اختصاصی ویرگول/ ۱ کتاب مجموعه حکایت دارد و جزو شاعران پر مخاطب و محبوب ترکی سرای امروز ماست. ترانه های زیادی از او با صدای خوانندگانی چون عطا شاهمرادی، امیر عظیمی ، کیوان ناصری و... منتشر شده و با استقبال خوب مردم مواجه شده است. سال هاست که در حوزه شعر و ادبیات حضوری فعال دارد. امروز با بهزاد بیات فرد به گفتگو نشستیم تا از دنیای این روزهایش بگوید:
از اینکه با عنوان شاعر مدرن سرا از شما نام می برند چه حسی دارید؟
چنین چیزی را تابحال نشنیدهام. اما همه کارها نشات گرفته از حس و زندگی شخصی خود انسان است. من هیچگاه نه شکل خاصی از شعر را دنبال کردم و نه دنبال جایگاه خاصی در شعر بوده ام. حال اگر عده ای در کنار من با اشعارم همذات پنداری یا زندگی کرده اند، دست من نیست. کاری را که احساس می کنم درست است انجام می دهم و به دنبال حاشیه و جنجال هم نیستم.
به عنوان یک شاعر به خودتان چه نمره ای می دهید؟
شاعر نباید به خود امتیاز دهد. هرکس در حد توان خود کارش را پیش می برد. نوع مواجهه مخاطب باشعر و شاعر با شعر، چیزی ست که بعد از حداقل سه دهه مشخص می شود. اگر قرار باشد شاعر به فکر نمره دادن به شعر باشد، از حس واقعی شعرش دور شده و به مهندسی کلمات می رسد. به عقیده من حسی که از درون انسان نشات می گیرد و صنایع ادبی به کمک این احساس میآید شعر است.
در نهایت مجموع اشعار یک شاعر مشخص می کند که او خواهد ماند یا خیر. کما اینکه روند رو به رشد شاعر از کتاب اول تا اثر آخر او باید مورد بررسی قرار گیرد. نگاه بهزاد بیات فرد ۲۷ ساله به عشق با بهزاد بیات فرد ۲۰ ساله متفاوت است و این اصلا عجیب نیست. من به خاطر حرف و حدیث و نظر شخصی کسی، تعریفم از شعر خود را تغییر نمی دهم اما همیشه از صاحب نظران و استادان این حوزه مشورت گرفته ام.
گفتید برای بهترشدن اشعارتان از صاحب نظران مشورت می گیرد. آن ها چه کسانی هستند؟
شعر، علم ریاضی نیست که بخواهم برای درستی خروجی آن تاییدیه بگیرم! از لحاظ شخصی و حسی ترجیح میدهم در شعرم نظر کسی را واردنکنم. اما از لحاظ تکنیکی قطعا دوستان پیشکسوت و صاحب نظری هستند که از نظراتشان استفاده می کنم. گاهی پیش آمده که از نظرات مخاطبان هم استفاده کرده ام.
شما جزو شاعران فعال در انجمن های ادبی استان زنجان هستید. چه فعالیت هایی در طول دوران حضورتان در عرصه ادبیات انجام داده اید؟
۱۳ سال است که در انجمن های ادبی فرهنگسرای امام خمینی زنجان و در حوزه شعر و ادب فعالیت می کنم ، به طور کلی بخواهم بگویم در پرونده کاری خودم از داوری در جشنواره های شعر ترکی گرفته تا عضو هیئت اجرایی بودن جشنواره های ادبی را دارم.
خوشحالم مدتی هم به عنوان مدرس شعر برای دانش آموزان علاقمند به ادبیات فعالیت داشته ام و حضور فعالی در جشنواره ها و کنگره های ملی و بین المللی داشته ام.
شما در بسیاری از جشنواره ها و کنگره های شعر حائز رتبه شده اید، در بین این جوایز و مقام ها کدام جایزه جشنواره و عنوان برای شما دلچسب تر از سایرین بوده است.
در سال های فعالیتم در عرصه شعر سعی کرده ام در اکثر کنگره ها و جشنواره ها حضور داشته باشم ، در بین همه عناوین بین المللی و ملی و استانی عنوان نامزدی دریافت جایزه ملی غزل را بیشتر دوست دارم و کسب این عنوان برایم دلچسب تر از سایر رتبه ها و عناوین بود.
غزلسرا هستید و غزل هایتان ترانه وار در جامعه موسیقی اجرا و منتشر شده است، هیچوقت به فکر ترانه سرایی بودید؟
علاقه شخصی ام غزل است و سعی کردم همیشه به عنوان غزلسرا شناخته شوم. همه کارهایی که از من منتشر شده هم یا غزل بودند یا زبان معیار در شکل گیری شان تاثیر داشته است. به اعتقاد من هر شعری که قابلیت اجرا داشته و با موسیقی همراه باشد می تواند شکل ترانه به خود بگیرد. بنابراین کارهایی که شنیده شدند غزل ترانه بودند. در کارهای عطا شاهمرادی و امیر عظیمی هم سعی کردم شعریت را مدنظر قرار دهم. در کل فرقی نمی کند ترانه سرا باشید یا غزلسرا. مهم حس و حال کار است.
در مورد حاشیه در ادبیات چه نظری دارید.
ما چند حسین منزوی و شهریار و چند شاعر و هنرمند را باید از دست بدهیم تا بدانیم این دشمنی ها و حاشیه پردازی ها بی نتیجه است. همه ما خاطره خواهیم شد. از این منم منم ها و زیرآب زدن ها و دشمنی ها چیزی دستگیرمان نمی شود و در نهایت همه این ها برای مخاطب بی اهمیت است. کسی که توهین می شنود همیشه سعی می کند بهتر از قبل ظاهر شود. برای من نیز اینگونه است. خودم هستم که می تواند خود را پررنگ تر کند یا از بین ببرد. من همان انسان ۱۰ سال پیش هستم. در زندگی شخصی و در نحوه برخوردم با دوستان و مخاطبان هیچ تغییری ایجاد نشده است. تنها کسی که می تواند مرا زمین بزند و از زمین بلند کند خودم هستم.
حرف ناگفته ای دارید؟
سعی کنیم به عنوان شاعر در متن خود باشیم. سعی کنیم به جای تخریب دیگران کار خود را قوی تر کنیم. به جای سرک کشیدن در نقطه ضعف های زندگی دیگران، نقطه ضعف های زندگی خود را برطرف کنیم. ادبیات جای حسادت نیست. حسادت نقطه مقابل هنر است. حسادت دل هنرمندی را چرکین می کند. چرا چاپ چندم کتاب یک شاعر باید ابزاری برای کینه ورزی شود؟ بهرحال سالهاست این حرف ها را می زنیم و گوش کسی هم بدهکار نیست.
با تشکر از اینکه وقت خود را در اختیار ما گذاشتید.