میلاد
میلاد
خواندن ۴ دقیقه·۳ سال پیش

از شغل رسمی استعفا دادم تا زندگی کنم


پنج روز پیش از کارم که بصورت رسمی استخدام بودم انصراف / استعفا دادم و تصمیم گرفتم وارد یک حلقه  که منجر به روزمرگی مادام العمر میشه نشم و تا روز مرگم از کتاب ها ، تکنولوژی ها و مکانهای دیدنی دنیا لذت ببرم و زندگی کنم بخاطر علایق ام نه بخاطر هیچ چیز دیگه ای ...

بماند که این چند روز من حجم زیادی از طعنه های احمقانه و شاید دلسوزانه را تحمل کردم که باور نمی کردند یک کار رسمی را کسی بیخیال شود.! کسی که هیچ پشتوانه مالی ندارد.

دلم میخواست یکی بود که باهاش کمی درد و دل میکردم و از سختی این روزها که اجازه نمیده تمرکز داشته باشم و کار درست را انجام بدهم میگفتم... از اینکه ترجیح میدم جایی کار کنم که محیط و فضاش علمی و کاملا دوستانه همراه با تعامل سازنده باشه، بدور از ساختار های مسخ آدم فروشی برای خود شیرینی و یا تصاحب جایگاه و غیره ، کاش یکی بود که  مشورت می داد بعنوان یک دوست و شاید کمی کمکم می کرد تا زیر این حجم از اتفاق راهم را بهتر پیدا کنم.

دوستی که در زمینه کامپیوتر هم سطح خودم و یا بیشتر از خودم باشه ( منظورم یک دوست صمیمی  و نه همکاری که علاقه ای به اشتراک گذاری آموخته ها نداره ! ) ندارم متاسفانه و مابقی دوستان هر کدام در یک رشته دیگر تحصیل می کنند.

# من میدانم که Self Study خواندن خیلی خوبه ولی یک جایی  این کمبود و نبود به اشتراک گذاشتن تجربه ها و آموخته ها اذیت کننده است.

با این وجود برگشتم به آغوش بهترین همدم و محرم ام در تمام طول عمرم و شروع کردم به مطالعه و مطالعه هر چه بیشتر برای بدست آوردن اعتماد بنفس مجدد همراه با تمرکز، در این مدت هم چندین کتاب خواندم و تا حدود قابل قبولی کمک کننده بود و هست و خواهد بود. این چند کتاب باعث شد که تصمیم جدیدی بگیرم و با خودم عهد کردم که در طول یک سال این تصمیم را عملی و بعد از پایان مهلت یکساله یک خود ارزیابی از وضعیت عملکردم داشته باشم.

در کنار و همراه این تصمیم یک حرفه را برای ادامه حیات در دنیای کامپیوتر برای خودم انتخاب کردم و آن فهمیدن کامل ساختار زیرین، عملکرد هر یک از فیچر ها و سینتکس زبان ++C هستش ( من تقریبا با چندین زبان مثل سی پلاس ، سی شارپ ، پایتون و ...  برنامه‌نویسی کردم اما خب اینکه عمیق بشی یک بحث دیگه است.آموزش هدفمند زبان سی پلاس پلاس را دنبال کنم تا بتوانم بهترین ابزار ها و تحلیل ها را انجام بدهم.

این کار مستلزم حذف کردن یکسری از عادات بد و شاید خوب هستش ( عادات خوبی که به درد من نمی‌خوره و باعث میشه توانم تحلیل بره و شاید احساساتی بشم چرا که بشدت احساساتی ام مثل موسیقی که مصداق بارز اخلالگری در عملکردمه ) و در کنار آنها اضافه کردن یکسری عادات بد یا خوب که باعث بشه من در تصمیم امسالم مصمم تر و جدی تر عمل بکنم تا انشالله به یک نتیجه عالی برسم :)

نقاط ضعف و قوت موجود :

  • شخصا قدرت درک بالایی نسبت به مسائل دارم و تقریباً تمام مباحثی که در کامپیوتر خواندم را کاملا میتوانم تحلیل کنم، نقطه مقابل این خصیصه خوبم حافظه ذخیره سازیم هست که بشدت ضعیفه و بازم جا داره تکرار کنم که به شدت ضعیفه، تنها مواردی را که میتوانم ذخیره کنم دو ویژگی دارند ، یک کاملا درک شده باشند،  بدون هیچ ابهام و ایرادی و دوم اینکه چندین بار از آن استفاده کرده باشم در این صورت نه تنها با گوشت ، پوست و استخوان آن را میفهمم بلکه توان تعمیم دادن آن به دیگر تکنولوژی ها و یا حتی دیگر علوم ( فلسفه )  را نیز دارم.
  • مورد دوم علاقه خاصی به  تکنولوژی ها و استفاده از آنها دارم و این از جهاتی خوب و از جهاتی باعث میشه که من برای یادگیری آن  از شاخه ای به شاخه دیگه منتقل بشم و باعث میشه تمرکزم از روی موضوع حال برداشته بشه.

کارهایی که می‌خوام انجام بدم برای سی پلاس پلاس :

برنامه ای که چیدم برای پیشرفت در برنامه نویسی خیلی ساده است اما بنظرم عملیه و می‌تونه نتیجه بخش باشه.

  • مطالعه کتب ابتدایی تا حرفه ای سی پلاس پلاس.
  • مشاهده ویدیوهای آموزشی زبان سی پلاس پلاس.
  • مشاهده ویدیو کنفرانس های موجود در یوتیوب و سایت ها.
  • مطالعه در مورد نوشتن کد تمیز.(Clean Code)
  • نوشتن پروژه محور چند برنامه و تعامل با گیت هاب.
  • شرکت در کنفرانس ها و وبینارهای مرتبط با سی پلاس.
  • مشاهده سورس کد دیگران و سعی در بهتر کردن سورس.
  • تلاش برای یافتن یک یا چند تیم سی پلاس پلاس برای کد نویسی اشتراکی یک پروژه.(بنظرم خیلی مهم و کمک کننده است)

یکی از کارهایی که میتونم برای بالا نگه داشتن انرژی ایم انجام بدم پیدا کردن دوستانی هست که علاقه مند به برنامه نویسی هستند و چه بهتر اگر سی پلاس کار باشند.

و حتما در طول زمان این فرایند دست‌خوش تغییرات خواهد شد.

با تمام این تعاریف و زیاده گویی ها خواستم یک متنی  از این وضعیت بنویسم تا هر زمان که احساس کردم نیاز به یک انگیزه برای حفظ و ارتقا ساختار زندگیم دارم به این مطلب نگاهی بندازم و به یاد بیارم که سه ماه بصورت رسمی کار کردم و بعد با درخواست خودم استعفا دادم برای اینکه زندگی را زندگی کنم بدون اینکه ذهنم درگیر روزمرگی های اطرافیانم باشه ، برای اینکه کتاب ها خیلی چیزها بهم یاد دادند و خواسته ام و هدفم واقعا زندگی کردن به معنای حقیقی کلمه است.

« اگر روز های عمر شما پر از برنامه و وظیفه هایی باشد که برای دیگران انجام می دهید شما در بهترین حالت یک برده هستید.»


سپاسگزارم از وقتی که گذاشتید و مطالعه کردید. :)

برنامه نویسیسی پلاس پلاس
دیونه فلسفه،علوم روانشناختی،مدیریت،امنیت،لینوکس و کلی چیز های لذت بخش دیگه :). Telegram : @AloneAmongBooks
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید