بسم الله الرحمن الرحیم

فناوری نوظهور «زیست سایبرنتیک»، یعنی پیوند سیستمهای هوش مصنوعی با جانوران، افقهای توانمندی بیسابقهای را گشوده است. این عرصه، از یک سو، وعده حل برخی معضلات زیستمحیطی، بهینهسازی منابع، و گسترش شگرف دانش را میدهد و از سوی دیگر، انسان را در برابر پرسشهای عمیق اخلاقی، فلسفی و کلامی قرار میدهد. مسئله اصلی این است که چگونه میتوان از ظرفیتهای این فناوری بهره برد، بیآنکه اصول بنیادین اخلاقی و مسئولیت انسان در برابر خلقت، به ویژه از منظر جهانبینی اسلامی، مورد غفلت یا خدشه قرار گیرد؟ این دوراهی میان «پیشرفت فناورانه» و «مسئولیت اخلاقی»، نیازمند بررسی دقیق و همهجانبه است.

۲.۱. چارچوب اسلامی: امانت، تسخیر و عمارت به مثابه قطبنما
برای راهبری در این مسیر پرچالش، اصول اسلامی همچون قطبنمایی دقیق عمل میکنند:
«امانتداری» (الأمانة): این اصل، انسان را نه مالک مطلق، بلکه نگهبان و مسئول تمامی آفرینش، از جمله حیوانات و محیط زیست میداند. هرگونه مداخله باید با در نظر گرفتن این مسئولیت عظیم و حفظ سلامت و تمامیت نظام خلقت صورت پذیرد؛ گویی باغی بینظیر به ما سپرده شده که وظیفه داریم آن را از گزند حفظ کرده و به نسلهای بعد منتقل کنیم.
«تسخیر» (التسخیر): خداوند امکان بهرهبرداری از نعمات (از جمله توانمندیهای حیوانات) را به انسان عطا فرموده، اما این «تسخیر» به معنای بهرهکشی بیضابطه نیست، بلکه باید همچون استفاده یک صنعتگر ماهر از ابزارهایی قدرتمند، در جهت منافع مشروع، رشد و کمال، و با رعایت حدود الهی و شکرگزاری باشد.
«عمارت ارض» (آبادانی زمین): وظیفه انسان، تلاش برای شکوفایی و آبادانی زمین است. فناوریها باید در خدمت این هدف والا، یعنی ایجاد محیطی پایدار و پربرکت برای همگان باشند، نه اینکه خود به عامل تخریب و فساد تبدیل شوند.
۲.۲. ظرفیت هوش مصنوعی در هوشمندسازی حیوانات: موتور محرک تحول
هوش مصنوعی (AI) قلب تپنده و مغز متفکر در فرآیند هوشمندسازی حیوانات است. ظرفیتهای کلیدی AI در این حوزه عبارتند از:
پردازش پیشرفته دادههای حسی: AI میتواند حجم عظیمی از اطلاعات دریافتی از حسگرهای متصل به حیوان (یا حسگرهای خود حیوان) را تحلیل کرده و درکی فراتر از تواناییهای طبیعی برای حیوان یا برای ما از وضعیت حیوان فراهم کند.
تقویت قابلیتهای تصمیمگیری و واکنش: الگوریتمهای AI میتوانند به حیوان در اتخاذ تصمیمات بهینه در شرایط پیچیده کمک کنند یا سیستمهای کنترلی را قادر سازند تا واکنشهای سریع و مناسبی از سوی حیوان سایبرنتیک ایجاد نمایند.
واسطهای مغز-رایانه (BCI): AI نقش حیاتی در تفسیر سیگنالهای پیچیده مغزی حیوانات و تبدیل آنها به دستورات قابل فهم برای سیستمهای رایانهای (و بالعکس) ایفا میکند، که اساس بسیاری از پیوندهای سایبرنتیکی است.
یادگیری و انطباقپذیری: سیستمهای AI میتوانند از تجربیات خود و دادههای جدید بیاموزند و عملکرد حیوان سایبرنتیک را به مرور زمان بهبود بخشیده و با شرایط متغیر محیطی تطبیق دهند. این امر، حیوان سایبرنتیک را از یک ابزار ایستا به یک موجودیت پویا و یادگیرنده تبدیل میکند.
تحلیل و مدلسازی رفتار حیوانات: AI به دانشمندان کمک میکند تا الگوهای رفتاری، ارتباطی و حتی حالات احساسی حیوانات را با دقت بیشتری مدلسازی و درک کنند، که این خود میتواند به طراحی بهتر سیستمهای سایبرنتیک و ارزیابی اخلاقی دقیقتر مداخلات کمک کند.
۲.۳. کاربردهای کلان، فرصتها و چالشهای اخلاقی: نگاهی دووجهی
زیست سایبرنتیک با محوریت هوش مصنوعی، در سه حوزه کلان میتواند منشأ تحول باشد، اما هر فرصتی با چالشی اخلاقی همراه است:
الف) پایش، حفاظت و ترمیم اکوسیستمها:
فرصت: ایجاد شبکههایی از حیوانات سایبرنتیک برای دیدهبانی هوشمند و گسترده از سلامت اکوسیستمها، هشدار زودهنگام نسبت به بلایا، و کمک به احیای مناطق آسیبدیده. این امر میتواند تجلی «امانتداری» در مقیاسی وسیع باشد.
چالش اخلاقی: خطر پیامدهای زیستمحیطی پیشبینینشده و غیرقابل بازگشت در اثر مداخلات کلان (گویی برهم زدن تعادل حساس یک اکوسیستم که همچون ساعتی دقیق کار میکند)، توهم کنترل انسان بر طبیعت، و احتمال سوءاستفاده از این فناوری برای مقاصد غیرصلحآمیز. از منظر دینی، نگرانی از «تغییر خلق الله» در مقیاس وسیع و برهم زدن «سنتهای الهی» در طبیعت مطرح است.
ب) تحول در نظامهای تولیدی (کشاورزی، دامپروری) و مدیریت منابع:
فرصت: بهینهسازی چشمگیر مصرف منابع، افزایش بهرهوری و امنیت غذایی، و کاهش آلایندههای زیستمحیطی از طریق دامپروری و کشاورزی دقیق و هوشمند. این میتواند مصداقی از «تسخیر» هدفمند و «عمارت ارض» باشد.
چالش اخلاقی: خطر ابزاریانگاری و شیءانگاری حداکثری حیوانات (تبدیل موجود زنده به یک جزء قابل برنامهریزی در ماشین تولید)، نادیده گرفتن رفاه و نیازهای طبیعی حیوانات، و پیامدهای اجتماعی-اقتصادی مانند از بین رفتن مشاغل سنتی. از منظر دینی، پرسش از حدود «تسخیر» و مرز آن با «استثمار» و بیتوجهی به «رحمت» و «عدالت» اسلامی در قبال حیوانات مطرح میشود.
ج) گسترش مرزهای دانش، ارتباطات بینگونهای و پتانسیلهای شناختی:
فرصت: درک عمیقتر عملکرد مغز و آگاهی، مدلسازی بیماریهای پیچیده، و شاید ایجاد ارتباطات معنادارتر با سایر گونهها. این امر میتواند در راستای «طلب علم» و «تفکر در خلقت» باشد.
چالش اخلاقی: اگر مداخلات به افزایش قابل توجه آگاهی یا خودآگاهی در حیوانات منجر شود، پرسشهای بنیادینی در مورد وضعیت اخلاقی و حقوق این موجودات «تقویتشده» پیش میآید. خطر ایجاد رنج ذهنی ناشناخته در حیوانات، ابهام در مرزهای هویتی، و پتانسیل سوءاستفاده از تواناییهای شناختی تقویتشده نیز جدی است. از منظر دینی، نگرانی از ورود به حیطههایی که ممکن است از شئون خاص الهی تلقی شود (مانند خلق آگاهی)، و مسئولیت انسان در قبال موجوداتی که به دست او «شبهانسان» شدهاند، مطرح است.

زیست سایبرنتیک جانوری، با ظرفیتهای شگرفی که هوش مصنوعی به آن میبخشد، شمشیری دولبه است که میتواند هم در مسیر خیر و آبادانی و هم در جهت پیامدهای نامطلوب به کار گرفته شود. مواجهه مسئولانه با این فناوری، نیازمند نگاهی همهجانبه و مبتنی بر اصول اخلاقی و ارزشهای اسلامی است.
راهبرد پیشنهادی باید بر موارد زیر تاکید ورزد:
حاکمیت اصول اخلاقی و فقهی: اصل «امانتداری»، «تسخیر» هدفمند و نه مخرب، «عمارت ارض» پایدار، «عدالت»، «رحمت» و قاعده «لاضرر» باید به عنوان اصول راهنما در تمامی مراحل تحقیق، توسعه و کاربرد این فناوریها مد نظر قرار گیرند.
تقویت پژوهشهای اخلاقی و میانرشتهای: نیازمند «اجتهاد پویا» و هماندیشی مستمر میان فقها، متکلمین، فلاسفه اخلاق، دانشمندان علوم زیستی، و متخصصان هوش مصنوعی هستیم تا پاسخهای متناسب با زمان برای چالشهای نوپدید این عرصه یافت شود.
شفافیت، نظارت و قانونگذاری: ایجاد سازوکارهای نظارتی دقیق و شفاف، و تدوین قوانین و مقررات لازم برای پیشگیری از سوءاستفاده و تضمین رعایت موازین اخلاقی و رفاه حیوانات ضروری است.
رویکرد احتیاطی: در مواردی که پیامدهای یک مداخله سایبرنتیکی، به ویژه در مقیاس کلان یا در حوزه شناختی، نامشخص یا دارای پتانسیل خطر بالا است، اصل احتیاط باید مبنای عمل قرار گیرد؛ گویی پیش از برداشتن گامی در تاریکی، باید از وجود روشنایی کافی و امنیت مسیر اطمینان حاصل کرد.
در نهایت، هدف آن است که پیشرفتهای فناورانه، از جمله زیست سایبرنتیک، در خدمت تعالی انسان، رفاه تمامی موجودات، و تحقق جامعهای مبتنی بر عدالت و معنویت قرار گیرد، نه آنکه خود به سرچشمهای برای چالشهای اخلاقی و بحرانهای جدید تبدیل شود.