دینی که ژاپنیها دارند و دینِ ملیِ آنها محسوب میشه البته نمیشه بهش گفت دین ملی چون بسیاری از عناصری که داره از چین و هند(دین بودا) میاد.منظور از دینِ ملی دینیست که یه قومِ خاص آن را دارند و ادعایِ جهانشمولی ندارد.شینتوها عقیده دارند که ارواحِ بیشماری در دنیا وجود دارند و به این ارواح «کامی» میگویند.این ارواح یا کامی ها قادرِ به انجامِ کارهایِ زیادی هستند.شینتوها میگویند که در این دنیا هیچ نبوده و سپس اولین کامی به نامِ«آمِنومیناکانُشی» خود به خود بوجود آمده و او روحِ ستاره شمالیست.ستاره شمالی در موقعیتی در آسمانِ شب است که وقتی زمین به دورِ خودش میگردد این ستاره به نظر ثابت میرسد در حالی که به نظر میرسد که بقیه ستارگان در حالِ چرخیدن به دورِ زمین هستند.البته این خطایِ چشم است و زمین به دورِ خودش میچرخد و این ستاره در جهتِ شمالِ آسمان است.آمِنومیناکانُشی جهان را بوجود آورده است و او روحِ ستاره شمالیست و یعنی در ستاره شمالی جای دارد ولی البته میتواند در اشیاء دیگر نیز حلول کند(وارد شود).از دیدِ شینتوها اگر جسمی و یا حیوانی بتواند احساسِ شگفتی را در انسان ایجاد کند این نشانه این است که یک کامی در خود دارد و این شئ میتواند که یک درخت،یک صخره و یا یک کوه باشد.آمِنومیناکانُشی و دو کامی دیگر یعنی تاکامیمومسوبی و کامیموسوبی معروف به «کامی»های خلقت(Kotoamatsukami)،جهان و کامی های دیگر را بوجود آوردند.دو کامی به نامِ «ایزاناگی» و«ایزانامی» مامور شدند با نیزه هایی که به آنها داده شده بود سرزمینهایِ جدیدی را خلق کنند و آنها با نیزه آبهای دریا را به هم زدند و وقتی آن را برداشتند و حرکت دادند قطراتِ آبی از آن چکید و وقتی تا آخرین قطراتِ آن از نیزه چکید جزیره بزرگی در دریا ظاهر شد و آنها در جزیره زندگی کردند و یک کاخ هم خلق کردند و در این کاخ یک ستونِ بزرگ وجود داشت و وقتی آرزو کردند که بچه دار شوند شروع به اجرای مراسمی کردند که در طیِ آن کامی مرد(ایزاناگی) به سمتِ چپ و کامی زن(ایزانامی) به سمتِ راست به دورِ ستون میچرخیدند و هرگاه به هم میرسیدند کامی زن به کامیِ مرد سلام میکرد و با اینکار آنها دو بچه بدست آوردند و این دو بچه درواقع دو جزیره بودند.از دیدِ شینتوها یک صخره میتواند یک روح یا کامی داشته باشد و یک کامی میتواند یک جسم مثلِ یک جزیره داشته باشد و آن دو کامی دیدند که آن دو جزیره بد بودند و به آن صورتی که میخواستن ایجاد نشده بودند و آنها فهمیدند که مراسم را طبقِ قوانینِ صحیحِ طبیعت اجرا نکرده بودند.منظور از قوانین روشهاییست که شینتوها باور دارند که با انجامِ آن روش ها میتوانند نظرِ کامیها را جلب کنند و البته خودِ کامی ها هم براساس همین قوانین میتوانند در کارها دست ببرند.مثلاً در ادامه داستان این دو کامی این بار دوباره مراسم را اجرا کرد ولی اینبار این کامی مرد بود که اول سلام کرد و به این ترتیب هشت جزیره بوجود آمد که همان جزایرِ ژاپن است و آنها چند کامیِ دیگر نیز بوجود آوردند اما در جریانِ اینکار کامی زن مُرد و درواقع آنها میخواستند که برخلافِ قوانینِ طبیعت کارهایی انجام دهند و این باعثِ تولدِ خدایِ آتش توسطِ کامیِ زن شد و همین باعثِ مرگِ کامیِ زن شد و کامی مرد نتوانست با همه تلاشی که کرد همسرش را زنده کند و او تلاش کرد به دنیایِ زیر زمین برود(یومی) و بعد وقتی که او چهره همسرش را دید فهمید که او دیگر نمیتواند به دنیایِ زنده ها برگردد چرا که اینکار نیز برخلافِ قوانینِ طبیعت بود پس مرد به جزیره بزرگِ خودش بازگشت و در اینجا بود که آماتراسو یا الاهه خورشید از چشمِ چپِ او متولد شد و الاهه ماه تسیوکومی از چشمِ راستش بوجود آمد و سوسانو یا خدایِ طوفان از بینی اش ظاهر شد.
شینتو ها کتابِ مقدس ندارند ولی حداقل از 2600 سالِ پیش وجود داشتند اما در قرنِ 8 پس از میلاد یعنی حدود 1300 سال پیش داستانهای مربوطِ به خلقتِ جهان و خلقتِ ژاپن در کتابی به نامِ کوجیکی جمع آوری شده.شینتوها عقیده دارند که انسانها باید کاناگارا که قانونِ نظمِ طبیعت است را درک کنند تا سعادت را بدست آورند،آنها قوانینِ نظمِ طبیعی را در چیز دیگری غیر از قوانینِ علمی میبینند و درواقع منظور آنها درکِ دنیایِ کامیهاست و اینکه آنها چطور بر زندگی انسانها و طبیعت اطرافِ ما تاثیرمیگذارند مثلاً رعایتِ یکرنگی،شرافت و خلوصِ نیت باعث میشود که کامیها اجازه دهند که با آنها ارتباط برقرار کنیم و خواسته هایمان را از آنان بخواهیم.اعمالِ بد،دروغگویی و قتل موجبِ خشمِ کامیها میشوند مثلاً اگر کسی بمیرد و به روحِ او احترام لازم گذاشته نشود و مراسمِ دینی برایِ او برگذار نشود ممکن است کینه افرادِ زنده را به دل بگیرد و آنها را آزار دهد.روحِ انسان هم میتواند به کامی تبدیل شود.البته شینتوها سرنوشتهای مختلفی را برایِ روحِ مردگان قائل هستند.بعضیها میگویند که روحِ انسان بعد از مرگ به جهانِ زیرین(یومی) که مربوطِ به مردگان است منتقل میشود و این جهان توسطِ یک رود از عالمِ زندگان جدا میشود.بعضیها به وجودِ یک بهشت برایِ ارواحِ افرادِ خوب باور دارند و بسیاری از شینتوها معتقدند که افرادِ مرده تبدیل به کامی میشوند و قدرتِ تاثیر بر زندگیِ افرادِ زنده را دارند و به این جهت شینتوها برایِ افرادِ مرده خود زیارتگاههایی میسازند که معمولاً خانگی هستند.حال طبقِ قوانینِ نظمِ طبیعت یا کاناگارا مردم برایِ ارتباط با این کامی و اجابتِ دعاهایشان به درگاهِ آنها باید پاک(طاهر) شوند.و اینکارا با انجامِ اعمالِ خاصی به نامِ نذر کردن و هدیه هایی که به زیارتگاه ها میبرند صورت میگیرد و آنها محلِ کارشان را هم توسطِ روحانیونِ شینتو طیِ مراسمِ خاصی که هرساله محلِ کارشان را تطهیر میکنند آنها را متبرک میکنند و ژاپنیها فروشگاه هایِ زنجیره ای یا اتوموبیلهای صادراتیشون رو متبرک میکنند یعنی که باعث شود مثلاً چیزی بهتر کار کند و سودِ بیشتر و زیانِ کمتری و خیرِ بیشتر و شرِ کمتری به ما بدهد و همه اینها قوانینِ نظمِ طبیعت یا کاناگاراست(کاناگارا رو میشه چیزی معادل حق در اسلام و آرتا(ریتا) در دینِ کهنِ ایرانی-هندی ببینیم).در واقعِ کامیها در امورِ دنیا دخالت میکنند و در اصل امورِ دنیا در دستِ آنهاست(ولایتِ تکوینی که در اسلام آن را متعلق به خداوند یکتا میدانیم در اینجا دستِ هزاران کامی(روح) است) و کاناگارا به شینتوها میگوید که به چه روش هایی با جلبِ نظرِ کامی و جلوگیری از خشمِ آنها این امور را به نفعِ خود تغییر داد.کلمه کاناگارا به معنی راهِ تجلیِ کامی است و اینکه کامی به چه روشی خود را به ما نشان میدهد و خودِ کلمه شینتو به معنی راهِ خدایان است.زیارتگاه ها و معابد شینتو فرق دارد.معبد به جایی میگویند که در آن خدایی عبادت میشود و این خدا در هرجایی هست و حضورش به محلِ آن معبد محدود نمیشود و شینتوها برایِ عبادت در آن محل حاضر میشوند اما زیارتگاه جاییست که خودِ آنچیزی که عبادت میشود درآنجا حضور دارد و درجایِ دیگری حضور ندارد و اگر هست نمیتوان مستقیم با آن صحبت کرد و یا حداقل در موردِ دینِ شینتو چیزی شبیه به این است.البته اگر واقعاً بشود به آن گفت دین.چون شباهتهای زیادی با ادیانِ ابراهیمی که ما به آن میگیم دین ندارن و البته بسیاری از این چیزایی که من گفتم در اصل به عنوانِ دین دیده نمیشوند مثلاً شینتوها همزمان میتوانند بودایی هم باشند و در ژاپن بسیاری از مردم بودایی بودند اما همزمان شینتو هم بودند و بینِ شینتو و دینِ بودا تمایزی قائل نمیشدند در صورتی که یک مسلمان نمیتواند همزمان هم بودایی باشد و به تناسخ و نیروانا(نابودی روح و خلاصی از چرخه حیات) باور داشته باشد و همزمان به روز قیامت و قضاوتِ نهایی خداوند و بهشت و جهنم هم باور داشته باشد و هم میتریه را منجی خود بداند که پیامِ بودا را میرساند و هم به مسیح و مهدی موعودی باور داشته باشد که در نبردِ آخرالزمان(آرماگدون و قرقیسیا) بسیاری از انسانها(کُفار) را میکشند تا که حکومتِ جهانی ایجاد کنند و این در دیدِ ادیانِ ابراهیمی امری ناممکن است.بگذریم.البته معمولا نمیتوان گفت که آنها که به زیارتگاه میروند واقعاً باور دارند که آن خدا یا کامی واقعاً فقط آنجاست ولی با توجه به اینکه انسانها رَنجِ سفر به آنجا را میکشند تا خواسته های خود را به کامیها بگویند به نظر میرسد که آنها فکر میکنند که خدایانِ آنها در آنجا حضور دارند و یا در آنجا حضورِ پررنگ تری دارد و یا توجه ویژه ای به آن مکان دارد.در دین شینتو عقیده براین است که کامی ها در جاهای بخصوصی بطورِ موقتی مستقر میشوند مثلاً در یک کوه و یا یک آبشار و یا یک صخره و زیارتگاه هایِ شینتو هم در همین محل ها ساخته میشوند و در این محل ها اجسامی هم استفاده میشود که باور دارند آنها کامیها را به سمتِ خود جلب میکنند،اجسامی مانند شمشیر و تزئیناتِ معبد،یک عروسک و طنابی که کاغذهایی از آن آویزان است و از همه بیشتر آینه و به این ترتیب میشود که زیارتگاههای قابلِ حمل یا هوکورا هم ساخت که رویِ دو تیرِ چوبی رویِ دوشِ مردم در جشنواره ها حمل میشود و همچنین میشود در هر خانه ای زیارتگاه و نمازخانه ای ساخت که معمولاً محلِ استقرارِ کامی در آنهاست که یک آینه مُدَوَر است که به این نمازخانه های خانگی «کامیدانا» میگویند.این کامیداناها را در زیارتگاه هایِ محلی میفروشند و در همانجا طیِ یک مراسمِ مذهبی کاری میکنند که بخشی از کامی آن زیارتگاه و یا کامیِ موردِ نظرِ خریداری شده که معمولاً یک کامیِ مخصوصِ شغلِ خریدار است به کامیدانایی که میخرد منتقل شود.البته زیارتگاه ها تکه هایی چوب و کاغذ و شیشه را هم میفروشند که به آنها اُفُدا میگویند که رویِ آنها اسامیِ کامیها نوشته میشود و بعنوانِ طلسم در برابرِ حوادثِ ناگوار بکار میرود و آنها را در خانه ها و در کامیداناها نگهداری میکنند و بعدِ یکسال که اثرشان از بین رفت باید جایگزین شوند و الان حتی طلسم هایی برایِ پیشرفت در رانندگی و کسب و کار و تحصیل هم میسازند و محوطه زیارتگاه هایِ شینتو درخت و گل و گیاه زیادی دارد و ساختمانِ چوبی دارد.ژاپنیها در مقابلِ درِ ورودی تعظیم میکنند و سپس به سمتِ یک حوض میروند و با ملاقه ای آب برمیدارند و از آن برایِ یک مراسم برایِ تطهیر کردن خودشان استفاده میکنن برای ورود به معبد شینتو و روحانیون شینتو براساس تعالیم شینتو یک دوره سختی دارند که در آن غذایِ کمی میخورند و بسیار کم میخوابند و حمامِ آبِ سرد میکنند و مکرراً دعاها و جملاتی را تکرار میکنند و به این وسیله هرچه بیشتر پاک میشوند و بدنشان آمادگیِ اقامتِ کامیهایی را پیدا میکرد که در اطراف پرسه میزدند و بعد در آنجاست که کامی ها به سراغشون میایند و آنها وارد حالتِ خلسه میشوند یعنی حالتی که شخص محیطِ اطرافش را خوب درک نمیکند و در عوض چیزایی در نظرِ او میاید و احساساتی به او دست میدهد که اطرافیانش که از آن بی اطلاعند و برایشان قابلِ درک نیست و آنها میتوانند در این مراسم ها تا 7 دستیار هم داشته باشند.و مردم هم دورِ آنها جمع میشوند تا یسری سوالاتشان را از آنها بپرسند و در این حالتها خدایان و کامیها رو مشاهده میکنند.از سال 1868 میلادی با دین شینتو ژاپن را باهاش متحد کردن و شینتوها از زمان قدیم اعتقاد داشتند که پادشاه(تِنو) ژاپن از نسلِ اولین پادشاه ژاپن شاه جیمو هستن و شاه جیمو هم نوه آماتراسو،الاهه خورشید بود و به این ترتیب پادشاهانِ ژاپن از نسلِ خدایان بودند و آکیتسوکامی یا خدای در بدنِ انسان خوانده میشد.(چیزی مشابه چیزی که ساسانیان در مورد خودشان ادعا میکردند و در سکه هایِ ساسانی ضرب میشد که آنها چهراز ایزدان دارند و از نسلِ خدایانِ ایرانی هستند).با اینحال در اکثر تاریخ شاه ژاپن عملاً قدرتِ زیادی نداشت و در اصل دایمیوها یا حاکمانِ محلی قدرت داشتند که البته در طول دوران هزارساله ای سردارِ قدرتمندِ نظامی به نامِ شوگِن(معادل کلمه امپراتور) توانست با قدرت این افراد را کنترل کند و اسماً از طرفِ شاه ژاپن آنها را مطیع خود کند که البته ما چند خاندانِ شوگِن داشتیم که آخرین آن خاندانِ توکاگاوا بود اما از 1868 به بعد شاه مِیجی قدرت بسیار زیادی بدست آورد و دست به تبلیغاتِ بسیار زیادی زد و آماتراسو را خدایِ جهان دانست و آماتراسو در نقشِ پرچمِ ژاپن هست به صورتِ قرصِ خورشید و به این صورت بود که دینِ شینتو حالت دین پیدا کرد و تبدیل شد به چیزی مشابه دین مثل ادیانِ ابراهیمی.