‌توانید انجام دهید. ازآت‌وآشغال‌ها خلاص شوید.

رهاشدن از خرت‌وپرت‌ها بخش مهمی از روش «سادگی روح‌انگیز» است. هرچه از لوازم بیشتری خلاص شوید، کم‌کم متوجه می‌شوید ازافکار منفی، احساس کمبود، پرمشغلگی و وابستگی به گذشته خلاص شده‌اید.

ساده‌سازیِ روح‌انگیز به شما کمک می‌کند چیزهایی را نگهدارید یا بخرید که واقعاً به آن نیاز دارید. این نیاز حتماً نباید کاربردی باشد،ممکن است شما به چیزهایی نیاز داشته باشید که صرفاً ارضاکننده احساسات و امیالتان باشند.

یکی دیگر از ویژگی‌های خانه‌ الهام‌گرفته از وابی‌سابی عنصر طبیعت است. سعی کنید از اجناس طبیعی در چیدمان خانه استفاده کنیدمثل چوب، سنگ، سفال، گل و گیاه.

وابی سابی به چگونه دیدن ربط دارد و نه به آنچه میبینیم. این نوعی نگرش و دریچه ای برای دیدن جهان است.

وابی‌سابی نیز درواقع عکس‌العملی احساسی به ماهیت واقعی چیزها همان‌طور که هستند است. در طبیعت بودن به ما یادآوری می‌کندکه همه‌چیز فانی و ناقص است، گردش فصول و زمستانی که از پی بهار می‌آید، میراییِ هر چیزی را نشان می‌دهد و ما تنها بخشکوچکی از این هستی هستیم.

نگاهی دقیق به طبیعت منجر به تقویت بینش وابی‌سابی می‌شود.

فصل‌ها به‌نوعی زمان‌سنج وابی‌سابی‌اند.

هر فصل بانگی است که ما را مدام به توجه‌کردن به زمان حال، حس‌کردن و ارزشمند دانستن آن فرامی‌خواند.

نکته اینجاست که هیچ‌چیز تا ابد ثابت نمی‌ماند. ما و دنیای اطرافمان دائماً تغییرات کوچک و بزرگی را از سر می‌گذرانیم، پس ناپایداریحالتِ طبیعی هر چیزی است و از آنجایی که تغییر حتمی است، تلاش برای حفظ گذشته یا حال بی‌معنی و استرس‌زاست.

وابی‌سابی از ما می‌خواهد مانند درخت بامبو باشیم. بامبو همیشه رشد می‌کند و به محیط متغیر اطرافش حساس است. ریشه‌اش محکماما منعطف است.

انعطاف پذیری خود قدرت است؛مانند بامبو باشید.

بینش وابی‌سابی که برپایه انعطاف و پذیرش است به ما کمک می‌کند تا دربرابر فجایع دوام بیاوریم و تعادلمان را حفظ کنیم. البته پذیرشبه معنای این نیست که خوشحال باشیم و چشممان را بر روی چیزها ببندیم، بلکه باید به حقایق در حال وقوع که پیوسته تغییر می‌کنندنگاهی واقع‌بینانه داشته باشیم. سرسختی و مقاومت گاهی می‌توانند ما را از پا درآورند.

همین بینش منعطف را باید نسبت به گذر زمان نیز داشته باشیم. نگاهی حسرت‌بار به گذشته، دردی را از ما دوا نمی‌کند. گذشته دیگراینجا نیست، هر اتفاقی که در گذشته افتاده است، خوب یا بد، دیگر تمام شده است. حواستان باشد، گیرکردن در گذشته و غرق‌شدن درآن به معنای ازدست‌دادن فرصت‌های طلایی زمان حال است.

در حال زندگی‌کردن به این معناست که با حقیقتِ لحظه حال همراه شوید. اگر بپذیریم که نمی‌توانیم وضع موجود را حفظ یا کنترل کنیم،آن‌وقت قدر خوبی‌های زمان حال را می‌دانیم و مطمئن خواهیم بود لحظات بد هم سرانجام به پایان خواهند رسید.

آموزه‌ای در فرهنگ ژاپنی وجود دارد که می‌گوید: «وِر تادا تارو آ شیرو». یعنی «ثروتمند کسی است که از داشته‌های خود خشنوداست». امکانات زمان حال محدود است؛ پس ظرفیت خود را بشناسید و بدانید که شما فقط آنچه را از دستتان برمی‌آید می‌توانید انجامدهید.

ما خواسته یا ناخواسته از کمال و کمال‌گرایی برای عدم پذیرش زندگی همان‌طور که هست استفاده می‌کنیم. برای مثال:

به‌عنوان سازوکار دفاعی؛

به‌عنوان شگردی برای به تعویق انداختن؛

به‌عنوان مقیاسی برای قضاوت؛

به‌عنوان سرپوشی برای پنهان‌کردن حقیقت.

نمونه بسیار آشنای این‌گونه کمال‌گرایانه را در جهان مسموم اینستاگرام به‌صورت روزانه مشاهده می‌کنیم. غافل از اینکه بدانیممعیارهایی که چنین محیط‌هایی برای خوشبختی وضع می‌کنند، هیچ ذات حقیقی‌ای ندارند و سرابی بیش نیستند. کما‌ل‌گرایی در اغلبموارد، نتایجی زیان‌بار دارد و چشم ما را دربرابر امکانات واقعی می‌بندد.

یکی از آموزه‌های وابی‌سابی ستایش نقصان است. نقصان که ریشه در طبیعت دارد برمبنای این اصل شکل گرفته است که اگر همه‌چیزمدام در حال تغییر باشد، پس هیچ‌چیز نمی‌تواند همیشه صددرصد کامل باشد. بنابراین، هیچ‌چیز نمی‌تواند همیشه بی‌نقص باشد، زیرابی‌نقصی حالتی از کمال است.

نقص های ماست که ما را یگانه میکنند و یگانگی ماست که هر یک از ما را زیبا میکند.

خود را همان‌طور که هستید بپذیرید و برای نقص‌های خود و دیگران احترام و ارزش قائل باشید.

اصل و اساس بینش وابی‌سابی یک چیز است: پذیرای وجود ارزشمند خود باشید، همانطور که هست، همانطور که طبیعی است، با تمامچاله‌ها و عیوب و نقص‌هایش.

وقتی همیشه به دنبال کمال باشیم، سرعت زندگی بالا می‌رود و تصمیمات عجولانه افسار ما را به دست می‌گیرند.

ژاپنی‌ها ضرب‌المثلی دارند که می‌گوید: «نانا کُرُبی، یا اُکی.» یعنی هفت‌بار به زمین افتادن به معنی هشت‌بار بلندشدن است.

این مهم است که بدانیم یادگیری هیچ‌گاه تمام نمی‌شود و کل زندگی، عرصه‌ آزمون و خطا کردن است. بنابراین اگر خطاها و اشتباهاتمانرا در یک چشم‌انداز وسیع‌تر ببینیم، متوجه خواهیم شد که در نمودار زندگی، آن‌ها فقط فرودهای جزئی‌ای هستند که همیشه می‌توانندروندی صعودی به خود بگیرند.

همیشه زمانی برای تصحیح اشتباه و ارائه‌ عملکرد بهتر در مقاطع بعدی وجود دارد.

اگر از منظر وابی‌سابی به شکست نگاه کنیم، به نتایج زیر می‌رسیم:

_آموختن از شکست به معنای استقبال از آن نیست. شکست ما را سرسخت می‌کند و کمک می‌کند تا به طریق دیگری رشد کنیم. اگردیگر سعی نکنیم که کامل باشیم، ممکن است حتی دیگر «شکست» را «شکست» نبینیم.

_احساس شکست تا همیشه ادامه ندارد. هیج‌چیز ثابت نیست. هر روز فرصتی برای شروعی تازه است.

_همه‌چیز در حال تغییر است و شاید لحظه‌ای فرارسیده تا مکث کنیم، سر بگردانیم و دنبال چیز دیگری برویم.

برای بازتعریف شکست، ابتدا باید نگاهمان را به موفقیت تغییر دهیم. اغلبِ ما یک هدف را در نظر می‌گیریم و ارزش زندگی‌مان را شکستیا پیروزی در آن هدف تعیین می‌کند. اما تک‌هدفی بودن نشان از کمال‌گرایی دارد.

وابی‌سابی برای بازتعریف شکست، چند آموزه در اختیارتان می‌گذارد، از جمله اینکه:

یادگیری هیچ‌گاه «کامل» و «تمام» نمی‌شود.

شکست مقدمه پیشرفت است، پس از شکست است که به پیروزی می‌رسید.

بازتعریف شکست باعث می‌شود دیدگاه ما نسبت به آن تغییر کند.

شش قدم برای رهاشدن از استرس و یادگرفتن از شکست:

۱_حقیقت: حقایقِ اتفاق رخ‌داده را بیان کنید.

۲_تحقیر: ببینید واقعاً چه کسی را دارید سرزنش می‌کنید و خودتان در این موضوع چه نقشی داشته‌اید.

۳_سادگی: بزرگ‌ترین درسی را که از شرایط می‌گیرید بکاوید.

۴_ناپایداری: کشف کنید چه‌چیزی از دست رفته،

چه‌چیزی به دست آمده و چه‌چیزی در درونتان تغییر کرده است.

۵_نقصان: اقرار کنید که چه نقص‌هایی را در خود و در دیگری باید ببخشید یا بپذیرید تا به جلو بروید و به خودتان یادآوری کنید نقصشما را تبدیل به انسان می‌کند.

۶_ناکاملی: بدانید این پایان ماجرا نیست. تصمیم بگیرید در ادامه چه کنید.

نگذارید ترس از شکست جلوی انجام کار و پیشرفتتان را بگیرد، نگران قضاوت دیگران درباره‌ شکست خود نباشید.

شکست نباید مانع خلاقیت باشد.

با پنج روش زیر این مانع را بردارید و خلاقیت خود را شکوفا کنید:

۱_برچسب‌ها را فراموش کنید (هنرمند، نویسنده و غیره) و فقط مشغول خلق‌کردن شوید.

۲_به فرایند فکر کنید، نه به محصول نهایی.

۳_اگر چیزی جواب نمی‌دهد، چیز دیگری را امتحان کنید (ابزارهای جدید، مواد جدید، معلم جدید، دیدگاهی جدید)

۴_فقط نیمی از مسئولیت با شماست. با قلبی باز به سراغ کارها بروید و ببینید چطور کائنات به کمک شما می‌آید.

۵_به تنهایی کاری را امتحان نکنید. گروهی پیدا کنید که علایق مشترک با شما دارند و از یکدیگر حمایت کنید.

آیین چای‌خوری در ژاپن از جایگاه مهمی برخوردار است و بی‌ارتباط به آموزه وابی‌سابی نیست. این مراسم چهار اصل به نام‌های وا،کِی، سِی و جاکو دارد که به معنای هماهنگی، احترام، پاکی و آرامش است.

(وا) یا همان هماهنگی به معنای یکی‌شدن با طبیعت، با دیگران و توجه به یکدیگر است.

(کِی) به معنای پذیرش دیگران به همان‌صورت که هستند است.

(سِی) به اهمیت نظافت و پاکیزگی در مراسم چای اشاره دارد.

(جاکو) نیز همانطور که پیداست به معنای سکون و قرار است.

جهان‌بینیِ الهام‌یافته از وابی‌سابی، فضایی برای عشق باز می‌کند، زیرا به این حقیقت توجه دارد که همه ما به یکدیگر وابسته‌ایم و بدونیکدیگر نمی‌توانیم به زندگی ادامه دهیم. پس باید سخاوت روح را در خود بپرورانیم تا روابطمان را طور دیگری تجربه کنیم.

اصل را بر پذیرش و درک دیگران بگذارید.به این فکر کنید که اگر دیگران نیز با شما همین رفتار را داشته باشند تا چه حد تنش هافروکش خواهد کرد.

برای رسیدن به یک تعامل سالم و زایشی، ارتباط رودررو بسیار مفید است. ژاپنی‌ها اصطلاحی دارند به نام «کوکی اُ یومو» که به معنای«خواندنِ جَو» است. خواندن جو یعنی حس‌کردن موقعیت و رفتارکردن براساس آن.

وابی‌سابی به ما کمک می‌کند تا از بینش تک‌حرفه‌ای و کمال‌محور به سوی چندحرفه‌ای بودن پیش برویم.

کمال‌گرایی در مسیر شغلی، فریبی است که تأثیراتی منفی به بار می‌آورد: استرس و اضطراب، احساس ناکفایتی، عدم استفاده ازظرفیت‌های خود، عدم اعتماد به نفس و مشکلات مالی به دلیل باور به اینکه کفایت لازم را نداریم، ازجمله مشکلاتی است که کمال بر سرراه ما می‌گذارد.

در عوض، اگر بنابر اصول وابی‌سابی، ناپایداری، نقصان و ناکاملی را به‌عنوان حالت طبیعی همه‌چیز، ازجمله شغل، در نظر بگیریم،آن‌وقت لذت و رضایت را تجربه خواهیم کرد، احساس کفایت و اعتماد به نفس خواهیم داشت و از ظرفیت‌هایمان حداکثر استفاده راخواهیم برد.

اگر به دنبال انگیزه می‌گردید، «برتری» را جایگزین «کمال» کنید. کمال یعنی مقصدی دست‌نیافتنی را معین کنیم و خود را در تنگناقرار دهیم و سرآخر هم ناامید و سرخورده شویم. اما برتری یعنی می‌توانم از ظرفیت‌هایم نهایتِ استفاده را بکنم و بهترینِ خودم باشم.

باید اولویت‌هایتان را براساس آنچه واقعاً هستید، آنچه واقعاً می‌خواهید و آنچه ظرفیتتان اجازه می‌دهد داشته باشید برنامه‌ریزی کنید تالذت حاصل از بینش وابی‌سابی را عمیقاً حس کنید.

یک مسیر شغلی کامل و خطی وجود ندارد؛ در طول چرخه زندگی ممکن است چندین حرفه را در مسیر کاری خود دنبال کنید و هرکدام ازآن‌ها برایتان مهم‌ باشند؛ راهِ رسیدن به نتایج مهم‌تر از نتایجی است که به دست می‌آورید.

پذیرش هر مرحله از زندگی به شما کمک می‌کند با رضایت‌خاطر پیر شوید؛ شما تا ابد در این دنیا نیستید، عزیزانتان هم همین‌طور، پسقدر یکدیگر و قدر هر روز زندگی‌تان را بدانید؛ کمال واقعی در لحظات زودگذر یافت می‌شود، قدر لحظات را بدانید.

وابی‌سابی اگرچه بینشی است که در سنت ژاپنی زاده شده است، اما ارزشی جهان‌شمول دارد، زیرا نوعی نگاه به جهان و خودمان استکه زندگی‌مان را سرشار از معنا، لذت، و تحرک می‌کند.

#وابی_سابی

#امیرعباس_حیدری

#بث_کمپتون

#مرصاد_غنی_آبادی

#مکبث

وابی سابیامیرعباس حیدریبث کمپتونمرصاد غنی آبادیمکبث
بازیگر تاتر و سینما/عکاس/تهیه کننده
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید