خواندن ۵ دقیقه·۱ سال پیش

سکولاریسم و حجاب

مطلبی را علی آقا منتشر کرده بودند با عنوان گرفتن بی‌حجابان واجب‌تر است یا دزدها؟ و در این مطلب بحث جالبی بین من و دوست عزیزی شکل گرفت که به نظرم ارزش قرار گرفتن به عنوان یک پست را داشت.

حسین آقا تعریفی از آزادی و حجاب و سکولاریسم داشت. او می گفت که اگر که کشور سکولار شود و آزاد شود، میشویم مثل کشور های غربی، نرخ زنازادگی بالا میرود و افراد با حجاب به خاطر فرهنگ بی حجاب میشوند و آموزش های دین را به فرزندانشان نمی دهند! و اتفاقا این چیزی است که خیلی از موافقین جمهوری اسلامی تمام مدت ادعایش می کنند و با همین سعی در رد سکولاریسم و آزادی اندیشه و بیان می کنند.

ولی هیج وقت دقت نمی کنند که ما هیچ جا نمی گوییم اروپایی ها تمیز و پاکیزه و عالی و این ها هستند و ما دوست داریم مثل آنها بشویم! هرچی که ما میگوییم و هر خواسته ای که داریم، اگر در غرب باشد میگویند دلیل اینکه غرب فلان است همین خواسته است. اگر در غرب نباشد میگویند در خود غربش هم نیست شما میخواهید! اینطوری خیلی راحت با تمام خواسته های ما مخالفت می کنند فقط با ربط دادن حرف های ما به غرب! انقدر که شما درگیر غرب هستید ما نیستیم!

بنابرهمین تصمیم گرفتم این را تبدیل به یک پست کنم تا یک بار برای همیشه تکلیف این روشن شود.

او همچنین آزادی را در فرهنگ آب مثال زد و گفت آزادی این نیست که هرکس که بخواهد هرچقدر خواست آب مصرف کند. در کل آزادی حجاب را به فرهنگ غربی متصل کرد و آن را بر زمین کوبید. ما قرار نیست مثل غرب شویم! ایشان گفت که «همینطور که حجاب احتیاج به فرهنگ سازی دارد، شفافیت مالی نیز نیاز به ارتقای فرهنگ عمومی دارد» و دوباره مثل خیلی از بقیه اهمیت مسئله حجاب را تا حد اهمیت اختلاس های بزرگ کشور بالا برد!

و حالا من برایش چی نوشتم:

در کل این متن، شما از یک نکته بسیار بسیار مهم قافل شده اید که هم خدا می گوید و هم بقیه دین داران و هم من
کسی که بخواهد حجاب و دینش را فقط به خاطر نوع فرهنگ جامعه از دست بدهد خاک توی سر این ایمانش!
خدا هم گفته است که ممکن است خیلی ها شما را به خاطر دین مسخره کنند ولی شما پا پس نکشید از دینتان، یا مثلا پیامبر که رویش خاک میریختند و آزار و اذیتش می کردند ولی هرگز از راه خدا پا پس نکشید چه؟
فشار جامعه که دیگر چیزی نیست. دین دار واقعی مقاومت میکند. دین دار پوشالی دینش را از دست میدهد. ( شما کدام یک هستید؟ ) میگویند زمانی که یک شاه سید ها را میکشته، تعداد سید ها کم شده و وقتی که شاه بعدی به سید ها مقام میداده تعداد سید های الکی زیاد شده و بنابراین اکنون سید های واقعی اصلا سید نیستند!
حواستان باید به این باشد که من و شما هردو در اسم مسلمانیم و کاری هم نمی توانیم بکنیم، یا مرگ یا مسلمان بودن. ولی مثل اینکه شما دوست دارید مسلمان های غیر واقعی بیشتر و بیشتر باشند؟
اتفاقا به نظر من خدا خیلی خوشحال تر میشود از اینکه در جامعه ای که حجاب آزاد است، همسر شما حجاب داشته باشد نه در جامعه ای که همه مجبور هستند حجاب داشته باشند!
( یا در جامعه ای که خوردن شراب آزاد است، یا شما می توانید شراب را به راحتی تهیه کنید، ولی نمی کنید خدا خوشحال تر میشود تا اینکه شما اصلا نمی توانید حتی به شراب فکر کنید! )

مسلمان بودن اجباری، حجاب اجباری، بهشت اجباری و.. و ...
تعریف آزادی این است که آزاد باش تاوقتی که به آزادی کسی صدمه نزنی. ولی شماها بخش دوم اصل آزادی را حذف می کنید و آزادی را طور دیگری برای خود توصیف می کنید تا بتوانید آن را بر زمین بکوبید!
( یا بعضی افراد می گویند در غرب هم آزادی افکار نیست، چون شما نمی توانید پروفایل هیتلر بگذارید یا از نگرش نازی دفاع کنید! الحمد الله در این زمینه از غربی ها آزاد تر هستیم چرا که میتوانیم حتی در رسانه های ایرانی پروفایل هیتلر بگذاریم! )
جایی که شما به فرهنگ آب اشاره کردید، آزادی در مصرف بیشتر آب آزادی یک فرد دیگر برای استفاده از آب به صورت مناسب را میگیرد. او در انجام این کار آزاد نیست!
بی حجابی برعکس آسیب به افراد دین دار نیست بلکه حتی امتحان خدا هم هست و وقتی «فشار فرهنگ غربی باعث میشود که این زن بی حجاب شود» پس خاک توی سر این ایمان که به یک باد بند است! برعکس کسی که بتواند تحمل کند و ایمانش محکم باشد وتمام شعار هایی که می دهید، مرد نگاهش را حفظ می کند و زن حجابش را و آنها رستگار میشوند و از درجات بالای بهشت برخوردار میشوند!
من متن شما را خواندم و روی کلمه به کلمه آن تامل کردم. از شما هم خواهش دارم که متن من را بخوانید و روی کلمه به کلمه آن تامل کنید. البته «آزادید» که این کار را انجام ندهید!

بخش هایی که داخل پرانتز است را الان اضافه کرده ام و داخل کامنت اصلی نیست. اینجا کامنت من تمام می شود و دیگر هیچ جواب دیگری نمی گیرم!