Goat
Goat
خواندن ۱ دقیقه·۲ سال پیش

درد و دل ۲

بعد از ساعت‌ها گشتن بالاخره پیدایش کردم

آدرسش را از ش‍ِرِک گرفته بودم

جلوی وانت پیکان صفرش ایستاده بود

تابلویی مقوایی در دست داشت که رویش نوشته بود
انار

و همانطور که تابلو را به اطراف می‌چرخاند
می‌گفت
موز دارم، موز

به طرفش رفتم
با تعجب نگاهی به بار وانتش کردم و پرسیدم
ببخشید، پرتقال کیلو چند؟

نگاهی معنا دار به من کرد و گفت
سیب کیلو بیست...

بعد از آن روز من دیگر آن آدم سابق نشدم

نویسنده
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید