نامه ای به خودم
شاید مسخره باشد که کسی بخواهد برای خودش نامه بنویسید اما من از جایی یادم میآید با خودم حرف میزدم نوشتن دیگر چیزی نیس اول بگویم که در عرض یک ماه و اندی چگونه زندگیم دگرگون شد همه چیز از جایی شروع شد که بهترین دوستم که همیشه اورا فردی منظم میدانستم گفت که در کلاسی شرکت کرده و اسم آن کلاس (نظم شخصی ) است همین که این را شنیدم شاخ هایی نامرئی از سرم درآمد آخر یک آدم چقدر میتواند منظم باشد چرا انقدر سخت میگرد به قولی بیخیال دنیا حالو بچسب.
و در کمال ناباوری چند روز بعد دیدم در واتس اپم کلی فایل صوتی و پی دی اف ارسال شده با بی حوصلگی پوفی کشیدم و با خودم گفتم واقعا فکر میکند این هارا گوش میدم؟ آخر میدانی من لقب پاندای خسته دارم شما میتوانی تصور کنی چنین شخصی فایل صوتی نظم شخصی گوش دهد (کی میرود این همه راه رو) اما... فردای آن روز از سر بی حوصلگی فایل صوتی را باز کردم بعد شنیدن صدای استاد نمیدانم چه شد که پاندای خسته تبدیل به پاندای کونفوکار شد .
روده دارزی نمیکنم امروز امیدوارم فردا بهتر از امروز باشد
دوست دار تو: خودت