ممکن است برای شما نیز پیش آمده باشد که مدتهاست می خواهید کار مهمی را انجام دهید اما به دلیلی که نمی دانید مدام آن را به تعویق انداختهاید. آیا این به تعویق انداختن، ارتباطی با تنبلی دارد؟ میشود نام این عمل را تنبلی گذاشت؟ بهتر است در ابتدا با مفهوم تنبلی آشنا شویم تا درک بهتری از اوضاع و احوال خودمان به دست آوریم.
تنبلی به این معناست که فرد علاقه زیادی به بیکاری و انجام ندادن دارد. بله! انجام ندادن! فرد تنبل دوست دارد که هیچ عملی انجام ندهد و تمام وقت خود را بدون انجام عملی بگذراند. تمام کارها برای او دشوار به نظر می رسد و به همین علت قدمی برای رسیدن به آن بر نخواهد داشت. در چنین شرایطی فرد تنبل خواهان یک زندگی بسیار مجلل است اما نمی تواند به آن دست یابد چرا که برای آن هیچ تلاشی نمی کند.
1. عدم انگیزه
یکی از مهم ترین علتهای به وجود آمدن تنبلی، می تواند بی انگیزه بودن باشد. برای مثال فرد می خواهد هرروز صبح ورزش کند اما انگیزه ای برای این عمل پیدا نمی کند و در نتیجه ورزش کردن را کاملا فراموش می کند. دلیل این بی انگیزه بودن هم می تواند این باشد که فرد فقط نکات منفی از ورزش را در نظر میگیرد و به نکات مثبت و سطح انرژی که قرار است به او برسد فکر نمی کند.
2. بی هدفی
شخصی که در زندگی خود هیچگونه هدفی نداشته باشد، برای چه چیزی باید تلاش کند و تنبلی را کنار بگذارد؟ اشخاصی که اهدافی دارند هرچند کوتاه مدت و یا کم اهمیت، تنبلی را در برنامه خود ندارند و هر لحظه برای رسیدن به آن از هیچ تلاشی فروگذار نمی کنند. در ابتدا باید هدف های خود را مشخص کنید، درمورد آن به خوبی فکر کنید و برای آن برنامه ریزی داشته باشید تا بتوانید بر تنبلی غلبه کنید و آن را شکست دهید.
3. ترس از پذیرفتن مسئولیت
انسان تنبل این گونه فکر می کند که اگر کاری را شروع کند، باید مسئولیت آن را بپذیرد و به تبع آن ممکن است مسئولیت های بسیار بیشتری به او واگذار شود. او از پذیرفتن مسئولیت هرچند کوچک و مواجه با سوالات و فشار کاری بیم دارد در نتیجه تنبلی را به تمام این موارد ترجیح می دهد. اگر بخواهید درمورد ریشه این بی مسئولیتی بدانید یکی از مهم ترین آن می تواند مربوط به والدین باشد. والدینی که فرزند خود را بی مسئولیت بار می آورد و تمام نیازهای او را در لحظه برآورده می کند، اجازه نمی دهد تا فرزندش مسئولیت کارها، رفتارها، اشتباهات خود را بر عهده بگیرد و به ترتیب چنین فردی در بزرگسالی نیز از پذیرفتن مسئولیت خودداری می نماید.
4. روش اشتباه زندگی
وجود الگوی اشتباه در زندگی می تواند تاثیر بسزایی در به وجود آمدن تنبلی داشته باشد. در این مورد فرد بیشتر به کارهای غیرضروری و بدون سود در زندگی می پردازد به طوری که از هدف اصلی زندگی و خواسته های خود دور می شود. تمام وقت او صرف انجام کارهای بیهوده می گردد و دیگر انرژی برای دیگر کارها ندارد و تنبلی به سراغش خواهد آمد. برای مثال کسانی که تمام وقت خود را صرف گشت و گذار در شبکه های مجازی می کنند و هنگام انجام دادن کارهای مهم تنبلی به سراغشان می آید.
5. ترس از شکست
یکی از دلایلی که موجب می شود فرد از پذیرفتن ریسک در زندگی خودداری نماید، همین ترس از شکست می باشد. این ترس و عدم پذیرش ریسک، به صورت تنبلی زندگی افراد را مورد حمله قرار می دهد و اجازه نمی دهد تا به آن چه که می خواهند برسند. داشتن تجربه تلخ از شکست، می تواند عامل این ترس و تنبلی باشد. فرد با این تفکر که چرا باید چنین کاری انجام دهم ؟ حتما شکست خواهم خورد! می توانم هیچ کاری انجام ندهم و آرامش داشته باشم! با این جملات تنبلی خود را توجیح می نمایند.
6. اختلال افسردگی
افرادی که دچار اختلال افسردگی هستند، تمایل به انجام هیچ کاری ندارند. آن ها ممکن است مدتها در یک مکان بدون وجود هیچ فردی بنشینند و دوست نداشته باشند حتی مهم ترین نیازهای خود را برطرف نمایند. در این مورد افراد دارای افسردگی باید مورد درمان قرار گیرند و پس از درمان می توانند راهکاری برای فعال بودن و جدایی از تنبلی پیدا کنند.
7. مشکل در تصمیم گیری
افرادی که دچار بلاتکلیفی هستند و نمی توانند تصمیم بگیرند که امروز و یا فردا چه کاری انجام دهند، دچار تنبلی می شوند و هیچ یک از کارهایی که باید را انجام نمی دهند. آن ها مدام با خود در جنگ هستند و فکر می کنند بهتر از کدام یک از کارهایشان را زودتر انجام دهند و سرانجام خسته و کلافه از فکر کردن، تنبلی را انتخاب می کنند.
8. حواسی که پرت می شود
عوامل بسیار زیادی در این مورد وجود دارد که باعث می شود از مسئولیت خود دور شوید و کاری که باید انجام دهید را به پایان نرسانید. یکی از حواس پرتی ها می تواند این باشد که شما با دوست خود صحبت کنید و موضوع صحبتتان فکر شما را مشغول کند و شما در هنگام انجام مسئولیتتان، به صحبت با دوستتان فکر کنید. و یا گشتن در شبکه های مجازی تمرکز را از شما می گیرد و دوباره تمرکز کردن می تواند برای شما سخت باشد.
9. خستگی ذهنی و جسمی
شما برای برعهده گرفتن یک مسئولیت، نیاز به جسم و روحی آرام و با نشاط و پذیرنده دارید تا بتوانید بر کارهای خود تسلط کافی داشته باشید. زمانی که شما با فکری خسته و جسمی بدون انرژی مشغول کاری می شوید، تنبلی پیروز خواهد شد و پس از گذشت مدتی، آن را می پذیرید و کارتان را رها خواهید کرد.
10. رژیم غذایی نامناسب
شاید برایتان عجیب باشد که رژیم غذایی و خوراکی ها چه تاثیری می توانند در بروز تنبلی داشته باشند! این مورد مربوط به خستگی جسمی و انرژی مورد نیاز برای انجام مسئولیت ها می باشد. زمانی که شما یک رژیم غذایی مناسب و اصولی را دنبال کنید، انرژی کافی به بدنتان خواهد رسید و اجازه نمی دهد تا تنبلی از طریق جسم و روح به شما غلبه نماید.
11. بی ارزش دانستن خود
اولین سوالی که در این مورد باید از خود بپرسید این است که آیا خودم را باور دارم؟ به توانایی ها، به خودتان باور دارید؟ شخصی که خود را باور نداشته باشد دچار احساس بی ارزشی می شود و این احساس او را از انجام هرکاری برای خودش و دیگری بازمی دارد و تنبلی مانند یک ملکه در ذهن او می نشیند. او تصور دارد لیاقت این را ندارد که به بهترین امکانات و بهترین احساسات دست پیدا کند و با تنبلی از خود و اهدافش دور خواهد شد.
12. وابسته بودن بیش از اندازه به دیگران
فردی که همواره در زندگی خود به یک شخص دیگر وابسته بوده است و برای انجام هرکاری کمک او را داشته است، تنبلی در وجودش ریشه دوانده است و نمی تواند بدون آن شخص کاری از پیش ببرد. قابل ذکر است که داشتن یک فرد حامی بد نیست و مشکلی ندارد اما آن حمایت نباید به گونه ای باشد که شخص هیچ کاری برای خودش انجام ندهد و همواره منتظر این باشد که دیگری به او کمک نماید.
13. بیش از حد کار کردن
ذکر کردیم که در هنگام انجام کارها ذهن باید آرام باشد و در بهترین حالت خود قرار بگیرد تا بازدهی خوبی داشته باشد و بتوان نتیجه قابل قبولی از آن دریافت کرد. وقتی فرد همزمان چندین کار مختلف را انجام می دهد و تفکرات مختلفی دارد، ذهن او خسته می شود و این احساس به او دست خواهد داد که به اندازه کافی خوب نیست و امکان ندارد تا بتواند کارهایش را به اتمام برساند و سپس او ترجیح می دهد خود را از این عذاب فکری رها کند و تنبلی را بر می گزیند.
تنبلی اثرات مخرب بسیار زیادی در زندگی هر فرد از خود به جا خواهد گذاشت و بازسازی آن اثرات مخرب گاهی می تواند بسیار دشوار باشد. برخی از این اثرات عبارتند از:
1. مدیریت بر اهداف
در یک جمله" خودتان را بیش از اندازه خسته نکنید"
زمانی که شما اهداف بسیار بزرگ و دور از دسترس برای خودتان تعیین می کنید، ممکن است در ابتدا برای رسیدن به آن اشتیاق بسیار زیادی داشته باشید و تلاش هم داشته باشید اما در یک زمانی شما دچار کمبود انرژی خواهید شد و تنبلی را برای جبران آن همه تلاش در زندگیتان می پذیرید. اهداف قابل دسترس و دست یافتنی می توانند برای شما بسیار مفید و کمک کننده باشند.
2. دوری از کمالگرایی
کمال گرایی می تواند تاثیرات بسیار مخربی بر روح شما داشته باشد. این تصور که شما باید در همه زمینه ها بهتر از دیگران باشید و به خودتان سخت بگیرید، فقط باعث آسیب جدی به جسم و روحتان خواهد شد و به مرور باعث ناامیدی و تنبلی می شود. خود را بپذیرید و کمال گرایی دوری نمایید.
3. برنامه ریزی مناسب
هیچ گاه بدون داشتن یک برنامه مناسب و سالم، کاری را شروع نکنید. بهترین راهکار این است که شما متناسب با توانایی ها و اهداف خود، برنامه ای منظم تعیین کنید. در این صورت شما در طول مسیرتان اگر دچار احساسات بد و مخرب نیز شوید می توانید آن را مدیریت کنید.
4. کمک گرفتن از دیگران
اگر در محل کار خود دچار مشکلاتی می شوید و یا می خواهید کاری را شروع کنید، از همکاران خود درخواست کمک داشته باشید. کمک خواستن به معنای ضعیف بودن شما نیست بلکه به این معناست که شما می توانید کارگروهی انجام دهید و توانایی پذیرش نظرات دیگران را دارید. این کمک گرفتن باعث می شود ذهن و جسم شما خسته نشود و بتوانید برای مدت زیادی فعال باشید.
5. به خودتان پاداش دهید
بهترین روشی که می توانید روحیه از دست رفته خود را بازیابی کنید این است که به خودتان پاداش دهید. به جای اینکه از دیگران انتظار پاداش گرفتن را داشته باشید، خودتان آن پاداش را تهیه کنید و برای کار سختی که از عهده اش بر آمدید، به خودتان بدهید. این روش باعث تشدید روحیه مثبت در شما خواهد شد و با انرژی بیشتر و دور از تنبلی به ادامه فعالیتتان خواهید پرداخت.
6. شناسایی و بهره برداری از نقاط قوت
استفاده از نقاط قوت و انجام فعالیت هایی در راستای آن، باعث می شود تا شما بهترین کار را انجام دهید و زمانی که به این توانایی و نقطه قوت باور داشته باشید می توانید به صورت خستگی ناپذیر و پرانرژی به آن ادامه دهید و همچنین تنبلی مانعی برای شما نخواهد بود.