یادمه وقتی تصمیم گرفتم وب‌سایتم رو بفروشم،یه وب سایتی که ۱۲ سال روش وقت گذاشته بودم و بین المللی بود اصلاً نمی‌دونستم از کجا باید شروع کنم. این اولین بار بود که می‌خواستم یه وب‌سایت بفروشم و از فرآیندهای پیچیده این کار خبر نداشتم. راستش یه کم سردرگم شده بودم. می‌دونستم که وب‌سایتم ارزشمنده و می‌تونم قیمت خوبی بفروشم ، ولی از کجا؟ چطور؟ این سوال‌ها مثل خوره به جونم افتاده بود.
اولین چیزی که به ذهنم رسید این بود که باید یه نفر حرفه‌ای پیدا کنم که این کارو برام انجام بده. رفتم سراغ این سایت های فریلنسری و اونجا دنبال یه متخصص گشتم. خیلی سریع تونستم یه نفر رو پیدا کنم که همه کارهای لازم رو برام انجام بده. اول یه گزارش کامل از سود و زیان (P&L) سایتم تهیه کرد. اینجوری وقتی خریدارا سایتو می‌دیدن، کاملاً می‌تونستن بفهمن سایت چقدر درآمد داشته و چطور کار کرده.
بعدش، همه جزئیات سایت رو مستند کرد. از تاریخچه‌ی سایت گرفته تا هر چیزی که یه خریدار باید بدونه. خیلی جالب بود، حتی تامبنیل‌های جذاب برای آگهی درست کرد که باعث می‌شد سایت بیشتر به چشم بیاد. یه قیمت‌گذاری دقیق هم انجام داد تا مطمئن بشم قیمت مناسبی گذاشتم. تازه کمکم کرد بین فروش به صورت حراجی یا لیست معمولی یکی رو انتخاب کنم.
وقتی همه چی آماده شد، رفتم سراغ دو سایت Flippa و Tirint که بار اول رایگان بود و سایتم رو اونجا لیست کردم. بعد از اون برای اینکه بازدید بیشتری بگیرم، یه آگهی رایگان توی سایت Zizali و FreeAds هم گذاشتم. کارم تموم شده بود و حس می‌کردم همه چی تحت کنترل هست.
بعد از اینکه سایت رو لیست کردم، تماس‌های زیادی از خریداران مختلف دریافت کردم. هر روز ایمیل‌ها و پیام‌های جدیدی می‌اومد که درباره‌ی جزئیات سایت سوال می‌کردند. طی تقریباً یک ماه، با چندین خریدار میتینگ آنلاین داشتم. هر میتینگ تجربه‌ی جدیدی بود و به من کمک می‌کرد نیازها و انتظارات خریداران رو درک کنم.
بعضی از خریداران واقعاً جدی بودند و پیشنهادات مناسبی ارائه می‌دادند، در حالی که برخی دیگر فقط کنجکاو بودند. مذاکرات گاهی اوقات طولانی می‌شد، اما من مصمم بودم بهترین تصمیم رو بگیرم. بالاخره، با یکی از خریداران که بیشترین علاقه و درک از ارزش سایت رو داشت، به توافق رسیدم.
روز امضای قرارداد، حس عجیبی داشتم. از یک طرف خوشحال بودم که تمام تلاش‌هایم به نتیجه رسیده و سایت رو به قیمتی که می‌خواستم فروختم. از طرف دیگه، کمی دلتنگ بودم چون سال‌ها روی این وب‌سایت کار کرده بودم. اما می‌دونستم که این یک قدم مثبت به سمت آینده‌ست.
این تجربه به من یاد داد که با پشتکار و کمک گرفتن از افراد متخصص و استفاده از موقعیت های اینترنتی، می‌تونم به اهدافم برسم. الان احساس می‌کنم که یک فصل جدید در زندگیم شروع شده و منتظرم ببینم آینده چه چیزی برام داره.
