پادماده
نوشته و کار: سامان ابریشمی
▪︎
به واسطهی متصل بودن به نگارخانه همیشه پوسترهایشان جذاب بوده است.
اقتباس از متون غرب کار را دشوار تر میکند ، اما با این حال آسیب هایی به فرم اجرا وارد میکند از جمله همراهی نکردن تماشاگر با اجرا که سعی داشتند با سهیم کردن تماشاگر و برانگیختن نیروی عمل در او ، این مشکل را کتمان کنند.
- چه چیزی میتوان باعث تخریب این ایدهی ناب شود؟
شاید بتوان علتش را در عدم درک بازیگران از متن(بهتر است اسمش را عدم دستیابی به یک تحلیل مشترک از متن بگذارم.) ، یکدست نبودن بازی بازیگران و حتی متن و هدایت کارگردان پیدا کرد.
- هدف از درام ، انتقال مفاهیم است ، اکنون چه مفاهیمی رد و بدل میشود؟
دیالوگ هایی که در گوشه ای از اثر مینیمال و در نیمهی دوم اثر به سوی وارونگی میرفت ، اِلِمان های ابزورد را به خود جذب میکرد ، در قسمتی از هرگونه ایسم گریزان بود ، در قسمتی هم قربانیِ کلیشههای بدون دراماتیزه میشد ، همین ها باعث میشد که به متن برچسب یکدست نبودن بزنیم و در نهایت شاهد اجرایی سورئال بشویم.
از نقص هایی که در بازی ها آشکار بود میتوان به چپاندن حس های اضافی ، میزانسن های انتقالیِ بدون دلیل ، عدم آنِ بازیگری ، پذیرفتن آسودگی خیانت (مونولوگ ابتدا) ، عدم تسلط و عدم هماهنگی بازیگران و حتی عوامل اجرایی اشاره کرد.
در نهایت همینکه چراغ تئاتر را روشن نگهداشته و ایده های جذاب اجرایی را رقم زده اند باعث خشنودیست.
امیرمسعود مکرمی