(این مطلب در چند بخش نوشته می شود )
در درازنای تاریخ انتخاب همیشه سخت بوده ، ولی بالاخره انتخاب باید صورت می گرفت .
همیشه افراد قوی تر و باهوش تر به عنوان سردسته انتخاب می شدند ، آنهایی که واقعا اینگونه بودند .
ولی به مرور زمان ، انسان یادگرفت که چگونه کلک ببندد و خود را چیزی نشان بدهد که نیست !
و از اینجاست که مشکلات شروع شد ، افراد نالایق غالب شدند و ناشایسته سالاری باب شد و شایسته سالاری ازبین رفت !
با پیشرفت بشر این مشکلات هم پیشرفته تر شدند به طوری که ما می دانیم که چقدر در مشکلات فرو رفته ایم ولی آنقدر سردرگم هستیم و صاحبان قدرت و ثروت آنقدر در همه جنبه های زندگی ما رسوخ کرده اند که به برده هایی تبدیل شده ایم که ۲۴ ساعته درحال دویدنیم و چه آگاهانه و چه ناآگاهانه آرمان های آن ها را عملی می کنیم ، چه بخواهیم چه نخواهیم ، بالاخره از روزنه ای پیدا می شوند تا فعالیت ما در راستای سود آن ها باشد و نه خودمان ، بردگی مدرن ، دیگر به دنبال جنگ و استعمار نظامی نیستند بلکه با سیاست های فرهنگی _ اجتماعی _ اقتصادی ، کاری می کنند که همه کارهای ما بر اساس منفعت آن ها باشد و هدف استعمار همین است !
سود دهی بدون آنکه چیزی در ازایش دریافت کنی
و از هر طریق که درخیالات شما نمی گنجد، آن ها درحال استفاده از شما هستند .
در شبکه های اجتماعی با الگوریتم هایی که به وجود آوردند ذهن شما را کنترل می کنند ، شما درواقع چیزی که خودتون می خواهید رو نمی بینید بلکه چیزی می بینید که آن ها می خواهند ، آنها می گویند با این الگوریتم ها به دنبال تجربه کاربری بهتر هستند ولی این همه ماجرا نیست !
وقتی برای استفاده از محصولی پولی پرداخت نمی کنید یعنی خودتون محصول هستید .