ویرگول
ورودثبت نام
Unknown
Unknown
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

راحت باش و گریه کن.

من به همون اندازه که طرفدار خندیدن و شاد بودن هستم، از گریه کردن و گاهی اوقات ناراحت بودن هم استقبال میکنم.

یه زمانی شعارم این بود که همیشه بخندم، همیشه شاد باشم، همیشه حالم خوب باشه. البته الان هم شعارم همینه ولی با یه تفاوت. اینکه دیگه کلمه ی (همیشه) رو حذف کردم. اینکه به خودمون تلقین کنیم که همواره باید حالمون خوب باشه، همواره باید پیش بقیه شاد باشیم و بخندیم، فقط استرس و فشاری رو بهمون وارد میکنه که یه روزی به صورت یه توده ی عظیم جمع شده در درونمون فوران میکنه و اون موقعست که دیگه کار از کار گذشته.

خیلی ها گریه کردن رو نشونه ی ضعف میدونن. بهت میگن سوسول. پس به خاطر ترس از حرفای دیگران جلوی گریت رو میگیری. بعضی وقتا اصن دوست نداری آدمای اطرافت رو ناراحت کنی چون خودت ناراحت هستی. پس وانمود به خندیدن میکنی. اصن گاهی اوقات حوصله ی دلسوزی دیگران رو نداری و دوست نداری یک ساعت براشون توضیح بدی که چرا و به چه دلیل ناراحتی. چون اکثرا تهش میگن: ( خب حالا، چیزی نیست) و موجی از حرفای به ظاهر تسکین دهندشون رو روانه ی ما میکنن. در حالی که نمیدونن شاید ما فقط میخوایم اون بغض لعنتیمون رو بشکونیم و فقط گریه کنیم. بدون هیچ حرفی. بدون هیچ توضیحی.

من گریه کردن رو فرصتی میدونم برای خالی کردن بار سنگینی که تو دلم نهفته شده. یادمه یه بار دوستم یه جمله ی خیلی قشنگی گفت که هنوزم دارمش تو ذهنم:( شاید آدما واسه این گریه میکنن چون نمیتونن بعضی از دردهایی که دارن رو به زبون بیارن و بیان کنن). و من گاهی اوقات چقدر عاجز میشم از این دردهای غیر قابل بیان. دردهایی که خودمم نمیدونم دقیقا ریشش از کجاست و چطوری شروع شده. اینجاست که اشک ها به کمکم میان. انگار که اونا از یه رفیق بهتر میتونن همراهیم کنن. صورتم رو تو آغوش میکشن و تا هر وقت که دوست داشتم کنارم میمونن و تا زمانی که حالم کاملا خوب نشد، به پایین سرازیر میشن.

من تمام حرفم اینه. اگه حالت بد بود، واقعا این رو نشون بده. وانمود نکن که شادی. اگه ناراحت بودی، گریه کن. وانمود نکن که میخندی. نباید فکر کنیم که همیشه باید حالمون خوب باشه. چون زندگی این نیست. خنده با وجود گریه معنی داره و حال خوب با وجود حال بد. زندگی رو مثل یه پیانو در نظر بگیر. کلید های سیاه و سفید در کنار هم که نواخته میشن، آوای دلنوازی رو به گوشمون میرسونن. اما کلید سیاه یا سفید به تنهایی نمیتونن صداهای قنشگی رو خلق کنن.

از این به بعد اگه خواستی گریه کنی، جلو خودت رو نگیر. بذار آروم آروم اشک هات سرازیر شن و به بقیه یا فقط به خودت، دردی رو که داری رو بیان کنن. اتفاقا بعد از گریه کردن، حس خوبی میاد به سراغت. حس خالی شدن، رها شدن. و این همون چیزیه که بهش نیاز داریم.


گریهحال خوبخندهناراحتی
تو نوشتن زیاد حرفه ای نیستم ولی هر از چندگاهی دوست دارم بنویسم از چیزهایی که ذهنم رو درگیر میکنه. این‌ها صرفا تجربه های شخصی خودم هستن که دوست داشتم اینجا به اشتراک بذارم.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید