از سری مقالات : پس میخواهید استارتاپ خودتان را داشته باشید ؟!
مقاله شماره ۲ :
با ایده استارتاپی خود چه کنیم ؟!
در شماره اول این مقاله ،به بررسی ساز و کار کلی استارتاپ ها و شناخت آنها پرداختیم . از این شماره مقاله به بعد ، به بررسی پایه های اساسی جهت ایجاد یک استارتاپ میپردازیم .
هر یک از این پایه ها پیش نیاز دیگری بوده و باید در ابتدا ایجاد و سپس اصلاح و بهینه سازی شوند تا نتیجه مطلوب حاصل گردد.
مراحل کلی انتخاب تا تبدیل ایده به کسب و کارنوپا :
ایده های همگانی
این روز ها به لطف وجود شبکه جهانی اینترنت و گردش آزاد (نسبی !!) اطلاعات ، بسیاری از چالش ها و فرصت ها ی بشر در مقیاس بسیار بالا به اشتراک گذاشته میشود و همگان امکان دسترسی به آن را دارند . در این میان ، افراد مختلف بسته به ادراک و جهان بینیشان ؛ پس از درک چالش ها و فرصت ها به پیشنهاد ها و میانبرهایی برای از میان برداشتن یا کم رنگ کردن مصائب زندگی بشر میرسند . پس از کمی تحلیل و انجام تست های خوش بینانه ، ایده را مناسب دیده و به دنبال درآمدزایی از آن میروند . این درآمد زایی از دو روش فروش ایده یا بستن کمر همت برای اجرا کردن آن قابل انجام دادن میباشد .
۱- حتما باید دراین مقیاس ایده پردازی کرد ؟!
۲- ایده هایمان را نباید به کسی بگوییم و مثل در گرانبها از آنها محافظت کنیم ؟!
۳- با داشتن ایده انسانی موفق هستیم و فقط باید به دنبال فردی باشیم که آن را از ما خریداری کند ؟
در اکثر کتاب های جدیدالانتشار تحت عناوینی نظیر رازهای موفقیت در چند اپسیلون ، ثانیه ، دقیقه و ... به داستان های قهرمانی و ایده پردازی بزرگان کسب و کار پرداخت شده و به نحوی به خواننده تلقین میشود که فقط کافیست در کنجی نشسته و فکر کند و پس از آن ؛ ایده نابی که تولید میشود را ارزش گذاری کرده و به فروش رساند تا مانند بیل گیتس ثانیه ای ۲۵۰ دلار پول بدست آورد .
قطعا اکثر این کتاب ها تنها برای فروش و مارکتینگ برند ، نویسنده ،انتشارات و ... چاپ شده و به هیچ عنوان سعی در نشان دادن مسیر و چالش های اصلی جهت موفقیت و ارزش علمی خاصی را ندارد.
باید دقت کنیم که به هیچ وجه روی این کتاب ها به عنوان اندوخته ذهنی خود برای ایده پردازی و راه اندازی کسب و کار حساب باز نکنیم و صرفا به عنوان منابع انگیزشی به آنها بنگریم.
پس ایده را باید از کجا آورد ؟!
به طور کلی ، صرف متفاوت نگاه کردن به مسائل زندگی بشر و سعی در آسان تر کردن هر یک از فعالیت های وی، میتواند سرچشمه ای برای تولید ایده باشد. از آنجایی که خود ما میتوانیم به عنوان نمونه ای از نوع بشر تلقی شویم ، کافیست کمی در مسائل زندگی خویش تعمق کرده و با خلاقیت به دنبال مسیر بهتری بگردیم.
لیست زیر به عنوان منابعی که ممکن است از آنها ایده های خوبی بدست آید ، قابل بررسی میباشد.
شاید کمی عجیب بنظر برسد اما بسیاری از ایدههای کسب و کارهای موفق الان ، در گذشته به سادگی موارد بالا بوده اند و صاحبان آنها در انتخابشان به برطرف کردن یک یا چند نیاز مشترک بین مردم ( جامعه هدف ) دقت کرده اند.
