انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف
خواندن ۹ دقیقه·۲ سال پیش

شریف، امنیتی‌تر و خوفناک‌تر از همیشه!

◾️ در این گزارش به وقایعی که در روز یک‌شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۱ در دانشگاه صنعتی شریف رخ داده‌است، می‌پردازیم. بی‌شک ممکن است این گزارش، تمام اتفاقاتی را که در این روز رخ داده‌است، پوشش ندهد؛ اما تا حد امکان سعی شده روایت‌های مختلف جمع گردد.


◾️ از روز شنبه که تحصن‌های سکوت در دانشکده‌ها برگزار شد و تجمعی در مقابل سردر اصلی دانشگاه (درب آزادی) صورت گرفته‌بود و حاضرشدن رییس دانشگاه را به‌همراه داشت، نیروهای امنیتی با اقدام به دستگیری ۳ دانشجو، نشان دادند تحمل برگزاری تجمع اعتراضی را در دانشگاه ندارند. از همان روز شنبه، پوستر فراخوانی برای تجمع در روز یک‌شنبه ۱۰ مهر به‌صورت ناشناس پخش شده‌بود.


◾️ این تجمع قرار بود ساعت ۱۵ در مقابل دانشکدهٔ کامپیوتر صورت گیرد. همین اتفاق نیز رخ داد و جمعیت کثیری از دانشجویان، ابتدا با جمع‌شدن مقابل دانشکدهٔ مهندسی کامپیوتر، با رفتن به‌سمت ساختمان ابن‌سینا و سپس سردر اصلی (درب آزادی) و سردادن شعارهایی، دانشجویانِ در مسیر را با خود همراه کردند و جمعیت بی‌سابقه‌ای (نسبت‌به تجمعات گذشته)، به سردر اصلی رسیدند.


◾️با رسیدن به سردر، دانشجوهای شریف، شروع به سردادن شعارهایی کردند که محوریت آن‌ها، اعتراض به قتل بی‌رحمانهٔ مهسا امینی و بازداشت دانشجویان بود. ۴ دانشجوی دانشگاه شریف که چندین روز است قول آزادی آن‌ها با قید وثیقه داده می‌شود، هنوز آزاد نشده‌اند و این، توهینی آشکار به دانشجویان مطالبه‌گر است.


◾️ رفته‌رفته شعارها تندتر می‌شوند و در همین زمان است که تعدادی از دانشجویان عمدتاً بسیجی، از مسجد به‌سمت تجمع می‌آیند و باز هم مقابل دانشجویان می‌ایستند. تعداد بسیجی‌های حاضر، بسیار کم‌تر از دانشجویان حاضر در تجمع است و جمعیت با حضور بسیجی‌ها، خشمگین می‌شود و شعارهایی علیه این گروه سر می‌دهند. در مقابل، بسیجی‌ها نیز شعارهایی سر می‌دهند. درگیری‌های فیزیکی اندکی نیز سپس میان دو گروه رخ می‌دهد.


◾️ پس از مدتی، جمعیت دانشجویان تصمیم می‌گیرند از سردر فاصله بگیرند؛ زیرا آن‌ها می‌دانند در شب گذشته، اقدامات فراوانی برای نصب دوربین‌های جدید و آنتن‌های مخابراتی در سردر اصلی دانشگاه صورت گرفته تا بتوانند به‌صورت آنلاین، افراد را شناسایی کنند. جمعیت به‌سمت درب انرژی حرکت می‌کند اما گروه بسیجی‌ها، مقابل سردر می‌مانند و برای ادامهٔ کار، با خود هماهنگی و رجزخوانی می‌کنند.


◾️حالا جمعیت مقابل درب انرژی است، اما فقط دانشجویان نیستند که در آن‌جا حضور دارند؛ نیروهای لباس شخصی با چند ون، انتظار دانشجویان را می‌کشند تا آن تعداد را که دل‌شان می‌خواهد، دستگیر کنند. در همان ابتدا، دست‌کم ۳ دانشجو را دستگیر می‌کنند و با باتوم، سرِ یکی از دانشجویان را زخمی می‌کنند و راهی بیمارستان می‌شود.


◾️ دانشجویانی که شاهد دستگیری ددمنشانهٔ دوستان خود هستند، با شعارهایی واکنش نشان می‌دهند و پاسخ نیروهای لباس شخصی، تیراندازی با تفنگ پینت‌بال و ساچمه‌ای به‌سمت دانشجویان است. دانشجویان مجبور به فاصله‌گرفتن از سردر هستند و فضای ترس بر دانشگاه حاکم می‌شود. حالا تمام درهای دانشگاه بسته است و دانشجویان شریف، در محاصرهٔ نیروهای امنیتی و لباس شخصی هستند.


