Ayineroo
Ayineroo
خواندن ۱ دقیقه·۳ سال پیش

توانایی و تکلیف


 لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها وَ لَدَيْنا كِتابٌ يَنْطِقُ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ [62] مومنون
ما هيچ‌كس را جز به‌اندازه‌ی تواناييش تكليف نمى كنيم و نزد ما كتابى است كه به حق سخن مى‌گويد و به آنان هيچ ستمى نمى شود.
لا نُكَلِّفُ نَفْساً إِلاَّ وُسْعَها وَ لَدَيْنا كِتابٌ يَنْطِقُ بِالْحَقِّ وَ هُمْ لا يُظْلَمُونَ [62] مومنون ما هيچ‌كس را جز به‌اندازه‌ی تواناييش تكليف نمى كنيم و نزد ما كتابى است كه به حق سخن مى‌گويد و به آنان هيچ ستمى نمى شود.



۱- امام صادق ( استطاعت قبل از انجام کار می آید. خداوند به هیچ قبض و بسطی( امر و نهی) دستور نداده است؛ مگر اینکه بنده برای آن کار، استطاعت و توانایی داشته باشد.
۲- امام صادق در پاسخ به سوال « استطاعت چیست»؟ فرمود: «وسیله است؛ مانند زناکار که چون زنا کند، درحین زنا برای زنا استطاعت دارد و اگر او زنا را ترک کند و زنا نکند، درهنگام ترک، برای ترک زنا استطاعت دارد». آنگاه فرمود: «پیش از آن کار، نه کم و نه زیاد، استطاعت ندارد؛ امّا هنگام انجام آن کار و یا ترک آن، استطاعت دارد»

از مجموع احادیث ذکر شده و سایر احادیث مربوطه شاید بتوان چنین برداشت کرد که :

هر شخص به محض اراده کردن هم بر انجام فعل و هم بر ترک آن استطاعت پیدا می کند اگر برخلاف استطاعت عمل کند خلاف تکلیف عمل کرده است( چراکه استطاعت مقدمه تکلیف است) بنابراین به نظر می آید وسع ما می تواند نامحدود باشد و همه بتوانیم به درجه اولیا الله برسیم و شاید اگر ظرف تکلیف هر کس را یک مقدار ثابتی فرض کنیم مسامحه و « خود-کم-توقع-انگاری » محسوب شود .

البته همانطور که قبلا درباره ارتباط اراده ،نفس ، شاکله،عقل،قلب و روح با یکدیگر، مطالبی ارائه شد : اگر اراده را خروجی عقل یا قلب بدانیم می توان پذیرفت خداوند در مواقعی از طریق قلب بر اراده پیامبران (درجهت رضای خود و صلاح آنان)، اثر گذاشته است .


ا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَاتواناییتکلیفظرفیت انسانقرآن
شاید از این پست‌ها خوشتان بیاید