آریا رائف
آریا رائف
خواندن ۳۶ دقیقه·۳ سال پیش

معرفی شخصیت جیمز گوردن، متحد قدیمی بتمن

در این قسمت از سری مقاله معرفی شخصیت کتاب‌های کمیک، به سراغ متحد قدیمی و وفادار بتمن، کمیسر اداره پلیس شهر گاتهام و پدر باربارا گوردن/بت گرل یعنی جیمز گوردن رفتیم.

این شهر ما است. زمانی‌که جهنم روی آن آزاد می‌شود و بدترین اتفاقات رخ می‌دهد، ما فرار نمی‌کنیم یا مخفی نمی‌شویم؛ ما ایستادگی و مقاومت می‌کنیم. یک سمبل و نماد وجود دارد؛ سمبلی که همه ما معنی آن را می‌دانیم و نشان‌دهنده کاری است که ما می‌توانیم انجام دهیم. آنچه قادر به انجام دادن آن هستیم. امشب به چیزی بیشتر از یک قهرمان نیاز است. امشب به یک شهر احتیاج دارد. به تمام ما احتیاج دارد. امشب ما باید کاری را انجام دهیم که او هر شب آن کارها را برای ما انجام می‌داد. امشب همه ما باید تبدیل به بتمن شویم.

جیمز گوردن یکی از اولین حامیان بتمن محسوب می‌شود. گوردن در طی جهاد و نبردی که بتمن علیه جرم و جنایت و فساد گسترده در شهر گاتهام وجود داشت، به او کمک می‌کرد. او سرانجام آنقدر پیشرفت کرد که به درجه کمیسری در اداره پلیس شهر گاتهام دست پیدا کرد؛ علاوه‌بر این، خیلی زود هم به یکی از بزرگ‌ترین متحدان بتمن تبدیل شد. جیمز دبلیو گوردن یک شخصیت قهرمانی محسوب می‌شود که در کتاب‌های کمیکی که توسط شرکت دی سی کامیکس منتشر می‌شوند، حضور پیدا می‌کند. او بیشتر از هر چیزی با ابرقهرمان بزرگ شهر گاتهام یعنی بتمن در ارتباط است. این شخصیت برای اولین‌بار در پنل اول قست ۲۷ سری کتاب کمیک Detective Comics حضور پیدا کرد.

این کتاب کمیک که در ماه می سال ۱۹۳۹ منتشر شده بود، اولین حضور بتمن را هم برای ما رقم زد؛ جایی که این قهرمان خیلی ساده جیمز را با عنوان کمیسر گوردن مورد خطاب قرار می‌داد. این کاراکتر توسط بیل فینگر و باب کین خلق شد. کمیسر گوردن کار خود را به‌عنوان یکی از متحدان بتمن آغاز کرد. به همین ترتیب هم او بلافاصله به اولین شخصیت حامی بتمن در تاریخ کتاب‌های کمیک تبدیل شد. گوردن به‌عنوان کمیسر پلیس شهر گاتهام، درست به اندازه بتمن، تعهد قلبی و بزرگی نسبت به رهایی شهر از جرم و جنایت داشت. این شخصیت به‌طور معمول به‌عنوان فردی نشان داده می‌شد که اعتماد کامل به بتمن دارد و حتی تا حدودی به او وابسته است.

در خیلی از داستان‌های مدرن، گوردن تا حدودی به روش‌های پارتیزانی بتمن تردید داشت اما اصلا این موضوع را انکار نمی‌کرد که گاتهام به او نیاز دارد. این دو شخصیت، احترام متقابل و دوستی آرامی داشتند. گوردن پدر یا پدر ناتنی باربارا گوردن محسوب می‌شود (بستگی به پیوستگی و خط داستانی آن دارد)؛ اولین بت گرل در دنیای مدرن و خوره اطلاعاتی به نام اوراکل. جیم گوردن یک پسر هم به نام جیمز گوردن جونیور دارد که اولین‌بار در سری کتاب کمیک Batman: Year One حضور پیدا کرد. گوردن که یکی از مهم‌ترین و برجسته‌ترین شخصیت‌های دنیای بتمن محسوب می‌شود، علاوه‌بر کتاب‌های کمیک، در آثار مختلف خیلی زیادی مانند کارهای تلویزیونی، فیلم‌های سینمایی و غیره هم حضور پیدا کرده است.

گوردن که نژادی اسکاتلندی دارد، پیش از اینکه به یک افسر پلیس تبدیل شود، در ارتش تفنگداران دریایی ایالات متحده فعالیت و خدمت می‌کرد. در اکثر نسخه‌های افسانه‌های بتمن، جیم گوردن به‌صورت معمول به‌عنوان کمیسر اداره پلیس شهر گاتهام به تصویر کشیده می‌شد. گوردن اغلب اوقات برای کمک در حل پرونده‌های جنایی مختلف، با بتمن ارتباط برقرار می‌کرد؛ خصوصا زمانی‌که پای ابرشروران در میان بود و پلیس‌های معمولی نمی‌توانستند کاری انجام دهند. معمولا این گوردن است که از سیگنال بتمن استفاده می‌کند تا این ابرقهرمان را احضار کند. اغلب اوقات هم شوالیه تاریکی در اواسط مکالمه ناگهان ناپدید می‌شود؛ خصوصا زمانی‌که گوردن پشتش به او باشد.

گوردن معمولا با موهایی قرمز رنگ یا نقره‌ای، عینک و یک سبیل به تصویر کشیده می‌شود. در اغلب تجسم‌ها، او با یک کت بلند، کروات و برخی اوقات هم یک کلاه خاص دیده می‌شود. برخی اوقات هم در یک سری خط داستانی‌ها، می‌توان او را با یک عصا دید؛ البته مشخص نیست که او چرا از این عصا استفاده می‌کند. از آنجایی که شرکت دی سی کامیکس در سال ۱۹۸۵ و خط داستانی مینی سری Crisis on Infinite Earths تاریخچه این شخصیت را دستکاری کرده است و تفسیرهای مختلفی هم از او در فیلم‌ها و آثار تلویزیونی دیده شده؛ جزئیات گذشته گوردن داستان با داستان متفاوت است و فرق زیادی با یکدیگر دارند. اینطور گفته می‌شود که او دو بار ازدواج کرده است.

گوردن برای اولین‌بار با زنی به نام «باربارا آیلین کین» و دفعه بعد با «سارا اسن» ازدواج کرده بود. جیمز گوردن که همسر باربارا و پدر جیمز جونیور محسوب می‌شود، سال‌های زیادی را به‌عنوان پلیس در شیکاگو پشت سر گذاشت. بالاخره زمانی‌که او در تلاش بود تا چندین افسر پلیس فاسد را افشا و دستگیر کند، خودش را به دردسر بزرگی انداخت. به خاطر اینکه ممکن بود یک سری عواقب احتمالی رخ دهد، شدیدا پیشنهاد شد که او به شهر گاتهام برود و تبدیل به یک کاراگاه شود. هنوز مدت زیادی از رسیدن جیمز به شهر گاتهام نگذشته بود که متوجه شد فساد خیلی بیشتری در این شهر وجود دارد. اینطور به نظر می‌رسید که تنها متحد او علیه این فساد گسترده، یک پارتیزان جدید و اسرارآمیز و البته بسیار باهوش، به نام بتمن است. گوردن به واسطه اتحادی که با بتمن داشت، توانست فساد را تا حد زیادی در شهر گاتهام کاهش دهد و سرانجام به جایگاه کمیسری در اداره پلیس این شهر دست پیدا کند.

القاب و اسامی مستعار: کمیسر گوردن، جیم گوردن، بتمن، روکی، Jack the Ripper.

تیم‌ها: خانواده بتمن، Batman Inc، اداره پلیس شیکاگو، اداره پلیس شهر گاتهام، آنالیزگرهای اسرار، سیکرت سیکس، اداره پلیس سنت کانرد، من هانترها، غیرقابل کشتن‌ها و غیره.

متحدان: ابی هالند، الکس ایسی، اندی کاسینسکی، انجی پیترسون، آنتونی گوردن، باربارا گوردن، باربارا کین، بتمن، بتانی ریون کرافت، بلو بیتل، کاساندرا کین، چیف اوهارا، کریسپس آلن، دیمین وین، کاراگاه کش تنکینسون، کاراگاه استیونز، کاراگاه یین، دک گریسون، جنیس پورتر، دکتر گوین، داجر والرا، دورا اسمیتی، فیونا، گری پیترسون، گری پاورز، گیلدا دنت، جیلیان بی. لوب، گاتهام، گاتهام گرل، همیلتون هیل، هاروی بولاک، هنری متلاک و غیره.

دشمنان: ایبل کراون، ادلاین استرن، آلبرت بلوم، آلبرتو فالکون، آلفرد استرایکر، آرنولد فلاس، آرتور رنکل، اتیلا، اکستون، بد کاپ، بتمنی که می‌خندد، برثدی بوی، بلک ویدو، بلیز، بلیک مایکل، بون برکر، کارنیج، کری رینالدی، چنسر، کلی فیس، کول کینگدم، کورنلیوس استریک، کورتیس بیس، دنی ویور، درک گریدی، دکتر هرت، دکتر کالیگاری، دال میکر، دورا اسمیتی، فلورینک من، فرانک کینگدم، گیل کابوکی، گرتل، گریم نایت، همیلتون هیل، هارلی کویین و غیره.

همان‌طور که در ابتدای متن هم به آن اشاره شد، جیمز گوردن توسط بیل فینگر و باب کین خلق شد. او در اولین پنل مخصوص قسمت ۲۷ سری کتاب کمیک Detective Comics که به نام The Case of the Chemical Syndicate در ماه می سال ۱۹۳۹ منتشر شده بود، برای اولین‌بار حضور پیدا کرد؛ جایی که خیلی ساده و خلاصه با عنوان کمیسر گوردن مورد خطاب قرار می‌گرفت. نام این شخصیت از کاراکترهای ابتدایی پالپ که کمیسر جیمز دبلیو «وایلد کت» گوردن نام داشت، گرفته شده است. این شخصیت با لقب «ویسپرر» هم شناخته می‌شد؛ کسی که در سال ۱۹۳۶ توسط هنری رالتسون، جان نانوویک و لارنس داناون برای داستان Street & Smith خلق شده بود. جالب است بدانید که تاریخ تولد این شخصیت در کتاب‌های کمیک، ۵ ژانویه ۱۹۰۰ عنوان شده است. لازم به ذکر است که این شخصیت در ۴۰۰۲ کتاب کمیک حضور پیدا کرد که تنها در قسمت ۲۰ سری کتاب کمیک Injustice: Gods Among Us Year Two به نام Chapter Twenty: Gordon جان خود را از دست داد.

  • دوران طلایی:

جیمز گوردن پیش از خط داستانی رویداد Crisis on Infinite Earths در ابتدا یک کاراگاه پلیس بود. او علاقه خیلی زیادی به فعالیت‌های پارتیزانی بتمن نداشت. او به مرور زمان حتی از مبارز شنل‌پوش متنفر هم شده بود و از این پارتیزان کینه داشت. جیم اصلا از روش‌های بتمن برای ردیابی جنایتکاران و شکنجه کردن آن‌ها خوشش نمی‌آمد؛ زیرا اعتقاد داشت که روش‌های او قوانین را زیر پا می‌گذاشت و خودش را بالاتر از قانون می‌دانست. سرانجام بتمن موفق شد که با جیم صحبت کند و کاری انجام دهد که آن‌ها اختلافات خود را کنار بگذارند. به همین ترتیب هم آن‌ها توانستند همکاری خود را با یکدیگر آغاز کنند تا راحت‌تر گاتهام را از شر جرم و جنایت راحت کنند. بالاخره جیم موفق شد که لقب کمیسر گوردن را به‌دست بیاورد و به جایگاه کمیسری در اداره پلیس شهر گاتهام تبدیل شود. در این دوران، جیم تصمیم گرفت که بتمن را به‌عنوان نماینده خود انتخاب و او را به مجری قانون تبدیل کند. جیم دیگر به‌صورت معمول با بتمن ارتباط برقرار می‌کرد تا از او برای حل پرونده‌ها و مبارزه با جنایتکاران ماسک‌دار، از او کمک بگیرد.

  • بعد از بحران:

بعد از خط داستانی رویداد Crisis on Infinite Earths، جیمز گوردن دوباره در سری کتاب کمیک Batman: Year One معرفی شد و مخاطبان توانستند به واسطه صحبت‌های بتمن، باری دیگر با این شخصیت آشنا شوند؛ این سری کتاب کمیک، مجموعه فرانک میلر بود که حول محور شخصیت بتمن نوشت. در این دوران مشخص شد که جیمز گوردن از کهنه سربازهای نیروهای ویژه بوده است که مهارت زیادی در نبرد تن به تن دارد. او همچنین روش استفاده از تمام سلاح‌های پلیس و تیراندازی را آموزش دیده بود. گوردن در لیگ خودش در شیکاگو، در بالاترین جایگاه قرار داشت. در این دوران، او به همراه همسر باردار خود یعنی باربارا از شیکاگو به شهر گاتهام نقل مکان کرد.

به همین واسطه، جیم گوردن به اداره پلیس شهر گاتهام که با فساد و جرم پر شده بود، منتقل شد. گوردن پیش از اینکه با بتمن ملاقات کند، درگیر پرونده The Peter-Pan Killer شد. این پرونده حول محور یک قاتل می‌چرخید که کوردکان را از رختخوابشان می‌ربود و آن‌ها را به قتل می‌رساند. زمانی‌که گوردن متوجه شد که مظنون اصلی پرونده از زندان آزاد شده است، او را تعقیب کرد و امیدوار بود که به این طریق از رخ دادن یک قتل دیگر جلوگیری کند. در طی همین دوران، جیم تنها پلیس کار درستی بود که در گاتهام کار می‌کرد. او خیلی زود به این نتیجه رسید که تنها متحد او علیه دنیای زیرزمینی و جنایتکارانه این شهر، پارتیزانی به نام بتمن است.

بتمن هیچوقت تبدیل به نماینده پلیس نشده بود. جیم در این دوران به‌صورت مخفیانه با بتمن قرار می‌گذاشت تا به دور از چشم مردم و پلیس، با او ارتباط برقرار کند و درباره پرونده مشورت کند. هر زمان که او نیاز داشت که با بتمن صحبت کند، از سیگنال مخصوص خفاشی استفاده می‌کرد که روی بالاترین نقطه ساختمان اداره پلیس نصب شده بود. علاوه‌بر این، در پایان خط داستانی Year One بود که جیم و پسر تازه متولد شده‌ی او به نام جیمز گوردن جونیور، در شرایط سخت و خطرناکی گیر افتادند و توسط بتمن نجات پیدا کردند؛ آن هم بدون اینکه ماسکی روی صورت داشته باشد و اینطور به نظر می‌رسید که گوردن توانست او را به‌عنوان بروس وین، ببیند.

البته جالب است بدانید که جیم عنوان کرد که به خاطر نداشتن عینک در آن زمان، هیچ چیزی ندیده بود. در طی این دوران، گوردن ارتباط خود را با همسر آینده‌اش به نام سارا اسن آغاز کرد؛ کاری که باعث شد ارتباطی که او با همسر فعلی‌اش داشت و حسابی شکننده شده بود، بیشتر از قبل محدود شود و تحت فشار قرار بگیرد. در طی خط داستانی رویداد Millennium، جیم گوردن متوجه شد که مامور خفته گروه من هانترها محسوب می‌شود.

پیش از بحران:

در نسخه اصلی‌ای که در دوران پیش از رویداد از تاریخچه این شخصیت نشان داده شد، گوردن یک کاراگاه پلیس بود که در ابتدا از پارتیزان اسرارآمیزی که در شهر فعالیت می‌کرد، نفرت داشت؛ کسی که مدام در فعالیت‌های نیروی پلیس دخالت می‌کرد. او برای اولین‌بار در همان قسمتی حضور پیدا کرد که برای بار اول بتمن را به ما نشان داد و معرفی کرد؛ شماره‌ای که در آن هر دوی این شخصیت‌ها درباره قتل صاحب یک کارخانه شیمیایی تحقیق می‌کردند. با اینکه بتمن هم مانند پلیس در جبهه عدالت مبارزه می‌کرد، اما روش‌های او و همچنین سابقه‌ای که در ردیابی و توقف جرم و جنایت و دستگیر کردن جنایتکاران داشت، به مزاق پلیس خوش نمی‌آمد و آن‌ها را خجالت‌زده می‌کرد.

بالاخره بتمن با گوردن ملاقات کرد و توانست او را متقاعد کند که آن‌ها به کمک یکدیگر نیاز دارند و درکنار هم می‌توانند به نتیجه‌های بهتری دست پیدا کنند. به همین ترتیب هم گوردن برای اولین‌بار بتمن را به‌عنوان نماینده خود انتخاب کرد. بعد از این اتفاق مهم، شوالیه تاریکی دیگر با گوردن همکاری می‌کرد و به‌عنوان مامور قانون فعال بود. در قسمت ۱ سری کتاب کمیک Batman Special، اینطور نشان داده شد که گوردن، زمانی‌که هنوز یک پلیس جوان بود، به سمت دو سارق شلیک کرد و آن‌ها را به قتل رساند؛ آن هم مقابل پسر خودشان و در اقدامی برای دفاع از خودش. همین اتفاق باعث شد تا آن پسر به اولین «راث» تبدیل شود؛ یک قاتل که با یک لباس و انگیزه خاص، پلیس‌ها را به قتل می‌رساند. او لباس و انگیزه خودش را از بتمن الهام گرفته بود و حالا بعد از گذشت چندین سال آمده بود تا انتقامش را از گوردن بگیرد.

بعد از بحران:

  • Batman: Year One:

نسخه پس از بحرانِ این شخصیت در سال ۱۹۸۷ و خط داستانی Batman: Year One که توسط فرانک میلر نوشته شده بود، معرفی شد. در این نسخه، جیمز دبلیو. گوردن بعد از گذراندن ۱۵ سال در شیکاگو و زندگی در آن‌جا، دوباره به شهر گاتهام منتقل شد. گوردن که فردی صادق محسوب می‌شد و به درست‌کاری اهمیت زیادی می‌داد، متوجه شد که بتمن تنها متحد او دربرابر دولتی است که توسط جنایتکاران کنترل می‌شود. یکی از برجسته‌ترین تفاوت‌هایی که این نسخه با نسخه‌های دیگر داشت، این بود که بتمن هیچوقت به‌عنوان نماینده پلیس انتخاب نشد و ارتباط گوردن با او کاملا مخفیانه و به دور از چشم مردم بود تا کسی به تعامل آن‌ها پی نبرد.

جیمز گوردن در کمیک بوک‌ها و آثار زیادی حضور داشت که برخی از آن‌ها داستان گذشته و تاریخچه او تغییر می‌کرد؛ چیزهایی از داستان اصلی کم یا چیزهای دیگری اضافه می‌شد

در همین خط داستانی اینطور عنوان شد که گوردن کهنه سرباز نیروهای ویژه بوده است و حسابی در نبرد تن به تن مهارت دارد. او تلاش افسران فاسد برای ایجاد ترس و وحشت را درست با خشونتی برابر تلافی می‌کند تا درس عبرتی به آن‌ها بدهد. فرانک میلر در میان داستان خود نشان داد که جیمز گوردن با یکی از کاراگاه‌های همکار و دوست به نام سارا اسن ارتباط برقرار می‌کرد؛ آن هم درست زمانی‌که با باربارا ازدواج کرده بود. در یک نقطه زمانی، اسن و گوردن توانستند متوجه شوند که بتمن در حقیقت همان بروس وین است اما هیچوقت درباره این حدس خود تحقیقات بیشتر انجام ندادند تا به حقیقت ماجرا پی ببرند و حدس خود را تایید کنند.

بعد از اینکه یک پلیس فاسد به نام جیلیان بی. لوب به ارتباط گوردن و اسن پی برد، تلاش کرد تا از همین موضوع برای اخاذی استفاده کند. اما گوردن تصمیم گرفت که به واسطه همین اتفاق، به ارتباط مخفیانه خود پایان دهد. در همین دوران، یکی از جنایتکاران بزرگ به نام «کارماین فالکون»، خواهرزاده خود به نام «جانی ویتی» را مامور کرد تا اعضای خانواده گوردن را بدزدد. البته بتمن آن‌ها را نجات داد و به گوردن کمک کرد تا فساد لوب را فاش کند. بعد از اینکه لوب استعفاء داد، گوردن به درجه کاپیتانی ارتقاء پیدا کرد. در یک مینی سری به نام Gordon of Gotham که در سال ۱۹۹۸ منتشر شده بود، داستان تقریبا ۲۰ سال پیش از وقایع کنونی دنیای دی سی اتفاق افتاد.

این مینی سری داستان ۲ ماه قبل از اینکه جیمز گوردن در کمیک Batman: Year One به شهر گاتهام بیاید، تعریف می‌کند؛ یعنی تا حدودی پیش‌درآمد همان کتاب کمیک محسوب می‌شود. این خط داستانی نشان داد که گوردن، در طی مدت زمانی‌که در شیکاگو فعالیت می‌کرد، سر موضوع بچه‌دار شدن با همسر خود درگیر بود و مشکل داشت. در همین مدت زمان هم او شبانه کلاس‌هایی را در رابطه با جرم‌شناسی شرکت می‌کرد. زمانی‌که او یک تلاش آخر شبی برای سرقت را نقش بر آب کرد و شکست داد، تبدیل به یک سلبریتی کوچک شد که محبوبیت زیادی هم به‌دست آورده بود. البته بعد از این اتفاق، تصمیم گرفت که درباره یک افسر فاسد تحقیق کند.

به همین ترتیب هم این افسر فاسد و هم‌دستان او، به سمت جیمز گوردن حمله‌ور شدند. اداره پلیس هم برای اینکه روی این رسوایی سرپوش بگذارد، گوردن را بی‌اعتبار کرد تا آبروی پلیس‌ها نرود. گوردن که نمی‌توانست بیکار بنشیند، توانست شواهدی از تقلب در انتخابات شورای شهر را کشف کند و دو تن از افسرهای دیگر را افشا کند. به همین ترتیب هم فرمانده او توصیف کرد که او هرچه زودتر به شهر گاتهام برود و زندگی خود را آن‌جا ادامه بدهد. خط داستانی Wrath Child که در قسمت ۱۳ تا ۱۶ سری کتاب کمیک Batman Confidential منتشر شده بود، باری دیگر داستان گذشته گوردن را دستکاری کرد. در این پیوستگی، گوردن فعالیت خود را در گاتهام آغاز کرد.

اما بعد از اینکه به سمت یک پلیس فاسد و همسر او (والدین راث اصلی) شلیک کرد، به شیکاگو منتقل شد تا در آن‌جا کار و زندگی‌اش را ادامه دهد. فرایند این انتقال توسط لوب و بعد هم یک کاپیتان ترتیب داده شد. او در تلاش بود تا خودش و پلیس‌های فاسد دیگر را از خطر افشا شدن دور کند. لوب زندگی آینده راث را هم تهدید کرد تا به این طریق گوردن را مجبور کند که این انتقال را انجام دهد و بیشتر از مقاومت نکند. گوردن دوباره در طی همان مدت زمانی به شهر گاتهام بازگشت که بتمن فعالیت خود را آغاز کرده بود. گوردن که هنوز یک ستوان بود، توانست جانشین لوب را متقاعد کند که سیگنال بتمن را نصب کند. او در نظر داشت که با این کار هم جنایتکاران را بترساند و هم به این طریق با بتمن ارتباط برقرار کند.

در طی همین برهه زمانی بود که اولین رابین یعنی همان دک گریسون، به اولین دستیار و همکار بتمن تبدیل شد. گوردن در ابتدا اصلا از اینکه بتمن یک کودک را به‌عنوان همکار خود انتخاب کرده، خوشش نیامد و آن را تایید نمی‌کرد. زیرا معتقد بود که مبارزه با جنایتکاران بسیار خطرناک است. اما به مرور زمان نه‌تنها این پسر را قبول کرد، بلکه کم کم به او اعتماد هم کرد؛ درست به همان اندازه‌ای که به بتمن اعتماد داشت. هنوز مدت خیلی زیادی از آمدن گوردن به شهر گاتهام نگذشته بود که او توانست به درجه کمیسری برسد؛ آن هم بعد از اینکه او به کمک بتمن توانست فساد را از داخل اداره پلیس پاک کند. جیمز بعد از مرگ برادرش و همچنین همسر او، فرزند آن‌ها یعنی باربارا به فرزندی قبول کرد.

مدت خیلی کوتاهی بعد از پذیرفتن باربارا، جیمز از همسر خود طلاق گرفت. باربارا هم به همراه پسر خودشان یعنی جیمز جونیور به شیکاگو بازگشت. باربارا گوردن بعد از مدتی زندگی با پدر جدید خود، به بت گرل تبدیل شد. جیمز خیلی زود توانست به هویت واقعی این قهرمان پی ببرد و تصمیم گرفت که در رابطه با این موضوع، با او مقابله کند. او آنقدر این موضوع را جلو برد که حتی برای پیدا کردن مدرک لازم، اتاق خواب او را هم گشت. البته قهرمانان که به شک کردن جیمز پی برده بودند، تصمیم گرفتند که با ترفندی، او را از این طرز فکر دور بکنند. به همین ترتیب هم بتمن، کاری کرد تا رابین لباس بت گرل را بر تن کند و زمانی‌که باربارا با پدر خود روی پشت بام بود، خودش را نشان دهد. البته بعد از این اتفاق گوردن هنوز هم اعتقاد داشت که دخترش همان بت گرل است اما تا چندین سال بعد دیگر در رابطه با این موضوع صحبت نکرد.

  • بتمن: شوخی کشنده:

در سال ۱۹۸۸ بود که یک رمان گرافیکی به نام The Killing Joke منتشر شد؛ رمانی که در آن جوکر، گوردن را ربود؛ آن هم بعد از اینکه به سمت باربارا شلیک کرد و توانایی راه رفتن را از او گرفت. جوکر بعد از ربودن گوردن، او را در یک نمایش عجیب و غریب در یک پارک تفریحی متروکه زندانی کرد تا مجبور شود که به تصاویر دختر آسیب دیده‌ی خود که تا حد زیادی بزرگ شده بود، نگاه کند. جوکر در تلاش بود تا با انجام این کارها، جیمز گوردن را دیوانه کند. جوکر قصد داشت که با دیوانه کردن جیم، به بتمن ثابت کند که حتی افرادی هم که به ظاهر طبیعی و عادی به نظر می‌رسند، می‌توانند بعد از تجربه «یک روز بد»، عقل و هوش خود را از دست بدهند.

البته همان‌طور که همه حدس می‌زدند، بتمن موفق شد که جوکر را در این ماجرا شکست دهد و گوردن را از این مخمصه بیرون بیاورد و جانش را نجات دهد. با وجود ضربه شدیدی که گوردن متحمل شده بود و سختی‌هایی که تجربه کرد، باز هم عقل او سر جایش بود و چارچوب اخلاقی‌اش همانند قبل قرص و محکم بود. او اصرار داشت که بتمن باید به شکلی جوکر را شکست دهد که هیچ آسیبی به او وارد نشود؛ تا بلکه به او ثابت کنند که «راه‌های آن‌ها کار می‌کند و نتیجه مثبتی دارد».

  • ازدواج:

بعد از اینکه بتمنِ اصلی جان خود را از دست داد و از میادین نبرد ناپدید شد، جیمز گوردن نقش بتمن جدید را برعهده گرفت و حتی دو لباس بسیار جذاب هم داشت

اندکی بعد از اینکه سارا اسن به زندگی گوردن بازگشت، آن‌ها ارتباط عاشقانه و احساسی خود را از سر گرفتند و با هم نامزد کردند. اسن اصلا درک نمی‌کرد که چرا جیمز گوردن تا این اندازه به بتمن نیاز دارد؛ چیزی که اغلب اوقات باعث می‌شد تا رابطه آن‌ها دچار محدودیت شود و تحت فشار قرار بگیرد. مدتی بعد از این اتفاق، گوردن دچار یک حمله قلبی شد؛ سیگار کشیدن‌های مداوم او در طی این سال‌ها باعث شده بود تا سلامت قلبش تا حد زیادی کاهش پیدا کند. همین رویداد بعدها منجر به این شد که شرکت دی سی کامیکس همکاری‌ای با انجمن قلب آمریکا داشته باشد تا یک PSA را ایجاد کنند و آگاهی را نسبت به خطرات سیگار کشیدن و اینکه چطور می‌تواند سلامت فرد را به خطر بیاندازد، بالا ببرند.

در دومین قسمت سالانه و ویژه سری کتاب کمیک Batman: Legends of the Dark Knight، جیمز گوردن و سارا اسن تصمیم گرفتند که با هم عروسی کنند و در حال برنامه‌ریزی این رویدادها بودند. مدت کمی بعد از این اتفاق، ستوان سابق به نام «آرنولد فلاس» که شریک قدیمی گوردن محسوب می‌شد، او را مورد ضرب و شتم قرار داد و جیمز جونیور را هم ربود؛ فلاس در نظر داشت که با ربودن جیمز جونیور، کاری کند که یک قاضی فاسد آزاد شود. بتمن توانست جیمز جونیور را نجات دهد اما این در حالی بود که گوردن، اسن، فلاس و آن قاضی فاسد در جایی گیر افتاده بودند و مجبور شدند که برای فرار، با یکدیگر همکاری کنند.

برای مدت کوتاهی بعد از خط داستانی رویدادهای Knightfall و Prodigal، گوردن از جایگاه خود به‌عنوان کمیسر پلیس بر کنار شد و همسرش جای او را گرفت. دلیل عمده این اتفاق به خاطر این بود که جیمز دیگر دوست نداشت بعد از اتفاقاتی که رخ داد و افرادی که لباس بتمن را پوشیدند، به این نماد اعتماد کند؛ در طی این خط داستانی‌ها «جین پاول ولی» و دک گریسون جایگاه بتمن را در اختیار گرفته بودند. بیشترین ناراحتی جیمز گوردن از این اتفاقات برای این بود که آن‌ها حتی به خودشان زحمت ندادند که به او اطلاع بدهند؛ آن هم بعد از تمام همکاری‌ها و تجربه‌هایی که با هم داشتند.

  • No Man's Land:

بعد از اینکه شهر گاتهام به واسطه یک زمین لرزه تخریب شد و از بین رفت، از دیگر بخش‌های جهان جدا شد و هیچ کشوری تمایل به کمک به آن‌ها را نداشت؛ به همین ترتیب هم خط داستانی No Man's Land به وجود آمد. داخل شهر گاتهام، جیمز گوردن برای حفظ نظم در میان موج بزرگی که از جرم و جنایت به وجود آمده بود، دچار مشکل شده بود. به‌طرز اسرارآمیز و مرموزی هم بتمن در سه ماه ابتدایی این رویداد، غایب بود و گوردن احساس می‌کرد که به او خیانت شده است. به همین ترتیب هم او اتحاد ناخوشایندی را با دو چهره برقرار کرد اما همکاری آن‌ها خیلی به طول نیانجامید. بعد هم دو چهره، گوردن را ربود و او را به خاطر شکستن اتحادی که بین آن‌ها برقرار شده بود، محاکمه کرد.

از جمله تغییرات داستان گوردن می‌توان به باربارا اشاره کرد؛ در برخی داستان‌ها او دختر ناتنی‌اش بود و در برخی داستان‌های دیگر، دختر ژنتیکی

گوردن توانست از آن مخمصه فرار کند و بعد از گذشت مدتی باری دیگر با بتمن ملاقات کرد. در طی این ملاقات، گوردن به خاطر اینکه بتمن اجازه داده بود تا شهر گاتهام به چنین وضعیتی دچار شود، به سمت او حمله‌ور شد. بتمن برای اینکه بتواند دوباره اعتماد جیمز گوردن را به‌دست بیاورد، تصمیم گرفت که هویت واقعی‌اش را به او نشان دهد. اما زمانی‌که بتمن ماسک خود را برداشت، گوردن از نگاه کردن به او امتناع کرد. سرانجام این دو نفر توانستند ارتباط دوستانه خود را بهبود بدهند و آسیب‌ها را ترمیم کنند. در پایان خط داستانی No Man's Land، جوکر به سراغ سارا اسن گوردن رفت و او را به قتل رساند.

گوردن که حسابی خشمگین شده بود، به سختی توانست جلوی خودش را بگیرد و جوکر را نکشد؛ اما در عوض به سمت زانوی او تیراندازی کرد. هنوز مدت زیادی از آن نگذشته بود که گوردن توسط یک جنایتکار مورد اصابت گلوله قرار گرفت؛ کسی که در به خاطر دستگیر شده، قصد داشت انتقام خود را از جیم بگیرد. با اینکه گوردن تا حد زیادی آسیب دیده بود، زنده ماند و سرانجام بعد از گذشت مدتی به بهبودی کامل رسید.

  • بازنشستگی:

جیمز گوردن بعد از اینکه بیش از ۲۰ سال در میان نیروهای پلیس فعالیت کرد، بالاخره بازنشسته شد. او همچنان بعد از بازنشستگی در شهر گاتهام باقی ماند و گاهی اوقات هم شبانه بتمن به او سر می‌زد که باعث لذت و خوشحالی خودش هم بود. گوردن با اینکه بازنشسته شده بود، اغلب اوقات به سمت موقعیت‌هایی کشیده می‌شد که بحث مرگ و زندگی بود و شرایط خطرناکی را برایش رقم می‌زد. به‌عنوان مثال جوکر چند عدد گل در خط داستانی Last Laugh برای او فرستاد یا هاروی دنت که موقت اصلاح شده بود، با او تماس برقرار کرد. هاروی در تلاش بود تا با انجام این کار جلوی کشته شدن جوکر توسط بتمن را بگیرد.

علاوه‌بر این، زمانی هم بود که توسط فرانسیس سالیوان، نوه یکی از شرورترین قاتل‌های سریالی گاتهام، در طی خط داستانی Made of Wood ربوده شد. بعد از اینکه جیمز گوردن توسط سالیوان مورد حمله قرار گرفت، بتمن یک تلفن رمزگذاری شده را که با نام Batphone شناخته می‌شد، به او داد؛ به این منظور که اگر خواست با او ارتباط برقرار کند، بتواند از آن استفاده کند. البته این تلفن خاص، یک فرستنده هم داخل خودش داشت تا در زمان رخ دادن مشکل، بتواند به آن‌ها کمک کند. او هنوز هم در این برهه زمانی با آژانس‌های اجرای قانون کشور ارتباط داشت. به همین دلیل هم مسئولان آن‌ها از جیمز درخواست کردند تا برای کمک کردن در حل یک پرونده، با بتمن تماس بگیرد.

ظاهرا یک سری قتل‌های غیرمعمولی در یک منطقه حومه‌ای خارج از محدوده شهری رخ داده بود که آن‌ها باید درباره آن تحقیق می‌کردند. بعد از گذشت مدتی مشخص شد که این پرونده یک مورد ماورا‌طبیعی است که جادوس سیاه، آیین‌های غیبی و امور خارق‌العاده را درون خودش دارد. در همین برهه زمانی، کمیسر مایکل آکینز جایگاه جیمز گوردن را در اختیار گرفت. اما از آنجایی که خیلی از افسرها به گوردن وفادار بودند، تمایلی نداشتند که از این کمیسر جدید پیروی کنند. باربارا که در این خط داستانی تحت تاثیر ویروس خاص برینیاک قرار گرفته بود، مجبور شد که زیر تیغ جراحی برود؛ زیرا این تاثیرات در حال تهدید کردن جان و زندگی او بودند.

به همین دلیل هم گوردن به مترو پلیس رفت تا او را ملاقات کند. در همین ملاقات، باربارا هویت فعلی خودش را به‌عنوان اوراکل و همچنین گذشته‌اش به‌عنوان بت گرل را برای جیمز شرح داد. گوردن اعتراف کرد که تمام این مدت از بت گرل بودن دخترش اطلاع داشت. اما زمانی‌که از زندگی و حرفه دوم او به‌عنوان اوراکل مطلع شد، حسابی شگفت‌زده شد.

  • بازگشت:

به‌عنوان بخشی از خط داستانی One Year Later از شرکت دی سی، گوردن باری دیگر جایگاه کمیسر پلیس را در شهر گاتهام به‌دست آورد. او سیگنال مخصوص بتمن را بازسازی کرد اما هنوز آن موبایل خاصی را که بتمن به او داده بود، در اختیار داشت. هنوز مشخص نیست که دقیقا چه شرایطی منجر به رخ دادن این اتفاق شده است؛ هرچند اشاره‌هایی به این موضوع شده بود که فساد گسترده‌ای در سرتاسر اداره پلیس شهر گاتهام وجود دارد. این نشانه‌ها تا حدی توسط رویدادهایی که داخل Gotham Central رخ داده بود، تایید شد؛ مخصوصا ماجرایی که شامل کاراگاه جیم کوریگن هم می‌شد. در قسمت ۶۵۵ سری کتاب کمیک Batman، جوکر تلاش کرد تا باری دیگر جان گوردن را بگیرد اما او خوشبختانه توانست جان سالم به در ببرد. جوکر تلاش کرد تا در طی یکی از حمله‌هایی که به اداره پلیس شهر گاتهام شده بود، گوردن را با سم جوکر مسموم کنند. خوشبختانه توانستند به موقع جیمز گوردن را به بیمارستان برسانند.

  • تاریک‌ترین شب:

در طی رویداد کراس اوری Blackest Night گوردن همچنان برای از بین رفتن بتمنِ اصلی سوگواری می‌کرد و ناراحت این اتفاق بود. اینطور به نظر می‌رسید که ابرقهرمان بزرگ شهر گاتهام در طی رویداد Final Crisis در حین انجام عملیات جان خود را از دست داده است. گوردن و دخترش در این برهه زمانی شاهد این بودند که گرین لنترن با سیگنال مخصوص بتمن برخورد کرد و آسیب زیادی به آن وارد شد؛ آن هم بعد از اینکه توسط یک نسخه از مارشن من هانتر که بعد از مرگ دوباره متحرک شده بود، مورد حمله قرار گرفت. اعضای خانواده گوردن به این قهرمان پیشنهاد کردند تا با ماشین یدکی‌ای که وجود دارد، از آن‌جا فرار کند. اما بعد از این اتفاق، خودشان درگیر یک نبرد شدند.

در خط داستانی No Man’s Land گوردن بعد از ناپدید شدن بتمن، حس کرد که به او خیانت شده است؛ حتی بعد از اینکه بتمن هویت خود را برای او فاش کرد هم گوردن همچنان از این قهرمان دلخور بود

آن‌ها در این نبرد، در مقابل نسخه‌های متحرک شده گالری شروران بتمنِ اصلی قرار گرفتند و سخت برای نجات دادن جان خود تلاش می‌کردند؛ نبردی که در گاتهام سنترال برگزار شده بود. در طی این نبرد، گوردن به واسطه یک شاتگان، کار یک قاتل سریالی به نام «ابتوار» را که در قالب یک بلک لنترن ظاهر شده بود، یک سره کرد. مدت زیادی طول نکشید که آن‌ها توسط شوالیه تاریکی فعلی، رابین، رد رابین و ددمن نجات پیدا کردند. اما مدتی بعد توسط والدین رد رابین و بتمن مورد حمله قرار گرفتند؛ گریسون‌ها و دریک‌هایی که دوباره متحرک شده بودند. زمانی‌که بتمن و رد رابین در حال مبارزه با بلک لنترن‌ها بودند، رابین اعضای خانواده گوردن را گرفت و به پایگاه زیرزمینی خودشان برد. گوردن در این زمان بیهوش شده بود؛ بنابراین هویت تمام اعضای گروه محفوظ باقی ماند. بعدها مشخص شد که آلفرد پنی ورث زخم‌ها و آسیب‌های او را بهبود داده است؛ آن هم به همراه باربارا که در بیمارستان مخفیگاه به او کمک می‌کرد.

  • The New 52:

در ماه سپتامبر سال ۲۰۱۱ بود که شرکت دی سی کامیکس به واسطه پیوستگی The New 52 کتاب‌های کمیک خود را باری دیگر منتشر کرد. در این جدول زمانی جدید، جیم گوردن هنوز هم جایگاه کمیسر را در اداره پلیس شهر گاتهام در اختیار داشت و یک کهنه سرباز دریایی محسوب می‌شد. تفاوتی که در همان ابتدا دیده می‌شد، این بود که این نسخه، سن کمتری نسبت به تجسم‌های معمول این شخصیت داشت. او همچنان آن موی قرمز رنگ و سبیل را از خط داستانی Batman: Year One داشت. او در این دوران هم با همسر قبلی خود یعنی باربارا ازدواج کرده بود. او و باربارا والدین خونی و واقعی باربارا «بابز» گوردن، ملقب به بت گرل بودند.

در طی خط داستانی Forever Evil، کمیسر گوردن وارد ندامتگاه بلک گیت شد تا بلکه بتواند رئیس این زندان را نجات دهد. زمانی‌که یک جنگ میان زندانیان تیمارستان آرکهام به وجود آمد، گوردن کمک کرد تا تمام شهروندان، شهر گاتهام را ترک کنند. در رویداد Batman Eternal، خط داستانی از جایی آغاز شد که گوردن نسبت به شلیک کردن به سمت یک مظنون غیرمسلح فریب داده شد؛ آن هم در یک ایستگاه قطار زیرزمینی. همین اتفاق منجر به این شد که قطار از ریل خارج شود و گوردن هم برای چنین کاری دستگیر شود. زمانی‌که گوردن در اسارت به سر می‌برد، پسرش به ملاقات او رفت. او ترتیبی را اتخاذ کرد تا در سلول پدر خود را باز بگذارد.

قرار بر این بود که فرصتی را برای او فراهم کنند تا او بتواند از بلک گیت فرار کند. او باور داشت که اقدامات پدرش تا حدودی به خود او ارتباط دارد؛ او حداقل به‌صورت ناخودآگاه چنین اعتقادی را داشت که گاتهام دیگر از حد خودش فراتر رفته است، دیگر نمی‌توان چنین شهری را نجات داد و تلاش‌های او برای قهرمان بودن بی‌معنی است. البته گوردن با وجود شک و تردیدهایی که داشت، تصمیم گرفت که در زندان بماند. او به این نتیجه رسیده بود که گاتهام هنوز هم ارزش نجات دادن دارد و خیلی راحت اینطور برداشت کرد که او پیر شده است و اشتباهی از او سر زده است. در طی مدت زمانی‌که گوردن در زندان بود، شرورهایی مانند پنگوئن تلاش کردند تا به او حمله کنند.

از طرف دیگر هم گوردن تلاش کرد تا با کمترین سختی، از مثال بتمن برای القا کردن ترس به زندانیان دیگر استفاده کند. این ماجرا تا زمانی ادامه داشت که او از زندان آزاد شد؛ آن هم زمانی‌که آخرین حمله به سمت شهر گاتهام انجام شد. این حمله آنقدر بزرگ و گسترده بود که همه مردم قیام کردند تا دربرابر مهاجمان ایستادگی کنند و برای برگرداندن شهر خودشان به بتمن کمک کنند؛ آن هم برای تمام کارهایی که این قهرمان برایشان انجام داده بود. بعد از نبردی که بتمن و جوکر در قسمت ۴۰ سری کتاب کمیک Batman داشتند، اینطور به نظر می‌رسید که بروس وین جان خود را از دست داده است. به همین ترتیب هم گوردن هویت بتمن را در اختیار گرفت.

او بعد از انتخاب کردن یک زره خاص که سبکی رباتی و غول پیکر داشت، تلاش کرد تا درست همانند بتمن علیه جرم و جنایتی که در شهر وجود داشت، مبارزه کند. گوردن در قالب بتمن، برای اولین‌بار در قسمت ۱ سری کتاب کمیک Divergence حضور پیدا کرد؛ یک شماره که در روز کمیک بوک رایگان در سال ۲۰۱۵ توسط شرکت دی سی کامیکس عرضه شد. در این خط داستانی نشان داده شد که گوردن توسط شرکت غول پیکری به نام Powers International حمایت می‌شد تا با مشکلی برخورد نکند. زمانی‌که او این لباس را می‌پوشید، به این نکته اشاره کرد که این «بدترین ایده ممکن در تاریخ شهر گاتهام» محسوب می‌شود. اما سرانجام قبول کرد که این پیشنهاد را عملی کند.

تنها دلیلی هم که او با این موضوع موافقت کرد، این بود که چندین منبع مختلف عنوان کردند که هیچکس نمی‌تواند شهر گاتهام را درک کند؛ درست همانند بتمن که در طی این چند سال این کار را انجام داده بود. گوردن به این نتیجه رسید که بهتر است بتمنی انتخاب شود که با سیستم کار می‌کند، به‌جای اینکه از دنیای بیرون انتخاب شود. البته بعد از گذشت مدتی متوجه شد که این دیدگاه مشکلاتی را هم به همراه دارد؛ خصوصا زمانی‌که خبردار شد که یک سری از افرادی که در گذشته دستگیرشان کرده بود، زمانی‌که آزادی مشروط داشتند، به قتل رسیدند. از طرف دیگر هم او خودش نمی‌توانست درباره این جنایت تحقیقات لازم را انجام دهد.

جیمز گوردن آنقدر روان و ذهن قوی‌ای داشت که حتی جوکر هم نتوانست به درون آن رسوخ کند و با کارهای وحشیانه‌اش این کمیسر را به مرز دیوانگی نزدیک کند

زمانی‌که کلارک کنت به شهر گاتهام آمد، گوردن موفق شد تا با سوپرمن که دیگر قدرت قبل را نداشت، ملاقات کند. کلارک به این شهر آمده بود تا درباره شواهد خاصی تحقیق کند. این شواهد درباره سلاح‌هایی بودند که در آن زمان برای استفاده علیه او در شهر گاتهام ساخته شده بودند و کلارک می‌خواست از آن‌ها سر در بیاورد. اولین ملاقاتی که بین سوپرمن و گوردن ترتیب داده شد، به یک نبرد ختم شد. زیرا سوپرمن نمی‌توانست باور کند که گوردن، بتمنِ جدید باشد. از طرف دیگر هم گوردن نمی‌توانست به سوپرمن اعتماد کند زیرا در آن زمان، این قهرمان با لوثر همکاری می‌کرد. با اینکه گوردن به توانایی‌های سوپرمن شک داشت، اما باز هم قبول کرد تا با او همکاری کند.

آن‌ها قرار بود با کمک هم، وندال سوج را متوقف کنند؛ زیرا او در تلاش بود تا یک خورشید مصنوعی را که در شهر گاتهام ساخته شده بود، به سرقت ببرد تا در آخرین نقشه خود استفاده کند. اتحادی که بین این دو قهرمان شکل گرفته بود، به گوردن کمک کرد تا شایستگی‌های مداوم سوپرمن را به‌عنوان یک قهرمان بشناسد؛ این در حالی بود که در مقابل سوپرمن هم عنوان کرد که این بتمنِ جدید، کارش را خیلی خوب انجام می‌دهد. بعد از گذشت مدتی، گوردن در طی ماموریتی با اعضای لیگ عدالت همکاری کرد تا درباره مرگ یک هیولای بزرگ تحقیق کنند. بعد از اینکه این پرونده به پایان رسید، قهرمانان به این موضوع اشاره کردند که اعتماد به نفس بتمن نسبت به توانایی‌های خودش کاملا به جا است و خیلی خوب کارش را انجام می‌دهد.

با وجود تلاش‌های خیلی زیادی که گوردن انجام می‌داد، مسائل سیاسی در این بخش باعث شد که آقای بلوم که یک شرور جدید در این دوران محسوب می‌شد، زره او را از بین ببرد و حمله گسترده‌ای را علیه شهر گاتهام به راه بیاندازد. همین اتفاق باعث شد تا بروس وین که دچار فراموشی شده بود، تلاش کند تا دوباره نقش خود را به‌عنوان بتمن به‌دست بیاورد؛ او به‌طرز کنایه‌داری به واسطه یک گفتگویی که با جوکر داشت و تقریبا آن را فراموش کرده بود، الهام گرفت تا این کار را انجام دهد. این بحران زمانی به پایان رسید که بلوم توسط بتمنی که اخیرا بازگشته بود، شکست داده شد. بتمن برای شکست دادن این شرور، از برخی از تجهیزات گوردن استفاده کرد.

آن هم در حالی بود که با متحد قدیمی خودش همکار شده بود. بازگشت بتمن واقعی باعث شد تا اداره پلیس شهر گاتهام برنامه خودش را جمع کند و گوردن را به جایگاه خود به‌عنوان کمیسر بازگرداند. گوردن بعد از این ماجراها، به این موضوع اشاره کرد که دنیا به بتمن نیاز دارد تا با کابوس‌های خود روبه‌رو شود؛ تا بلکه به این طریق انسان‌ها و مردم معمولی بتوانند یاد بگیرند که چطور می‌توانند با مشکلات عادی‌تر خود کنار بیایند.

  • تولد دوباره دی سی:

در ماه ژوئن سال ۲۰۱۶ بود که شرکت دی سی کامیکس رویداد انتشار مجدد خود به نام DC Rebirth را به راه انداخت تا به این طریق تمام عنوان‌های کمیک بوکی خود را مجدد راه‌اندازی کند. همین اتفاق باعث شد تا جیم گوردن همان نقش قبلی خود را در سری کتاب کمیک Detective Comics و همچنین سومین ولوم سری کتاب کمیک Batman ادامه دهد. در ماه دسامبر سال ۲۰۱۷ بود که دی سی کامیکس برند و خط انتشار تولد دوباره را متوق کرد. این شرکت در نظر داشت تا همه چیز را تحت عنوان یک نماد و نام جدید، در قالب دنیای دی سی منتشر کند. به همین ترتیب گوردن همچنان به همان نقش سابق خود در سری کتاب کمیک Detective Comics و همچنین سومین ولوم سری کتاب کمیک Batman ادامه داد و هیچ تغییری در آن به وجود نیامد.

جیمز گوردن یک کاراگاه حرفه‌ای و خبره محسوب می‌شود. بارها و بارها اینطور نشان داده شده که او یکی از متحدان خیلی قدیمی و وفادار بتمن است. او اغلب اوقات در ماجراجویی‌های مختلف و ماجراهای اسرارآمیز زیادی به بروس وین کمک کرده است. جیمز رئیس نیروی پلیس خودش هم محسوب می‌شود. او در مبارزه تن به تن مهارت خیلی زیادی دارد و می‌تواند با انواع مختلف سلاح‌ها کار کند؛ اینطور نشان داده شده که او توانسته در میدان نبرد، بهترین مبارز و نیروی ویژه روسی را شکست دهد. او معمولا برای دفاع از خودش هم که شده یک تپانچه همراهش دارد و اغلب اینطور نشان داده می‌شود که چند افسر دیگر هم درکنار خودش دارد.

بعد از مرگ آشکار بروس وین و بتمن، جیم گوردن آموزش‌ها و تمرین‌های بسیار سخت و زیادی را پشت سر گذاشت تا بتواند بعد از گذراندن آن‌ها تبدیل به بتمن شود؛ بتمنی که توسط شرکت غول پیکری به نام Powers International حمایت می‌شد. در عرض سه ماه، جیم گوردن توانست مقدار قابل‌توجه و زیادی عضله به بدن خود اضافه کند و سیگار کشیدن را هم کنار بگذارد. این شخصیت با فیزیک جدیدی که به‌دست آورده بود، توانست خیلی خوب دربرابر چند گانگستر مقاومت کند و به مبارزه با آن‌ها ادامه دهد. البته فاصله و حفره‌ای که بین تجربه‌های او و بتمنِ قبلی وجود داشت، باز هم باعث می‌شد که او دربرابر حمله‌های غیرمنتظره آسیب‌پذیر باشد؛ با وجود تمام توانایی‌هایی که در طی این مدت کسب کرده بود.

تجهیزات

زره بتمن: زره مخصوص جیم گوردن یک لباس تنگ و مشکی رنگ بود که یک علامت خفاش بزرگ هم در سرتاسر سینه او کشیده شده بود. این نشان با رنگ زرد کشیده شده بود که کل بدن خفاش، البته به استثنای سر آن، با رنگ مشکی پر شده بود؛ سر این خفاش با رنگ زرد پر شد که انگار دندان داشت و ظاهر جالبی به آن می‌داد. درکنار این زره یک کمربند کاربردی هم وجود داشت که جیم می‌توانست برای حمل سلاح بت رنگی خود استفاده کند. البته کمربند او به اندازه چیزی که بتمنِ قبلی داشت، کاربردی نبود و تجهیزات کمتری در خود داشت.

پوشش دیجیتال: این لباس قابلیت این را داشت که به‌صورت کامل خودش را با محیط اطرافش یک‌دست کند تا دیگر قابل تشخیص و شناسایی نباشد.

گوردن از همان ابتدا به بت گرل بودنِ باربارا شک کرده بود و حتی تلاش کرد تا با آن روبه‌رو شود اما بت گرل با کمک بتمن توانستند شواهد را از بین ببرند؛ هرچند که بعد از آن هم گوردن باز روی حرفش ایستادگی می‌کرد

متریال مولکولی: این قابلیت روی نوک انگشتان لباس جیم قرار داشت؛ یک انرژی کوچک که به واسطه انگشتان، با مولکول‌های یک شیء یا سطح نزدیک برخورد می‌کرد و عملیاتی را انجام می‌داد. این قابلیت باعث می‌شد تا آن شیء یا سطح، بعد از تماس کوچک شود. از جمله مثال‌های این توانایی می‌توان به کوچک شدن یک پنجره اشاره کرد. جیم این کار را انجام داد تا از خرد شدن یا بریده شدن شیشه آن جلوگیری کند و یک ورود مخفیانه‌تری داشته باشد. در موقعیت دیگری هم زمانی‌که جیم لوله‌های موشکی را به سمت آقای بلوم پرتاب کرده بود، او کاری کرد تا مسیر این لوله‌ها برعکس شود و به سمت خود جیم بازگردد. به همین ترتیب هم گوردن از این توانایی خود استفاده کرد تا آن را آنقدر کوچک کند که درون خودش منفجر شود و آسیب زیادی نداشته باشد.

مقاومت حرارتی: زره مخصوص جیم می‌تواند تا حداکثر دمای ۱۴۰۰۰ درجه را تحمل کند؛ پیش از اینکه دچار مشکل شود.

سلاح بت رنگی: جیم گوردن که یک دریادار قدیمی و باتجربه و همچنین مامور اجرای قانون محسوب می‌شود، ترجیح داد که به‌جای پرتاب بت رنگ شوریکنی، از تلفنگ بت رنگی استفاده کند و آن‌ها را شلیک کند؛ درست همانند بتمن قبلی. این سلاح بت رنگی، خودش یک منبع تغذیه مخصوص دارد. همین منبع تغذیه باعث می‌شود تا زمانی‌که بت رنگ‌ها پرتاب یا شلیک می‌شوند، انرژی شوکه کننده داشته باشند. جیم در زمینه استفاده از سلاح خود مهارت خیلی زیادی دارد. او می‌تواند به واسطه توانایی‌ها و تجهیزات خود، تا حد خیلی زیادی دربرابر جنایتکاران و گانگسترها مقاومت کند؛ آن هم درحالی‌که آن‌ها از سلاح‌های اتوماتیک استفاده می‌کنند.

زره بتمنی اکسو: لباس رباتیکی و اکسوی جیم، یک زره مبارزه‌ای مکانیکی، نانوفیبر و بسیار پیشرفته محسوب می‌شود. این زره المان‌های جدیدی را درون خودش دارد و اجزای آن توسط همان شرکت حامی یعنی Powers International ساخته شده است.

استقامت: زره بتمنی اکسو می‌تواند دربرابر سقوط آزاد و همچنین فرود ایستاده مقاومت کند؛ آن هم بعد از پرتاب شدن از یک چشم‌انداز بسیار بلند در شهر گاتهام. این زره می‌تواند دربرابر پرتاب شدن موجی از آجرها مقاومت و ایستادگی کند. حتی پرتاب شدن در سرتاسر شهر و برخورد کردن با خیابان هم نمی‌تواند به این لباس آسیبی وارد کند. جالب است بدانید که حتی در یک خط داستانی، یک کامیون هم تقریبا از بالا به سمت آن پرتاب شد و باز هم این زره توانست جان سالم به در ببرد.

سلاح‌های دمایی: این زره مخصوص به سلاح‌های انرژی حرارتی مجهز است.

سپر خفاشی جمع‌شونده: این زره حداقل در یکی از بازوهای خود، یک سپر جمع‌شونده دارد. این سپر توانایی این را دارد که ضربه و انفجار یک ماشین را تحمل کند؛ آن هم بعد از اینکه در طی یک نبرد با یک شرور انرژی‌دار، به سمت او پرتاب و بعد هم منفجر شد.

فرمان صوتی: این زره بعد از اینکه صدای فرمانده خود را شناسایی کند و برایش آشنا باشد، می‌تواند فرمان‌ها را متوجه شود و آن‌ها را انجام دهد. جیم گوردن با صدا کردن این زره با عنوان « Rookie» می‌تواند فرمان صوتی آن را فعال کند و کارش را انجام دهد.

قدرت خیلی زیاد: همان‌طور که از ظاهر این زره می‌توان انتظار داشت، این لباس می‌تواند چیزی حدود ۵ تا ۱۰ تن را جابه‌جا کند. این زره توانایی این را دارد که از یک کوسه کاملا بزرگ و بالغ، به‌عنوان یک سلاح استفاده کند. این زره نبرد آنقدر قدرتمند است که خیلی راحت و بدون هیچ مشکلی، با یک دست خود یک انسان کاملا بالغ و بزرگ را از روی زمین بلند کند و از روی یک پشت بام به سمت یک هلی کوپتر که در نزدیکی خودش قرار دارد، پرتاب کند.

توپخانه: این زره به ۱۰ موشک مجهز است که هر ۵ تای آن روی هر شانه قرار می‌گیرند.

EMP: این زره جذاب، می‌تواند یک بمب الکترومغناطیسی را از خودش ساطع کند.

در انتها به برخی انیمیشن‌ها، فیلم‌ها و بازی‌هایی اشاره می‌کنیم که جیمز گوردن در آن حضور داشته است:

  • انیمیشن سریالی Batman محصول سال ۱۹۶۶ تا ۱۹۶۸ با صداپیشگی نیل همیلتون
  • سریال Gotham محصول سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ با بازی بن مک‌کنزی
  • انیمیشن سریالی The Batman/Superman Hour محصول سال ۱۹۶۸ تا ۱۹۶۹ با صداپیشگی تد نایت
  • انیمیشن سریالی Challenge of the Superfriends محصول سال ۱۹۷۸ با صداپیشگی دنی دارک
  • سه‌گانه فیلم Dark Knight محصول سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۲ با بازی گری اولدمن
  • فیلم Justice League محصول سال ۲۰۱۷ با بازی جی. کی. سیمونز
  • سری بازی Batman: Arkham محصول سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۹ با صداپیشگی تام کین، ریک دی. واسرمن، دیوید کای، مایکل گو و جاناتان بنکس
  • سری بازی Batman: The Telltale Series محصول سال ۲۰۱۶ با صداپیشگی مورفی گویر
  • سری بازی Batman: The Enemy Within محصول سال ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ با صداپیشگی مورفی گویر

امید وارم از خواندن این مقاله لذت برده باشید از شما بخاطر همراهی با ما سپاسگزاریم

بت‎منگاتهامکمیسر گوردنگوردنمتحد
غرق در افکار بی انتها با نتایج نامعلوم ...
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید