این عنوان به طور جدی از دهۀ 70، مطرح گردیدهاست و توسط کارگروه انجمن اسلامی به صورت یک سلسله جلسه برگزار شد. در جلسه اول، آقای کامکار بحث خود را با چیستی فقه، تقسیمات و روشهای ارائه آن مطرح نمودند و در ادامه به تشریح خصوصیات فقه از جمله جایگاه، جامعیت، سیالیت، کارآمدی و قلمروهای آن پرداختهشد.
در همین راستا و در جلسه بعدی، حجت السلام سروش محلاتی، بحث خود را با محوریت درونیسازی و بیرونیسازی هنجارها و رابطهً فقه با آن پیش بردند سپس با بیان اهمیت روشنگری رابطه فقه با علوم دیگر و در درجه بعد رابطه آن با توسعه، بحث آغاز گردید؛ در ادامه محوریت بحث را رابطه فقه و توسعه قرار دادند.
ابتدای بحث، نظریه مخالفت فقه و توسعه مطرح گردید؛ این مورد اتفاق بسیاری از فقها و نظریه پردازان است، کسانی که معتقدند فقه سعی در بیرونیسازی هنجارها و توسعه ماموریتش، درونیسازی هنجارها است و از این جهت این دو با هم متضادند. یعنی فقه، محوریت خود را بر کنترل بیش از حد بیرونی قرار میدهد و هرچه این کنترل بیشتر باشد، جامعه دینیتر خواهدبود.
پس از طرح این نظریه به نقد جدی این نظریه پرداختند و دلایلی که در ادامه گفته خواهدشد را مطرح نمودند.
اولاً، در زمان حکومت دینی پیامبر و امام علی(ع)، تعریف از فقه اینگونه نبوده و به این صورت طبق احادیث، کنترلهای شدید در سطح جامعه صورت نمیگرفتهاست.
ثانیاً، اخلاق بیشتر بر کنترلهای درونی و حقوق بر کنترل های بیرونی تاکید دارد؛ آنچه که فقه برآن تاکید دارد و از قرآن برداشت میشود، تاکید بر اصلاح خویشتن بوسیله تقوا و اخلاق است؛ یعنی اکثر مفاسدی که انسان انجام میدهد، ریشه در بیاخلاقی و پیروی از نفس اماره وی میباشد.
ثالثاً، تاکید بسیاری که فقه دارد و لزوم اولیه هر کار فقهی و عبادی میباشد، نیت انسانی است؛ اسلام سعی در ساخت انسانی دارد که بتواند بوسیله ذات سالم و پاکی که تربیت شدهاست، خود به سمت نیکیها برود و از زشتیها دوری نماید، این نیت با کنترل بیرونی ایجاد نمیشود و یک امر درونی است و خود انسان باید به آن برسد.
درآخر آنچه که به عنوان کنترل و تربیت به آن اسلام تاکید دارد، به صورت درونی و در درجه اول در محیط خانواده شکل میگیرد و عوامل بیرونی مانند حکومت باید سعی در تربیت انسانهایی شایسته داشتهباشند و اخلاق انسانی را درآنها نهادینه کند و پس از آن کنترل بیرونی دیگر، نقش بسیار کمتری پیدا خواهدکرد.
قابل گفتن است که ضمانت اجرایی قوانین نیز در گرو همین تربیت خواهدبود و خود انسان، بدون هیچ کنترل بیرونی تابع حقوق و قوانین خواهدشد.