Atefe
Atefe
خواندن ۲ دقیقه·۶ سال پیش

از دریاچه ژنو تا دانشگاه ای پی اف ال سوئیس

دریاچه ژنو سوئیس
دریاچه ژنو سوئیس

یک بعد از ظهر تابستونی خیلی گرم در لوزان سوئیس بود. شانس آوردیم یک پارکینگ خوب دقیقا رو به روی دریاچه پیدا کردیم. پارکینگش برای ورود و خروج، در اتومات و چراغ سبز و قرمز داشت. و بعد از ورود هم تعداد جای خالی در هر طرف رو بهت نشون میداد. مثل بقیه پارکینگ ها لازم نبود بری کل پارکینگ رو دور بزنی تا یه جای خالی پیدا کنی! بالای محل پارک هر ماشین هم یک چراغ و حسگر نصب بود که وقتی خالی بود، سبز و بعد از اینکه پارک میکردی قرمز میشد! اینجوری جای خالی توی هر ردیف رو هم راحت پیدا میکردی و از طریق همین حسگر، جاهای خالی و پر، شمرده و در ورودی نشون داده میشد.

سرویس بهداشتی اش هم خیلی تمیز و مرتب بود و موقع ورود ما یک آقای کت شلوار پاپیونی‌، مشغول نظافت بود و همه جا رو دستمال و طی کشی و ضد عفونی میکرد!

دریاچه ژنو، بین قسمت غربی سوئیس و بخش اویان فرانسه قرار گرفته و شهر لوزان در کناره ی این دریاچه هست.

اسکله قشنگی بود، تعدادی قایق لنگر گرفته بودند، بعضیا در رفت و آمد بودند. مردم هم کنار اسکله نشسته یا ایستاده بودند. بعضی ها در انتظار قایق و کشتی، بعضی ها هم برای تماشا و تفریح اومده بودند و به پرنده ها غذا میدادند. کلی غاز و قو و مرغابی داشت که منظره ی دریاچه و اسکله رو خیلی قشنگتر کرده بود.

بعد از ظهر داغی بود اما بچه ها توی پارک اسکله، بازی کردند و گشتی زدیم و بستنی خوردیم که کمی خنک بشیم و رفتیم به سمت ماشین.

مقصد بعدی مون، دانشگاه ای پی اف ال بود که یکی از بهترین دانشگاه های دنیاست و آدم های بااستعداد زیادی از سراسر دنیا و همین طور خیلی از نخبه های ایرانی اونجا بودند و هستند.

خلاصه دیدن همچین دانشگاهی حتی از بیرون، برامون جالب بود.

دانشگاه ای پی اف ال سوئیس
دانشگاه ای پی اف ال سوئیس

از اونجایی که شنبه و آخر هفته و همچنین تابستون بود. فضای دانشگاه و اطرافش کاملا خلوت بود. نکته ی جالب و متفاوت دانشگاه های اروپا با دانشگاه های ایران اینه که محوطه و ساختمان ها توی فضایی خاص یا پشت دیوار ها محصور نیستند. کلا دیوار یا در ورودی و یا کنترل ورود و خروج و ...وجود نداره. بنابراین به راحتی، توی محوطه و بین ساختمان های دانشگاه چرخی زدیم و کمی از درس خوندن توی این دانشگاه و مغزها و نخبه هایی که به اونجا میان حرف زدیم؛ ابراهیم هم داشت می رفت توی رویای رفتن به EPFL برای مقطع بعدی! که من سریع وارد عمل شدم؛ مثل یک زن فداکار سریع شیرجه زدم و نذاشتم توی رویاش غرق بشه و گفتم: خداییش دیگه حوصله ندارم کشور عوض کنیم!!!

چند تایی عکس گرفتیم و راه افتادیم به سمت کمپ بازل( یکی از شهر های سوئیس که در نزدیکی مرز آلمان و سوئیس قرار دارد).

https://t.me/rozy_rozegary_Sweden

✍ عاطفه

دریاچه ژنوخاطرات سفر به اروپاسفر به سوئیسدانشگاه ای پی اف ال سوئیس
خاطرات و مشاهدات زندگی ام در سوئد را اینجا می نویسم، برای خودم و همه ی کسانی که از خواندن و نوشتن و دانستن، لذت می برند.
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید