ASDR_STUDIO
ASDR_STUDIO
خواندن ۲ دقیقه·۳ سال پیش

دیدار یار غایب دانی چه ذوق دارد ابری که در بیابان بر تشنه ای ببارد



به نام حکیمی که داده اش نعمت
و نداده اش حکمت است


فرزندم  در اینده چه کاره هستی؟ مهندس، خلبان، پزشک، پلیس و... و... و..
از همان ابتدا کار، اینده نگری، بلند پروازی و داشتن هدف را به ما یاد دادن!
   «اما مسئله اصلی هم همین است که ما هدف و مقصد را می دانستیم ولی هدفدار به مقصد نگاه کردن را نه!؟» و این شد شالوده اینکه، برای مایی که روشنی چراغ مهتابی و لامپ صد را پسندیده ایم، غروب افتابی که می دانستیم روزی دوباره طلوع می کند را فراموش که نه (اخر کسی که چیزی را فراموش کرده است روزی به یاد خواهد اورد) در واقع empty the recycle کردیم.
  اینکه همه گناه این بحث را گردن خودمان بیندازیم بی راه نیست اما کمی نامردی است.
حکایت ما، حکایت ان سربازان مربع، دایره، مثلث ب صورتی است که نمی دانستند چرا و برای چه ولی فقط شب را به امید روز و روز را به امید شب سپری می کردند در صورتی حتی نمی دانستن قانون و نظامی که در ان کار می کنند متعلق به چه کسانی است و گاها در این سیستم فساد هم می کردند.(تحلیل سریال بازی مرکب)

...............................
این ها را گفتم که بگویم ثروت این صاحبان این سیستم انقد می دانند که چرا افتاب غروب کرده؟ چگونه یار می گیرد و حتی همین ها جلو بیرون امدن افتاب از پشت ابر را گرفته اند.
  برای ما هم  اهمیتی ندارد. که اولین قومی هستیم که فهمیدیم
دنیا و زیبایی هایش می تواند با حضور افتاب، لطافت و حیاتی بی بدیل بیند، زیبایی و لطافتش انقدر زیاد بود که ادم (ع) با وسوسه ای سیب (یا گندم) بردا‌شت!
از وارنگی منی که نم زدم ایا به تنهایی با گفت جملاتی که نمی شود انحنای فضا و زمان یا کشش سطحی برای استقرار خورشید ایجاد کرد؟
مفاهیم و قصه های من که نتوانست اما شاید  بوی فقر، نبود عدالت، شمشیر ظلم و خراشی که فساد بر یک جامعه ایجاد می کند ذوقمان برای قدقامت نمازش که می گویند 25 قسمت را به علم اگر توانسته باشیم ان دو قسمت را کشف کنیم می افزاید.

علی صدور

ASDR_STUDIO








با علم شما محدود خواهی بود! تخیل کنید تا نامحدود شوید
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید