سلب مسئولیت: تحلیل ها و نظرات داده شده، تماما نظرات شخصی من بوده و نباید مبنای تصمیمات مالی قرار بگیرند. هر شخص تنها باید بر اساس تحلیل های خود وارد معامله شود.
مثل اینکه قرار نبود ما سهامداران، میلیونر شویم. تنها چند روز توانستیم شاخص یک میلیونی را نگه داریم و بعد از چند روز عذاب آور، بالاخره شاخص قرمز شد. کسانی که در این چند روز بر طبل حباب می کوبیدند خوشحال شدند و دولت هم که در هفته های گذشته، تماما پشت بورس در آمده بود، ناگهان خاموش شد و این چند روز تنها اخباری را مخابره می کند که خیلی برای بورس مناسب نیستند، مثل فروش اوراق مشارکت در بورس که می تواند فاتحه بورس را به طور کامل بخواند و یا خبر شروع فروش سهام عدالت، آن هم به نحوی که تقریبا همه مطمئن هستند کسانی از قبل، از این طرح خبر داشتند و شاخص را آنها منفی کردند.
از لحاظ تکنیکال و نموداری که صحبت کنیم، موضوع کمی ترسناک تر هم می شود.
اول اینکه خوب است بدانید ما مقاومت خاصی در شاخص یک میلیون نداریم! هرچه هست دخالت دولت است و جو زدگی سهامداران، چه خریداران و چه فروشندگان.شستایی را که حاضر بودند 100% بالاتر بخرند، در کمتر از 24 ساعت ناگهان صف فروش کردند. ایران خودرو را در کمتر نیم ساعت از صف فروش به صف خرید رساندند. اینقدر از این جور مسائل دیده ام که اگر بخواهم توضیح بدهم، خودش یک کتاب می شود. اما واقعا جو زدگی عاملی است که مانع از تحلیل دقیق می شود. نمودار ها و شاخص ها دقیق نیستند و دقت پیش بینی ها هم پایین می آید. اما باز هم تحلیل وضعیت، خالی از لطف نیست.
نمودار چه می گوید؟
در اواسط اردیبهشت ماه بود که مقاومت 960 هزار توسط شاخص شکسته شد. به آن پولبک کرد و بعد از یک میلیون واحد گذشت. در یک میلیون و چهل هزار متوقف شد و بعد از چند روز در جا زدن و به زور بالا نگه داشته شدن بعضی از سهم های بزرگ و شاخص ساز، بالاخره شاخص منفی شد و فاجعه شروع شد. در حالی که همه حرف از حمایت 910 هزار و 890 هزار می زدند، یکی از مهم ترین و واضح ترین قوانین تکنیکال را فراموش کردند:
مقاومت بعد از شکسته شدن، به حمایت تبدیل می شود.
همین قانون به ظاهر ساده بود که شاخص 960 هزار را دوباره به سمت بالا برد و امیدوار کرد، اما باز هم شاخص یک میلیونی، کار دست همه داد و دوباره ریزش شروع شد. انگار همان کسی که شاخص را به یک میلیون رساند، روی مرز یک میلیون نشسته و نمی گذارد از آن رد شویم.
اما این بار، مثل دفعات پیش نیست و بازار، سیگنال ترسناکی را مخابره کرده است. روند نزولی.
آغاز یک روند نزولی؟
همانطور که از تصویر بالا پیداست، اگر روز سه شنبه، باز هم شاخص قرمز باشد و کندل روزانه، زیر 960 هزار بسته شود که احتمال این اتفاق هم زیاد است، شاخص بعد از یک سال و اندی، دوباره روند نزولی پیدا کرده است و این می تواند یک زنگ خطر جدی باشد.
حمایت بعد از 960 هزار، همان 910 تا 870 هزار است که برابر با سطح 23% فیبوناچی هم هست.
اگر شاخص به این حمایت واکنش نشان دهد و پایین تر نرود، مشکلات حل نشده اند. در واقع تازه جلوی ریزش شاخص گرفته شده.
پایین تر نرفتن شاخص، به معنای بالا رفتن آن نیست!
البته خالی از لطف هم نیست که بگوییم اوضاع اینقدر ها هم بد نیست و در تایم فریم های بالاتر، همچنان اوضاع خوب است. روند نزولی تازه شکل گرفته هم هنوز بسیار کوچک است و شاید با کمی فروکش کردن هیجانات و حمایت دولت، دوباره روند در کوتاه مدتی هم صعودی شود.
باید صبر کرد و دید، آیا دولت، با کمک حقوقی ها، ناجی بازار خواهند شد؟
اخبار چه می گویند؟
در همین آخر هفته و در حالی که تازه از دست صندوق های ای تی اف دولتی راحت شده بودیم، خبر سهام های عدالت به بازار ضربه بزرگی زد. فروش سهام عدالت در این اوضاع بحرانی شاخص می تواند مشکل آفرین باشد. البته، فروش اوراق مشارکت هم در راه هستند که آن ها هم می توانند سنگ دیگری جلوی شاخص کل بیاندازند و کار را سخت تر کنند. اگر سود این اوراق، از سود بانکی بیشتر باشد، می تواند نفس بازار را بگیرد.
همچنین صندوق های ای تی اف دیگری هم در راه بازار هستند و در اوایل تابستان، عرضه خواهند شد.
پس چی شد؟
به نظر می رسد در کوتاه مدتی، واقعا اوضاع خیلی جالب نیست. درست است که ممکن است در همین روزها بازار به تعادل برسد و حتی در همین آخر هفته، روز سبزی را شاهد باشیم (فکر می کنید چرا؟ :) ) اما در کل و از لحاظ تکنیکال و اخبار، اوضاع چندان مساعد به نظر نمی رسد.
اما در میان مدت و بلند مدت، بعد از به تعادل رسیدن بازار و ساختن کف جدید و خوابیدن هیجانات، اوضاع بازار همچنان خوب است و می تواند اهداف حداقلی 1 میلیون و 240 هزار را به ثبت برساند.
برای خواندن تحلیل های بیشتر در مورد بورس تهران و فارکس، من را دنبال کنید!