نود و هشت هم تمام شد و نود و نه شروع شد البته خوب شروع نشد، درست مثل نود و هشت که آن هم در آغاز با سیل کام مردم را تلخ کرد. حالمان خوب نیست ولی اینبار فرق میکند و تقریبا حال همهی مردم دنیا خوب نیست، این یکی دیگر حادثهی سقوط هواپیما یا وقایع آبان نیست، تحریم نیست، تورم نیست، احکام مدتدار امنیتی یا کارگر هفتتپه نیست و یا حتی محدودیت و تبعیض نیست که فقط خطهای مرزی ایرانمان را بشناسد و حتی این بار دیگر مشکل فقط برای قشر خاصی از جامعه یا افراد کمبضاعت نیست و رنگ و نژاد هم نمیشناسد اینبار همه و همه حالمان خوب نیست.
کاش این یکیشدن حالمان و این اشتراک کوچک کشنده، باعث شود کمی بیشتر حواسمان به هم باشد و باعث شود یادمان بیاید که آن کودکی که از گرسنگی در هائیتی میمیرد و آن سوری که به خاطر جنگ مجبور به مهاجرت از زادگاهش می شود و آن زنی که در فلسطین داغ فرزند میبیند و آن دانش آموز کپرنشین بلوچ، همه همنوعمان هستند.
یک تفاوت مهم دیگری که این یکی با قبلی ها دارد این است که اینبار دیگر نه میتوانند گردن گناهانمان بیندازند و نه میتوانند ملت برگزیدهمان کنند و به ابتلا و آزمایش ربطش دهند.
استکبار جهانی هم اینبار نفس راحتی میکشد، چون دیگر نمیتوان کاسهکوزهها را سرش شکست، البته خدا را چه دیدهای شاید هم شد.
همینطور مردم هم دیگر نمیتوانند دیوار حکومت را کوتاه بیابند و همهچیز را گردن دولت بیندازند و چندتا فحش آبدار بدهند و کنار بکشند.
خلاصه که این تو بمیری از آن تو بمیریها نیست و دیگر نمیتوان از زیر بار مسئولیت آن شانه خالی کرد، از این نظر شاید خوب باشد و شاید جرقهای باشد و بتواند کمی از خاموشی انفعالمان درون ما را روشن کند،
خدا را چه دیدی شاید بعد از این دیگر همه چیز تقصیر این و آن نبود، شاید دیگر شیطان بزرگی وجود نداشته باشد که همهی مشکلات ما از آن ریشه دوانیده باشند و شاید هم دلیل عملینشدن وعدههای دولت، حاکمیت نباشد و حتی شاید ما هم خودمان را مبرا از خطا ندانستیم و منتظر نشدیم تا دولت بیاید و ریز و درشت مشکلات را حل کند مثلا به جای اینکه پولمان را سپرده کنیم و منتظر باشیم که دولت شغل ایجاد کند،خودمان شغل ایجاد کردیم و خلاصه اینکه جای غر زدن صرف، کاری هم کردیم.
خدا را چه دیدی، شاید این ویروس شد یکی از مثال های این حرف نیچه که میگوید: چیزی که تو را نکشد، قویترت میکند./سید مهدی حسینی