ویرگول
ورودثبت نام
عارفه فرقانی
عارفه فرقانی
خواندن ۱ دقیقه·۸ روز پیش

شعرنوشته (رفیق)

زندگی را زندگی کردن سِزیست

در کنار دوستان بایدی زیبا بِزیست


هرکه را یاریست خوش به احوالات او

این رقم را هرچه بالاتر نِکو


با غم یاران به پا غوغا کنی

با غم دوری چه ها خواهی کنی


زندگی را رسم این بودست تا کنون

دائم الفانیست چیزها در زَمون


یادگار خاطرات اما ولی

ماندگارَست در پس ذهن ها همی


ترسم این است بعد از اینها چه کنم

با جدایی از رفیق ها چکنم


تجربه ثابت کردست به بشر

مرهم دوری زمان است برحذر


ترسم این است در پس ذهن رفیق

یاد من شود فراموش ای دریغ!


زندگی را تٌف بر این رسم عجیب

که دوری کند آشنا را غریب


میخورد در من خودم را فکر من

بیش ازین افکار هست در ذهن من


قدر یاری را بدان گر تورا یاری کَسیست

زندگی فانی بدان گر تورا عقل در سریست


.عارفه فرقانی

رفیق هافارغ التحصیلیدانشگاهدوست
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید