
معرفی حوزه علمیه - دروس حوزه
همانطور که قبلاً هم اشاره شد، حوزه نهادی تربیتی، تبلیغی و آموزشی است. بنابراین درس خواندن در آن نقش ویژهای دارد. بر خلاف تصور برخی که آن را صرفاً نهادی مذهبی و معنوی میدانند و تصور میکنند طلاب فقط به خودسازی و عبادت مشغول هستند. البته که توجه به خودسازی و عبادت جز جدانشدنی مسیر طلبگی است اما همه آن نیست.
دوران تحصیل در حوزه با خواندن درسهای مختلف و در قالب کتابهای متعدد سپری میشود که اینک به معرفی آنها میپردازیم.

ادبیات عرب: یکی از اولین دروسی که طلبه از همان ابتدای طلبگی فرا میگیرد، ادبیات عرب در قالب سه درس کلی صرف، نحو و بلاغت میباشد. زبان منابع دینی ما عربی است. پس طبیعی است که تا طلبه با این زبان آشنا نباشد، توانایی برقراری ارتباط با این متون و فهم آنها را ندارد.
با توجه داشت که منظور از ادبیات عرب، زبان عربی معاصر نیست؛ چرا که متون دینی ما مربوط به هزار و چهارصد سال قبل بوده و قالب آن، قالب زبان عربی آن زمان است. طبیعی است که زبان عربی نیز مثل فارسی یا هر زبان دیگر در طول زمان تغییراتی میکند و به همین دلیل حتی ما فارسیزبانان، متون قدیمی فارسی را به درستی نمیفهمیم و برای فهم آن باید آموزش ببینیم. به همین دلیل متون آموزشی ادبیات عربی حوزه نیز، ناظر به آموزش قواعد عربی برای فهم متون آن زمان طراحی شده.

ادبیات عرب همانگونه که گفته شد، در سه شاخه صرف، نحو و بلاغت به طلاب آموزش داده میشود.
صرف علم شناخت ساختار داخلی کلمات عربی است. در این علم جایگاه کلمات در جمله اهمیت ندارد، بلکه آنچه مهم است، ساختار درونی خود کلمه است؛ مثل اینکه کلمه چه وزنی دارد و در قالبی که هست آیا معنای به خصوصی دارد و یا خیر؟
به عنوان مثال کلمه «ذاهِب» اسم فاعل از ریشه «ذ هـ ب» به معنای «رفتن» است. بنابراین «ذاهِب» یعنی «کسی یا چیزی که عمل رفتن را انجام میدهد» یا همان «رونده».

علم نحو، علم جایگاه شناسی کلمات در جمله است در این علم ساختار درونی کلمات اهمیتی ندارد بلکه آنچه مهم است، جایگاه کلمه در جمله است؛ مثل اینکه فلان کلمه فاعل است یا مفعول و…
علم بلاغت نیز علم زیباسازی کلام بوده و به بررسی دستورالعملهای مربوط به این هدف میپردازد.
منطق: منطق علم تصحیح فکر است. در این علم، قواعد حاکم بر تفکر صحیح آموزش داده میشود.
بخشی از منطق به بررسی قواعد مربوط به تعریف درست یک پدیده میپردازد؛ زیرا مسلم است که اگر تعریف ما از یک پدیده درست نباشد، نمیتوانیم تفکر صحیحی درباره آن داشته باشیم؛ به عنوان مثال اگر دقیقاً ندانیم که «آناناس» چیست، ممکن است فکر کنیم میوهای بدمزه و سمی است و به همین دلیل استدلال کنیم که باید از آن دوری کرد و به هیچ عنوان نباید آن را خورد.
بخش دوم منطق به بررسی قواعد مربوط به استدلال درست میپردازد. این بخش، مهمترین بخش منطق و هدف عالی از آموزش آن میباشد. در این بخش آموزش داده میشود که چگونه از کنار هم قرار دادن گزارههای تصدیقی، استدلال درستی تشکیل داده و نتیجه صحیح به دست آوریم. این مطالب در قالب بحث از شکلهای چهارگانه استدلال و همینطور قواعد استدلال شرطی ارائه میشود.
در بخش سوم نیز پیرامون برهان، جدل (مناظره) و روشهای آن، خطابه (سخنرانی) و روشهای آن، شعر و نیز مغالطه بحث به میان میآید.

فقه و اصول: این دو علم، جز علوم بسیار مهم و کلیدی در حوزه محسوب میشود. این دو علم، علومی هستند که به فراگیر، توانایی استنباط احکام شرعی از متون دینی را میدهند؛ یعنی همان احکامی که مراجع در رسالهها ذکر میکنند و همه ما اعمال روزانهمان را طبق آن تنظیم میکنیم.
متخصصین این دو علم قادر هستند با استفاده از دانشهای دیگری مثل صرف و نحو، لغت، تاریخ و دانشهای دیگر، احکام فردی و اجتماعی اسلام را استخراج کنند؛ چرا که احکام دینی به صورتی که در رسالهها میبینیم در آیات و روایات مطرح نشده بلکه متخصص فقه و اصول باید با ریزبینی و نکتهسنجی آنها را از دل منابع دینی استنباط کند.
کلام: کلام علم عقاید اسلامی است. این علم وظیفه تبیین عقاید، اثبات آنها به شیوه منطقی و دفاع از آنها در برابر شبهات را دارد.
مباحثی از قبیل خداشناسی، معاد شناسی، نبوت و امامت در این علم بررسی میشود.

فلسفه: فلسفه جهانبینی عقلی است.
انسان به شیوههای گوناگونی جهان پیرامون خود را میشناسد. یکی از روشهای رایج این زمان، جهانشناسی تجربی است که در قالب علوم تجربی مثل فیزیک، شیمی، زیست شناسی و… عرضه میشود.
گونه دیگری از جهانبینی، جهانبینی عقلی است. این جهانبینی بر خلاف جهانبینی تجربی، محدود به عالم ماده نبوده و تمام عالم هستی، اعم از ماده و فراماده را در بر میگیرد.
در این علم احکام کلی وجود مطرح شده و از آنها بحث میشود. منظور از احکام کلی وجود، مسائلی است که به وجود، قطع نظر از ماده یا فراماده بودن آن، ارتباط پیدا میکند؛ مثل مباحث مربوط به علل علت و معلول که تنها به جهان ماده ارتباط نداشته بلکه مربوط به تمام عالم وجود است.
شیوه بحث در این علم نیز کاملاً عقلی است و مطالب آن با برهان اثبات میشود.

در کنار تمام این علوم، علوم دیگری نیز در حوزه خوانده میشود که نیازی به توضیح ندارد. علومی مانند علوم قرآن، تفسیر، علوم حدیث و اخلاق اسلامی که ماهیت آن از نامشان پیداست.
آنچه گفته شد، تنها مختصری از علوم حوزوی است که برخی از آنها شامل شاخههای متعددی میشود اما در این نوشتار در همین حد توضیح کافی است.
ضمن اینکه همانطور که گفته شد در سالهای اخیر، موسسات و مدارس تخصصی متعددی در حوزه علمیه تاسیس شده که هدف آنها تربیت متخصص در یک رشته خاص حوزوی است.
همانطور که مدارس عمومی نیز در کنار مدارس تخصصی فضایی هستند برای رشد علمی طلاب.