چرا خیلی از ما ها اعتمادِ به نسبت زیادی به علم داریم؟ آیا این به ضرر ماست؟کجا باید و کجا نباید به علم اعتماد کرد؟
چند روز پیش مقاله ای در سایت اخبار گالپ (GALLUP) با این عنوان خواندم:«آیا شما به علم اعتماد دارید؟»
شاید هنوز هم که این مطلب را مینویسم این سوال برایم کمی مضحک باشد. من هر روز و هر ثانیه از عمرم( حداقل تا الان) را با اعتماد به عالم ها جلو رفته ام. برای درمان دردهایم پیش دکترهای زیادی رفتم، سیزده سال روبروی کسانی نشستم که علم را با تمام ابزارهای در دست به مغز من فرو میکردند، حتی وقت هایی که دنبال جواب یه سوال هستم سعی میکنم آن را از مقاله های فلان محقق یا فلان دانشمند پیدا کنم.
اگر بگویم که به علم اعتماد ندارم باید هر لحظه از عمرم را به تردید و دودلی بگذرانم و این من را آنقدر ترسانده که باعث شده تمام اینترنت را زیر و رو کنم و جواب قاطعانه ای برای تمام این سوال ها پیدا کنم.
تحقیقات زیادی نشان داده اند که درصد بالایی از افراد با تحصیلات آکادمیک بالا گرایش سیاسی خود را چپ (بیشتر لیبرال یا چپ رادیکال) معرفی میکنند.اینکه گرایش سیاسی شما چیست به کسی مربوط نیست اما اگر قرار باشد به دلیل جایگاهتان روی بخش بزرگی از جامعه تاثیرگذار باشید، باید گرایشتان را برای خودتان نگه دارید و این کاریست که متاسفانه بیشتر دانشمندها و اساتید و کارکنان دانشگاه ها بلد نیستند. بالطبع این موضوع هم افراد راست گرا را نگران میکند هم چپ گرا؛ نگرانی راست ها برای این است که میخواهند بیشتر شنیده شوند و نگرانی چپ ها هم برای این است که چه کسی خوشش میاید فکر کند گرایشش فقط نوعی شست وشوی مغزی بوده( به اضافه عطش برابری و از امکانات مساوی برخوردار بودن که هدف نهایی چپ هاست).
در سال های اخیر شرایط اقلیمی به طرز فجیعی رو به بدتر شدن رفته، که باعث میشه فکر کنیم پس دانشمندان محیط زیست کجا بودند و چرا اجازه دادند این اتفاق بیفتد.
فکر میکنم تا حدودی همه جواب این سوال را میدونیم.
علم هدف آگاهیست،آگاهی قدرت است و قدرت سیاست است.
بسیاری از اکتیویست ها باور دارند که در میدان مبارزه تنها هستند و دانشمندان و محقق های زیادی آنها را به جلو هل میدهند و پشتشان را خالی میکنند. ازطرفی هم وقتی حتی یک محقق یا دانشمند راضی شود به دلایل سیاسی سکوت کند یا نتایج تحقیقاتش را عوض کند، اپیدمی بی اعتمادی بوجود میاید و به قول خودمان تر و خشک با هم میسوزند.
مارگاریت تاچر میگوید:« فکت های زندگی همه محافظه کار اند.» و شاید هم واقعا علم به طور طبیعی گرایش به چپ دارد، اما به نظر من قبل از هر چیزی این بی اعتمادی توسط صاحبان علم درست شده و باید توسط آنها نیز از بین برود. ما برده های قدرت نیستیم و نباید اجازه دهیم این موضوع ما را از پیشرفت باز نگه دارد.
خوشحال میشم نظر شما را بشنوم. به خصوص نظرات مخالف با هر بخش یا جمله ای...