بهبه، عجب سالی بود، چیزی که به ما گذشت تلخ بود، اما تلخی نابی که به جان من نشست. توی سال گذشته با بیش از ۹ شرکت کار کردم، ۲ بار شرکتم رو عوض کردم، به عنوان مدیر محصول، طراح محصول و مدیر پروژه خرابیهایی رو به بار آوردم و به عنوان یک فرزند، سعی کردم تا جایی که میتونم خوب باشم و به عنوان یک بردار سعی کردم تا میتونم داداشم رو اذیت کنم. رفیق؟ من که هیچوقت رفیق خوبی نیستم ولی خب سعی کردم تا حدی که در توانم هست به دوستانم و دیگران کمک کنم، شکم بیش از ۳۰۰ نفر رو سیر کردیم و کلی لبخند روی صورت آدمها آوردیم و بیش از ۵ جای ایران سفر کردم.
سال خوبی بود، حداقل همینکه در آخرین ساعاتش دارم میام و بعد از ۲ سال و اندی ماه دست به کیبورد میشم خودش یعنی حال دلم خوب و میزونه. ۲-۳ روز پیش نوشتم ولی همهش رو حذف کردم چون به دلم نبود. بنظرم آدم باید به دلش بشینه تا لذت ببره.
قراره در این نوشته، به ۳ سوال پاسخ بدیم تا ببینیم چه چیزهایی را میتونیم در این کوله جا کنیم.
سوال اول: فرض کنید که یک کوله پشتی دارید که قرار است با خودتان به سال ۱۴۰۱ ببرید. داخل این کوله پشتی چه تجربه یا تجربیاتی از سال ۱۴۰۰ میگذارید؟ این تجربیات میتوانند بزرگترین و بهترین درسهایی باشند که در سال ۱۴۰۰ و در جریان زندگی بدست آوردهاید.
مهمترین و بزرگترین چیزی که در سال جدید همراهم میبرم، مهربانیست. بنظرم مهربانی قدرت عجیب همدل کردن آدمهاست. توی سال ۱۴۰۰ سعی کردم با دیگران مهربونتر باشم و این برای من کلی اتفاق جالب رقم زد؛ احساس خوبی که از مهربانی کردن به من دست میداد قشنگترین چیزی بود که تا مدتی باهام میموند و این قطعا بزرگترین چیزیست که با خودم میبرم.
بخشش و گذشت، دومین چیزی که توی کولهپشتیم میزارم. زودتر از اون چیزی که فکرش رو کنیم دیر میشه؛ ببخشید و بگذرید. توی سالی که گذشت به واسطه مهربانیای که سعی میکردم در خودم گسترش بدم خیلی بخشش و گذشت کردم و حاصلش الان که آخر سالیم برای من قابل لمسه. روح سبکی دارم و این خودش برای من با ارزشترین چیزه.
دوستداشتن نفس، چیزی که سالها بود فراموشش کرده بودم. برای اینکه بتونین به دیگران عشق و مهربانی بورزید، اول باید با خودتون تمرینش کنید. پذیرش خودمون، آنچه که هستیم و عشق ورزیدن بهش به من کمک کرد تا از خودم آدم بهتری (از نظر خودم) بسازم و این دوستداشتن نفس رو بارها با خودم تمرین کنم.
چیزهای زیاد دیگری هست که قطعا توی کولهپشتی من جا داده خواهد شد، از جمله خانواده، دوستان، سلامتی، ورزش، خواندن، کار کردن و ارزش آفرینی که به صورت مفصل بعدا درباره هرکدوم مینویسم.
سوال دوم: برای چابکی در زندگی باید سبک حرکت کرد. بنابراین کولهپشتی سنگین قدرت حرکت ما را کم میکند. اگر قرار باشد چیزهایی را هم از کولهپشتی خود خارج کنید آنها چه خواهند بود؟ در واقع چه نکاتی هست که فکر میکنید در زندگی باید از آنها بگذرید و عبور کنید تا سبکتر حرکت کنید؟
این سوال، سوال سختیه. من یک جورایی توی سوال اول جوابش رو دادم، میگذرم. آدمهایی که بنا به هر دلیلی به من احساس ناامنی میدن رو ترک میکنم. نه تنها آدمها بلکه حتی اگر توی موقعیتی هم گیر بیافتم که احساس خوبی نداشته باشم اونجا رو ترک خواهم کرد. سال گذشته دو بار شغلم رو عوض کردم، استرسهای زیادی کشیدم ولی الان که توی اتاق نشستم و با آرامش دارم این متن رو مینویسم خیلی از کرده خودم خوشحالم. هیچچیزی ارزش کشیدن استرس رو برای من نداره.
از اعتقادهای بیمنطق و احساسیم کم میکنم، قطعا نمیتونم همه رو به یک باره جا بذارم ولی حتما کم میکنم تا بتونم بار سبکتری رو به دوش بکشم. عادتهای بد رو بیرون میکنم، پرخوری عصبی، ورزش نکردن، پرخاشگری، عدمتمرکز و بددهنی رو بیرون میکنم.
سوال سوم: برای اینکه در سال جدید انسانی توانمندتر باشید فکر میکنید چه ویژگیهایی باید در شما تقویت شود؟
با اینکه از سال قبل دارم روی این گزینه کار میکنم ولی قطعا مهارت زندگیکردن و لذت بردن از لحظه برای من کلیدیترین چیزیه که باید روش کار کنم. اعتقاد دارم عمر آدمی برای لذت بردن از این دنیا خیلی کمه پس تا جای ممکن باید در مسیر درست و لذت ازش استفاده کرد و بیهراس (اما با منطق) تجربههای جدید رو لمس کرد و چشید.
زندگی کردن در لحظه، بدون توقفهای بیجا میتونه به این امر کمک ویژهای کنه. امسال زمزمهای که در زیر لبم همیشه تکرار میشد این دو بیتی از خیام بود که بسیار برای من مهمه.
سال نو شما مبارک باشه، امیدوارم که سال خوبی برای همه باشه و بتونیم با هم انسانیتر و زیباتر زندگی رو تجربه کنیم که این مهم، جذابترین اتفاقه. ?♥️?