موج[ مکتوبات دانشکده علوم اجتماعی علامه طباطبایی]
موج[ مکتوبات دانشکده علوم اجتماعی علامه طباطبایی]
خواندن ۷ دقیقه·۸ ماه پیش

بازخوانی بر حضور مستمر و گسترده ملت ایران در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی

بازخوانی بر حضور مستمر و گسترده ملت ایران در سالروز پیروزی انقلاب اسلامی
انقلاب کبیر اسلامی با تغییر شرایط اجتماعی-تاریخی چالش های گسترده و عمیقی برای نظام سلطه به وجود آورد که در کانون های آن نیز مسئله ساز گردید، به حدی که با نقض تمام ادعاهای نظام های تجددی درباره آزادی، مسئله زن، تکثرگرایی فرهنگی و...برای مهار آن به منع حجاب، منع غذاهای حلال، منع ساخت مساجد و مناره و گسترش اسلام هراسی و... روی آورده به نحوی که شاهد پدید آمدن انواع جدیدی از تعارضات اجتماعی با مسلمانان هستیم. با این نیرو نظام سلطه جهانی از آغاز انقلاب تمام ظرفیت و توان خود را برای هدم و یا مهار آن به کار بسته است. انقلاب کبیر اسلامی در محور تمامی رخداد ها و تحولات چهار دهه اخیر به منزله هیئت آتشفشانی ظاهر شده که فوران گدازه های جوشان آن غلیان و سلیان کل جهان اسلام از مسیر زیرسازی و روسازی تاریخی منطقه و احیای ذخیره متراکم فرهنگی اسلام نیرو های خفته اجتماعی مسلمانان را به جریان انداخته است.

راز معماگونه این انقلاب کبیر اسلامی چیست که انسان متجدد را همواره در خطای محاسباتی قرار داده و در این راستا همواره انسان انقلاب اسلامی را متعهد ، مقاوم و ایدئولوژیک در پیوند با انقلاب قرار می‌دهد و نظام سلطه جهانی با وجود بکارگیری تمام توان و قدرت های موجود خود همچنان نتوانسته نسبت این ملت را به آرمان های ابتدایی خویش سست کند و بالعکس استمرار نسلی خود را افزونی بخشیده و جامعه و اراده آن را در صحنه نگه داشته است ؟
اگر واقع بینانه این موضوع را بررسی کنیم، در می یابیم این بسیج ملی که هرساله در کشور و بالاخص بصورت تاریخی در ۲۲ بهمن هر ساله مشاهده می شود امری بی نظیر و غیر منتظره در تاریخ کل جهان است ! به دیگر سخن این پایبندی به نظام و آرمان های آن در هیچ انقلاب و در تاریخ هیچ حکومتی یافت نمی شود،
برای روشن شدن و آشنایی زدایی از ایستادگی بی نظیر مردم ایران پای آرمان های مقدس انقلاب اسلامی و حضور فعال و نسلی آن ها در صحنه می بایست گفت ،
بسیج اجتماعی ملی در زمانه ای که زندگی افراد جامعه به صورت ساده و عادی پیش می رود در نگاه اساتید و صاحب نظران علوم اجتماعی امری غیر ممکن و ناشدنی است، چرا که با گذشت زمان از نقطه جوششی آغازین مردم جامعه به زندگی خود روی آورده و سیاست را از زندگی خویش حذف می‌کنند ، به معنایی با گذر زمان مردم سیاست را به اهل سیاست می‌سپارند و به زندگی خویش توجه می‌کنند، به اصطلاح با گذر زمان مرگ سیاست در زندگی اجتماعی افراد حاصل می‌شود ، برای نمونه به معروف ترین انقلاب ها باید اشاره کرد، انقلاب کبیر فرانسه در ۱۷۸۹ و انقلاب شوروی در۱۹۱۷؛ هر دو انقلاب بوسیله مردم پیروز شدند .
امّا بعد از آنکه هر دو انقلاب پیروز شدند، مردم سیاست را از زندگی خود خارج کردند ؛ مردم با گذر زمان در ادامهٔ این انقلابی که آن را با تن و جان خودشان و با حضورشان در خیابان‌ها به وجود آورده بودند، شرکت و حضوری دیگر نداشتند.
و سپس نتیجه آن شد که هر دو انقلاب به سرعت از مسیر مردمی اولی خودشان منحرف شدند. کمی بیشتر از ۱۰ سال بعد از انقلاب فرانسه، انقلابی که علیه پادشاهی و سلطنت به وجود آمده بود مجدّداً کشور فرانسه سلطنتی شد، ناپلئون سر کار آمد، تاج سلطنت بر سر گذاشت و پادشاهی برگشت.
ناپلون حدود ۱۵ سال قدرت در دستانش بود ، بعد از او مجددا خانوادهٔ او قدرت را به دست گرفتند، همان خانواده ای که مردم فرانسه علیه آنها قیام کردند، خانواده بوربورن ها....
در حالت طبیعی بسیج ملی باید اهداف عینی و معطوف به زندگی اجتماعی داشته باشد، برای مثال افراد یک جامعه با بحرانی طبیعی یا انسانی مواجه شده باشند که تاثیر مستقیم بر زندگی افراد می‌گذارد، به دیگر سخن بسیج ملی هیچ گاه نمی‌تواند برای مفاهیم انتزاعی و آرمانی و حتی تمدنی شکل بگیرد و استمرار یابد،
چه برسد به آنکه در طول هر سال مردم در آن چهره اشخاص را بصورت نمادِ گفتمان و آرمان انقلاب به دست بگیرند .
سوم ، عالم سیاست همواره مواجه با اشتباهات و کژروی ها و لغزش های حاکمین است و این اشتباهات همواره مخالفان و اپوزیسونی را شکل می‌دهد و سبب عدم شکل گیری بسیج ملی در عرصه اجتماعی می شود .
و حال این پرسش بوجود می آید، چگونه مردم هر ساله پایبندی خود به نظام جمهوری اسلامی را با شکل گیری بسیج عمومی ثابت می‌کنند ، با نگاهی به موارد بالا عملا شکل گیری بسیج عمومی هر ساله امری غیر ممکن باید باشد؟
به راستی علت ایستادگی مردم ایران پای انقلاب اسلامی چیست؟!!
به گونه ای که در یکسال اخیر چندین بسیج ملی در کشور شکل گرفته است، از اجتماع میلیونی در ۱۳ ابان تا ۷ مهر سال گذشته و تجمع میلیونی و بی سابقه و بی نظیر در ۲۲ بهمن ماه ۱۴۰۱ و انقلاب اسلامی چه ماهیتی دارد که مردم را هر ساله، وچندین مرتبه به صحنه خیابان می آورد و اعتبار خود را به آن گره زده است؟
این رابطه دو طرفه را چگونه باید معنا کرد؟
امروز پس از ۴۵ سال دوباره راهپیمایی ۲۲ بهمن با جمعیتی بی نظیر تکرار شد ، اجتماعی که در نگاه انسان متجدد و معیار هایش امری معماگونه و غیر قابل فهم است و به راستی شروع اشتباه محاسباتی معاندین از عدم فهم انقلاب اسلامی آغاز می‌شود .
انقلاب اعتبار و شخصیت خود را به حضور مردم در صحنه سیاسی گره زده است و به معنایی اعتبارش متکی به حضور مردم در راهپیمایی ها و صحنه خیابان است، این واقعیت می تواند چالشی جدی برای هر نظام و انقلابی باشد ، فقط کافی است در یک سال حضور مردم نصف و یا کم شود ، تا بحران هایی جدی را با خود به بار آورد ، اما چرا پس از 45 سال همچنان این حضور در عرصه اجتماعی ادامه دارد؟
بی شک جنس این انقلاب، جنسی از انقلاب انبیا بوده ، و در امتداد حرکت تاریخی انبیای الهی انقلاب اسلامی قرار دارد. پیامبر رحمت همواره به دنبال «انقلاب باطنی» بود، او می‌دانست بین وجود و ماهیت انسان فاصله ای معنادار است، انسان بطور طبیعی از نظر وجودی انسان است و ماهیت آن امری اکتسابی و اختیاری است ، پس انسان باید در مسیر «شدنِ انسانی» قدم بردارد و نقش پیامبر آن است که ماهیت الهی به وجود او بدهد ، پیامبر می‌داند که اوضاع و شرایط یک جامعه ماهیت ساز است، فلذا بدنبال آن است که ساختار جامعه محلی برای تکامل معنوی باشد .
و در اینجا انقلاب اسلامی در امتداد دعوت نبوی است، انقلاب در امتداد همان حرکت تاریخی انبیا در مقام جامعه پردازی الهی بوده و کوشیده است از طریق تحول ساختاری امکان هایی بیشتر برای صیرورت تاریخی انسان فراهم کند ، انقلاب بدنبال آن است که معنویت در سطح ساختاری جاری و نظام اجتماعی در خدمت اهداف الهی قرار گیرد .
لهذا «جنس انقلاب از جنس انقلاب انبیای الهی و در پرتو و امتداد انقلاب انبیای الهی قرار دارد» ، در نگاه اشراقی شهید آوینی انقلاب دارای «فطرت انسانی » است و امروز کسانی که هیچ نسبت ظاهری با امام انقلاب (نماد ایده ال انسانی در سطح فردی و اجتماعی ) و شهدای انقلاب ( نماد سربازان متعهد و ایدئولوژیک در این مسیر ) به صورت مستقیم نداشته اند، امروز به خیابان آمده و از نظام انقلاب اسلامی دفاع می کنند، این استمرار نسلی و این حضور فراگیر که مختص به همه جامعه است و با شور و اشتیاقی چون شور و اشتیاق وجودی آغاز انقلاب است ریشه در «احیای باطنی مردم» به دست امام راحل بوده است، امروز انقلاب علاوه بر نسبت فطری با آحاد جامعه هویت اعضای آن را هم تشکیل داده است. آحاد جامعه امروز انقلاب را بخشی از «هویت و منِ جمعی» خود می‌دانند ، انقلاب هویتی ایرانی ، اسلامی و جهانی به آحاد جامعه داده است ، هویت ایرانی از آن جهت که انقلاب به تمام معنا مردمی بوده ، و همۀ افراد جامعه با اراده خود حول محوری واحد با همهٔ وجود خود این انقلاب و این نظام را مطالبه و دنبال می‌کردند،
و اسلامی از آن جهت که این انقلاب و نظام به تمام مسلمانان در جایی هویت و احساس شخصیت داد و کاری کرد که ملیت برای یک ملت می کند !
ودر آخر راهپیمایی ۲۲ بهمن واقعیت اجتماعی وسیعی از حقیقت و باطن ملت ایران را معنا کرد، این واقعیت اجتماعی در گستره وسیعی زبان گشود تا تصویرهای متکثر را مغلوب و حکم بطلان آن ها را روشن ساخت، امروز واقعیت اجتماعی انقلاب اسلامی مجتمع شده و با زبانی گویا و ناطق واقعیت خود را بیان کرده است....

ملت ایرانانقلاب
موج، مکتوبات دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی علامه طباطبایی ره
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید