هر دم از این باغ بری میرسد…
روزگاری، در مخالفت با مذاکره با آمریکا استدلال میکردیم که باید از تاریخ درس عبرت گرفت. تاریخ وقایع معاصر کشورهایی که به آمریکا اعتماد کردند و نهایتاً جز بیچارگی و ناکامی چیزی نصیبشان نشد.
امروز اما، تمام آنچه روزی در صفحات تاریخ میجستیم، پیش چشم ما به صورت زنده اتفاق میافتد. امروز چهره آمریکا را بدون هیچ نقاب و پردهای به وضوح میبینیم. کشوری که اگر تاریخ سراسر جنگ و خونریزی و ظلم و تجاوز آن را نادیده بگیریم و فقط به حوادث همین روزهای جهان نگاه کنیم، تصدیق میکنیم که به هیچ عنوان اهل مذاکره و گفتگو نیست. جز با زبان زور با دنیا صحبت نمیکند و جز زبان زور را نمیفهمد.
سادهلوح هستند کسانی که با این وجود، هنوز دم از مذاکره با آمریکا میزنند و بدتر از آن، طوری وانمود میکنند انگار این ایران است که به تعهدات خودش عمل نکرده و اهل گفتگو نبوده.
البته گروه اخیر صرفا سادهلوح نیستند بلکه در زمره وطنفروشان نیز قرار میگیرند؛ چرا که هیچ انسان عاقل و وطندوستی قبول نمیکند با کشوری مذاکره کند که حامی رژیم کودککشی مثل اسرائیل باشد. رژیمی که تمام خطوط قرمز را زیر پا گذاشته و به هیچ قانونی پایبند نیست. بیرحمانه آدم میکشد و به این کار هم افتخار میکند و دلش گرم حمایتهای رسانهای، مالی و تسلیحاتی آمریکاست.
کسی که دلش برای وطنش میتپد و عزت و استقلال آن را میخواهد، با کشوری که هر روز میهنش را تهدید به حمله میکند و بیشرمانه به دنبال خلع سلاح و تضعیف نیروی نظامی آن است پای میز گفتگو نمینشیند.
هیچ عاقلی در زندگی شخصی و خانوادگی خودش اینطور رفتار نمیکند، چه برسد به اموری که به سرنوشت کشورش مربوط است.
همین عدهای که دم از مذاکره با آمریکا میزنند حاضر نیستند هیچ کدام از دارایی خود را اینطور معامله کنند و حتی از یک ریال حقشان در زندگی شخصی نمیگذرند ولی به کشورشان که میرسند، تمام خون دلهایی که دیگران برای حفظ و اعتلای آن خوردند را به پای توهماتشان نسبت به دنیای امروز و مناسبات آن قربانی میکنند.
امروز خورشید حقیقت به روشنی تمام بر ذهن و دل مردم ایران میتابد. حرف این عده وطنفروش دیگر خریدار ندارد و همهشان به زودی به سرنوشت دیگر بدخواهان این نظام و کشور دچار میشوند؛ چرا که در زبالهدان تاریخ همیشه برای کسانی مثل آنها باز است…