شامپو پرژک درکنار شامپو مهرام... ایده ای برای مدیریت شامپو در بسته بندی بزرگ...
احتمالا باخود میگویید استفاده از ظرف #سس_کچاپ برای #شامپو ایدهی خوبی نباشد... اما برایتان جالب خواهد بود که بدانید در ابتدا اصلا این ایده برای سس کچاپ مطرح نشده بود... در سال 1957 وقتی که Ralph و Luella Gamber داشتن با دوستانشون که اتفاقاً اونها هم در کارِ بستهبندی عسل بودن، معاشرت میکردن، خیلی زود مکالماتشون رفت به سمت پیدا کردن یه بستهبندی خاص برای عسل. با توجه معروف بودن شخصیتهای خرس دنیا مثل Yogi Bear و Winnie the Pooh و teddy bears ایدهی یک خرس پلاستیکی، که میشد فشارش داد، شکل گرفت. اون اوایل، این خرس بنده خدا، چشم و دماغ، رنگی هم نداشت، ولی بچههای این خانواده، از سر شوخی و بازی، این بطری رو رنگ میکنن و بعدهها این رنگ به بطری هم اضافه میشه. اون اوایل، این بطری یه سری مشکلات داشته، مثلاً از گوشای جناب خرس، عسل نشتی میکرده، یا مثلاً دستای کارگرای خونه، تونل کارپالشون، موقع بستن درب بطری، مشکل پیدا میکرده. ولی بعدهها این مشکلات حل شد. این بطری، الهامبخش خیلی از محصولات دیگه شد و چند وقت بعد از تولیدش، کلی از حیوانات باغوحش رو به قفسههای فروشگاهها آورد! به عنوان مثل، خرگوش برند Nestle. ولی هیچ کدومشون به اندازه آقا خرسه، موفق نبودن. اینجاست که آدم به اصالت ایده و طرح فکر میکنه!
خب، میرسیم به قسمتی که این ظرف #عسل، تو ایران رنگ عوض میکنه و کاربریش میشه یه چیز دیگه. یکی از جالبترین نکات در مورد هر دوی این بطریها اینه که هم تو کشور مبدا، یعنی آمریکا، و هم ایران، جزو ظروف قدیمی و نوستالژیک به حساب میان. اینکه چرا یه ظرف عسل میتونه تو آمریکا معروف باشه، تقریباً جای سوالی نداره، ولی اینکه چرا یه بطری به شکل خرس، برای سس، باید محصول موفقی بشه و بمونه، جای فکر داره! تنها دیلی که میشه بهش فکر کرد، فقط اینه که چون سس گوجه فرنگی، توی ایران، با #مهرام و این بطری، شروع شده و جا افتاده. وگرنه از هر دری بهش نگاه کنی، فقط به خودت میگی آخه چرا؟! جالب اینجاست که این بطری سس، که همه جوره برای محصول داخلش، طراحیِ غلطی به حساب میاد، تو سالهای اخیر در ایران، چندین شرکت داخلی رو وسوسه کرده که برای گرفتن سهم بازار، ازش استفاده کنند...
پی نوشت ؛ به طبیعت، سلامی دوباره باید کرد... . . . . . . . بخشی از متن و تصاویر را از سایت بطری بازار برداشتم