اولین بار که سوار مترو شیراز شدم، مصادف است با خواندن اولین کتاب از دکتر شریعتی . تنها دلیل انتخابم این بود که کتاب فقط ۶۴ صفحه داشت و نمی خواستم اگر از قلم دکتر خوشم نیامد، یک شکنجه طولانی در پیش داشته باشم . اما قضایا جور دیگری پیش رفت .
کتاب علی؛ حقیقتی بر گونه اساطیر، کتاب کم حجمی است در بیان غنای شیعیان با داشتن علی، از نیازمندی به اسطوره و اسطوره سازی، به مانند آنچه در غرب رخ می دهد . در ۵۰ صفحه ابتدایی کتاب، نویسنده دست به تعریف هنرمندانه و ادیبانه مفاهیمی نظیر اسطوره، دین و هنر می زند و مثال هایی از اسطوره ها می آورد . نظیر پرومته، اسطوره فداکاری و دموستنس، یک فرد حقیقی اما افسانه ای در خطابه و سخنرانی . اما در انتهای کتاب و در چند صفحه، نویسنده اثبات می کند که با داشتن کسی چون امام علی، نیازی به ساختن اسطوره ای در فداکاری، اسطوره ای برای جنگ آوری و اسطوره ای برای تمام آنچه ما ارزش و هنر می پنداریم نیست . فقط کافیست یک علی را بشناسید .
زمانی که من کتاب را می خواندم، اول دبیرستان بودم . آنچنان خوشم نیامد . اما خوشحال بودم که کتاب را تمام کردم . برخلاف بیگانه و آب هرگز نمیمیرد که وقتی تمام شدند، از اینکه اینچنین وقتم تلف شده بود زدم زیر گریه ! امروز سرعت مطالعه ام بالا رفته و این اواخر از خواندن کتاب فاطمه، فاطمه است دکتر، لذت بردم . پس احتمالا می توانم این کتاب ( علی؛ حقیقتی بر گونه اساطیر ) را هم به شما پیشنهاد بدهم . بهترین اثر دکتر نیست، اما ارزش یکبار خواندن را دارد .
کتاب در طاقچه با قیمت ۲۵۰۰ تومان و ۹۶ صفحه از انتشارات سپیده باوران قرار داده شده است .
تا به امروز تمام کتاب های دکتر را نخواندم و قدرت قضاوت درباره او را ندارم .برای همین هم مطلبی از قلمم نمی چکد . اما بخشی از سخنرانی شهید چمران، در مراسم خاکسپاری دکتر شریعتی را می آورم . به عنوان پایانی بر این متن و با میزان بالایی خوش شانسی، پایانی بر قضاوت های غلط !( دو روز دیگر، شهادت دکتر چمران است .) :
« ای علی! تو در دنیای معاصر با شیطان ها و طاغوت ها به جنگ پرداختی، با زور و تزویر در افتادی، با تکفیر روحانی نمایان، با دشمنی غربزدگان، با تحریف تاریخ، با خدعه علم، با جادوگری هنر روبه رو شدی . همه آنها علیه تو به جنگ پرداختند، اما تو با معجزه حق و ایمان و روح بر آنها چیره شده، با تکیه بر ایمان به خدا و صبر و تحمل دریا و ایستادگی کوه وبرندگی شهادت به مبارزه با خداوندان زر و زور و تزویر برخاستی و همه را به زانو درآوردی .»
( فصل چهاردهم کتاب چمران، مردی برای تمام فصول )