◾️ دانشجویان در ترس و سردرگمی به‌سر می‌برند. هیچ دری باز نیست و حتیٰ حضور معاونین و رییس دانشگاه نیز نمی‌تواند ذره‌ای امنیت در درهای دانشگاه ایجاد کند و از بیرون دانشگاه خبر می‌رسد که در تمامی کوچه‌های اطراف درهای دانشگاه، نیروهای لباس شخصی با ون، منتظر دستگیری دانشجویان هستند و فضای خفقان بر دانشگاه حاکم است.


◾️ تعداد زیادی از اساتید دانشگاه، در جمع حاضر هستند و سعی دارند ترتیبی دهند که دانشجویان بتوانند در امنیت، از دانشگاه خارج شوند و به‌سمت خانه یا خوابگاه خود بروند. پس از ساعاتی کشمکش، تصمیم حراست و رؤسای دانشگاه بر این می‌شود که تمامی دانشجویان حاضر در دانشگاه، به‌صورت پیوسته و قطاری، به‌سمت پارکینگ دانشگاه بروند و سپس از در ورودی پارکینگ شریف، وارد میدان تیموری شوند و سپس در آن‌جا به‌سمت مترو، خوابگاه یا ماشین‌های خود بروند.


◾️ دانشجویان به این تصمیم اعتماد می‌کنند و همین‌گونه عمل می‌کنند. در حین انتقال از درِ انرژی به پارکینگ، نیروهای لباس شخصی با تفنگ در صحنه حاضر می‌شوند و این، فرار تعدادی از دانشجویان را به‌همراه دارد که سپس جمع آرام می‌شود و به حرکت خود ادامه می‌دهد. با رسیدن تعداد خوبی از جمعیت به پارکینگ، اعلام می‌شود که درِ ورودیِ پارکینگ باز نمی‌شود و دانشجویان باید ابتدا به درون پارکینگ بروند و سپس از درهای خروجی پارکینگ که کنار هایپرمارکت فامیلی است، خارج شوند.


◾️ تعدادی از دانشجویان جلوتر همین‌گونه نیز عمل می‌کنند و به درون طبقهٔ اول و دوم پارکینگ می‌روند. اما آن‌جا، نیروهای لباس شخصی، با باتوم و تفنگ و موتور کمین کرده‌بودند تا دانشجویان را دستگیر کنند. نیروهای لباس شخصی به دانشجوها در طبقهٔ اول یورش می‌برند و با شلیک گلوله‌های پلاستیکی و ساچمه‌ای از فاصلهٔ نزدیک و مخصوصاً به‌سمت دخترها، آن‌ها را از حرکت باز می‌دارند و با خشونتی بربرگونه، دانشجویان را دستگیر می‌کنند و سوار ون می‌کنند.


◾️ دانشجویان گیرافتاده در پارکینگ، با وحشت و ترسی فراوان، سعی می‌کنند پشت ماشین‌ها قایم شوند، اما نیروهای لباس شخصی، با روانه‌کردن فحش‌های ناموسی و رکیک به آن‌ها و شلیک گلوله‌های ساچمه‌ای و پلاستیکی که منجر به خون‌ریزی دانشجویان می‌شود، دنبال آن‌ها می‌کنند. نیروهای لباس شخصی، از گاز اشک‌آور نیز استفاده می‌کنند. تعدادی از دانشجویان اما موفق می‌شوند از طریق یک آسانسور، وارد هایپرمارکت فامیلی شوند و از آن‌جا با ترسی فراوان، به طریقی فرار کنند.


◾️در همین اثنا، دانشجویانی که هنوز وارد پارکینگ نشده‌اند، صدای شلیک‌های بی‌امان را می‌شنوند و ابتدا سعی می‌کنند به کمکِ دانشجوهای گیرافتاده در پارکینگ بروند؛ اما درِ پارکینگ مسدود می‌شود و این‌جاست که تمام جمعیت، با ترسی فراوان و قلب‌هایی پرتپش، به‌سمت دانشکدهٔ مدیریت و اقتصاد فرار می‌کند، اما درهای دانشکده را به روی خود بسته می‌بیند.


◾️ تخمین زده می‌شود در این مرحله، حداقل ۳۰ الیٰ ۴۰ نفر از دانشجویان دانشگاه شریف، دستگیر شده‌باشند. از وضعیت اکثر این دانشجویان و نهاد بازداشت‌کنندهٔ آن‌ها، هیچ اطلاعی در دست نیست.


◾️ سپس دانشجویان به این نتیجه می‌رسند که این انتقال به پارکینگ، اگر نگوییم نشان‌گر هم‌کاری رؤسای دانشگاه با نیروهای امنیتی بوده، حداقل اشتباهی بزرگ بوده‌است. به همین خاطر جمعیت تصمیم می‌گیرد دوباره به‌سمت دانشگاه عزیمت کند تا درون دانشگاه، در امان باشد. دوباره جمعیت با نظم و پیوستگی، به‌سمت دانشگاه حرکت می‌کنند، اما اشتهای سیری‌ناپذیر نیروهای امنیتی هنوز مرتفع نشده‌است. آن‌ها با تفنگ‌هایی در دست، نظاره‌گر دانشجویان هستند و به‌صورت گزینش‌شده، تعدادی از دانشجویان را از جمعیت بیرون می‌کشند و با خود می‌برند.


◾️ جمعیت با دیدن این صحنه، وحشت می‌کند و به‌سمت درب انرژی که باز گذاشته شده‌است، فرار می‌کند. در این مرحله، دست‌کم ۲ دانشجوی دانشگاه شریف، دستگیر شدند. در این زمان، نیروهای حراست دانشگاه، سعی می‌کنند جلوی نیروهای امنیتی را بگیرند تا نتوانند این دانشجویان را دستگیر کنند. اما نیروهای لباس شخصی، نیروی حراست دانشگاه را نیز مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند. در همین حین، یکی از اساتید معروف دانشگاه شریف نیز سعی می‌کند جلوی این حرکت را بگیرد، اما نیروهای لباس شخصی، این استاد دانشگاه شریف را نیز مورد ضرب و شتم قرار می‌دهند.


◾️ سپس نیروهای امنیتی کمی عقب‌نشینی می‌کنند و درب انرژی باز می‌شود و دانشجوهایی که بیرون مانده‌بودند، به داخل دانشگاه می‌آیند. وضعیت روحی دانشجوها، کاملاً مشابه زمان جنگ است. انگار دشمن در شهر می‌گردد و دنبال قربانی می‌گردد. اشک و گریه، کم‌ترین چیزی است که در بین دانشجوها دیده می‌شود. مخصوصاً دانشجوهای ورودی ۱۴۰۱ که دومین روز خود را در دانشگاه تجربه می‌کنند، بیشتر از این وضعیت می‌ترسند و هیچ ایده‌ای ندارند که چه باید بکنند.


◾️ هر لحظه یکی از دانشجویان، از شدت وحشت ایجادشده، از حال می‌رود و دوستانش با گریه و زاری و دوان‌دوان، او را به مرکز بهداشت دانشگاه منتقل می‌کنند تا حالش بهتر شود. دانشجوها سعی می‌کنند تا حد امکان، از در انرژی فاصله بگیرند و به‌سمت دانشکده‌ها بروند. در این زمان، وزیر علوم، دکتر «زلفی گل» نیز وارد دانشگاه می‌شود. او با برخی مسئولان امنیتی تماس حاصل می‌کند و برای تضمین این‌که امنیت در درهای دانشگاه شریف برقرار باشد، با مسئولان امنیتی به دعواهای جدی روی می‌آورد.


◾️ سپس وزیر علوم و رییس دانشگاه به سالن جباری می‌روند و تعدادی دانشجو نیز با آن‌ها همراه می‌شوند تا وزیر علوم و دانشجوها با هم صحبت کنند. وزیر علوم با حرف‌هایی تکان‌دهنده و برخوردی کاملاً نامحترمانه با دانشجویان معترض و اعتصاب‌کننده، آن‌ها را متهم به بی‌قانونی و هدردادن بیت‌المال می‌کند و با لحنی تند و ناشایست، به دانشجویان تأکید می‌کند که به‌خاطر هدردادن بیت‌المال باید در دنیا و آخرت جوابگو باشید و هرگز نیز گمان نکنید که می‌توانید هرچه دل‌تان خواست بگویید و ما با شما برخوردی نکنیم، بی‌شک برخورد جدی و قاطعانه صورت خواهدگرفت.


◾️ صحبت‌های وزیر علوم به‌حدی تند و زننده است که حتیٰ رییس دانشگاه سعی می‌کند فضا را آرام کند و اندکی منطقی‌تر به فضا نگاه کند، اما وزیر علوم حتیٰ با دکتر جلیلی نیز تند برخورد می‌کند. در این میان، دکتر علی شریفی زارچی هم اجازه می‌گیرد تا صحبت کند و با تشویق دانشجویان حاضر همراه می‌شود. ابتدا دکتر شریفی زارچی سخنی می‌گوید و تازه وزیر علوم متوجه می‌شود که ایشان، همان استاد شریف است که در توییتر، از طریق همراهی با جامعه، استقبال خوبی را به همراه داشته‌است.


◾️ در این‌جا وزیر علوم با لحنی زشت و ناشایست، شروع به تخریب مستقیم دکتر شریفی زارچی می‌کند و ایشان را بی‌وجدان، بی‌اخلاق، خیانت‌گر، بازی‌کننده با احساسات جوانان و منحرف‌کنندهٔ دانشجویان از صراط مستقیم خطاب می‌کند. جمعیت حاضر اما به حرف‌های بی‌شرمانهٔ وزیر علوم، واکنش جدی نشان می‌دهند و با حمایت صریح و بلند از دکتر شریفی زارچی، به وزیر علوم می‌فهمانند که اتفاقاً ایشان، کاملاً خلاف آن‌چه هستند که آقای وزیر می‌پندارد.


◾️ حالا نیروهای حراست اعلام می‌کنند که با تضمین وزیر علوم، تمامی درهای دانشگاه امن هستند و به همین خاطر درها باز می‌شود و دانشجوها خواهندتوانست از دانشگاه خارج شوند. اما دانشجوها باز هم تعلل می‌کنند، چون می‌دانند به وزیری که قول می‌دهد ۴ دانشجوی شریف، در ساعت ۹ صبح روز شنبه آزاد خواهندشد و این اتفاق رخ نمی‌دهد، نمی‌توان اعتماد کرد. اما پس از گذشت مدتی و صحبت نیروهای حراست با دانشجوها، آن‌ها متقاعد می‌شوند به‌صورت جمعی به خروج از دانشگاه اقدام کنند.


◾️ اکثر دانشجویان تهرانی، از خانوادهٔ خود خواسته‌اند که به‌دنبال آن‌ها بیایند و بدین طریق راهی خانه می‌شوند. تعدادی نیز به‌صورت جمعی به‌سمت مترو می‌روند. هم‌چنین مینی‌بوس‌ها و ون‌هایی توسط دانشگاه برای دانشجویان خوابگاهی آماده می‌شود که برخی از اساتید نیز برای حفظ امنیت دانشجویان خوابگاهی، سوار وسایل نقلیه می‌شوند. فرایند خروج دانشجویان از دانشگاه، مدت زیادی طول می‌کشد و نهایتاً خبر می‌رسد که تقریباً تمامی دانشجویان از دانشگاه خارج شده‌اند.


◾️ صدای مظلومیت و سرکوب دانشجویان شریف اما در فضای مجازی پخش شده و مردم می‌خواهند به کمک دانشجویان محاصره‌شده در دانشگاه بیایند. به همین خاطر مخصوصاً در درب آزادی، واقع در خیابان آزادی، ترافیک سنگینی می‌شود و جمعیت نسبتاً پرتعدادی حاضر می‌شوند که با گاز اشک‌آور و تیراندازی، از آن‌ها استقبال می‌شود.


◾️ دانشجوهای خوابگاهی اما با وجود اسکان در خوابگاه، می‌دانند و می‌بینند که نیروهای لباس شخصی، اطراف همهٔ خوابگاه‌ها را محاصره کرده‌اند و بی‌صبرانه منتظر قربانی‌های خود هستند. در نتیجه خوابگاهی‌ها سعی می‌کنند در خوابگاه بمانند، اما می‌ترسند که نیروهای شخصیِ آتش‌به‌اختیار، وارد خوابگاه شوند و اقدام به دستگیری دانشجویان کنند. از همین رو بسیاری از آن‌ها با وجود روز وحشتناک و سختی که پشتِ‌سر گذاشته‌اند، قصد دارند تا صبح بیدار بمانند تا در صورت وجود خطر، بتوانند مقابله کنند.


◾️ این، روایتی بود از آن‌چه که در روز یک‌شنبه ۱۰ مهرماه ۱۴۰۱ در دانشگاه صنعتی شریف رخ داد.

دانشگاه شریف
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی شریف https://t.me/anjomanSUT
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید