رنسانس احزاب در ایران
بررسی نقاط ضعف و قوت میدان سیاسی مبتنی بر حزب در ایران
اصطلاح نامه: احزاب، گروههای بنیان یافته و دارای انضباطی هستند که برای مبارزه در راه قدرت ساخته شدهاند و منافع نیروهای اجتماعی گوناگون را بیان می کنند و خود را وسیله عمل سیاسی آنها معرفی میکنند. احزاب حد واسط توده مردم و حاکمیت هستند.
نگاه به کارنامه تولد احزاب سیاسی در ایران، ما را به تلاطم تحرکات مشروطیت باز میگرداند که با وجود تشابه بوروکراتیزه هدف (توسعه سیاسی)، نقاط آرمانی متفاوت آنها ماحصلی جز افول سیاسی برای کشور نداشت. درک نادرست از دولت مدرن، ایران را به سمت پذیرش دادههای سیاسی ترجمهای بدون ایجاد تطابق بومی هدایت کرد. دوران خفقان پهلوی اول، احزاب فضایی برای ابراز نداشته و عمدتا سرکوب میشدند اتفاقی که در پهلوی دوم هم پس از کودتای بیست و هشتم مرداد دامان نظام سیاسی کشور را گرفت تا جایی که در سال 1353 نظام تک حزبی در ایران حاکم شد و در مجله نگین نیز سخنان محمدرضا شاه با این مضمون به چاپ رسید که هرکس عضو حزب رستاخیز ملت نشود یا تودهای است و باید زندانی شود، یا بیوطن است باید از ایران برود. پس از انقلاب اسلامی، با روی کار آمدن نظام مبتنی بر ولایت فقیه درباره فعالیت احزاب، شک و شبهاتی ایراد شد که امام خمینی(ره) طی بیان صریحی، فعالیت احزاب سیاسی را ضروری و عامل رشد فکری جامعه عنوان کردند و با جملۀ معروف «آزادی احزاب آری، توطئه نه» مرز فعالیّت ها را مشخّص کردند.
دهلیز جامعه و سیاست
شاخصهای حداقلی که باید برای یک حزب قائل شد، در گام اول مانیفست یا مرامنامه مشخصی است که سندتفکر آن قشر را شکل میدهد و مولد فعالیت منسجم تشکیلاتی است. گام دوم، وجود اعضایی است که به صورت مستمر فعال باشند و شناخت آنها صرف زمان انتخابات نباشد. این دو فاکتور در کنار عرضه برنامه مدون تخصصی در حیطههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و غیره معنا پیدا میکنند.
احزاب سیاسی به مثابه سد و کانالهایی عمل میکنند که انرژی متراکم تودهها و حالت عصیان و طغیان آنها را تبدیل به سکون و آرامش نموده و با به جریان انداختن آن در مجرای صحیح خود، نه تنها از تخریب ساختارهای سیاسی و اجتماعی جلوگیری میکنند، بلکه در راستای حفظ و تداوم حیات سیاسی مورد استفاده قرار میگیرند و به عنوان ابزاری برای انتقال مسالمتآمیز قدرت، به اقتدار حکومت مشروعیت میبخشند. با اینهمه، احزاب سیاسی در نظام ایران حامل کاستیهای کمی نیستند. مهمترین نقد وارده «فقر تئوریک» در بطن احزاب است. همین موضوع بستر انشعابات فراوان و فعالیتها و ائتلافات مقطعی محدود به انتخابات را ایجاد میکند. عدم فعالیتهای عملیاتی و نقطهزن نیز عامل ازمیان رفتن اعتماد عمومی جامعه به یک قشر فکری است؛ زیرا تبیینپذیری در برنامههای غیرعملی و اهداف مبهم، امکانپذیر نیست.
حزب، دیواری برای گردننگیرها
وجود نظام حزبی با پیگیری حقوقی، مسئولان را "پاسخگو" اعمال خود میکند؛ زیرا از یک سو از حمایت حزب متبوع خود برای پیادهسازی شعارهای وعده داده شده به مردم برخوردارند و از سوی دیگر حزب مربوطه مسئولیت تمامی اقدامات نماینده خود را تا روز پایانی حضور وی در قدرت بر عهده خواهد گرفت. نظام حزبی، شناخت تفکرات افراد را آسان کرده و داوریهای اجتماعی را سروسامان میدهد همچنین از پرشهای فکری مسئولین و نمایندگان -مطابق شرایط سودده شخصی- جلوگیری میکند؛ اما در مقابل، نمیتوان از معایبی که این شکل میدان سیاسی ایجاد میکند چشمپوشی کرد:
انحصار قدرت از اولین آفاتی است که در چکلیست معایب نظامهای حزبی مطرح میشود. تمرکز قدرت در دست یک قشر فکری خاص، کنشگر فسادهای سیاسی است که گاها کنترل آن از دست نظام قضائی نیز خارج میشود. مخالفان تحزبگرایی معتقدند که نظام حزبی در واقع گونهای مدرن شده از قبیلهگرایی است و در نهایت مانع شکوفایی ظرفیتها و استعداد قشر عظیمی از عامه مردم میشود.
رأی شما محترم است!
نظام انتخاباتی تناسبی نیز اقدامی برای بالانگه داشتن کرکره احزاب بوده است. بدین صورت که دیگر با تفکر «همه یا هیچ»، میاندار مجلس را اصلاحطلب یا اصولگرایان شکل نمیدهند؛ بلکه لیستها به میزان نسبت آرای خود از کل آرا، از کرسیهای مجلس سهم میبرند و اینگونه احترام به تمامی تفکرات حفظ میشود؛ اما نظام حزبی در جمهوری اسلامی هیچگاه به شکل واقعی پا نگرفته است. در نظامهای حزبی مردم موقع رای دادن به احزاب رای میدهند نه به افراد. وقتی شما به حزب رای میدهید در واقع به شخصیتی حقوقی و آن تفکر رای میدهید که قرار نیست چهار سال مناصب قدرت را در اختیار داشته و پس از آن ناپدید شود بلکه این فرد قرار است نماینده حزبی باشد که میخواهد سالها در فضای سیاسی کشور به سیاستورزی بپردازد. بنابراین یک حزب پیش از اینکه به معرفی یک فرد به عنوان گزینه مورد نظر برای انتخابات مبادرت کند، فرد مورد نظر را از فیلترهای داخلی خود عبور میدهد و پس از تایید تواناییها و صلاحیتهای فرد مورد نظر، اقدام به معرفی وی میکند همین موضوع به اضافه وجود نهاد شورای نگهبان، میتواند کفایت سیاسی افراد را بهتر مورد بررسی قرار دهد؛ خصوصاً که فعالیت خود حزب نیست بدون نظارت نیست.