مقدمه
اکثر ما مردم در خانه تلویزیون تماشا میکنیم، در بیشتر مواقع در خودروی خود به رادیو گوش میدهیم و روزنامه میخوانیم. نسل جوان تمامی این موارد را غالباً در گوشی همراه خود تماشا و دنبال میکند اما آن را هیچگاه به طور کامل رها نمیکند و به صورت مستقیم و یا غیر مستقیم با آن در ارتباط است. میتوان گفت خواه ناخواه و حتی با پیشرفت های گوناگون در زمینه تکنولوژی استفاده از رسانه های عام نه تنها از بین نرفته است بلکه با وجود وسایط ارتباطی گوناگون میزان استفاده از آنها حتی بیشتر هم شده است.
رسانه های برای تولید محتوا و ارائه خوراک های رسانه ای گوناگون و مطلوب به مخاطبین خود نیاز دارد که از منابع مختلف مالی تامین شوند. برخی از این منابع ممکن است مستقیم ویا غیر مستقیم دریافت شود. این منابع میتواند به رشد هر رسانه کمک کند و باعث جلو گیری از تعطیلی رسانه شود.
رسانه ها بر اساس هر نوع بودجه ای که میگیرند به همان نوع نیز تفاوت های مدیریتی دارد. از این رو این مدیریت ها تقسیم بندی های متنوع و مختلفی دارد که هرکدام دارای ویژگی های خاصی می باشد. مدیریت های رسانه عبارت اند از: خصوصی، عمومی، دولتی و ترکیبی که در این مقاله به این موارد میپردازیم و تفاوت ها و ویژگی آن ها را توضیح میدهیم تا جایگاه و کاربرد هر مورد در فضای رسانه روشن شود.
تعاریف
1- سازمان
برای سازمان تعاریف مختلفی است رابینز و جاج سازمان را اینگونه بیان میکند: سازمان یک واحد اجتماعی متشکل از دو نفر یا بیشتر است به صورت نسبتاً پیوسته برای دستیابی به یک یا چند هدف مشترک فعالیت میکند.«تئوری سازمان: استیفن رابینز» از طرفی کِلِگ و کورنبرگر نیز درمورد سازمان میگویند: سازمانها هویت انسانها را در [چارچوبی از] نقشها (roles)، گزارشها (reports) و رویهها (routines) میگنجانند. «مدیریت سازمان ها: مقدمه ای بر تئوری و عمل: استوارت آؤ گلک و دیگران»
2- رسانه
رسانه در زبان فارسی واژهی نسبتاً جدیدی محسوب میشود. این واژه معادلی برای کلمات Medium (رسانه) و Media (رسانهها) است. همانطور که خود واژۀ «رسانه» نشان میدهد، ماموریت رسانه، رساندن است: رساندن حرفها، پیامها و دیدگاههای یک فرد یا یک مجموعه به افراد، گروه و مجموعههای دیگر. به همین علت، یکی از کارکردهای اصلی رسانه را ایجاد ارتباط میدانند.
تعریف رسانه از زبان دن لاگی
دن لاگی، نویسندۀ کتاب «موضوعات کلیدی در نظریه رسانه» که در سال ۲۰۰۷ منتشر شد، لازم بود عبارت «نظریۀ رسانه» را تعریف کند. به هر حال، این اصطلاح روی جلد کتاب آمده بود. او باید دربارۀ دو واژۀ «نظریه» و «رسانه» توضیح میداد:
بگذارید به چنین فهرستی فکر کنیم: تلویزیون، فیلم، رادیو، روزنامه، اینترنت و مانند اینها. اما این نوع فهرستها، چیز چندانی به عنوان ویژگی مشترک رسانهها نشانمان نمیدهند.
شاید مناسب باشد که رسانه را شامل همۀ تکنولوژیهایی بدانیم که پیامها را به مخاطبان خود در نقاط مختلف یک منطقه، یک کشور، یا جهان میرسانند.«موضوعات کلیدی در نظریه رسانه: دن لاگی»
لافی بلافاصله به این نکته اشاره میکند که ما معمولاً وقتی از رسانه حرف میزنیم، منظورمان رسانههای انبوه است. در حالی که رسانه میتواند انبوه نباشد. او به واژههای Medium و Media میپردازد و میگوید برای این که این واژهها را بشناسید، به اصطلاح Immediate Environment توجه کنید. این اصطلاح، یعنی محیط در دسترس؛ محیطی که بیواسطه به آن درستی داریم. پس Media میتواند به معنای «واسطه» باشد.
