بعضی کتابها چقدر ژرف و دقیق حقیقتِ تلخ زندگی را ترسیم می کنند؛ شگفت انگیز بی ادعا و بدون هیچ طفره و یا حاشیه رفتن درست مانند رمان تعمیرکار اثر برنارد مالامود که شرح زندگی یاکوب بک یهودی را در زمانهای چون زمانه ی بی رحم و عاری از شفقت ما روایت میکند مردی که بهای زندگی آزادش را با رنج هایش میپردازد. در سراسر کتاب جملاتی بسیار زیبا و تأثیر گذار به ساختار روایتش شکل میدهند که کمتر میتوان نظیرش را دید شاهکاری از ادبیات آمریکا که فضای وقوع جریاناتش روسیه ی ابتدای قرن بیستم است؛ و به نظر من تعمیرکار انعکاس صدای نیچه است که خیال خوش ما را با بیان مرگ خدا به هراس انداخت و باز شاید بتوانم این نظر را بگویم که مالامود ناقوس مرگ امید و انسانیت را به صدای بلندتری نواخت تا شاید این) را به خود میگویم دلبستگی احمقانه به رحمت را فراموش کنیم حال چه چیز با این فراموشی سهم ما می شود؟ نمیدانم شاید زجر کمتر از سرخوردگی..
https://taaghche.com/book/98392