موج[ مکتوبات دانشکده علوم اجتماعی علامه طباطبایی]
موج[ مکتوبات دانشکده علوم اجتماعی علامه طباطبایی]
خواندن ۲ دقیقه·۱۰ ماه پیش

دانشجو؛ موذن آزادگی

حدود ۷۰ سال قبل، زمانی که دانشجویان دانشگاه تهران در اعتراض به شروع دوباره روابط ایران با پدر استعمارگری یعنی انگلستان و همچنین حضور نیکسون در تهران دست به اعتراض و تجمع زدند. شاید کمتر کسی فکر می کرد این روز، شروع تاریخ جنبش دانشجویی ایران و مبارزه با استعمار و پایمالی حقوق بدیهی یک ملت باشد.
آغاز مبارزه‌ای برای دیده شدن فریادهای یک ملت، از تلاش برای قطع دست استعمارگران از منافع ملی کشور تا تلاش برای بیرون راندن اشغالگران از مرزهای کشور و دفاع از وطن، و یا حتی اکنون مبارزه با نفس استعمار در دوران جدید. آغاز جنبشی که هرگز پایانی ندارد.
جنبشی که توسط جامعه نخبگانی کشور رهبری می شود. قشر نخبگانی یک جامعه که موتور محرک جامعه است. موتور محرکی که به تفکر سالیان و نسل‌های آینده با دوراندیشی، با دوری از کنشگری‌های احساسی با روبه‌رو شدن با واقعیت، جهت و خط می‌دهد.
چه بر سر نخبگان آمده؟!
گویی در سالیان اخیر بیشتر از این که دانشجویان کشور تبلور خِرد و عقلانیت باشند، نمایانگر فردی احساسی و احاطه شده با انبوه اطلاعات و بمباران اطلاعاتی جهت‌دار می‌باشند.
و مسئله آنجایی بغرنج می‌شود که این بمباران اطلاعاتی، هوشیاری و روحیه کنشگری را از دانشجویان سلب می‌کند و به جایی می‌رسد که عملا دیگر انگیزه‌ای به ادامه راه در آرمان‌های جنبش دانشجویی باقی نمی‌ماند! و حتی می‌تواند افراد را در مسیر عکس حرکت دهد! مسیری در تایید سلطه و ستمگری!
حال، جامعه‌ای که قشر سرآمد آن در خواب و حتی بعضا در مسیر عکس قرار دارند، چگونه میتوانند اثری ماندگار مانند انقلاب را رقم بزنند؟ چگونه در هرج ومرج می‌توانند حتی سرنوشت خویش را رقم بزنند؟ و یا حتی چگونه می‌توانند اصلاحگر باشند؟
تمام این‌ها گویی علائم بیماری است که جنبش دانشجویی در حال گرفتاری به آن است. بیماری که می توان نام آن را قطع ارتباط با آرمان‌های ملی و گذشته خود نهاد.
جایی که با هجوم شدید اطلاعات سازمان یافته و یک سامانه دانشی، دست به تهاجم به فرهنگ و بریدن قشر جوان از گذشته و تاریخ خود میزند. از گذشته‌ای که بزرگ ترین انقلاب ۱۰۰ سال اخیر را رقم زده است. تا جایی که جوانان به ستایش دولتی می‌پردازند که سال های سال به چپاول منابع ملی کشورشان پرداخته و هنوز هم به آن چشم دارد.
هرچه هست جنبش واقعی دانشجویی هنوز زنده است. شاید اندکی بیمار باشد، ولی زنده است، زنده است چون حقیقت نمی‌میرد، شاید کمرنگ شود ولی از بین نمی‌رود.
محمدحسین طهماسبی

حقوق ملتدانشگاه تهرانمنافع ملیجنبش دانشجویی
موج، مکتوبات دانشجویان دانشکده علوم اجتماعی علامه طباطبایی ره
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید