ویرگول
ورودثبت نام
Asra.p
Asra.p
خواندن ۲ دقیقه·۱ سال پیش

گام بیست و یکم : ابن مشغله

این نخستین بار نبود که به سراغ کتابی از نادر ابراهیمی می رفتم . سالها پیش یک عاشقانه آرام چنان درونم رسوخ کرد که مطمئن شدم دیگر چارلز دیکنز نویسنده محبوبم نیست بلکه نادر ابراهیمی است.

دلیل آنکه دیگر زیاد از او نخواندم این بود که بگذار به آن بینش برسم که تماما بتوانم نوشته های اورا درک کنم ‌ و با گذشت سالها من بارها برای درک آثار او به تقلا می افتادم و هنوز می توانم بگویم هیچ نمی دانم . تنها می دانم که او مشق زندگی می دهد . او آنگونه زیست که دوست داشت و دورنمای زندگی او ما را به این فکر وا میدارد که با این همه نبوغ او مشکلی نداشت.

اما مسئله اصلی اینجاست که او برای جهان ما زیادی بزرگ بود و درک نشدنش تقصیر ماست . او در ابن مشغله از خود می گوید و باورهایش. باورهایی که اگر آنها را نداشت می توانست یک میلیارد عوضی یا یک آدم دورو شود .ابتدا از پدرش یاد می کند که اوکسی است به او رسم چیره شدن بر زندگی آموخت . پدر نادر او را به کارهای سخت می گماشت و او از آن همه کارسخت چیز مهمی آموخت . اینکه آنقدر توانایی دارم که در برابر چم وخم های زندگی سرخم نکنم و با مهارت هایم نون بازوی خودم را بخورم و منت از کسی نکشم . آزاده زیستن او ستودنی است .

بخش مورد علاقه من این قسمت است:

و البته این جمله داستانی زیبا دارد که خواندن کتاب گویاتراست تا آوردن آن اینجا.

با حوصله کتاب خوانده شود و با تامل در جملات . کتابی نیست که سرسری از آن گذشت . هرچندحجمش کم است اما پیچیدگی نثر و درک آن زمان زیادی می برد


درنهایت به کسانی که زندگی نامه و آثار نادر ابراهیمی علاقمندند توصیه می شود .حتی به آنان که از چم و خم زندگی به تنگ آمده اند هم توصیه می شود چرا که این کتاب مرهمی است بر دردها .



ابن مشغلهزندگینادر ابراهیمیکتاب
در جستجوی حقیقت
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید