ویرگول
ورودثبت نام
امیرحسین کاسه‌چی
امیرحسین کاسه‌چیمن یه طراح گرافیک و دانشجوی ادبیاتم و در مسیرم با هدف پیدا کردن پاسخ برای پرسش‌هام، مطالبی رو که به نظرم قابل توجه و ارزشمند بیان به اشتراک می‌ذارم.
امیرحسین کاسه‌چی
امیرحسین کاسه‌چی
خواندن ۶ دقیقه·۳ ماه پیش

زیبایی، الگوریتم و اخلاق!

ما اینجا دربارهٔ بعضی مسائل دنیای مدرن صحبت کردیم با اینحال تا الان دربارهٔ موضوعِ داغ این روزهای دیزاین یعنی هوش مصنوعی چیزی نگفتیم. با مطرح شدن بعضی موضوعات که شاید برای طراحان گرافیک اولویت‌های اصلی نبودن ولی در دنیای جدید به عنوان دیزاینر بهشون نیاز داریم، حالا می‌تونیم کمی هم دربارهٔ «هوش مصنوعی و دیزاین» صحبت کنیم.


چکیده

هوش مصنوعی در سال‌های اخیر مرزهای خلاقیت را جابه‌جا کرده و تأثیر چشمگیری بر طراحی گرافیک گذاشته است. اگر دیزاین در گذشته بر ذوق زیبایی‌شناسی، درک فرهنگی و مهارت‌های دستی طراح متکی بود، امروز الگوریتم‌ها توانایی تولید و تغییر طرح‌ها را دارا شده‌اند.

این مقاله بررسی می‌کند که چگونه ابزارهای هوش مصنوعی در حال تغییر نقش طراحان گرافیک هستند و آنها را از «مجری و سازنده» به «هدایتگر و انتخابگر» تبدیل می‌کنند. با مرور پژوهش‌ها و نمونه‌هایی مانند  Adobe Sensei، قابلیت Magic Design در Canva و مدل‌هایی همچون DALL·E، مقاله نشان می‌دهد که این فناوری هم فرصت‌هایی مهم ایجاد کرده و هم پرسش‌های تازه‌ای به همراه آورده است. از یک‌سو، هوش مصنوعی سرعت و امکانات خلاقانه را افزایش داده و طراحی را در دسترس‌تر کرده است؛ اما از سوی دیگر، مسائل مربوط به مالکیت اثر، کاهش مهارت‌های سنتی و نگرانی‌های شغلی را مطرح می‌کند. در نهایت، استدلال مقاله این است که طراحان حذف نمی‌شوند بلکه نقش آنها در حال بازتعریف است؛ نقشی که بیشتر بر سواد الگوریتمی، نگاه انتقادی و هدایت مفهومی تمرکز دارد.


طراحی گرافیک همواره رشت‌های میان هنر، فناوری و ارتباطات بوده است؛ هر موج فناوری- از اختراع چاپ گرفته تا نرم‌افزارهای دیجیتال- ابزارها و شیوه‌های کار طراحان را تغییر داده است. اکنون نوبت به هوش مصنوعی رسیده که شاید بزرگترین تغییر را در این مسیر ایجاد کند.

هوش مصنوعی دیگر فقط وظایف تکراری را خودکارسازی نمی‌کند بلکه می‌تواند طرح‌های بصری تازه بسازد، تصویر و ویدئو از روی متن تولید کند و حتی متناسب با سلیقهٔ مخاطب خروجی‌ها را تغییر دهد. این تحول، پرسش‌های مهمی را مطرح می‌کند: وقتی یک الگوریتم می‌تواند در چند ثانیه طرحی چشم‌نواز بسازد، نقش طراح چیست؟ آیا این فناوری باعث گسترش خلاقیت می‌شود یا آن را محدود می‌کند؟ این مقاله در پی پاسخ به همین پرسش است.


۱. مسیر تاریخی فناوری در طراحی

تاریخ طراحی گرافیک همیشه با نوآوری‌های فناورانه گره خورده است. از چاپ سنگی و عکاسی تا ورود نرم‌افزارهای دیجیتال، هر تحول جدید هم امکانات تازه‌ای فراهم کرده و هم نقش طراحان را تغییر داده است. در دهه ۱۹۸۰ با گسترش نشر رومیزی، برخی نگران شدند که حرفهٔ طراحی ارزش خود را از دست بدهد، چرا که نرم‌افزارها کار را برای افراد غیرمتخصص هم ممکن کرده بودند. هوش مصنوعی ادامهٔ همین روند است، اما در مقیاسی بزرگتر چرا که توانایی تصمیم‌گیری خلاقانه را نیز تا حدی در اختیار گرفته است.

 

۲. توانایی‌های ابزارهای هوش مصنوعی

ابزارهای تازهٔ هوش مصنوعی قابلیت‌هایی دارند که زمانی صرفاً در اختیار انسان بود: DALL·E، MidJourney  و Stable Diffusion می‌توانند تنها با یک خط متن، تصویر کامل و دقیق خلق کنند. Adobe Sensei  پیشنهاد فونت، چیدمان و حتی ویرایش خودکار را ارائه می‌دهد Canva هم با ویژگی Magic Design  امکان ساخت طرح آماده در چند ثانیه را فراهم کرده است. در همین ایام که مشغول صحبتیم یک مخاطب با آشنایی با الگوریتم‌ها و ابزارهایی که نام بردیم می‌تواند طرحی منحصر به فرد از صفر تا صد خلق کند.

این ابزارها باعث می‌شوند طراحی دیگر به شکل قدم‌به‌قدم ساخته نشود، بلکه در قالب یک «گفت‌وگوی خلاقانه با الگوریتم» شکل بگیرد. نتیجه آن است که طراح بیشتر به جای انجام کارهای دستی، خروجی‌ها را انتخاب، اصلاح و در بافت فرهنگی و ارتباطی مناسب قرار می‌دهد.

 

۳. تغییر نقش طراحان

هوش مصنوعی هویت سنتی طراح به‌ عنوان یک صنعتگر را تغییر داده است. پژوهشگران این تحول را گذار از کار «دستی» به کار «ذهنی» می‌دانند. امروز ارزش کار طراح بیشتر در انتخاب و نقد است تا در اجرا.

این روند در حوزه‌های دیگر نیز دیده شده است. عکاسان با دیجیتال شدن، به جای تاریک‌خانه به فضای نرم‌افزارها رفتند؛ موسیقیدانان نیز با فناوری‌های سمپلینگ کنار آمدند. در همهٔ این موارد، ارزش کار به سمت تفسیر، روایت و خلاقیت مفهومی رفت. در طراحی گرافیک هم همین مسیر در حال شکل‌گیری است.


فرصت‌ها

- هوش مصنوعی موانع ورود به طراحی را کمتر کرده است: حالا حتی افراد عادی یا کسب‌وکارهای کوچک می‌توانند طرح‌هایی با ظاهر حرفه‌ای تولید کنند. برای طراحان نیز این ابزارها امکان آزمایش سریع ایده‌ها و ساخت نمونه‌های اولیه را آسان‌تر کرده‌اند.

- همچنین هوش مصنوعی می‌تواند طرح‌ها را متناسب با داده‌های مخاطبان تغییر دهد؛ این قابلیت در تبلیغات و رسانه‌های اجتماعی ارزش زیادی دارد. علاوه بر این، کارهای تکراری مثل تغییر اندازه یا ساخت ماکت به الگوریتم‌ها سپرده می‌شود و وقت طراح برای ایده‌پردازی آزاد می‌شود.

چالش‌ها

البته این تحولات نگرانی‌هایی هم دارد. یکی از مهمترین مسائل، مالکیت اثر است: اگر طرحی با کمک الگوریتم ساخته شود، چه کسی صاحب آن است؟ هم‌اکنون نیز جمع بزرگی از هنرمندان تصویرساز بابت استفاده از آثار تصویرسازی در الگوریتم‌های تولید تصویر ابراز ناراحتی کرده‌اند.

مسئلهٔ دیگر، خطر کاهش مهارت است. وابستگی بیش از حد به ابزارهای هوش مصنوعی می‌تواند توانایی‌های سنتی طراحی را تضعیف کند.

سوگیری داده‌ها نیز مشکل دیگری است. الگوریتم‌ها بر اساس داده‌های آموزشی ساخته می‌شوند و اگر این داده‌ها سوگیرانه باشند، خروجی‌ها هم ممکن است کلیشه‌های فرهنگی یا زیبایی‌شناسی محدود را بازتولید کنند.

از منظر اقتصادی هم خطراتی وجود دارد: پروژه‌های کوچک و کارهای سطح پایه توسط ابزارهای خودکار جایگزین خواهند شد و امنیت شغلی بخشی از طراحان که حاضر به پذیرش تغییرات نیستند، از بین خواهد رفت.


در یک نگاه کلی بررسی‌ها نشان می‌دهد که هوش مصنوعی ما را با نوعی تناقض روبرو می‌کند: هم باعث قدرت گرفتن طراحی می‌شود و هم آن را به چالش می‌کشد. از یک سو، توانایی‌ها و امکانات جدید فراهم می‌شود؛ از سوی دیگر، پرسش‌های جدی دربارهٔ آینده حرفهٔ گرافیک دیزاین مطرح می‌شود.

این موضوع تنها مختص طراحی نیست؛ در بسیاری از صنایع خلاق، فناوری‌های خودکار ساختارهای سنتی را دگرگون کرده‌اند. با این حال بین فناوری‌های گذشته و هوش مصنوعی یک تفاوت اساسی وجود دارد: هوش مصنوعی توانایی تولید محتوای نو دارد و محدود به ویرایش و بازتولید نیست.

نقش تازهٔ طراح به عنوان کسی که انتخاب می‌کند، هدایت می‌کند و نگاه انتقادی دارد، نشان می‌دهد که انسان همچنان جایگاه اصلی خود را دارد. الگوریتم‌ها می‌توانند خروجی‌های بی‌شمار تولید کنند، اما نمی‌توانند تشخیص دهند کدام طرح از نظر فرهنگی معنادار، از نظر اخلاقی درست یا از نظر ارتباطی مؤثر است. این وظیفه همچنان بر دوش طراح است- لااقل هنوز!-

با این حال، پژوهش‌های تجربی کافی درباره اثرات بلندمدت این فناوری وجود ندارد. بیشتر مطالعات مرتبط با اثرات هوش مصنوعی در جغرافیای غربی انجام شده و کمتر به دیدگاه‌های فرهنگی متنوع یا تفاوت‌های دسترسی به فناوری پرداخته شده است.


مرور و نتیجه‌گیری

گفتیم که ابزارهای هوش مصنوعی در حال تغییر نقش طراحان گرافیک هستند؛ دیزاینرها اکنون به جای اجرای مستقیم، بیشتر به انتخاب، هدایت و نقد خروجی‌های الگوریتمی می‌پردازند. این تحول در عین حال فرصت‌هایی مثل سرعت بیشتر، گسترده شدن شدن طراحی و گسترش خلاقیت را فراهم می‌کند و نگرانی‌هایی همچون مالکیت اثر، کاهش مهارت و امنیت شغلی را نیز به همراه دارد.

نکتهٔ اصلی این است که طراحان حذف نمی‌شوند، بلکه تخصصشان بازتعریف می‌شود. در آینده، ارزش طراحان در توانایی آن‌ها برای درک الگوریتم‌ها، نگاه انتقادی و نگاه اخلاقی به کار خواهد بود.

برای پژوهش‌های بعدی، لازم است بررسی شود که آموزش طراحی چگونه می‌تواند مهارت‌های مرتبط با هوش مصنوعی را وارد برنامهٔ درسی هنرآموزان کند، قوانین حقوقی چگونه باید با آثار تولیدشده توسط الگوریتم سازگار شوند و فرهنگ‌های مختلف چگونه با این تغییر مواجه می‌شوند. در نهایت، اهمیت طراحان نه در رقابت با ماشین‌ها برای تولید تصویر، بلکه در هدایت خلاقانه، فرهنگی و اخلاقی طراحی در عصر الگوریتم‌ها خواهد بود.


من امیرحسین کاسه‌چی هستم و در مسیر خودم برای پیدا کردن جواب سوالاتم، مطالبی رو که به ذهنم برسه ممکنه برای شما هم جالب و کمک‌کننده باشه باهاتون به اشتراک میذارم.

هوش مصنوعیدیزاینaiگرافیکطراح گرافیک
۰
۰
امیرحسین کاسه‌چی
امیرحسین کاسه‌چی
من یه طراح گرافیک و دانشجوی ادبیاتم و در مسیرم با هدف پیدا کردن پاسخ برای پرسش‌هام، مطالبی رو که به نظرم قابل توجه و ارزشمند بیان به اشتراک می‌ذارم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید