واقعا قشنگ بود . شاید کلمات در مواجه با احساسات سرچشمه گرفته از این کتاب دچار خمودگی بشن و توان گفتن حق مطلب را نگفته باشند .
شاید این زندگی ما باشد . این داستان زندگی ما . امیدوارم روزی ما آن لبخند باشیم . لبخندی که گویای آن همه خوشبختی است شاید که دیگران اینطور فکر نکنند.
آیا تا به حال برایتان پیش آمده که زندگی شخصی را ببینید و برای او افسوس بخورید که تا به حال او بدبختانه زیسته است . خب باید بگویم این به هیچ کدام از ما مربوط نیست چون ما درون آن را نمی بینیم . حقیقت با حواس با دیدن شنیدن و .. قابل رویت نیست .
این کتاب مزه شیرتوت فرنگی برایم داشت. چیزی که لبخندرا به لبم می آورد . برای شما چه مزه ای داشت؟
لوسیل واقعا ستودنی است . شاید اگر در زندگی مان لوسیل را داشتیم ، توقعات او، امید او، شادی او شاید بتوانیم زندگی را پذیرا باشیم وبا آغوش باز آن را بپذیریم . امیدوارم آن روز نزدیک باشد که لوسیل زندگی خودم وعزیزانم باشم.
لوسیل واقعا ستودنی است . شاید اگر در زندگی مان لوسیل را داشتیم ، توقعات او، امید او، شادی او شاید بتوانیم زندگی را پذیرا باشیم وبا آغوش باز آن را بپذیریم . امیدوارم آن روز نزدیک باشد که لوسیل زندگی خودم وعزیزانم باشم .
خوندن کتاب هایی مثل ابن مشغله، فراتر از بودن، بانو و چهل نامه کوتاه به همسرم مرا به فکر فرو می برد که آیا روزی خواهیم توانست چنین نور امیدی در زندگی عشقمان باشیم؟
این عجیب است که احساسات و تفکری که از یک داستان گرفته ای از خود آن داستان طولانی ترشود به طوری که بازهم بخواهم بنویسم . برای من که اینگونه بود .
در کل برای همه توصیه می شود .