
تاحالا برات پیش اومده که توی یه جمع، وقتی میفهمن مهندس کامپیوتر، دیجیتال مارکتر، برنامهنویس، یا کارشناس فروش هستی، یهو بارون سوالات شروع بشه؟
انگار همین که تخصصی توی یه حوزه داری، باید توی همهچیز استاد باشی!
ماجرا از اینجا شروع میشه که آدمها دنبال جواب قطعی و سریع هستن. وقتی با یه چالش روبهرو میشن، به جای جستوجو و تحقیق، ترجیح میدن از کسی که "یکم" از اون دنیا سر در میاره، یه جواب راحت بگیرن.
مشکل اصلی اینه که مارکتینگ، تکنولوژی، فروش و کسبوکار از بیرون ساده و یکپارچه به نظر میاد!
اما واقعیت این نیست! هر کدوم از اینها یه دنیای جداگانهست.
تا حالا شده یه دوست یا همکار بیاد سراغت و بپرسه:
"چطور یه فروشگاه اینترنتی بزنم که توی یک ماه کلی بفروشه؟"
تو هم با حوصله شروع میکنی به توضیح دادن:
باید بازار رو تحلیل کنی، مشتری هدفت رو بشناسی، تبلیغات درست انجام بدی، سایتت سئوش قوی باشه، تجربه کاربری بهینه باشه...
اما اون وسط حرفت رو قطع میکنه:
"نه بابا، یه راه ساده بگو که زود جواب بده!"
اینجا دقیقاً جاییه که متوجه میشی، مردم دنبال یه دکمه جادویی هستن، نه استراتژی!
۱. حد و مرز تخصصت رو مشخص کن!
لازم نیست هر سوالی رو جواب بدی. یه جمله طلایی برای خودت داشته باش:
"من روی [فلان حوزه] تخصص دارم، ولی این مورد رو بهتره با یه متخصص [حوزه دیگه] چک کنی!"
۲. انتظار نداشته باش همه بفهمن چقدر پیچیدهست!
مردم نمیدونن که مارکتینگ، سئو، تبلیغات، تحلیل داده، و برندسازی تخصصهای جداگانه هستن. پس بهتره جوابهاتو ساده و مختصر نگه داری، بدون اینکه وارد جزئیات فنی بشی.
۳. همه مشاورهها رو رایگان نده!
اگر سوالی که ازت میپرسن تخصصی و زمانبره، میتونی بگی:
"این مسئله خیلی گستردهست، اگه خواستی میتونیم یه جلسه مشاوره بزاریم و دقیق بررسی کنیم!"
با این کار، آدمها یاد میگیرن که تخصص، ارزش داره!
تخصص یعنی این که بدونی کِی جواب ندی!
ارزش کارت رو بدون و نذار بقیه فکر کنن که توی همهچی متخصصی.
تا حالا برای تو پیش اومده که ازت انتظار داشته باشن توی همهچی نظر بدی؟ چطور برخورد کردی؟ کامنت بذار و تجربهتو بگو!