اگر این تعریف لافی را بپذیریم، ترجمۀ درست Media و Medium دیگر «رسانه» نیست، بلکه «واسطه» است. مثلاً به جای رسانه های خبری باید بگوییم واسطههای خبری و به جای رسانه های اجتماعی باید بگوییم واسطههای اجتماعی. استفاده از واسطه به جای رسانه، به این معناست که بپذیریم ما از طریق رسانه به هیچ موضوعی دسترسی دست اول نداریم.
لافی باز همین تعریف را هم رها میکند و از زوایای دیگر به معنای رسانه میپردازد و پس از چند صفحه بحث، در نهایت میگوید: رسانه، تعریف مشخص و شفافی ندارد. پس بهتر است در عبارت «نظریه رسانه» به سراغ کلمه نظریه برویم و آن را تعریف کنیم!
مارسل دانسی و تعریف رسانه
حتی کسانی مثل مارسل دانسی که حساسیت ویژهای به واژهها دارند و مراقبند کلمات به سادگی برای هر کاربردی خرج نشوند و معنایشان گم نشود، باز هم در مورد رسانه نتوانستهاند قانون خود را رعایت کنند. او در تعریف رسانه میگوید: هر ابزار، روش و وسیلهای که برای ارتباط به کار برود، رسانه است. «دایره المعارف رسانه ای: مارسل دانسی»
سازمان های رسانه ای
حال با این تعاریف که گفته شد میخواهیم سازمان رسانه ای را تعریف کنیم که متشکل از هر دو عبارت تعریف شده بالا می باشد. این سازمان ها به عنوان ارائه دهنده اطلاعات خبر، تفریح و دیدگاه ها بر جامعه عمومی فعالیت میکنند و میتوانند با استفاده از این ابزار دیدگاه ها و اندیشه های مردم را شکل دهند. سازمان های رسانه ای نیز در شمار سازمان هایی قرار دارند که در دهه های اخیر چنین محیط های متلاطم و پیچیده ای را تجربه کرده اند. این تغییرات به شکل مشخص خود را در نوع و تعداد رقبا، تنوع در ابزارها و مدل ها و روش های تولید پیام، میزان خطرپذیری، میزان ابهام و افزایش یا کاهش بی ثباتی نشان داده است. مدیران این گونه سازمان ها برای جلوگیری از غافلگیر شدن و رویارویی با تبعات منفی ناشی از این تحولات، رویکردهای متفاوتی را بر می گزینند که طراحی و تدوین یک مدل راهبردی از مهم ترین و شناخته شده ترین آن هاست. اکنون به انواع سازمان های رسانه ای و تعاریف آن میپردازیم.
انواع سازمان های رسانه ای
1- سازمان های رسانه ای عمومی
این نوع رسانه ها توسط مردم حمایت میشود و مردم به صورت ماهیانه مانند آب و برق حق اشتراک برای چنین شبکه هایی پرداخت میکنند.
2- سازمان های رسانه ای دولتی
سازمان های رسانه ای دولتی تحت مالکیت و کنترل دولت یا نهادهای دولتی قرار دارند. این نوع سازمان ها اغلب به منافع دولت خدمت می کنند و عموماً در تولید و انتشار اخبار و محتوای دولتی و رسمی مشغول هستند.
3- سازمان های رسانه ای خصوصی (تجاری)
این نوع سازمان ها معمولاً تحت مالکیت افراد یا شرکت های خصوصی قرار دارند و به صورت مستقل عمل می کنند. این شامل رسانه های خصوصی مانند روزنامه ها، شبکه های تلویزیون و رادیوهای خصوصی می شود.
4- سازمان های ترکیبی
این نوع سازمان ها به صورت ترکیبی عمل میکنند یعنی مقداری از بودجه آنها از سمت دولت تامین میشود و مقدار دیگر آن از سمت تبلیغات بدست می آید. صدای و سیمای جمهوری اسلامی ایران زیر مجموعه رسانه های ترکیبی قرار میگیرد.
سازمان های رسانه ای بر اساس مالکیت
1- رسانه های دولتی
نظریه های مختلف درباره رسانه های دولتی وجود دارند که شامل نظریه های حاکمیت، اسفهل هایر، و نظریه انگلوساکسونی میشوند. نظریه حاکمیت معتقد است که رسانه های دولتی ابزاری برای تمرکز قدرت و کنترل جامعه هستند. اسفهل هایر باور دارد که رسانه های دولتی نه تنها خود دولت را مدیریت می کنند، بلکه تأثیر گستردهای بر فضای عمومی دارند. نظریه انگلوساکسونی نیز تأکید دارد که رسانه های دولتی میتوانند ابزاری برای منافع سیاسی باشند و نهایتا به سانسور و توجیه سیاستهای دولت منجر شوند.
معمولا رسانه های دولتی شبکه های تلویزیونی، رادیو، روزنامه ها و سایت های خبری رسمی مانند رسانه های دولتی ملی بوده و در بعضی کشورها انحصار آن ها بر بخش مهمی از محتوای رسانه ای و جریان خبری به چشم می خورد. این نوع رسانه ها ممکن است منافع اطلاعاتی روزنامه نگاران را کم تر بنمایند و تمرکز بیشتر را به دولت و مسائل سیاسی کشور خود اختصاص دهند.
2- رسانه های عمومی
رسانه های عمومی توسط نمایندگانی مدیریت میشود که مردم آنها را انتخاب کردند و این مدیران باید به ذائقه مخاطبین خود جوری مدیریت کنند که بتوانند رضایت تمامی مخاطبین خود را جلب کنند چون در صورت عدم رضایت حمایتی از این شبکه های صورت نمی گیرد.
3- رسانه های خصوصی (تجاری)
این رسانهها شامل رسانههای تلویزیونی، رادیویی، مطبوعاتی، سایتهای اینترنتی و سایر وسایل ارتباطی هستند که در دسترس عموم قرار دارند. رسانههای خصوصی معمولاً به منظور به دست آوردن سود اقتصادی از تبلیغات و فروش محتوا استفاده میکنند.
نظریههای مختلف درباره رسانههای خصوصی شامل نظریه انگلوساکسونی، نظریه مارکسیستی، نظریه فرهنگی اجتماعی و نظریه اجتماعیشناختی است. نظریه انگلوساکسونی بر این باور است که رسانهها نه تنها وسیلهای برای انتقال اطلاعات و اخبار هستند، بلکه نقش مهمی در تحولات اجتماعی و فرهنگی ایفا میکنند. نظریه مارکسیستی به این باور است که رسانههای خصوصی باعث افزایش تبعیض اجتماعی و کلاسی میشوند و اطلاعات را از جنبههای اقتصادی و سیاسی منحرف میکنند. نظریه فرهنگی اجتماعی به مطالعه رسانهها به عنوان وسیلهای برای تولید و شکلدهی به فرهنگ و اعتقادات در جامعه اشاره دارد. در حالی که نظریه اجتماعیشناختی با تمرکز بر روی نحوه تاثیرگذاری رسانهها بر رفتار و تفکر افراد، نقش انگیزشی و آگاهیزایی آنها را مورد بررسی قرار میدهد.
نظریه انگلوساکسونی، به عنوان یکی از نظریههای مطرح در ارتباط با رسانههای خصوصی، تاکید دارد که رسانهها نه تنها متأثر از جوامع هستند، بلکه توانایی تحولات فرهنگی و اجتماعی را دارند. این نظریه به وضوح نقش قدرتمند رسانههای خصوصی در تشکیل اندیشهها، اعتقادات و فرهنگ عمومی را تأکید میکند.« گفتگوی کتاب: تینا سیدنر»
نظریه مارکسیستی، از طرف دیگر، باور دارد که رسانههای خصوصی، به عنوان وسیلهای برای نهادپروری از طبقات ثروتمند و اقتصادی استفاده میشوند و تبعیض اجتماعی را ترویج کرده و اطلاعات را به سمت منافع اقتصادی و سیاسی خاص منحرف میکنند.
نظریه فرهنگی اجتماعی به مطالعه رسانههای خصوصی به عنوان وسیلهای برای تشکیل فرهنگ و اعتقادات جامعه میپردازد، در حالی که نظریه اجتماعیشناختی بر روی تأثیر رسانهها بر رفتار و تفکر افراد تمرکز دارد و اهمیت انگیزش و آگاهیزایی افراد را مورد بررسی قرار میدهد.این نظریهها، هر کدام به نحوی نقش مهمی در تحلیل تأثیرات رسانههای خصوصی در جامعه و بر فرهنگ و اندیشه مردم ایفا میکنند.
4- رسانه های ترکیبی
نظریه فرهنگی اجتماعی به مطالعه رسانههای ترکیبی به عنوان وسیلهای برای تشکیل و تأثیر گذاری بر فرهنگ و اعتقادات در جامعه اشاره دارد. در حالی که نظریه اجتماعیشناختی با تمرکز بر روی نقش ترکیب رسانهها در تحول رفتار و تفکر افراد، بررسی میکند که چگونه این رسانهها میتوانند تحولات فرهنگی و اجتماعی را موثر سازند و تفاوتهای فرهنگی را ترویج دهند.
سانسور محتوا در انواع سازمان های رسانه ای
1- رسانه های دولتی
سانسور محتوا در رسانههای دولتی یک موضوع حساس است که در بسیاری از کشورها به تداوم مطرح میشود. رسانههای دولتی به عنوان وسیلهای برای انتقال اطلاعات و پیامهای دولتی، تحت تأثیر قدرت و سیاستهای حاکم قرار دارند و در نتیجه ممکن است مورد سانسور و بازداشت محتوا قرار گیرند. سانسور میتواند منجر به انحراف اطلاعات، محدود شدن آزادی بیان و کنترل و تحت تأثیر قرار دادن گزارشها ناصادق شود.
منابع مختلف، از جمله مقالات علمی از مؤسسات معتبر، کتب مرجع سیاست و رسانه، و سایتهای اخباری، بیان میکنند که سانسور محتوا در رسانههای دولتی میتواند تأثیرات منفی گستردهای بر جامعه داشته باشد. این تداخل ممکن است منجر به انحراف اطلاعات، تضییق بر آزادی بیان، و کنترل نظرات عمومی شود و در نهایت باورها و اعتقادات جامعه را تحت تأثیر قرار دهد.
بررسی و بحث در مورد سانسور محتوا در رسانههای دولتی باید به منظور تأثیر گذاری مثبت بر آزادی اطلاعات و دموکراسی انجام شود. رسانههای دولتی باید به عنوان وسیلهای برای انتقال دقیق و ناحیهای اطلاعات به مخاطبان مورد استفاده قرار گیرند و سانسور محتوا راهگشا نیست بلکه میتواند به دنبالههای منفی برای جامعه منجر شود.
2- رسانه های عمومی
سانسور محتوا یک موضوع حساس و پراهمیت است که در رسانههای عمومی بسیار مطرح است. این فرآیند در بسیاری از کشورها به منظور حفظ امنیت ملی، حفظ اخلاق عمومی، جلوگیری از انتشار اطلاعات محرمانه یا موارد دیگر انجام میشود. سانسور محتوا ممکن است به صورت قانونی توسط دولت یا نهادهای اجتماعی اعمال شود، یا به صورت خودجوش و تشدید شده توسط شرکتها و سازمانهای خصوصی انجام شود.
بر اساس گزارش منتشر شده توسط سازمان حقوق بشر جهانی، سانسور محتوا در برخی کشورها از جمله چین، ایران و ترکیه بسیار شدید است و برخی از این کشورها به عنوان “کشورهای سانسور” شناخته میشوند. این سانسور محتوا شامل اعمال محدودیتها بر روی دسترسی به اینترنت، فیلترینگ سایتها و شبکههای اجتماعی، اینترنت پرسرعت، دستگیری و بازداشت افراد به دلیل انتشار مطالب غیرقانونی یا مخالفت با حکومت میشود.
بنابراین، سانسور محتوا در رسانههای عمومی امری پیچیده و چالشبر است که نیازمند بررسی دقیق و همکاری بین افراد، دولت و سازمانهای مربوطه است تا حقوق و آزادیهای شهروندان رعایت شده و همچنین امنیت ملی حفظ شود.
3- رسانه های خصوصی (تجاری)
سانسور محتوا در رسانههای خصوصی نیز یک موضوع مهم و پر اهمیت محسوب میشود. در این رسانهها، سانسور محتوا ممکن است به دلایل مختلفی اعمال شود، از جمله حفظ معیارهای اخلاقی و اخلاقیات عمومی، جلوگیری از انتشار اطلاعات محرمانه، یا حتی به دستور دولت یا نهادهای نظارتی. در برخی موارد، رسانههای خصوصی نیز ممکن است به منظور جلوگیری از پیامدهای قانونی یا اخلاقی، به صورت خودجوش به سانسور محتوا بپردازند.
بر اساس تحقیقات انجام شده توسط گروههای حقوق بشر، بسیاری از کشورها شاهد سانسور محتوا در رسانههای خصوصی هستند. این سانسور ممکن است شامل مواردی از جمله تحریم و اعمال محدودیتها بر روی مطالب منتشر شده، قطع ارتباط با منابع اطلاعاتی، یا حتی اعمال فشارهای اقتصادی برای تغییر محتوای منتشر شده شود.
به همین دلیل، لازم است که سانسور محتوا در رسانههای خصوصی هم به عنوان یک چالش مهم مطرح شود و نهادها و افراد مرتبط با آن برای حفظ حقوق و آزادیهای شهروندان و رعایت معیارهای اخلاقی و قانونی تلاش کنند.
4- رسانه های ترکیبی
سانسور محتوا در رسانههای ترکیبی، که به عنوان یک ترکیب از رسانههای عمومی و خصوصی شناخته میشوند، نیز موضوعی مورد توجه است. در این نوع رسانهها، سانسور محتوا ممکن است به دلایلی اعمال شود که شامل حفظ امنیت ملی، حفظ اخلاق عمومی، جلوگیری از انتشار اطلاعات حساس یا موارد دیگر میشود. این نوع رسانهها ممکن است به تناسب مقررات حقوقی و نظارتی دولت یا به صورت خودجوش اقدام به سانسور محتوا کنند.
بر اساس گزارشهای منتشر شده توسط سازمانهای بینالمللی حقوق بشر، برخی از کشورها شاهد سانسور محتوا در رسانههای ترکیبی هستند. این سانسور ممکن است با تحریم و محدودیتهایی بر روی محتوای منتشر شده، فیلترینگ اطلاعات، یا حتی تنظیم محدودیتها بر روی فعالیتهای رسانهای همراه باشد.
بنابراین، در مورد سانسور محتوا در رسانههای ترکیبی نیازمند همکاری میان نهادها، دولت و جامعه مدنی برای اجرای قوانین و معیارهای قانونی و اخلاقی مناسب هستیم
منابع
1. رسانه های اروپایی، نویسنده استیلیانوس پاپاتاناسوپولوس و رالف نگرین، ترجمه هومن عابدی، انتشارات سروش، 1393.
2. تئوری سازمان (ساختار، طراحی و کاربردها)، نویسنده استیفن رابینز؛ ترجمه مهدی الوانی، حسن دانائیفرد. تهران: صفار، 1378.
3. رسانه های تجاری: نظریه ها، کارکردها و اثرات تالیف جی. دی. هدی، مترجم: تورجان کیسم، انتشارات ققنوس، 1398
4. رسانه های دولتی: مفهوم و عملکرد تالیف کارولینا پرسون، مترجم: مهرین تهرانی، انتشارات نی، 1396
5. رسانه های عمومی: چالش ها و فرصت ها تالیف جان اسمیت، مترجم: زهرا صفوی، انتشارات پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1399
6. رسانه های ترکیبی: مفهوم و ابعاد تالیف رابرت جیمز، مترجم: ناصر خسروی، انتشارات سمت، 1397
7. رسانه ها و جامعه: توانایی ها و محدودیت ها تالیف دیوید هیل، مترجم: مریم نیازی، انتشارات علمی، 1395