"سیاست" واژهای که به لطف امواج رسانهای تنها بار منفیاش به ما رسیده است. در معنای عام، سیاست به هرگونه راهبرد و روش برای اداره یا بهبود هر امری از امور، ( شخصی یا اجتماعی) گفته می شود. اگر معنای تحت الفظی اش را ببینیم، آنقدر هم بد نیست اما اینکه چرا امروزه سیاست را یک امر منفی تلقی میکنیم، باز میگردد به آن بیان رهبری که"باید تفکیکی میان دو مفهوم «سیاستگری» و «سیاست بازی» انجام داد." و به گفتهی ایشان"آنچه که دانشجویان باید به دنبال آن باشند سیاستگری است و نه سیاست بازی"؛ مسئلهای که از بدو ورود به دانشگاه با آن مواجه میشویم. عدهای به دنبال سیاستگری هستند و عدهای نیز سیاست بازی و بین این دو چه فاصلهی بزرگی است .
دانشجویان سیاسی که سیاستگری را می دانند، قدرت تحلیل سیاسی بالایی دارند و هیچ حرفی را بدون دلیل و منطق نمیپذیرند و این قدرت تحلیل به دست نمیآید مگر با مطالعه، با کنجکاوی در تاریخ، با خوب دیدن و خوب شنیدن. مختص به یک قشر هم نیست.
اینکه گمان کنیم دانشجوی سیاسی بودن، یعنی هر روز پرچم اعتراض به دست بگیریم، تجمع کنیم، شعار بدهیم و محرکمان جو حاکم بر محیط باشد، نیز کوته فکری است. دانشجوی سیاسی پیاده نظام احزاب و جریانها نیست. یک دانشجوی سیاسی امیدوار، اهل علم و به دنبال یافتن حق و باطل است. گویی سیاسی بودن فطرت دانشجو است. اما دانشجوی غیرسیاسی قرار است چه تغییری در جامعه ایجاد و چه مسئلهای را حل نماید؟ و چه قدمی را برای پیشرفت و تحول بردارد؟
دانشجویی که ظلم را میبیند و سکوت میکند، دانشجویی که شجاعت ندارد، دانشجویی که کنشگر نیست، دانشجویی که با فریاد و فحاشی طالب حقش است، دانشجویی که مطالبهگری نمی داند، نگاه نقادانه به مسائل ندارد. مقام معظم رهبری در سال۱۳۹۶ درباره نگاه نقادانه فرمودند: "نفْس این نگاه نقادانه را من صددرصد تأیید می کنم. من می گویم این نگاه نقّادانه و دغدغهمند، از دانشجو و محیط دانشگاه نباید گرفته بشود. هم نقّادانه، هم آرمانگرایانه؛ باید دنبال آرمانها باشند. روی کاستیها و کژیها علامت سؤال بگذارند؛ دانشجو باید کاستیها را ببیند، کجیها را ببیند، عیوب را ببیند و سؤال کند. حالا ممکن است طرف، برای جواب ندادن به این سؤال یک عذر موجّهی داشته باشد، لکن این موجب نمی شود که شما سؤال نکنید؛ شما سؤال کنید. روحیّهی سؤال کردن، امربهمعروف، نهیازمنکر، مطالبهی جدّی آرمان ها و ارزش ها در دانشجو، روحیّهی قابل قبول است." سخن ایشان معرف یک مجموعه از ویژگیهای دانشجوی سیاسی است که واو به واو آن جای بحث و بررسی و تأمل دارد.
دانشجوی سیاسی اهل کوفه نیست که بایستد و ظلم را ببیند و دم نزند. دانشجوی سیاسی آرمانهای مشخص و روشن دارد و برای تحقق آنها میجنگد. دانشجوی سیاسی دغدغهمند است، نسبت به جامعه احساس مسئولیت دارد و در این راستا تلاش میکند. در خواب زمستانی فرو نمیرود، بیدار و هشیار و نکته سنج است. دانشجوی سیاسی، سیاسی بودن را وظیفه میداند.
مسئلهی دانشجوی سیاسی مربوط به امروز نیست. یکی از مصادیق دانشجویان سیاسی، اتفاقی بود که آبان۱۳۵۸ دانشجویان پیرو خط امام، یکی از بزرگترین و مهمترین اقدامات دانشجویی پس از انقلاب را رقم زدند و لانهی جاسوسی آمریکا را تسخیر کردند. اصلا اتفاق ۱۶ آذر خود مصداقی از فعالیت دانشجویان سیاسی است. دانشجوی سیاسی برای تبیین حق و مقابله با باطل نوآور است و از تجارب گذشته عبرت میگیرد تا دوباره مسیر تکراری طی ننماید.
تغییر فضا و جو حاکم برجامعه را بهانهی خوبی برای کار نکردن نمیداند. وظیفهی امروز ما را سال ۱۳۷۷ رهبری در دیدار دانشجویی این گونه بیان کردند که:"در خودتان بصیرت ایجاد کنید. قدرت تحلیل ایجاد کنید؛ قدرتی که بتوانید از واقعیت های جامعه یک جمع بندی ذهنی برای خودتان به وجود آورید و چیزی را بشناسید. این قدرت تحلیل خیلی مهم است." حال ما که به دنبال تحقق دانشجوی طراز هستیم، به چه میزان ویژگیهای یک دانشجوی سیاسی را در خودمان تقویت کردهایم؟!
فاطمه مسعودی