
آن سه گروه…
انقلاب اسلامی ایران بیشک یکی از اتفاقات بزرگ عصر ماست. اتفاقی که معادلات جهانی را در ۴۰ و اندی سال اخیر در تمام دنیا به هم ریخته و نظم جدیدی را شکل داده.
ایران که روزی کشوری وابسته، با پادشاهی دیکتاتور و بیعرضه بود، امروز از صحنه معادلات منطقهای و جهانی قابل حذف نیست. تصمیمات دولت و مردم ایران مورد توجه رسانههاست و همواره در صدر اخبار جهان قرار دارد.
ایران رسماً به رهبری جهانی تبدیل شده و جبهه مستقل خود را تشکیل داده. جبههای با تفکر و ایدئولوژی مخصوص به خود، توان نظامی خودکفای بالا و در سطح بینالمللی و توان رسانهای با بردی جهانی.
با این همه، علی رغم آنچه در واقعیت میبینیم و با توجه به جایگاه فعلی ایران در جهان امروز، چند گروه این وضعیت را نمیبینند و یا عمداً خود را به ندیدن میزنند.
گروه اول شاهدوستهایی هستند که در داخل و خارج کشور حکومت پهلوی را تطهیر کرده و آن را حکومتی افسانهای و اسطورهای معرفی میکنند.
معلوم نیست چه در سر اینطور آدمها میگذرد! در سایه امنیت و رفاه این کشور نشسته و با وجود مشکلات اقتصادی، بسیار بهتر از بسیاری مردم جهان، حتی بهتر از برخی برخی کشورهای اروپایی زندگی میکنند.
منکر مشکل اقتصادی کشور نیستیم ولی احمقانه است اگر راه حل آن را بازگشت حکومتی دیکتاتوری بدانیم که ثروت سرقت شده آنها از ملت ایران را هیچ ماشین حسابی نمیتواند محاسبه کند!
گروه دوم غربگراهایی هستند که چشم خود را بر قدرت سیاسی، نظامی و فرهنگی ایران در سطح جهانی بسته و با توهم اینکه تعظیم در برابر بیگانگان آغاز اوج پیشرفت و شکوفایی ایران است، داشتهها و دستاوردهای آن را به دست گرفته و میخواهند آنها را به پای استعمارگران قربانی کنند.
گروه شاهدوستان پس از پیروزی انقلاب اسلامی هرگز نتوانست تز خود را امتحان کند و پس از این هم به لطف خدا نخواهد توانست. چه اینکه زمان، پوچی ادعاهای آنها را آشکار کرده.
با این حال اما گروه غربگرایان بارها پس از انقلاب، در ابعاد مختلف تز خود را به عرصه آزمون گذاشت و هر بار نیز شکست خورد اما از رو نرفته و هر بار با شعارهای پوچ و بیریشه سعی کرده تز خود را دوباره به سطح جامعه بکشاند.
گروه سوم کسانی هستند که خود را مذهبی میدانند و به نام دین با انقلاب مخالفت میکنند. بی توجه به اینکه در سایهسار درخت همین انقلاب، مناسک دینی در سطح جامعه پررنگتر شده و گسترش یافته. اگر انقلاب نبود هرگز دین تا این اندازه در جامعه پررنگ نمیشد. پس چگونه شاخهای که خود بر آن نشستهاند را با دست خود اره میکنند؟
تا آن روز که نعمت انقلاب پابرجا باشد این سه گروه قدر آن را نخواهند دانست و تنها آن زمان از کار خود پشیمان میشوند که خدای ناکرده روزی از این بنای باشکوه جز نوشتههایی بر ورقهای تاریخ باقی نمانده باشد…