ممکن است این سوال ایجاد شود که از موارد بالا ، کدام یک میتواند در اولویت باشد ؟!
دقت کنید که انتخاب ایده مرحله اول و آجر اول از چندین طبقه و پِی برجی بلند است که نیاز است درست و با علاقه انتخاب شود. در مراحل ساختن این برج نیاز خواهد بود که علاوه بر سرمایه گذاری خود ، چندین نفر را نیز متقاعد کنید که این پروژه مفید و دارای منافع مالی و ... میباشد . این یعنی شما علاوه بر سرمایه گذاری مالی ، باید ایمان ،علاقه و دلبستگی روحی به برج خود داشته باشید . به عبارت دیگر ؛ این برج علاوه بر دیگران ، باید راه حل مشکل خود شما باشد و مطمعن باشید اولین ساکن آن خود شما خواهید بود. چنین برجی امکان موفقیت بسیار بالاتری نسبت به آنکه صرفا جهت سوددهی مالی ساخته میشود ؛ دارد.
ممکن است فقدان مسائل مالی یا هر چالش غیر منتظره دیگری ، برای شما پیش بیاید و این عشق و علاقه قلبیست که میتواند شما را استوار و محکم نگه دارد.
پس کافیست اولین مورد یا مشکلی که شما شخصا در طی هر روز تجربه میکنید و بابت آن معضلاتی دارید را انتخاب کنید و پس از بررسی های لازم از آن جهت که این مشکل تا چه مقدار همگانی است ، به پیدا کردن راه حل خلاقانه ای جهت از بین بردن یا کم رنگ کردن آن بپردازید.
بررسی ایده پس از انتخاب آن نیز جز مراحل مهم به حساب می آید . در بسیاری از موارد انسان توانایی بالایی در فریب دادن خود در مسائل مهم دارد. طی این روند ، بعضا آشنایان و افراد نزدیک نیز ، از روی دلسوزی همکاری مینمایند !!
افرادی که ایده هایی را با استفاده از کتاب های نامبرده جهت موفقیت های غیر واقعی انخاب کرده اند ، بسیار زیاد دچار اینگونه فریب ها میشوند. در این حالت فرد فکر میکند که پس از قانع کردن خویش برای کارآمدی ایده ؛ پس از تاییدیه گرفتن از نزدیکان ، دیگر همه چی تمام است و وی ثروت مند شده است !
اینها تفکراتی بعضا شیرین و زیبا و تا چند وقت ارضا کننده میباشند ، اما کافیست از صاحبان ایده سوال شود که
تا کنون چند نفر در مورد ایده شما نظری داشته و یا آن را قضاوت کرده اند ؟!
پاسخ آنها در اکثر موارد ۱ یا ۲ نفر است ! حالت ۱ نفر که خود فرد مد نظر است و حالت ۲ نفر ، خود فرد و مادر او مد نظر است !
اکثر این افراد برای دریافت تاییدیه ایده به سراغ مادر خود میروند و با طرح سوالاتی خاص ، از عواطف مادرانه استفاده کرده و پاسخ های دلخواه را میگیرند. این موضوع آنچنان فراگیر است که کتاب تست مامان توسط راب فیتزپاتریک برای پرداختن به آن ، نوشته شده است.در پایان این نوشته توضیحاتی در مورد آن ارائه شده و به بینندگان عزیز ، خواندن این کتاب توصیه میگردد.
از نظر متخصصین کسب و کارهای نو ، ایده های خلاق باید هرچه بیشتر شامل موارد زیر باشند :
• سادگی (simple)
• درایت و زیرکی (smart)
• قابلیت ترسیم و ارائه crafted-well))
• آشنا و ملموس بودن (familiar)
• قابلیت استفاده در زمینه های مختلف (shareable)
• اصیل و جدید بودن (original)
• قابلیت تغییر و انعطاف پذیری (flexible)
• چالش پذیری و ایجاد حس رقابت challenging))
آیا همه ایده های استارت آپ ها سرانجام به موفقیت می رسند؟
در واقع پاسخ رک و راست به این سوال خیر می باشد. در عصر حاضر ایده های استارت آپ بسیار زیادی وجود دارند که در همان ابتدای کار مردود شده و یا پس از گذشت زمان و پرداخت هزینه زیادی با شکست مواجه می شوند. در لحظه ای که شما شروع به معرفی ایده های استارت آپ خود می کنید ممکن است با واکنش خندیدن یا مسخره کردن از جانب دیگر افراد مواجه بشوید اما این ها مهم نیستند. مهم این است که شما مدت زمانی را صرف فکر کردن و برنامه ریزی همه جانبه و آزمودن فرضیات خود برای ایده های استارت آپ تان کنید تا احتمال شکست کاهش پیدا کنید. درباره ایده ها نیز مطالب مفیدی در وبسایت شتابدهنده پیدایش موجود میباشد که برخی مقالات آن از سوی نویسنده این مقاله به عنوان منبع استفاده شده است
این را هم بدانید که اگر شما با ترسی که از شکست دارید این ایده را عملی نکنید، سرانجام افرادی شجاع تر از شما پیدا می شوند و این ایده های استارت آپ را به کار گرفته و آن را می پرورانند. آن روز شما چه حالی دارید؟!
جمع بندی
ایده استارتاپ جذاب و خوب ایده ای است که مشکل و نیازی از نیازهای مشتریان را رفع کند. مشکل بسیاری از ایده پردازان و استارتاپها این است که در فضای ذهنی ساخته خودشان به ایده ها می اندیشند و اینگونه تصور میکنند که این ایده میتواند برای افراد جذاب باشد و بدین منظور هزینه زیادی برای آن می پردازند، در حالیکه اینچنین ایده ها تنها بدرد حالت خاص و خوشبینانه ذهن آنها میخورد.
برای رسیدن به یک ایده استارتاپ جذاب و خوب، لازم است ابتدا یک نیاز و مشکل خوب را کشف و شناسایی کنید.مشکلی که برای آن راه حل و چاره ایی دارید و یا میتوانید ارائه دهید.اگر پیدا کردن یک مشکل یا نیاز، برایتان دشوار است، از مشکلات و نیازهای خودتان و نزدیکانتان شروع کنید. نکته مهم در نظر داشتن این مساله است که، اگر شما مشکلی دارید به احتمال زیاد این مشکل،مشکل صدها و هزاران نفردیگر نیز هست و شما تنها نیستید.
افرادی که با شما در مشکل و نیاز خاص شریک هستند، بازار شما را تشکیل می دهند. هنگامی که شما مشکلی را حل میکنید، محصول یا خدمتی را می سازید که به آن علاقه مند هستید و نکته همین جاست. این بدین معناست که شما عاشق ایده و محصول خود هستید، از آن استفاده میکنید و از آن لذت میبرید و این بهترین راه برای ایجاد علاقه و تمایل در دیگران است.
معرفی کتاب
دومین کتاب معرفی شده توسط این سری مقالات ، کتاب ( THE MOM TEST) میباشد. در این کتاب به مساله ارتباط با مشتریان آینده و اعتبارسنجی ایده پرداخته شده است . به طور خلاصه این کتاب تاکید میکند که شما چه سوالهای در چه زمانی و از چه کسانی بپرسید تا کشفیاتی در مورد ایده اولیه تان داشته باشید. در ابتدای کتاب بیان شده است که هیچ کس وظیفه ندارد حقیقت را به ما نشان بدهد بلکه این وظیفهی ماست که آن را بیابیم و روشِ رسیدن به حقیقت پرسیدنِ سوالهای مناسب است.
نویسنده این کتاب آقای راب فیتزپاتریک کارآفرین حوزهی تکنولوژی و یکی از شرکای Founder Centric میباشد.
در قسمت بعدی این مقاله به مبحث مهم جمع آوری تیم و مدیریت نیروی انسانی استارتاپها میپردازیم . با ما همراه باشید ...