عطیه نوری
عطیه نوری
خواندن ۵ دقیقه·۴ سال پیش

تمامی تقصیرها بر گردن تحریم‌ها نیست

نگاه سعید لیلاز به تاثیر پدیده تحریم بر هنر و فرهنگ ایران

روزنامه‌ی سینما ـ گفت‌وگو با سعید لیلاز
روزنامه‌ی سینما ـ گفت‌وگو با سعید لیلاز

تحریم ویروس‌ است. نفوذ این ویروس بر جان جوامع ضعیف و خلل‌مند آسان‌تر اتفاق می‌افتد و در پس آن بر مهیب آتش شکاف اقتصادی در جامعه ‌دمیده می‌شود. زمانی که با فاصله چندساله از گذشت چنین عارضه‌ایی می‌ایستیم و از دور به ویرانگری‌های آن می‌نگریم، متوجه نفوذ و اثر آن بر ارکانی از جامعه خواهیم شد که در بوران این اتفاق چندان مورد توجه و اهمیت نبودند. دوران تحریم و خالی شدن سفره‌ها، آنچیزی که کسی طلب نمی‌کند فرهنگ است. سالن سینماها و گالری‌ها و صحنه‌ها در این بوران سرد و کم فروغ دوران حضیض خود را طی می‌کنند، و تنها حضور فیلم‌هایی بر پرده، بوم‌هایی بر دیوار یا سازهایی بر صحنه کافی است تا خیال‌ها راحت شود که حال هنر و فرهنگ‌مان خوب است و دیگر نمی‌پرسیم این کدام دسته و رده هستند که حتی در سرطان اقتصادی هم آخ نمی‌گویند. پیش از آغاز تحریم‌ها تحلیلگرانی این چاله اقتصادی را پیش‌بینی کرده بودند، این افراد امروز درباره مسیر گذار از آسیب‌های وارده همچون دولتمردان خوشبین نیستند. در این میان تحلیل‌های سعید لیلاز از راه طولانی پیش‌رو برای دستیابی به بهبود اقتصادی و کمرراست کردن از زیر بار تحریم‌ها شنیدنی است.


زمانی که صحبت از تحریم‌ به میان می‌آید بلافاصله در آینه اقتصاد و معیشت مردم ‌ به آن نگریسته می‌شود. اگر بخواهیم به جوانب کمتر دیده‌شده آسیب‌های تحریم در ایران بنگریم شاید بیش از همه به حوزه‌ای اجحاف شده باشد که هرگز در اولویت هیچ دولتی در این کشور نبوده است. از نگاه شما آیا اعمال تحریم‌ها‌ در عرصه فرهنگ اثری گذاشته است؟

از آنجایی که من برای تحریم‌ها حتی در حوزه اقتصادی نقش درجه یک و دارای اولویتی قائل نیستم، به طریق اُولی نمی‌توانم تصور کنم که تحریم‌ها نقش تعیین‌کننده و مهمی روی حوزه اقتصادِ فرهنگ یا مشخصا فرهنگ ایران وارد کرده باشد.

البته مسلم است که تحریم‌های بین‌المللی نقش قابل‌توجهی در اقتصاد ایران بازی کرد، به دلیل اینکه عمیق‌ترین و موفق‌ترین تحریم‌هایی بوده که تا کنون در طول تاریخ بر یک کشور اعمال شده است و همینطور همه‌جانبه‌ترین و کامل‌ترین تحریمی که در کوتاه‌مدت و کمتر از دو، سه سال به نتیجه رسیده است.

افزون بر طرد بین‌المللی و تحریم‌ها چه چیز موجبات بروز و ظهور خلل‌‌هایی در عرصه اقتصاد فرهنگی را فراهم کرده است؟

اعمال همه‌جانبه تحریم‌ها در ایران نشان می‌دهد که این تحریم‌ها از طرف گروه و بخشی از حاکمیت داخل ایران تعقیب و تشویق شده است و از طریق سر دادن شعارهای رادیکال‌مابانه در صحنه‌های بین‌المللی این تحریم‌ها دنبال شد تا سومدیریت و غارت سازمان‌یافته داخلی اقتصاد ایران نادیده گرفته شود، که در عین حال روی اقتصاد ایران هم اثر قابل‌توجهی گذاشت. به نظر من این اثر حتی با فرض این موفقیت هم تعیین‌کننده نبوده و نیست. ما نمی‌توانیم فرض کنیم که مشکلات امروز ایران به خاطر تحریم‌ها پدید آمده است. این مشکلات پیش از تحریم‌ها در اقتصاد ایران وجود داشت. در جریان سال‌های 1384 تا 1392 سیاست‌گذاری‌هایی بر اقتصاد ایران گذشت که بروز شاکله فعلی را گریزناپذیر می‌کرد. اقتصاددانان در همان خرداد 84 نوعی پیغمبرگونه مسیر حرکت اقتصاد ایران را پیش‌بینی کرده بودند. بنابراین اگر اقتصاد فرهنگ ایران و فرهنگ ایران مشکلی دارد برای تحریم‌ها نقش تعیین‌کننده و اولویت‌داری قائل نیستم. شاید کاهش قدرت خرید 60 تا 70 درصد جامعه ایران از سال 1389 به بعد شروع شد، در حالی که تحریم‌ها متعلق به نیمه دوم سال 1391 به بعد است و بعد از انقلاب در ایران بزرگترین سقوط قدرت خرید کارگران در سال 1390 اتفاق افتاد. درست در همان سال ما بالاترین درآمد ارزی و نفتی تاریخ ایران را داشتیم. وقوع نرخ تورم، آن هم بر اثر سیاست‌های انبساطی، طبیعتا روی اقتصاد فرهنگ و فرهنگ نیز اثر می‌گذارد و تقاضای خرید کالای فرهنگی به شدت پایین می‌آید. از طرفی در نظر داشته باشید که در همین سال‌ها همزمان با فروپاشی قدرت خرید محصولات فرهنگی برای مردم یک طبقه الیت و محدود به وجود آمد که آثار هنری عتیقه و تابلوهای نفیس را به قیمت چند صد میلیون تومانی خرید و فروش می‌کنند. این دو قطبی شدن جامعه ایران و فروپاشی قدرت خرید مردم از همان سال‌های 1385 شکل گرفته است و ربطی به تحریم ندارد. گرچه تحریم، مثل تمام وقایع اقتصادی ایران، این وضعیت را تشدید کرده است.

اینکه شما قائل به تاثیر یک‌جانبه تحریم‌ها بر اقتصاد به طور کل و اقتصاد فرهنگ و هنر به طور خاص نیستید به این معناست که نقش برداشتن تحریم‌ها در بهبود اوضاع را نیز کم‌اثر یا بی‌اثر می‌دانید؟

من تصور نمی‌کنم با برداشتن تحریم‌ها به طور مستقیم و در کوتاه‌مدت اتفاقی بیفتد. مسائل فرهنگی ایران و به خصوص نخریدن آثار فرهنگی و هنری در ایران فقط و فقط به خاطر ضعف در وضعیت اقتصادی نیست. بخش مهمی از آن به مسائل سیاسی و ممیزی برمی‌گردد. به گونه‌ای که همین الان در ایران میزان خرید کالای فرهنگی زیرزمینی حداقل پنج برابر خرید آثار رسمی و روی زمینی است. به نظر من بازار زیرزمینی فرهنگ در ایران بخش اصلی خرید فرهنگی را تشکیل می‌دهد. بنابراین مسئله فقط اقتصاد نیست، ولی با باز شدن درهای کشور و با از سر گرفتن رشد اقتصادی و التیام قدرت خرید توده مردم البته باید منتظر بود که به تدریج بازار فرهنگ هم احیا شود و اتفاق مثبتی در قدرت خرید اقلام فرهنگی بیفتد. ولی این در بخش اقتصاد روی زمینی و رسمی فرهنگ اتفاق خواهد افتاد و نه در بخش زیرزمینی.

فکر می‌کنید بازه زمانی موردنیاز برای جبران چنین صدماتی و احیای قدرت خرید مردم و در اولویت قرار گرفتن خرید کالای فرهنگی چقدر باشد؟

به اعتقاد من ارتقای قدرت خرید پنج دهک پایینی جامعه، یعنی پنجاه درصد پایینی جامعه، و رساندن آن به سطحی که در سال 1389 داشتند ممکن است تا سال‌های 1398 و 1399، طول بکشد.

آیا وجود تحریم‌ها در بودجه‌ای که به فرهنگ اختصاص داده می‌شود تاثیری دارد و می‌توان امیدوار بود که با برداشتن تحریم‌ها بهبودی در چگونگی و میزان تخصیص این بودجه‌ صورت بگیرد؟

حتما تاثیر دارد. برای اینکه وقتی درآمدهای دولت کاهش پیدا می‌کند، دولت در ابتدا سعی می‌کند حقوق و معیشت کارکنان خودش را تامین کند، تا اینکه بخواهد منابعش را صرف خرید آثار فرهنگی کند. پولی برای منابع مازاد بر هزینه‌های جاری در کار نخواهد بود.

فکر می‌کنید می‌شود امیدوار بود که با برداشتن تحریم‌ها فرهنگ جزو اولویت‌های دولت قرار بگیرد؟

متاسفانه تصور من این است که تا مدت‌ها فرهنگ و هنر در اولویت دولت قرار نخواهد گرفت. به خصوص اینکه ما بر سر فهم فرهنگ و تفسیر دولت و حکومت از آن هم اختلاف نظر داریم. به دلیل اینکه فرهنگ و هنر بدل به یکی از جلوه‌های اختلافات سیاسی در ایران شده است به این زودی‌ها پرداختن به آن در اولویت قرار نخواهد گرفت.


منتشر شده در روزنامه‌ی سینما ـ ۱۳۹۴

سعید لیلازتحریمفرهنگ و هنرروزنامه سینما
روزنامه‌نگار ـ مدیر روابط عمومی اسنپ ـ مدیر روابط عمومی گروه اسنپ
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید