Arghavan.sbu
Arghavan.sbu
خواندن ۷ دقیقه·۴ سال پیش

وعده های سر خرمن یا برگ برنده کاندیداها؟!

فاطمه زهرا هراتی/ دانشجوی کارشناسی روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی




آفتاب نیوز از دولت احمدی‌نژاد می‌نویسد: «یکی از وعده‌های مهمی که احمدی‌نزاد در طول این سال‌ها بسیار بر روی آن تاکید داشته وعده ریشه‌کن کردن بیکاری و ایجاد سالیانه 2.5 میلیون شغل است. ريشه‌کن شدن بيکاري تا پايان دولت دهم، يکي از حرف‌هایي است که اجرايي شدن آن با توجه به ميزان اشتغال‌زايي صورت گرفته در اين مدت، با اما و اگر‌هاي بسيار همراه است.»


وقتي در سال 89 دولت اعلام کرد که بيش از يک ميليون و ششصد هزار فرصت شغلي ايجاد کرده، انتقاد بسياري از نمايندگان مجلس بلند شد که چگونه امکان دارد چنين اقدامي صورت گرفته باشد، آن هم در حالي که بررسي ديگر شاخص‌هاي اقتصادي چنين امري را تاييد نمي‌کند. درحالی که مسئولین سابق مرکز آمار ایران از دخالت مسئولان ارشد دولتی در عدم اعلام نرخ واقعی بیکاری خبر می‌دهند، نمایندگان مجلس نیز در طول این مدت بارها از دولت خواسته‌اند براي راستي آزمايي اين آمار، حداقل دولت به نمايندگان مجلس ميزان اشتغال‌زايي در هر حوزه انتخابيه را اعلام کند که اين امر هم اتفاق نيفتاد تا شک و ترديد نسبت به اين آمار بيشتر شود.

اما یکی دیگر از این وعده‌های عملی نشده رییس جمهور واگذاری هزار متر باغ ویلا به هر خانوار ایرانی بود. احمدی‌نژاد در 18 تیرماه 1390 اعلام کرد به هرخانوار ايراني يك قطعه زمين 1000 متري به-صورت رايگان تعلق می‌گیرد تا خانواده‌ها در آن باغ ميوه و بناي مسكوني براي خودشان احداث كنند. وی گفته بود: إن شاءالله اين طرح تا پايان سال آماده و در 10 الي 15 منطقه به طور آزمايشي اجرا مي‌شود. اما از زمان اعلام این طرح تاكنون دیگر سخني از اجراي آن به ميان نيامده است.


احمدی‌نژاد همچنین در آبان ماه 1385 از توزيع سهامي با نام سهام عدالت در ميان مردم خبر داد و اظهار کرد «در سال‌هاي گذشته همه ملت عادلانه از ثروت كشور بهره‌مند نبودند و به دلايل گوناگون بين طبقات مختلف جامعه فاصله ايجاد شده بود.» وی به همين دليل وعده داد با ايجاد سهام عدالت، بازنشستگان و افراد تحت تكفّلشان، هركدام يك برگه يك ميليون توماني سهام عدالت دريافت خواهندكرد اما این طرح نیز پس از مدتی به محاق رفت.


از اختصاص یک میلیون تومان به نوزادان در قالب طرح صندوق آتیه فرزندان نیز می‌توان به عنوان یکی دیگر از وعده‌های احمدی‌نزاد نام برد، طرحی که به علت کمبود اعتبارات نیمه تمام ماند. 3 برابر شدن یارانه‌ها، ارزانی پس از هدفمندی، افشای اسامی مفسدان اقتصادی، حل کامل مشکل مسکن و صدها طرح دیگر نیز از جمله وعده های عملی نشده دولت به حساب می آیند.))


سال ۱۳۹۲ است، روحانی کاندیدای ریاست جمهوری پشت تریبون می‌نشیند و با تسلطی کامل وعده‌های خود را می‌گوید:

« اگر رئیس‌جمهور شوم محیط امن و آزادی را فراهم می‌کنم؛ همچنین به بداخلاقی‌های سیاسی پایان می‌دهم.

این دولت حتی به آن‌هایی که هشت سال به ماها تهمت زدند، مقابله به مثل نخواهد کرد.

من اهل تخریب نبوده و هرگز برای رأی از آن استفاده نخواهم کرد.

در دولت تدبیر و امید فاصله‌ها و شکاف‌ها در بین جناح‌ها کم خواهد شد و به سمت انسجام ملی حرکت خواهیم کرد.

دولت تدبیر و امید خود را در همه زمینه‌ها پاسخگوی مردم می‌داند و این را جزو وظایف خود می‌داند.

تحریم‌ها را قدم به قدم کاهش داده و در نهایت آن‌ها را خواهیم شکست.

با تشکیل دولت تدبیر و راست‌گویان دولت شایسته‌سالاری را در کشور حاکم کرده و اخلاق محمدی (ص) را به کشور بر می‌گردانیم.

معیار برای اعضای کابینه راستگویی، درست‌کرداری، روشن‌اندیشی، واقع‌بینی و آینده‌نگری است که همه این موارد را می‌توان در کلمه درست‌کردار جمع کرد.»

اکنون که در پایان سال ۹۹ هستیم، به نظرتان کدام یک از موارد گفته شده از سوی دو رئیس جمهور اجرا و عملی شده است؟!

سال ۱۴۰۰، انتخابات ریاست جمهوری بار دیگر آغاز می‌شود. کاندیدای ریاست جمهوری به روی صحنه می‌رود. بلندگوی خود را تنظیم می‌کند و با صدایی بلند می‌گوید: ماااا برای زنان امکاناتی را فراهم می کنیم تا از هر‌گونه محدودیت رها شوند. ما ورزشگاه آزادی را با حضور زنان رنگی می کنیم. زنان باید در جامعه نقش فعالی داشته باشند. زمانی جامعه استاندارد می‌‌شود که زنان در هر عرصه چه اقتصادی و چه سیاسی حضور یابند. برای اولین بار در انتخابات ریاست جمهوری قدرت و نقش زنان را در جامعه نشان خواهیم داد، تا همه جهانیان بدانند، اگر قدرت زن نبود جامعه‌ای وجود نداشت. ما به آمریکا نشان خواهیم داد زن در ایران، این کشور پهناور زیبا نقش کلیدی هر عنصری را ایفا می‌کند.

صدای دست و جیغ آسمان را می‌شکافد، زنان و مردان شعار‌های انتخاباتی را از بر می‌گویند. کودکان و نوجوانان برای هماهنگی بیشتر با جمعیت همراه آنها شعار می‌دهند، و با دوست‌هایشان سر اینکه چه کسی رئیس جمهور آینده‌ی کشور می‌شود بحث می‌کنند. زنان پس از سخرانی با همسرانشان از آینده‌ای روشن صحبت می‌کنند. خیابان‌ها پر از کاغذ و بنرهای تبلیغاتی است. رفتگران زحمت‌کش همراه جارو زدن برخلاف همه‌ی مردم، تنها به نان امشب‌شان فکر می‌کنند و کاغذهای تبلیغاتی را در سطل آشغال می‌ریزند.

بعد از یک شب پر از هیاهو وقت آن است که مردم کاندیدای منتخب‌شان را از صداو‌سیما دنبال کنند.‌ هر شبکه از خرج‌ها و وعده‌های کاندیدا‌ها می‌گوید. هزینه‌های گزافی که می‌توانستند خرج یک ماه چند خانوار بی بضاعت شوند. از شلوغی خیابان‌ها می‌گویند، از اینکه بعضی از مسئولین حتی وعده‌ی واکسن رایگان را هم به مردم داده‌اند. کانال‌هایی که با پرچم ایران نوید انتخابات ۱۴۰۰ را در گوشه‌ی بالا، سمت چپ می دهند. اخبار تمام رویدادها را گزارش می‌کند و زندگی‌نامه‌ی کاندیدها را چه غلط و چه درست می‌گوید. مردم به صفحه‌ رنگی تلویزیون چشم دوخته‌اند و منتظر و مشوش به مناظره‌ی کاندیدها نگاه می‌کنند.

کاربران و سلبریتی‌ها، دست‌پر و با نگاهی نقادانه و روشن‌فکر مآبانه به سمت فضای مجازی هجوم می‌برند و با شعارهایی از قبیل تا ۱۴۰۴ با فلانی، اینستاگرام خود را رونق می‌بخشند. کل فضای مجازی را به رنگ کاندید خود درمی‌آورند و با پول‌هایی که گرفته‌اند وعده‌های مسئولین را در روغن می‌اندازند.

و اما زنان این بار مثل همیشه حضور فعال‌تری دارند. از وعده‌های کاندیداها برای آزادی و حجاب و... زنان سخن می‌گویند. سفت و سخت از حقوق زن و بشر حمایت کرده و چشم‌هایشان را روی حرف‌های کذایی تکراری مسئولین می‌بندند. حق دارند، از اینکه باز هم امید داشته باشند. امید به آینده‌ای روشن، که زنان و مردان بدون هیچ محدودیتی درکنار هم آینده‌ی ایران را رقم بزنند.

نور زننده‌ی وعده‌های مسئولین چشم‌های همگی را کور کرده بود، آنچنان با شوق و شعف دم از آزادی و حقوق زنان همگی می‌زدند که نمی‌دانستند این دور، دور لاینتج است.

ورزشگاه آزادی، حضور زنان در کابینه‌ها، داشتن اینترنت ملی بدون فیلترینگ، دسترسی راحت‌تر زنان به اماکن عمومی، استفاده از دوچرخه برای زنان، برداشتن ممنوع الخروجی زنان و هزاران هزار وعده‌های سر خرمنی که بعد از چند سال هنوز که هنوز است اجرا نشده. سال‌ها و انتخابات زیادی می‌گذرند، کاندیدا‌هایی که ۴ سال پیش رئیس جمهور بودند دوباره به امید مردم از اینکه این ۴ سال با ۴ سال قبلی فرق می‌کند، روی کار می‌آیند، و در آخر از آن همه شعار، از آن همه هیاهو چیزی به جز امید به انتخابات بعدی و رئیس جمهور متفاوت‌تر نمی‌ماند. چه زنان و چه مردان همگی عادت کرده‌اند، از وعده‌هایی که مانند طبل تو خالی فقط صدایش بلند است. مردم با فشارهای گوناگون هر روز خمیده‌تر از دیروز می‌شوند و در گذر زمان از یاد می‌برند آن همه شور و هیاهو را. به قول معروف "ترک عادت موجب مرض است" و چه مثال خوبی برای مسئولین و رئیس جمهورهای بعدی است.

همین وعده‌های محقق نشده، امید بودند، رنگ بودند. همین وعده‌ها رای هایی را جمع می‌کردند که یک ملت چشم انتظار بودند. آزادی، حقوق پایمال شده‌ی زنان، کاندیداها را مانند یک آهن‌ربا کرده بود. همه برای رسیدن به یک چیز به کاندیدای محبوب خود رای می‌دادند و در آخر چیزهایی در این ۴ سال محقق می‌شوند که بین آ‌ن‌ها اثری از حقوق زنان نیست.

هر چهارسال یک بار، زنان بازیچه‌ی وعده‌های مسئولین می‌شوند. آن‌ها را مانند فنر آنقدر تحت فشار می‌گذارند که برای رای دادن به آن فرد مجبور شوند، تا رها شوند و از زیر این فشارهای چند ساله بالاخره طعم حرکت و شعف را بچشند.

متاسفانه تا بوده همین بوده، ولی نقش ما زنان این است که هرچهارسال منتظر منجی‌مان نباشیم، خودمان آینده‌مان را دست بگیریم. رو‌ به روی این تبعیض‌ها بایستیم و خودمان روشنگر این راه تاریک شویم.


گاهنامه فرهنگی و اجتماعی ارغوان، سال سوم، شماره پنجم، فروردین 1400

جهت دریافت نسخه الکترونیکی نشریه به کانال تلگرامی زیر مراجعه کنید

t.me/Nashriyat_SBU



تبلیغات انتخاباتمشارکت سیاسی زنانزنان و سیاستزنان سیاستمدار
گاهنامه فرهنگی و اجتماعی حوزه زنان و خانواده، بسیج دانشجویی دانشگاه شهید بهشتی
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید