امیرعباس حیدری
امیرعباس حیدری
خواندن ۵ دقیقه·۱ سال پیش

خلاصه کتاب پدر پولدار، پدر فقیر

کتاب پدر پولدار، پدر بی‌پول داستان کودکی است که با دو پدر، یکی پولدار که پدر دوستش است و دیگری فقیر که پدر واقعی خودشاست، بزرگ می‌شود.

دوندگی:

دوندگی را می‌توان این‌طور تعریف کرد: روزمرگی بی انتها در جهت کار کردن برای هر کسی غیر از خودمان. این جمله بدین معناستکه بیشترین زحمت و تلاش را ما متحمل می‌شویم اما بیشترین سود آن فعالیت را دیگران (مثلاً کارفرما و رؤسا) می‌برند.

همواره افراد، از دوندگی به‌عنوان عملی نفرت‌انگیز یاد می‌کنند و این در حالی است که بیشتر افراد به دام دوندگی افتاده اند. حال سوالاینجاست، با وجود چنین نفرت و نارضایتی، چرا همچنان به آن ادامه می‌دهیم؟

پاسخ این سوال روشن است: به این دلیل که زندگی اکثر افراد، تحت سلطه‌ ترس از مخالفت و رد شدن توسط اجتماع است.

حقیقت این است که شما درس میخوانید و سخت کار میکنید ولی هیچ رشد مالی نخواهید داشت؛ چرا که اسیر دوندگی شده اید.

طمع و ترس:

اگر پول داشته باشید، روی تمام چیزهای جدیدی که می‌توانید بخرید تمرکز خواهید کرد (این همان طمع است) و اگر پول نداشته باشید،نگران این هستید که هیچ‌وقت به‌اندازه‌ کافی به آن دست پیدا نکنید (که معادل ترس است).

ترس از خطرها و مشکلات احتمالی یکی از دلایلی است که مانع ریسک شما در بازار می‌شود. شما سرمایه‌گذاری نمی‌کنید چون ترس ازدست دادن پول آنقدر پرقدرت است که دست و دلتان را برای سرمایه‌گذاری و ریسک می‌لرزاند. با وجود اینکه چنین سرمایه‌گذاری‌هاییمی‌تواند در طول زمان برای شما سودآور باشد، ترس دست‌و‌پایتان را می‌بندد. از طرفی حسی دیگر به سراغتان می‌آید که کاملا مخالفاین دیدگاه است. طمع، وادارتان می‌کند که برای داشتن زندگی بهتر این پول اضافی را خرج کنید.

با افزایش دانش اقتصادی خود در زمینه سرمایه‌گذاری، ریسک و بدهی می‌توانید با این احساسات مقابله کنید. انجام این کار حتیباوجود ترس و طمع، باعث تصمیم‌گیری‌های منطقی و کارآمد می‌شود.

هوش اقتصادی:

اکثر افراد تصور می‌کنند هوش و استعداد برای پولدار شدن کافی است. اما در واقع دنیا پر است از افراد بااستعداد بی‌پول.

مشکلِ فقدان آموزش برای کسب هوش اقتصادی تنها مختص جوانان نیست و حتی بزرگسالان نیز با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند. اکثربزرگسالانی که از قضا باسواد و دارای تحصیلات عالی هستند نیز تصمیمات اشتباهی در زمینه‌ مالی می‌گیرند.

دنبال کردن یک برنامه آموزشی مستقل در زمینه هوش اقتصادی بر همه چیز ارجحیت دارد.

اهداف مالی معقولانه:

ابتدا صادقانه به وضعیت مالی خود نگاه کنید. شغلی که در حال حاضر دارید را در نظر گرفته و کاملا صادقانه از خود بپرسید که چهدرآمدی در حال حاضر و در آینده از خودتان انتظار دارید؟ از پس چه مقدار هزینه‌ بر خواهید آمد؟ با جواب دادن به این پرسش‌ها، به‌عنوان ‌مثال، خواهید فهمید که خرید یک مرسدس بنز گران‌قیمت در حال حاضر برایتان ممکن خواهد بود یا خیر.

اگر از طرد شدن می‌ترسید، کار در یک شرکت بازاریابی شبکه‌ای را آغاز کنید. با اینکه شاید درآمد خوبی از این کار نصیب‌تان نشود،اما مهارت‌های فروش و اعتمادبه‌نفس زیادی کسب خواهید کرد و این مهارت‌ها می‌توانند در آینده برایتان بسیار مفید باشند.

ریسک کنید:

همه افرادی که در زمینه‌ اقتصادی به موفقیت‌های بزرگی دست‌یافته‌اند، ریسک کرده و به‌جای ترسیدن از ریسک‌های خود، آنها را کنترلکرده‌اند.

مقوله ریسک با حفظ پول و ترس از سرمایه‌گذاری هیچ همخوانی ندارد.

بنابراین زمانی که پول خود را در حساب‌های پس‌انداز بانکی ذخیره می‌کنید، هیچ‌گونه ریسکی را نپذیرفته‌اید!به‌جای پس‌انداز پول، سعیکنید آن را در بازار سهام و اوراق قرضه سرمایه‌گذاری کنید.

راه ثروتمند شدن:

برای بیشتر افراد، ثروتمند شدن یک راه دور و دراز است. اینکه بعد از افت شدید ارزش سهام‌تان، وحشت کنید و خود را ببازید کاملاطبیعی است. اما اگر می‌خواهید به اهداف اقتصادی خود دست یابید باید در مواجهه با مشکلات، انگیزه خود را از دست ندهید.

۱-یکی از روش‌های مفید مقابله با دل‌سردی، درست کردن لیست «خواسته‌ها» و «ناخواسته‌ها» است.

۲-قبل از پرداخت قبوض و بدهی‌ها، مبلغی از پول را برای خودتان خرج کنید

۳-خواندن داستان زندگی افراد ثروتمندی نظیر وارن بافت و دونالد ترامپ می‌تواند برای شما الهام‌بخش باشد.

تنبلی و غرور:

تنبلی : ما اغلب اوقات تنبلی را نشستن و انجام ندادن کار، تصور می‌کنیم، اما درواقع تنبلی لزوماً به معنی عدم فعالیت نبوده و می‌تواندخودداری از انجام کارهایی که باید انجام شود نیز باشد.

غرور : گاهی غرور نیز می‌تواند نقطه‌ضعفی ویرانگر باشد. غرور در مسئله‌ مالی معنایی متفاوت دارد. در این مورد می‌توانیم آن را جهل به‌علاوه‌ خودخواهی معنی کنیم؛ ترکیبی از نداشتن دانش اقتصادی کافی و شخصیتی آن‌قدر مغرور که نداشتن آن را انکار هم می‌کند.

دارایی سودآور:

تعریف ساده‌ دارایی؛ هر آنچه برای شما پول به همراه خواهد آورد و تعریف ساده‌ بدهی؛ هر آنچه هزینه به دنبال خواهد داشت، است.

پس مشخصاً سرمایه‌گذاری روی دارایی‌ها است که می‌تواند شما را ثروتمند کند. علاوه بر این دارایی‌هایتان باید قابلیت فروش نیز داشتهباشد.

خرید یک خانه در اغلب اوقات یعنی کل عمر خود را کار کنید تا وام مسکن ۳۰ ساله و مالیاتش را پرداخت کنید.

این اتفاق از دو جنبه بر ضد شما عمل خواهد کرد:

۱-در طول 360 ماه آینده‌ زندگی خود، باید مقدار زیادی از درآمد خود را به وام مسکن اختصاص دهید، که نشانه‌ای واضح از بدهیاست؛

۲-این 360 مبلغ پرداختی می‌توانست روی دارایی‌های سودآور بالقوه‌ دیگری مانند سهام سرمایه‌گذاری شود.

شغل:

به‌این‌علت که شغل شما هزینه‌هایتان را پوشش می‌دهد، بعید است که به‌تنهایی بتواند شما را ثروتمند کند. برای رسیدن به ثروت باید درکنار کار کردن در‌ حرفه‌ خود، یک کسب‌وکار مستقل و خوب نیز بسازید.

شغل شما در اغلب اوقات، منابع مالی مورد نیاز برای آغاز یک کسب‌وکار را در اختیارتان قرار می‌دهد. از این‌ رو نگه‌داشتن شغلتان تازمانی که کسب‌وکارتان رشد پایداری نشان دهد کار هوشمندانه‌ای خواهد بود.

مالیات:

زمانی که کارمند هستید و درآمدی کسب می‌کنید، مالیات از حقوق شما کسر می‌شود و باید با باقی‌مانده‌ پول خود زندگی کنید. امازمانی که شرکت داشته باشید درآمد کسب کرده، پول خود را تا جایی که می‌توانید سرمایه‌گذاری می‌کنید و در آخر مالیات باقیمانده‌ پولخود را پرداخت خواهید کرد. با این اوصاف اینکه شرکت‌ها به مدیران خود کمک می‌کنند سریع‌تر ثروتمند شوند، اصلاً شگفت‌انگیزنیست.راه‌های دیگری نیز برای کم کردن مالیات وجود دارد. تنها باید دانش خود را در زمینه‌ نقاط ضعف و فواید سیستم مالیاتی بیشترکنید.

ما تنها زمانی ثروتمند یا از لحاظ مالی مستقل خواهیم شد که یک هوش اقتصادی قدرتمند و ذهنیتی استوار و جاه‌طلب برای پشتیبانی ازآن در اختیار داشته باشیم. درنهایت این سرمایه‌گذاری روی ذهن خودتان است که برایتان موفقیت به همراه خواهد داشت. چراکه ذهنمهم‌ترین دارایی شما در هر موقعیت مالی و اقتصادی است.

#امیرعباس_حیدری

#پدر_پولدار_پدر_بی_پول

#رابرت_کیوساکی

#مرصاد_غنی_آبادی

#مکبث

پدر پولدار پدر بی پولامیرعباس حیدریرابرت کیوساکیمرصاد غنی آبادیمکبث
بازیگر تاتر و سینما/عکاس/تهیه کننده
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید