سکوت کردن یعنی با جریان هستی هماهنگ شدن. یعنی تعادل حیاتی خود را باز یافتن. وقتی تسلیم کنش های احساسی می شوی، وقتی اختیارت را به ذهنت می سپاری، وقتی به اراده ی نفس ات عمل می کنی، به واقع تو از هماهنگی و همراهی با جریان هستی خارج شده ای. پرت شده ای. سکوت و خاموشی باعث می شود که تو دوباره به اصل باز گردی. دوباره با جریان حیات هماهنگ شوی و زنده به کل گردی. چنین کیفیتی سرشار از اقتدار است. زیرا جریان حیات سرشار از اقتدار است. و منظورم از سکوت، یک سکوت همه جانبه است. سکوتی است که در آن هم زبان و هم ذهن و قلب، ساکت و بی خواهش اند.